نام پژوهشگر: لیلا حمزه
لیلا حمزه حیدر صادقی
فلج مغزی کودکان، یکی از شایع ترین و پیچیده ترین مشکلات حیطه تربیت بدنی کوکان معلول محسوب می شود که بر جوانب مختلف رشدی، از جمله عملکردهای مختلف جابجایی انسان تأثیرات منفی می گذارد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر یک دوره تمرین دایره ای بر برخی پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن کودکان مبتلا به فلج مغزی نوع دای پلژی اسپاستیک انجام گرفت. در این پژوهش که به روش نیمه تجربی انجام شد، ده کودک 10-7 ساله آموزش پذیر و با قابلیت راه رفتن به ترتیب با میانگین قد (cm8.94 ±119.1) و وزن (kg 3.7 ±22.2) از میان نمونه های در دسترس، به شکل هدفدار جهت شرکت در تحقیق انتخاب شده و به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه، در برنامه تمرینات دایره ای مبتنی بر تفکر وینتروپ م. فلپس در کار با کودکان فلج مغزی، شرکت کردند. پارامترهای مورد مطالعه در پیش و پس آزمون اندازه گیری شدند. زوایای مفاصل ران، زانو و مچ پا در فازهای مختلف سیکل راه رفتن به وسیله گونیامتر و نرم افزار autocad 2008، عرض و طول گام با استفاده از متر نواری، مدت گام به وسیله کرنومتر و نسبت های زمانی مراحل سکون و نوسان راه رفتن از طریق نرم افزار movavi videosuite 5 محاسبه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها و آمار استنباطی شامل آزمون تی گروههای همبسته استفاده شد. یافته های پژوهش بر ایجاد تغییرات معنادار در اکثر زوایای مفاصل اندام تحتانی، عرض، طول و مدت گام و نسبت های زمانی مراحل سکون و نوسان راه رفتن کودکان فلج مغزی تحت تأثیر تمرینات دایره ای دلالت داشتند. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرینات دایره ای در کل موجب پیشرفت قابل توجه پارامترهای مختلف راه رفتن کودکان مبتلا به دای پلژی اسپاستیک می شود، اما حضور صدمات پایدار آناتومیکی، فیزیولوژیکی و ... از یک سو و پیچیدگی نیازهای راه رفتن به ویژه در زوایای مختلف اندام تحتانی از سوی دیگر موجب کاهش سطح توقع مربیان از رفع کامل مشکلات راه رفتن در این کودکان می شود. لذا، مطابق قانونمندی عمومی رشد ناهنجار، کودکان معلول به خاطر وجود نقائص پایدار، حتی در شرایط تعلیمی و تربیتی مساعد نیز هیچگاه به هنجار همتایان سالم خود نمی رسند.