نام پژوهشگر: کاظم امامی گلستان
کاظم امامی گلستان حسن محدثی گیلوایی
در مسیر مدرن شدن ایران در دوره ی حکومت پهلوی اول و دوم، شرایطی چون آمرانه بودن این مدرنیزاسیون، مهاجرت فزاینده، شهرنشینی، انسداد سیاسی و بی توجهی به نهادهای دینی و حتی مبارزه با آن ها، افزایش اقتصاد دلالی، افزایش فروش نفت و به تبع آن افزایش انتظارات از نظام حاکم و عدم تحقق این انتظارات، زمینه اعتراضات روز افزون را فراهم ساخت. چنین شرایطی گروه های دینی را به مبارزه علیه نظام حاکم کشاند و اسلام به عنوان ابزار مبارزاتی در کانون توجه گروه های دینی قرار گرفت. نقش اسلام هم به دلیل تفسیرهای خاصی که از آن می شد و هم به عنوان کاربرد آن در مبارزات برخی کشورها نظیر الجزایرو تونس و ... به طور چشم گیری افزایش یافت. تفسیری از اسلام که می بایست پاسخ گوی مشکلات اجتماعی باشد.این تفسیر نو از اسلام به مرور بدل به تفکری انقلابی و در نهایت اسلام انقلابی شد. چنین تفسیر انقلابی از اسلام یا گفتمان اسلام انقلابی در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامی شکست خورد و به حاشیه رانده شد و دیگر به مانند گذشته منشا اثر نشد. این تحقیق بر آن است که پاسخ دهد چطور و در چه شرایط اجتماعی، اسلام انقلابی بدل به گفتمان غالب عصر خود شد و توانست چنین تاثیری را از خود بر جای گذارد. در این تحقیق ما به روش تاریخی متوسل شدیم.