نام پژوهشگر: قاسم فرهادی

تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره در دوره های مختلف پرورش بر عملکرد، ویژگی های لاشه، ترکیبات بدن و برخی از فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  قاسم فرهادی   منصور رضایی

4-1- ویژگی های عملکردی 4-1-1- خوراک مصرفی تراکم انرژی و سایر مواد مواد مغذی جیره تاثیر معنی داری بر مقدار مصرف خوراک تیمارهای آزمایشی در دوره آغازین (21-8 روزگی) و کل دوره پرورش (42-8 روزگی) داشت، که با افزایش در تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره میانگین خوراک مصرفی در تیمار های آزمایشی افزایش یافت (05/0>p). علت مصرف خوراک بیشتر جوجه های تغذیه شده با سطح انرژی بالاتر در جیره به خوشخوراکی جیره های غذایی حاوی چربی بالا، سطح فیبر خام کمتر و سیستم فیزیولوژیک حیوان مربوط می باشد (79). حرارت افزایشی جیره هایی که به آنها چربی اضافه شده بود کاهش می یابد که این امر سبب افزایش خوراک مصرفی می گردد (63). تفاوت معنی داری از نظر میانگین خوراک مصرفی بین تیمار های آزمایشی در دوره رشد (42-21 روزگی) وجود نداشت. نتایج این تحقیق با نتایج میر آشتیانی و همکاران (1377)، پلامستد و همکاران (2007) و ظهیرالدینی و همکاران (1380) مطابقت داشت. اما با نتایج زهاو و همکاران (2009)، بشیری و همکاران (1388) و لیسون و همکاران (1996)، مطابقت نداشت. نیوکامب و سامرز (1984) بیان کردند که جوجه های گوشتی، صرف نظر از انرژی جیره، تا حد ظرفیت فیزیکی خوراک مصرف نموده و توانایی تنظیم مصرف خوراک به منظور کسب مقدار مشخصی از انرژی را ندارند. یکی از علل افزایش مصرف خوراک با افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی، مربوط به توان استفاده جوجه های جوان گوشتی از چربی موجود در جیره های با تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی می باشد. در پرندگان جوان باز چرخش نمک های صفراوی را با بازدهی کمتری انجام داده و همچنین پروتئین باند کننده اسیدهای چرب توسط پرندگان جوان با اندازه کافی ساخته نمی شود. سل و همکاران (1986) شواهدی مبنی بر افزایش بیش از 5 برابر پروتئین باند کننده اسید چرب در جوجه ها از زمان تفریخ تا 8 هفتگی ارایه کردند. از این رو جوجه هایی که در سنین اولیه با جیره هایی با تراکم بالای مواد مغذی تغذیه می شوند مجبور به مصرف خوراک بیشتری برای تامین انرژی می باشند. و از طرفی حجم بیشتر جیره های با تراکم پایین و محدودیت حجم دستگاه گوارش باعث کاهش مصرف خوراک در این تیمارها می گردد (4). همچنین ساز و کار تنظیم انرژی برای جوجه های جوان کمتر توسعه یافته است، و جوجه ها به تدریج مقدار مصرف خوراک خود را با مقدار انرژی جیره تطبیق می دهند (9). اثر دوره اعمال تیمار بر میانگین خوراک مصرفی در کل دوره پرورش (42-8 روزگی) و دوره رشد (42-21روزگی) معنی دار نبود. اثر متقابل بین تراکم انرژی و سایر مواد مغذی و دوره اعمال تیمار بر میانگین خوراک مصرفی در کل دوره پرورش معنی دار بود (05/0>p). به طوری که جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره پرورش) بیشترین مقدار مصرف خوراک و جوجه های تغذیه شده با تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده فقط در دوره رشد) دارای کمترین مقدار مصرف خوراک بودند. 4-1-2- افزایش وزن نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره میانگین افزایش وزن در دوره رشد (42-21 روزگی) و کل دوره پرورش (42-8 روزگی) به طور معنی داری افزایش یافت (جدول4-1). این نتایج با نتایج غفاری و همکاران (2007)، نهاشون و همکاران (2005)، زهاو و همکاران (2009)، بشیری و همکاران (1388) و هولشیمر و همکاران (1993) مطابقت دارد. سطوح مواد مغذی موجود در جیره های جوجه های گوشتی مهمترین عامل تعیین کننده در افزایش وزن می باشد. بررسی ها نشان داده که نرخ رشد جوجه ها تحت تأثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره قرار می گیرد، به طوری که تغذیه با جیره هایی با تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی