نام پژوهشگر: مجید دهقان هامانی

بررسی فاصله روانی - اجتماعی بین مردم ایران و مهاجرین افغان و تأثیر آن بر جرایم ارتکابی افغانها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده حقوق 1390
  مجید دهقان هامانی   علی اصغر اصغر نژاد فرید

تعاملات ما برگرفته از ساختار ماهیت روانی- اجتماعی ماست. اگر مولفه های این ماهیت متوازن و هماهنگ شکل گرفته باشند رفتار انسان مطابق با ویژگیهای اجتماعی خواهد بود و ترکیب مناسبی از تعامل بین فرد و جامعه ایجاد خواهد کرد. و در صورتیکه ناهماهنگ و نامناسب رشد یافته باشند باعث ضعف پیوستگی با جامعه و ایجاد احساس فاصله روانی- اجتماعی در فرد خواهد شد. هویت اجتماعی، نگرشها و پیشداوریها ابعاد سازنده ماهیت روانی- اجتماعی هستند. هویت، پیوند شخصیت فرد و ایده ای که او نسبت به خود و مجموعه عوامل موجود در متن اجتماع دارد است. در واقع هویت تعامل ویژه از اجتماع و فرد است. نگرشها ارزیابی های فوری از موقعیتها هستند تردیدی نیست که نگرش بر رفتار و گاهی رفتار بر نگرش اثر می گذارد.پیشداوری قضاوت زودهنگام نسبت به یک موضوع است. پیشداوری نسبت به گروهها به صورت نگرش در می آید. احتمال پیش گرفتن رفتاری که جنایتی توصیف می شود نزد افرادی که میزانی ضعیف از پیوستگی با جامعه کلی را از خود نشان می دهند بیشتر است. مثال مهاجرین این دیدگاه را تأکید می کند. بدون شک می توان بر این باور بود که، به گونه ای عام، وضع فرد مهاجر خود شاخصی از پیوستگی ضعیف با جامعه کلی میزبان را تشکیل می دهد. در این چشم انداز مطالعه جنایات افراد مهاجر می تواند به عنوان معرفی گویا برای توضیح روابط موجود میان میزان پیوستگی و جنایات به کار آید. برای اثبات احساس فاصله روانی- اجتماعی مردم ایران و مهاجرین افغان را آزمایش نمودیم و تأثیر دو مولفه میزان تحصیلات (در نزد ایرانیان) و مهارت شغلی(درنزد افغانها) مورد سنجش قراردادیم. گروه نمون متشکل از 240 آزمودنی بود. یافته ها نشان داد که بین دو گروه فاصله روانی- اجتماعی در حد معنا داری می باشد و این احساس در ازدیاد جرایم افغانها نقش موثری داشته است. از طرفی نتایج نشان داد که میزان تحصیلات (نزد ایرانیان )و مهارت شغلی (نزد افغانها ) در ازدیاد و کاهش فاصله نقشی ندارد.