نام پژوهشگر: محمد شفیع مجددی مهرآبادی

بررسی تاثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی ترانسفکت شده با اینترلوکین 27 در همراهی با مولکول اسید ریبونوکلئیک تداخلی ضد il-6 بر برخی از پارامترهای نوروایمونولوژیکی در مدل موشی انسفالومیلیت خود ایمن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  محمد شفیع مجددی مهرآبادی   مجید گل کار

پیش زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ms) و مدل حیوانی آن، انسفالومیلیت خودایمن تجربی (eae)، بیماریهای التهابی مزمن و تحلیل برنده میلین سیستم عصبی مرکزی می باشند. با توجه به ناشناخته بودن علت اصلی این بیماری، اغلب درمانهای رایج بیماری ms با هدف سرکوب پاسخهای التهابی آسیب رسان بکار می روند. سلولهای مزانشیمی با دارا بودن خواص ایمونوساپرسیوی و نوروپروتکشنی، کاندیدای مناسبی در درمان بیماریهای التهابی و نورودژنراتیو می باشند. از طرفی می توان با دستکاریهای ژنتیکی، خواص درمانی سلولهای مزانشیمی را ارتقا داد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات درمانی سلولهای مزانشیمی ترانسفکت شده با ژن سایتوکاین ضد التهابی اینترلوکین 27 (il-27)، در همراهی با مولکول rnaی مداخله گر ضد il-6 (sirna-il6) در مدل موشی eae بود. مواد و روشها: سلولهای بنیادی مزانشیمی، از مغز استخوان موشها جدا، و به منظور تعیین هویت، از نظر شاخصهای آنتی ژنی سطحی و همچنین توانایی تمایز به سلولهای استخوانی و چربی بررسی شدند. سپس با بهره گیری از سیستم لنتی ویروسی، ژن il-27 موشی (mil-27) به آنها منتقل شد. از سوی دیگر، توالی نوکلئوتیدی sirna-il6 در داخل پلاسمید p240 کلون شد (p240-shrna6). سپس سلولهای مزانشیمی ترانسفکت شده با il-27 به همراه پلاسمید p240-shrna6 و با در نظر گرفتن گروههای کنترل مناسب، به موشهایی که از قبل در آنها eae القا شده بود، تزریق شدند. در پایان، با اندازه گیری برخی از پارامترهای نوروایمونولوژیکی، تاثیر رژیم درمانی مذکور در موشهای eae تحت تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج مطالعات درمانی استفاده از سلولهای مزانشیمی در موشهای مبتلا به eae، تفاوت معنی داری با گروه کنترل نداشت. با این وجود، پلاسمید کد کننده il-27 توانست بطور قابل ملاحظه ای از شدت علائم eae در موشهای تحت تیمار بکاهد؛ ارتشاح سلولهای ایمنی را به بافت عصبی کاهش دهد؛ الگوی پاسخهای ایمنی را به سمت پاسخهای ضد التهابی th2 سوق دهد؛ جمعیت سلولهای t تنظیمی را هم در طحال و هم در بافت عصبی مرکزی افزایش دهد و از تخریب میلین جلوگیری نماید. تیمار موشهای eae با p240-shrna6 نیز اثرات درمانی مثبتی را چون کاهش شدت بیماری، سرکوب پاسخهای التهابی th17 و افزایش جمعیت سلولهای tی تنظیمی در پی داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده درمانی از سلولهای مزانشمیال مشتق از مغز استخوان، بخصوص در مواردی که بیماری eae پایدار و مزمن شده است، نتایج مثبتی را به دنبال ندارد. در حالیکه تاثیرات درمانی shrna6 و بخصوص il-27، حتی در موارد مزمن eae بسیار قابل ملاحظه و امیدوار کننده می باشد.