موجب افزایش نرخ رشد، در مقایسه با جیره هایی با تراکم انرژی پایین شده است. ظهیرالدینی و همکاران(1380) بیان کردند مقدار خوراک مصرفی جوجه های گوشتی، صرفنظراز سطح انرژی جیره، تا حد سیری فیزیکی خوراک مصرف نموده و توانایی تنظیم مصرف خوراک به منظور کسب مقدار مشخصی از انرژی را ندارد. همچنین سبب دیگر این است که جوجه های گوشتی نمی توانند مقدار انرژی مورد نیاز خود را به طور دقیق تنظیم نمایند لیکن با افزایش تراکم مواد مغذی جیره از کم به زیاد سبب افزایش 3 تا 4 درصد در دریافت انرژی می شود، در حالی که روند کاهش آن موجب 10 درصد کاهش در دریافت انرژی جوجه های گوشتی می گردد. به نظر می رسد مقدار تاثیر مواد مغذی بر نرخ رشد تحت تأثیر مرحله رشد نیز قرار می گیرد به طوری که در مرحله آغازین با افزایش سطح انرژی جیره پاسخ های رشد کمتری ظاهر می شود به عبارت دیگر در مرحله آغازین درصد کمی از تغییرات نرخ رشد را می توان به تغییرات انرژی جیره نسبت داد. در حالی که بخش بیشتری از این تغییرات را می توان به تغییرات سطح پروتئین جیره در این دوره نسبت داد. بالعکس در دوره پایانی بخش قابل توجهی از تغییرات نرخ رشد می تواند به تغییرات سطح انرژی جیره نسبت داده شود (87). هولشیمر و همکاران (1993) نشان دادند افزایش وزن و نرخ رشد در جوجه های تغذیه شده با جیره هایی با انرژی بالاتر به طور معنی داری بیشتر از جیره هایی با انرژی پایین بوده اند. همچنین به این نتیجه رسیدند که افزایش وزن بدن با افزایش انرژی و پروتئین جیره بهبود می یابد آنها گزارش کردند که جیره های غلیظ می توانند سبب ایجاد بیشترین افزایش وزن گردند که می تواند به سبب ابقای طولانی خوراک در دستگاه گوارش با افزایش سطح چربی در جیره و یا خوشخوراکی جیره باشد که منجر به افزایش دریافت و استفاده کامل از مواد مغذی باشد. والدروپ و همکاران (1976) گزارش کردند با افزایش غلظت انرژی قابل متابولیسم از 2970 به 3740 کیلوکالری در کیلوگرم کاهش در خوراک مصرفی فقط 8/3 درصد بود ولی مقدار کالری خورده شده با افزایش غلظت انرژی جیره بالا رفته بود به طوری که با 9/25 درصد افزایش انرژی قابل متابولیسم جیره، انرژی خورده شده 1/21 درصد افزایش یافته بود. آنها نتیجه گرفتند که سبب رشد بهتر جوجه های تغذیه شده با جیره های پر انرژی افزایش انرژی خورده شده و همزمان با آن افزایش در مصرف سایر مواد مغذی بوده است. اثر اصلی دوره اعمال تیمار بر افزایش وزن در کل دوره پرورش(42-8 روزگی) معنی دار بود (05/0>p). به طوری که جوجه هایی که در کل دوره پرورش با تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند نسبت به جوجه هایی که فقط در دوره رشد با تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای افزایش وزن بیشتری بودند. اثر متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر میانگین افزایش وزن در دوره رشد (42-21 روزگی) و کل دوره پرورش (42-8 روزگی) معنی دار بود. در دوره رشد جوجه های تغذیه شده، با تیمار 4 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی مواد مغذی تغذیه شده فقط در دوره رشد) بیشترین افزایش وزن بدن و تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی، فقط در دوره رشد) کمترین افزایش وزن بدن را نشان دادند (05/0>p). در کل دوره پرورش جوجه های تغذیه شده، با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره پرورش) بیشترین افزایش وزن بدن و تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره پرورش) کمترین افزایش وزن بدن را نشان دادند (05/0>p). 