نام پژوهشگر: سمیه سالاروندیان
سمیه سالاروندیان مجید ملایوسفی
از جمله دغدغه های اساسی متفکران مسلمان تبیین رابطه ی میان عقل و وحی بوده است. بر مبنای تقسیم بندی مهمی که اغلب متفکران بر آن اتفاق نظر دارند رابطه میان عقل و وحی به چند نحو قابل تصور است : یکی برتری وحی که خود به دو دیدگاه افراطی و معتدل قابل تقسیم است، دوم برتری عقل و سوم هماهنگی میان عقل و وحی . شیخ مفید وحی را نیازمند عقل و جدایی ناپذیر از آن می داند و از تقلید کورکورانه برای پذیرش احکام و آموزه های وحیانی منع می کند. برخلاف وحی گرایان افراطی که وحی نازل شده از سوی خداوند را جایگزین همه ی معارف و علوم می دانند، شیخ مفید همانند وحی گرایان معتدل، عقل را در جهت فهم متون دینی به کار می گیرد. وی در مسایل اعتقادی و نظری، احکام عقل را معتبر می داند، اما در عین حال مسایل ریز اعتقادی و اغلب مسایل فقهی را محتاج وحی می داند. سیّدمرتضی به عنوان شاگرد برجسته وی، برای دستیابی به معرفت و شناخت خداوند و همچنین تاسیس علم کلام، عقل را منبعی ضروری و در عین حال کافی می داند. وی برخلاف عقل گرایان و معتزله ی بصره که آموزه های دینی را تنها از طریق عقل قابل اثبات می دانند، نسبت به جایگاه عقل دیدگاه معتدل تری اتخاذ نموده و بر ضرورت وحی نیز تاکید دارد . شیخ مفید با توجه به عصری که در آن می زیسته و بر مبنای تفکراتش، تلاش نموده با پایبندی به اصول و شیوه های منطقی، به اثبات عقاید شیعه و دفاع از آن بپردازد. از سوی دیگر سیّدمرتضی با دید وسیع تری به ادله و براهین عقلی نگریسته است. اگر چه وی تا حد زیادی تحت تاثیر حیات عقلی معتزله قرار گرفته است،اما نمی توان گرایش های شیعی اش را نادیده گرفت.