نام پژوهشگر: محسن متقی

منطق گزاره های حاکی از عمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1391
  محسن متقی   فرشته نباتی

منطق عمل پاره ای از مفاهیم نظیر«قصد » را به عنوان مبدأ خود قرار می دهد، در حالیکه این مفاهیم تعریف روشنی ندارند و تنها به صورت کیفی تعریف شده اند. تقسیم بندی هایی که بر روی اعمال انجام می شود، می تواند با توجه به نیاز هر علم و با تکیه بر یکی از خصوصیات عمل، انجام شود. در این تحقیق نمونه ای از این تقسیم بندی ها بر اساس تعداد عامل های موثر در انجام یک عمل انجام شد ولی در هر علمی می توان از منظر های مختلف به عمل نگریست و آن را طبقه بندی نمود. یکی از قسمت های چالشی در منطق عمل وجود یا عدم وجود اعمال پایه ای است که هنوز اتفاق نظری بر روی آن ایجاد نشده است. پس از اتخاذ موضع در موارد بالا و ارائه ی تقسیم بندی های دلخواه در مورد عمل، نوبت به ارائه ی معیار، برای اینهمانی اعمال می رسد؛ ناگفته پیداست تا وقتی که در موارد قبلی اتفاق نظر پدید نیاید معیار متقنی برای اینهمانی اعمال حاصل نمی شود. با اینکه هنوز توافق کلی بر سر مفاهیم عملی ایجاد نشده است اما نظام های منطقی برای صورتبندی اعمال بر اساس بعضی از تعاریف و تقسیم بندی های عمل پدید آمده است. منطق عمل توسط فون رایت پایه گذاری شد اما دلالت شناسی آن توسط چلاس در سال 1963 ارائه شد. این دلالت شناسی مبتنی بر تاریخچه و زمان بود؛ اما کاستی های موجود در آن مثل کیفی بودن، باعث شد تا بلنپ و هم فکران وی دلالت شناسی جدیدی برای منطق عمل به نام stit ارائه دهند. این دلالت شناسی که مبتنی بر انتخاب های عامل و زمان بود تا حدودی مشکلات دلالت شناسی چلاس را برطرف نمود. یکی از موارد جالب توجه این است که خود چلاس در سال 1992 در مقاله ای، قاعده های استنتاج را برای دلالت شناسی stit ارائه نمود و روند تکاملی منطق عمل را همراهی کرد. با اینکه هنوز دلالت شناسی کامل و جامعی برای منطق عمل ارائه نشده است، اما رشد روز افزون علوم دیگر و نیاز آنها به منطقی که بتواند اعمال را توضیح دهد باعث شده است تا همین منطق عمل، به عنوان ابزاری برای آنها قرار گیرد. برای مثال در علم کامپیوتر و به خصوص در شاخه ی هوش مصنوعی برای تحلیل اعمالی که عامل های مصنوعی نظیر ربات ها انجام می دهند، منطق عمل مورد استفاده قرار می گیرد. هیچ بعید نیست که در آینده نیز با توجه به نیازهای جدید در علوم دیگر منطق عمل مورد استفاده قرار گیرد. البته ممکن است دلالت-شناسی های جدیدی برای منطق عمل ارائه شود تا منطبق با علوم دیگر این منطق کاربردی شود.

بررسی عوامل تاثیر گذار بر مانده منابع و هزینه های تامین مالی حساب سپرده سرمایه گذاری ممتاز بانک مسکن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  محسن متقی   سید هادی هاشمی

بخش مسکن از حیث جنبه های اقتصادی و دغدغه های اجتماعی و توزیع درآمد، یکی از بخشهای بزرگ و با اهمیت در اقتصاد هر کشور قلمداد می گردد و یکی از پیش نیازهای عمده در رشد و توسعه بخش مسکن که از آن می توان به عنوان گلوگاه یاد کرد، مقوله تامین مالی می باشد. حساب سپرده سرمایه گذاری ممتاز به عنوان یکی از ابزارهای مهم بانک مسکن در تامین مالی بخش مسکن، در کنار حساب صندوق پس انداز مسکن، نقش بسزایی در جذب منابع مالی و پرداخت تسهیلات مسکن از محل اوراق گواهی حق تقدم بر عهده داشته است. در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر مانده منابع و هزینه های تامین مالی حساب سپرده سرمایه گذاری ممتاز بانک مسکن پرداخته شده است. برای بررسی این موضوع در بازه زمانی سال 1389 تا پایان تیر ماه سال 1393، نسبت به گرد آوری، طبقه بندی، تلخیص و نمونه گیری داده های مورد نیاز اقدام گردیده و با استفاده از نرم افزار eviews 8 و الگوهای رگرسیون چند متغیره(ols) برای دو مدل تحقیق با متغیرهای وابسته( مانده منابع و هزینه های تامین مالی حساب ممتاز)، معنی داری متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. در مدل اول، یافته ها بیانگر رابطه معنادار و مثبت بین متغیر وابسته مانده منابع حساب ممتاز با تغییرات قیمت گواهی حق تقدم و نرخ سود سپرده های کوتاه مدت بوده، لیکن در سطح اطمینان 95 درصد رابطه متغیرهای ضریب تخصیص اوراق و سقف تسهیلات مسکن با مانده منابع حساب ممتاز، معنادار نمی باشد. در مدل دوم نیز یافته ها بیانگر این است که رابطه معناداری بین متغیر وابسته هزینه های تامین مالی حساب ممتاز با متغیرهای قیمت اوراق گواهی حق تقدم، ضریب تخصیص اوراق گواهی تقدم و سقف تسهیلات مسکن، برقرار می باشد. شایان ذکر است جهت این رابطه برای دو متغیر اول منفی و برای متغیر سقف تسهیلات مسکن، مثبت می باشد. همچنین نرخ سود سپرده های کوتاه مدت با متغیر وابسته هزینه های تامین مالی حساب ممتاز رابطه معنی داری نداشته است.