نام پژوهشگر: محمدرضا عالمی
محمدرضا عالمی مهدی مرادزاده فرد
تحقیق حاضر به بررسی برتری روش الگوی جریان های نقدی نسبت به روش آنتونی و رامش در تعیین چرخه عمر در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. درروش الگوی جریان نقدی برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت از الگوهای ایجاد شده از علامت مثبت ومنفی طبقات صورت جریان وجه نقد سه طبقه ای(عملیاتی،سرمایه گذاری وتأمین مالی) استفاده می گردد. .همچنین اطلاعات هر یک از سال شرکت ها به صرت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.این در حالی است که ، روش آنتونی ورامش (1992) از چند نسبت مالی و همچنین سن شرکت برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت استفاده می کند. ازآنجایی که در روش آنتونی ورامش(1992) از معیار سن شرکت و همچنین استفاده از نقاط انفصالی که هیچ یک از تئوری های اقتصادی از ان حمایت نمی کند استفاده می گردد، می توان انتظار داشت که روش الگوی جریان نقدی روش تفکیک کننده بهتری برای چرخه عمر شرکت باشد. نکته دیگری که می توان از آن به عنوان یک ایراد در روش آنتونی ورامش (1992) از آن یاد کرد این است که چرخه عمر شرکت متأثر از نمونه مورد بررسی است ،در حالی که در روش الگوی جریان نقدی با استفاده از خصوصیات شرکت وبه صورت مستقل تفکیک مراحل چرخه عمر انجام می گیرد.به همین جهت در این تحقیق محقق در پی پاسخ به این سوال بوده است که آیا معیارهای مالی که انتظار می رود طی مراحل چرخه عمر شرکت متفاوت باشد، مراحل چرخه عمرمنتج شده از الگوی جریان نقدی را نسبت به روش آنتونی ورامش (1992) بهتر توضیح می دهد یا خیر. در این پژوهش برای بررسی کارایی هر یک از روش های تفکیک مراحل چرخه عمرشرکت ازمعیارهای سود آوری( متغیرهای سود هر سهم و رشد فروش)، ریسک (متغیر های انحراف معیار بازده ماهانه سهام،نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت اهرم مالی، بتای مدل بازار(?) واندازه شرکت) ، رشد دارایی های عملیاتی، نسبت سودتقسیمی و بازده سهام به عنوان معیارهای پیش بین یا محک استفاده شده است. درنهایت تحلیل اطلاعات مالی 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران در فاصله سال های 1380 الی 1389 بیانگر این نتیجه بوده است که تمام معیارهای مالی مورد استفاده در این پژوهش بجز انحراف معیار بازده ماهانه سهام ونسبت اهرم مالی ارتباط قوی تری با مراحل چرخه عمر روش الگوی جریان نقدی دارند. از اینرو می توان بیان کرد که روش الگوی جریان نقدی روش نسبت به روش آنتونی ورامش(1992) معیار مناسب تری برای تعیین چرخه عمر شرکت است.