نام پژوهشگر: ندا نامورکهن
ندا نامورکهن غلامرضا تجویدی
پیدایی مترجم، مفهومی پذیرفته در حوزه ی مطالعات ترجمه محسوب می شود. هدف این تحقیق، بررسی به کارگیری راهبرد خارجی سازی و ترجمه های نوواژه ای در سطح متنی و نیز استفاده از پانویس ها، پرانتز و پیشگفتار در سطح فرامتنی از سوی مترجمان آثار شل سیلوراستاین بوده است. اهمیت این تحقیق در این است که گرچه مسئله ی بومی سازی یا خارجی سازی موضوع بسیاری از مقالات و تحقیقات در ایران بوده است، پیداییِ مترجم از لحاظ استفاده از عناصر فرامتنی و نوواژه ها کمتر بررسی شده که نشان می دهد موضوع این تحقیق به نسبت بکر و جدید است. بنا به گفته ی ونوتی (1995)، متن ترجمه ای، تنها زمانی مورد قبول واقع می شود که خوانش سلیسی داشته و فاقد هر گونه ویژگی زبانی یا سبکی خاصی باشد. چنین روندی قطعاً در نزول جایگاه مترجمان نقش بسزایی دارد. بنابراین، ونوتی اصرار می ورزد که مترجم باید به نحوی قابل رویت و واضح، خود را درون متن جای دهد .وی پیشنهاد می دهد که مترجم دست به خارجی سازی و روش های ابتکاری در ترجمه بزند، به نوحی که به تفاوت های فرهنگی و زبانی متن خارجی و همچنین نو واژه ها وفادار باشد. علاوه بر این، او بر این باور است که پیشگفتارِ مترجمْ حضور او را بیش از پیش پررنگ می کند. دو سوال تحقیق مطرح شده عبارتند از: 1. آیا راهبردهای ترجمه ای که ونوتی ارائه داده است، از سوی مترجمان شل سیلوراستاین به کار رفته اند؟ 2. در صورت پاسخ مثبت به سوال اول، تلویحات ضمنی استفاده از چنین راهبردهایی چه می تواند باشد؟ پیکره ی این تحقیقِ توصیفی-مقایسه ای، سه کتاب شعرْ نوشته ی شل سیلوراستاین و دو ترجمه ی آنها بود که از سوی رضی خدادادی هیرمندی و حمید خادمی ترجمه شده اند . برای راهبرد بومی سازی یا خارجی سازی باید گفت، 60 شعر اول هر کتاب برگزیده و تحلیل شد. برای عناصر فرامتنی و نوواژه ها نیز، کل کتاب ها که حاوی تقریباً 400 شعر انگلیسی بودند، به همراه ترجمه ی فارسی آنها بررسی شدند. واحد تحلیل در سطح متنی از کلمه تا بیت متغیر بود. از آنجایی که اطلاعات مندرج در پانویس ها، گاهی به یک کلمه، عبارت یا یک قطعه شعر اشاره داشتند، واحد تحلیل در سطح فرامتنی، انواع کلمه، عبارت ، بیت یا جمله بود. ترجمه ی نوواژه ها به دو دسته ی نوواژه ای و غیرنوواژه ای تقسیم شدند. درباره ی راهبرد خارجی سازی نیز باید گفت، شش مورد از دوازده نوع عنصر وابسته به فرهنگ، که اِسپیندُلا و واسکُن سلوس (2008)ارائه دادند، برای بررسی متن در این تحقیق انتخاب شدند. در سطح فرامتنی نیز، تمام پانویس ها، پیش گفتارها، اطلاعات مندرج در پرانتز و هر گونه نظر یا اطلاعات مازادی که مترجمان ارائه دادند، استخراج شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. سپس، تعداد این عناصر فرامتنی شمارش و مقایسه شدند. برای پیش گفتارها موضوعاتی که در بالا بردن جایگاه مترجم نقش بسزایی ایفا می کنند، بر اساس مدل مک رائه (2006) در جدول طبقه بندی شدند. هر دو مترجم از راهبردهای مذکور به میزان متفاوت استفاده کردند. هر دوی آنها از لحاظ به کارگیری روش خارجی سازی، با اختلاف کوچکی در where the sidewalk ends و falling up، حضور چشمگیری داشتند. در استفاده از نوواژه ها و عناصر فرامتنی باید گفت خادمی (مترجم 2) از هیرمندی (مترجم 1) در تمام کتاب ها پیشی گرفت. تلویجات ضمنی استفاده از این راهبردها ماهیتی ایدئولوژیکی داشتند، به گونه ای که صدای مترجم 2 بیشتر و بلندتر شنیده می شد، او قدرت بیشتری داشت و خود را به جایگاه نویسنده رساند.