نام پژوهشگر: احسان ارباب
احسان ارباب حبیب الله دانایی
مدیریت ریسک شاخه ای از علم مدیریت است که علی رغم جوان بودن به سرعت در حال گسترش و رشد بوده و در انواع گرایشها مورد استقبال متخصصین و مدیران قرار گرفته است . امروز ریسک و انواع گرایشهای مرتبت با آن مانند مطالعات ریسک ، ارزیابی ریسک ، تحلیل ریسک در گستره متنوع موضوعاتی نظیر امور مالی و اعتباری و سرمایه گزاری، پروژه های صنعتی و عمرانی و حتی مسائل سیاسی و اجتماعی و نظامی جایگاه خود را پیدا کرده است. پروژهای عمرانی در نظام اقتصادی و بودجه بندی کشور از اهمیت بالایی برخوردار بوده و بخش عمده ای از بودجه کشور را نیز به خود اختصاص میدهند . رکود و عدم پیشرفت در اجرای پروژه های عمرانی که ضرر و زیان فراوانی به منافع ملی وارد می نماید، حکایت از وجود موانع و مشکلات ریشه ای در اجرای طرحهای سرمایه ای کشور دارد که بازسازی و توسعه اقتصادی کشور را بطور جدی در معرض تهدید قرار میدهد و از آن میتوان بعنوان بحران پروژه های عمرانی نام برد. یکی از ابزارهای مهم تصمیمگیری که میتواند خسارات و تلفات ناشی از رخدادهای نابهنگام و غیر مترقبه را به شدت کاهش دهد مدیریت ریسک میباشد. شواهد علمی و تجربیات گذشته نشان میدهد که یکی از عوامل اساسی شکست پروژه ها عدم توجه کافی به این عنصر حیاتی است. آمار نشان میدهد که اکثر پروژه ها در زمان و هزینه تخصیص داده شده به اتمام نمی رسد که یکی از دلایل اصلی این عدم موفقیت را نادیده گرفتن حوادث و رخدادهای ریسکی در پروژه قلمداد کرده اند . قسمت اعظم مشکلاتی که مدیران در طول اجرای پروژه با آن مواجه می شوند در صورت تحلیل درست و مدیریت موثر عوامل ناشناخته قابل اجتناب میباشند. مدیریت ریسک به عنوان روشی قدرتمند و مطمئن برای شناسایی و تحلیل ریسکهای پروژه نقش موثری در انجام بموقع پروژه ها با کیفیت مورد نظر ایفا مینماید. برای اینکه شانس موفقیت پروژه را افزایش دهیم لازم است ریسکهایی که پروژه را تهدید می کنند شناسایی و اقدامات لازم را برای مواجه شدن با آنها بکار بندیم. از سوی دیگر امروزه ایجاد، استقرار و توسعه نظامهای یادگیری در سازمانها و پروژه ها به صورت یک ضرورت اجتناب ناپذیر در آمده است و این بخاطر آن است که موفقیت سازمانی در گرو ایجاد تغییر در فرایندها، ساختارها، محصول و خدمات بوده و زمانی می توان به آن دست یافت که از طریق تحول و یادگیری به نوآوری دست یافت. آنچه به نظام توسعه سازمانی مشروعیت می بخشد شناسایی مشکلات و تدوین آن در قالب پروژهای بهبود و حل ودسترسی به راه کارهای مناسب و جاری کردن آن در کلیه نظامهای سازمانی است. وجود نظام یادگیری در طرحهای عمرانی باعث افزایش کیفیت تصمیم گیری در سطوح مختلف و همچنین کاهش هزینه ها ، افزایش کارایی و اثر بخشی ، ایجاد گردش سریع و صحیح اطلاعات بین عوامل دست اندر کار طرحهای عمرانی و انجام وظایف نظارتی دستگاههای ذیربط خواهد شد. در محیط امروز ، تغییرات سریع و همه جانبه باعث شده که مدیران برای سازگاری با تحولات راههای نوینی بیابند . حجم سرمایه و اطلاعاتی که در هر پروژه مبادله میشود از یک سو و تحولات سریع دانش و آگاهی و در نتیجه سلیقه و خواست ذینفعان پروژه از سوی دیگر موجب پیش بینی ناپذیری امور سازمان شده است . در چنین شرایطی برای کاهش ریسک پروژه ها و اجرا در زمان و بودجه پیشبینی شده باید به راههای نو و اندیشه های نو دست یافت که فقط با یادگیری سازمانی امکان پذیر خواهد بود.
احسان ارباب علی کیهانی
ساز ه های فضاکار امروزه جایگاه بسیار ویژه ای را در بین سازه ها و در مهندسی سازه و البته در معماری باز کرده اند. چراکه این سازه ها دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند که آنها را از سایر سازه ها متمایز می سازد. سیستم های تنسگریتی نوع خاصی از سازه های فضاکار می باشند که در آنها از کابل به عنوان جایگزین اعضای کششی استفاده می شود، مجموعه ای از المان های کششی و فشاری در یک حالت خود متعادل مونتاژ می شوند که به موجب آن پایداری و سختی سیستم را فراهم می کنند. مطالعه سازه های تنسگریتی به لحاظ برخی ویژگی ها از دیگر سازه های معمول فضاکار متمایز می باشد. از جمله این ویژگی ها می توان به 1) لزوم اعمال خود تنیدگی برای ایجاد سختی 2) عدم وجود سخت شدگی کرنشی برای اعضای کششی بعد از ناحیه ی پلاستیک 3) امکان شل و سفت شدن اعضای کششی. در این تحقیق، پس از معرفی سازه های فضاکار، به معرفی سازه های تنسگریتی به عنوان نوع خاصی از سازه های فضاکار پرداخته و اصول و مفاهیم اساسی این سازه ها مطرح شد و روش تحلیل مناسب برای سازه های تنسگریتی(غیرخطی هندسی و مصالح) درنظرگرفته شد، در ادامه با در نظرگرفتن ملاحظات معماری، بافتار مناسب برای پل عابر پیاده تنسگریتی انتخاب و ساختار مورد مطالعه ارائه گردید، پس از مدلسازی هندسی و عناصر محدود، سازه تحت ترازهای مختلف خودتنیدگی و نسبت های مختلف سختی کابل به میله، توسط نرم افزار آباکوس تحلیل شد. نتایج بدست آمده از تحلیل حاکی از آن است که در نسبت سختی کابل به میله ثابت، افزایش ترازهای خودتنیدگی بر سختی اولیه سازه اثر نداشته و بر بار نهایی کمی اثر می گذارد اما در افزایش بار نقطه شروع سخت شدگی و کاهش تغییرمکان نهایی سازه کاملا موثر است. همچنین در تراز خودتنیدگی ثابت، افزایش نسبت های سختی کابل به میله عموما بر بار نهایی اثری نداشته اما سختی اولیه سازه را افزایش می دهد و همچنین در افزایش بار نقطه شروع سخت شدگی و کاهش تغییرمکان نهایی سازه کاملا موثر است. در سیستم دو نوع مکانیزم خرابی کلی و خرابی موضعی بدون فروجهش دینامیکی مشاهده شد. درنهایت با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل ها، راه های جلوگیری از مکانیزم خرابی نامطلوب(کلی)و میل به مکانیزم خرابی مطلوب(موضعی) ارانه شده است.