4-1-3 ضریب تبدیل غذایی کاهش سطح تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره منجر به افزایش ضریب تبدیل غذایی در دوره رشد و کل دوره گردید (05/0>p). در دوره رشد، جوجه های تغذیه شده توسط جیرهایی با تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی بیشترین ضریب تبدیل غذایی را دارا بودند (جدول4-1). تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی سبب کاهش ضریب تبدیل در کل دوره پرورش گردید (05/0>p). نتایج این تحقیق با نتایج کامران و همکاران (2008)، نهاشون و همکاران (2005) و لیسون و همکاران (1997) مطابقت داشت. ضریب تبدیل خوراک در جوجه های گوشتی به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح انرژی جیره قرار می گیرد، پلامستد و همکاران (2007) نشان دادند زمانی که سطح انرژی قابل متابولیسم جیره از 3000 به 3100 کیلوکالری در کیلوگرم افزایش پیدا کرد ضریب تبدیل بهبود یافت، ولی بهبود چندانی با افزایش سطح انرژی به مقدار 3200 کیلوکالری بر کیلوگرم مشاهده نشد (47، 80، 94 و 108). همچنین رابی و همکاران (2010) نشان دادند که کاهش سطح انرژی قابل متابولیسم در دوره آغازین و رشد از 3100 کیلوکالری در کیلو گرم به 2700 کیلوکالری در کیلوگرم ضریب تبدیل غذایی را به طور معکوسی تحت تأثیر قرار داد (41 و 110). رقیق سازی جیره سبب کاهش محتوای انرژی و پروتئین جیره می شود و پرنده جهت جبران کاهش انرژی و پروتئین دریافتی مقدار خوراک مصرفی خود را افزایش می دهد که این امر ضریب تبدیل غذایی را افزایش خواهد داد. افزایش حرارت دفعی روزانه جوجه های گوشتی با افزایش مقدار خوراک مصرفی می تواند دلیل دیگری برای افزایش ضریب تبدیل غذایی باشد. ون کمپن (1976) گزارش کرد که فعالیت فیزیکی جهت تغذیه، باعث تولید 3 درصد حرارت دفعی در مرغ های تخمگذار می شود. همچنین در جیره های با تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی استفاده از چربی بیشتر بوده بنابراین با افزایش سطح انرژی جیره حرارت افزایشی کمتر در بدن تولید می شود. افزایش نرخ عبور غذا از دستگاه گوارش نیز می تواند دلیل دیگری جهت افزایش ضریب تبدیل غذایی باشد، هر چند این دلیل با نتایج مطالعات واشبورن (1991) مطابقت نداشت. این محقق گزارش کرد که هیچ ارتباطی بین نرخ عبور و ضریب تبدیل غذایی وجود ندارد. اثر اصلی دوره اعمال تیمار در هیچ یک از دوره های رشد (42-21 روزگی) و کل دوره پرورش (42-8 روزگی)، بر ضریب تبدیل غذایی معنی دار نبود. اما در دوره رشد (42-21 روزگی)، تیمارهایی که فقط در دوره رشد از تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی استفاده کردند نسبت به تیمارهایی که در کل دوره از تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده اند دارای ضریب تبدیل غذایی بهتری بودند. اثرات متقابل معنی داری بین تراکم مواد مغذی و دوره اعمال تیمار بر ضریب تبدیل غذایی دوره رشد (42-21 روزگی) وجود نداشت. اثر متقابل تراکم مواد مغذی و دوره اعمال تیمار بر میانگین ضریب تبدیل غذایی در دوره رشد (42-21 روزگی) و کل دوره پرورش (42-8 روزگی) معنی دار بود. به طوری که در دوره رشد جوجه های تغذیه شده با تیمار 4 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده فقط در دوره رشد) کمترین مقدار ضریب تبدیل غذایی و جوجه های تغذیه شده با تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایرمواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) بیشترین مقدار ضریب تبدیل غذایی را نشان دادند (05/0>p). در کل دوره پرورش جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین مقدار ضریب تبدیل غذایی و جوجه های تغذیه شده با تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) بیشترین مقدار ضریب تبدیل غذایی را نشان دادند (05/0>p). 4-1-4 درصد تلفات در کل دوره آزمایش (42-8 روزگی) در هیچ یک از تیمارها تلفاتی مشاهده نگردید. 