نام پژوهشگر: زهرا براآنی دستجردی
زهرا براآنی دستجردی حسین پیرنجم الدین
جیم خوش شانس (1954) معروف ترین رمان کینگزلی امیس (1922-1955) می باشد. این رمان از جنبه های گوناگونی قابل توجه است: ابتدا این رمان سبک رئالیستی، لحن کمیک و نمونه اولیه از شخصیت های بعدی نویسنده آن را ارائه می نماید. دوم، اعتقاد بر این است این رمان بهترین نمونه ایی است که طبقات اجتماعی و آموزش عالی بریتانیای بعد از جنگ را نشان می دهد. رمان جیم خوش شانس مرد جوانی را به تصویر می کشد که از طبقات پایین جامعه آمده و حال سعی بر این دارد که با فرهنگ و سلیقه قشر متوسط جامعه کنار آید، گرچه ابتدا پنهانی و در آخر بطور آشکارا حاضر به پذیرش فرهنگ آنها نمی باشد. این رمان به مسائل اختلاف طبقاتی و فرهنگ در جامعه و دانشگاه ها می پردازد. این تحقیق خوانشی جدید براساس مفاهیم هابیتس، میدان، سرمایه، سوء تشخیص و اجبار نمادین پیر بوردیو و نظریاتش در باب طبقات اجتماعی و آموزش عالی می باشد. هدف شرح دلایل بنیادی اخلاق و رفتار هر یک از شخصیت های رمان بر اساس یک چارچوب نظری جدید است. نکته مهم در این مطالعه تجربه تغییر میدان دیکسون که متعاقبا منجر به تفکیک بین میدان و هابیتسش می شود، و از این رو دچار حس بیگانگی و بیزاری می شود.