نام پژوهشگر: حجت محمودی
حجت محمودی علی عیسی زادگان
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای سبک های تفکر نوع اول، در روابط میان اهداف پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی در چارچوب یک مدل علی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان تیز هوش و عادی سال سوم دبیرستان، ناحیه 1 شهر اورمیه بود. بدین منظور 200 نفر از دانش آموزان مدارس عادی، و 150 نفر از دانش آموزان مدارس تیز هوشان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرحله ای انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (2000) و استرنبرگ و واگنر (1992) بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اثرمستقیم اهداف تبحری بر پیشرفت تحصیلی در بین هر دو گروه از دانش آموزان تیز هوش و عادی مثبت و معنادار بود، در حالی که اثر اهداف عملکرد- رویکرد و عملکرد- اجتناب در هر دو گروه بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. اثرات غیر مستقیم نشان داد که دانش آموزان تیز هوش اهداف پیشرفت چندگانه ی عملکردی را ترجیح می دهند، با توجه به این که، این یافته ها به واسطه سبک تفکر نوع اول آزمون شده است، لذا نقش واسطه ای این متغیر بر اساس الگوی مفهومی تائید می شود. شاخص های برازش مدل نیز نشان دادند که مدل آزمون شده برازش مناسبی با داده های گردآوری شده داشت (96/0 :gfi، مربوط به مدل دانش آموزان عادی، و 99/0 :gfi، مربوط به مدل دانش آموزان تیز هوش، 06/0rmsea: ، مربوط به مدل کلی پژوهش).