4-2- ویژگی های لاشه تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره بر راندمان لاشه در هر دو دوره رشد (21-8 روزگی) و کل دوره پرورش (42-21روزگی) معنی دار نبود. تاثیر دوره اعمال تیمار نیز بر تیمارهای آزمایشی معنی دار نبود. هر چند تفاوت بین تیمارها معنی داری نبود، اما با افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره میانگین درصد لاشه قابل طبخ افزایش یافت. با افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره، درصد سینه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>p). سبب این امر می تواند افزایش مقدار پروتئین دریافتی باشد که با افزایش پروتئین دریافتی وزن عضلات و ابقای پروتئین افزایش یافته و در نتیجه درصد سینه افزایش یافت (76 و 95). نتایج با نتایج آرائوجو (1998)، نهاشون و همکاران (2005) و دوزیر و همکاران (2006) مطابقت داشت. تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی بر درصد ران معنی دار نبود. تیمارهای آزمایشی که با تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای میانگین درصد عضله ران بیشتری نسبت به سایر تیمارهای آزمایشی بودند. که با نتایج زهاو و همکاران (2009) مطابقت داشت. تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره بر مقدار چربی محوطه شکمی تاثیر معنی دار نداشت. هیدالگو و همکاران (2004) گزارش کردند در صورت ثابت بودن نسبت انرژی و پروتئین افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره درصد چربی محوطه شکمی را تغییر نمی دهد. اما با نتایج لیسون و همکاران (1997) و آلبوکوئرگه و همکاران (2003) مطابقت نداشت. تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی بر درصد قلب معنی داری نبود. تیمارهای آزمایشی که توسط جیرهایی با سطوح بالای تراکم انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای درصد قلب بالاتری نسبت به سایر تیمار های آزمایشی بودند. این نتایج با نتایج غفاری و همکاران (2007) مطابقت داشت، این محققین گزارش کردند که وزن قلب با مقدار متابولیسم مرتبط می باشد. بالا بودن درصد قلب در جوجه های تغذیه شده با تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی جیره به سبب اینکه افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی باعث افزایش شدت متابولیسم و افزایش نیاز پرنده به اکسیژن گردیده و از این رو دستگاه گردش خون باید خون بیشتری را در واحد زمان از خود عبور دهد که یک راه برای انجام چنین کاری، افزایش حجم دستگاه گردش خون می باشد. با افزایش در مقدار تراکم انرژی و سایر مواد مغذی درصد کبد افزایش یافت اما تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره بر درصد کبد معنی دار نبود. با کاهش در مقدار تراکم انرژی و سایر مواد مغذی درصد سنگدان به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>p). بزرگ شدن سنگدان در تیمارهایی که از تراکم پایین تر انرژی و سایر مواد مغذی استفاده کردند به سبب افزایش در مقدار ظرفیت اندام های هضمی، به منظور مصرف خوراک بیشتر در جیره هایی با تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی باشد. تاثیر دوره اعمال تیمارهای آزمایشی بر راندمان لاشه، درصد سینه و درصد ران معنی دار نبود. اما جوجه های گوشتی که در کل دوره پرورش (42-8 روزگی) با تیمارهای آزمایشی تغذیه شدند دارای درصد لاشه و درصد سینه بالاتری از نظر عددی بودند. همچنین تاثیر دوره اعمال تیمار بر درصد کبد، درصد قلب و درصد سنگدان معنی دار نبود. با توجه به جدول 4-6 اثر متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر درصد سینه، درصد چربی محوطه شکمی و درصد سنگدان معنی دار بود (05/0>p). به طوری که جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای بیشترین و تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین مقدار درصد سینه را داشتند. جوجه های تغذیه شده با تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای بیشترین درصد چربی محوطه شکمی و جوجه های تغذیه شده با تیمار1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی، تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین درصد چربی محوطه شکمی بودند. و جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین و جوجه های تغذیه شده با تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده فقط در دوره رشد) دارای بیشترین درصد سنگدان بودند. اثرات متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر درصد لاشه، درصد ران و درصد قلب معنی دار نبود. 4-3- ترکیبات شیمیایی لاشه با توجه به جدول 4-7، تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره بر درصد پروتئین خام لاشه تاثیر معنی داری داشت (05/0>p). جوجه های تغذیه شده با جیره دارای تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی دارای درصد پروتئین خام بالاتری نسبت به سایر گروه های آزمایش بودند. سبب این افزایش، مقدار پروتئین دریافتی باشد که با افزایش پروتئین دریافتی وزن عضلات و ابقای پروتئین افزایش می یابد (76 و 95). همچنین جوجه های تغذیه شده با تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی نسبت به جوجه های تغذیه شده با تراکم متوسط انرژی و سایر مواد مغذی دارای درصد پروتئین خام بالاتری بودند، به سبب این که با کاهش مواد مغذی جیره بافتهای بدن از مواد مغذی جیره با راندمان بهتری استفاده نموده و لذا مقدار ذخیره چربی لاشه کمتر و به تبع آن درصد پروتئین لاشه افزایش یابد. که این نتایج با نتایج صحرائی و شریعتمداری (1386) مطابقت دارد. اما با نتایج لیپنز و همکاران (2002) مطابقت نداشت. اما درصد ماده خشک لاشه و درصد چربی خام لاشه تحت تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره قرار نگرفت. لیپنز و همکاران (2002) گزارش دادند که محدودیت غذایی تاثیر معنی داری بر محتوای چربی لاشه نداشت. اثر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی بر درصد خاکستر لاشه معنی دار بود (05/0>p). به طوری که جوجه هایی که با جیره های با سطوح متوسط انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای کمترین مقدار درصد خاکستر لاشه بودند. تاثیر دوره اعمال تیمار بر هیچ یک از ترکیبات لاشه معنی دار نبود. اثر متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر درصد پروتئین لاشه معنی دار بود، به طوری که جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای بیشترین درصد پروتئین لاشه نسبت به سایر گروههای آزمایشی بودند. اثر متقابل تراکم مواد مغذی جیره و دوره پرورش بر درصد خاکستر لاشه معنی دار بود، به طوری که تیمار 2 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین و جوجه های تغذیه شده با تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده فقط در دوره رشد) دارای بیشترین درصد خاکستر لاشه بودند. 4-3- متابولیت های پلاسما در این تحقیق استفاده از سطوح مختلف تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره، تفاوت معنی داری در مقدار گلوکز، تری گلیسرید، hdl، ldl و vldl پلاسمای جوجه گوشتی در سن 21 روزگی وجود نداشت (جدول4-10). با افزایش سطح انرژی قابل متابولیسم مقدار کلسترول خون کاهش پیدا کرد، اثر سطوح انرژی بر کلسترول خون معنی دار نبود. با افزایش در مقدار تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره مقدار گلوکز پلاسما افزایش یافت. به طوری که تیمارهای آزمایشی که در دوره رشد از جیره هایی با سطح بالای انرژی قابل متابولیسم 3100 کیلوکالری در کیلو گرم تغذیه شدند دارای مقدار گلوکز پلاسمایی بیشتری نسبت به جوجه های تغذیه شده با جیره دارای تراکم انرژی قابل متابولیسم 2945 کیلوکالری در کیلو گرم بودند. بالا بودن گلوکز در تیمارهایی که از تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند به سبب بالا بودن مصرف گلوکز و پیش سازهای در این تیمارها می باشد. هر چند مقدار تری گلیسرید بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت اما جوجه های گوشتی در تیمارهایی که از سطوح پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای مقدار تری گلیسرید بیشتری نسبت به سایر تیمارها بودند. که این نتایج با نتایج زهاو و همکاران (2009)، کامران و همکاران (2010) و سوینن و همکاران (2005) مطابقت داشت. اما با نتایج آبو زید و همکاران (2007) مطابقت نداشت. عدم افزایش سطوح تری گلیسرید و vldl خون به هنگام مصرف سطوح بالای انرژی و سایر مواد مغذی به سبب یک جبران اضافی در سیستم فیزیولوژیک، برای مقابله با چربی بالای جیره در این پرندگان باشد. این تنظیم می تواند به "تنظیم کاهشی" آنزیم لیپوپروتئین لیپاز مربوط باشد بنابراین سطوح تری گلیسرید و vldl بالاتر، ضرورتا در پرندگان تغذیه شده با یک جیره پر چربی اتفاق نمی افتد و جوجه ها می توانند بطور موثری چربی اضافی را از دستگاه گردش خونشان پاکسازی کنند (1 و 17). با کاهش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره مقدار hdl پلاسما در سن 42 روزگی به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>p). تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی بر مقدار ldl پلاسما معنی دار بود (05/0>p). که با افزایش تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره مقدار ldl پلاسما افزایش یافت. تراکم انرژی و سایر مواد مغذی تاثیر معنی داری بر مقدار گلوکز، تری گلیسرید، hdl و vldl پلاسمای جوجه گوشتی در سن42 روزگی نداشت (جدول4-11). اثر دوره اعمال تیمار تنها بر مقدار hdl پلاسما معنی دار بود. تیمارهای آزمایشی که فقط در دوره رشد با تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند نسبت به تیمارها یی که در کل دوره پرورش با تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای مقدار hdl بالاتری بودند. اثر متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر مقدار hdl و ldl پلاسما معنی دار بود (05/0>p). جوجه های تغذیه شده با تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در دوره رشد) بیشترین و جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) کمترین سطح hdl را داشتند. برای مقدار ldl جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی در کل دوره) دارای بیشترین و جوجه های تغذیه شده با تیمار 6 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در دوره رشد) دارای کمترین مقدار بودند. 4-5- هزینه غذایی هر کیلوگرم افزایش وزن تاثیر تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره بر هزینه غذایی هر کیلوگرم افزایش وزن بدن معنی دار بود (05/0>p). که با کاهش در تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره، هزینه غذایی هرکیلوگرم افزایش وزن کاهش یافت. این نتایج با نتایج بشیری و همکاران (1388)، ظهیرالدینی و همکاران (1380) و بوچان و همکاران (2007) مطابقت دارد. بوچان و همکاران (2007) گزارش کردند بسته به مقدار مصرف و کیفیت دان، رقیق سازی انرژی (کمتر از 7 درصد) هزینه غذایی جوجه های گوشتی آرگانیک (پرورش یافته با دانه ها و مراتع بدون افزودنی های ضد میکروبی) را کاهش داد. تاثیر دوره اعمال تیمار بر هزینه غذایی هر کیلوگرم افزایش وزن از لحاظ آماری معنی دار نبود. اما تیمارهایی که تنها در دوره رشد با تراکم مختلف انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شدند دارای هزینه غذایی هر کیلوگرم افزایش وزن بیشتری نسبت به تیمارهای دیگر بودند. اثر متقابل تراکم انرژی و سایر مواد مغذی جیره و دوره اعمال تیمار بر هزینه غذایی هر کیلوگرم افزایش وزن بدن معنی دار بود (05/0>p). جوجه های تغذیه شده با تیمار 3 (تراکم پایین انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده در کل دوره) دارای کمترین و جوجه های تغذیه شده با تیمار 1 (تراکم بالای انرژی و سایر مواد مغذی تغذیه شده درکل دوره) دارای بیشترین هزینه غذایی برای هر کیلو گرم افزایش وزن بودند.

تاثیر یک دوره مکمل یاری روی بر تعداد گلبول های سفید تکواندوکاران جوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  قاسم فرهادی   محسن ثالثی

سیستم ایمنی یکی از سیستم های مهم و حیاتی در بدن است، که نقش محافظت بدن را در برابر عوامل بیگانه و بیماری زا بر عهده دارد. ورزشکاران رشته های مختلف بعد از تمرین یا مسابقه دچار یک سری عفونت های ویروسی مثل urti می شوند که منجر به دردهای عضلانی، بی حالی و یک حالت ناتوان کننده می شود که یکی از علت های این عفونت ها کمبود عنصر روی است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره مصرف مکمل روی بر تعداد گلبول های سفید تکواندوکاران جوان انجام گرفت.