نام پژوهشگر: اکرم سالک روشنی
اکرم سالک روشنی سید مهدی سید مطهری
افزایش کارایی در بانک ها که از مهمترین نهادهای اقتصادی هر کشوری به شمار می روند، یکی از اقدامات اساسی در مسیر توسعه اقتصادی کشورهاست .محاسبه و رتبه بندی کارایی بانک های تجاری (دولتی و خصوصی) و تخصصی در ایران موضوع پژوهش حاضر است .در این تحقیق از روش تحلیل پوششی داده ها که نوعی روش برنامه ریزی خطی می باشد، استفاده شده است. در این پژوهش، کارایی فنی و مقیاس دو گروه بانک های تجاری و تخصصی، با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس و فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد .در این تحقیق، از سه رویکرد تولید، واسطه ای و سود استفاده می کنیم. نتایج کارایی با استفاده از رویکرد نخست نشان می دهد، بانک های تجاری خصوصی نسبت به بانک های دولتی از امتیاز کارایی بالاتری برخوردارند (اگرچه با فرض بازدهی متغییر نسبت به مقیاس، بانک های ملی و ملت رتبه بالایی داشتند) علت آن نیز بالا بودن میزان هزینه های نیروی انسانی و دارایی های ثابت نسبت به حجم سپرده های جذب شده، تسهیلات اعطایی و درآمد غیر بهره ای می باشد. در رویکرد تولید از میان بانک های تخصصی، بانک مسکن به دلیل بالابودن همزمان حجم سپرده و حجم تسهیلات اعطایی در هر دومدل رتبه نخست را دارد و دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاس می باشد. در رویکرد واسطه ای میانگین کارایی بانک های تجاری دولتی بالاتر از میانگین کارایی بانک های خصوصی است و در بانک های تخصصی به دلیل وجود بازده ناشی از مقیاس نتایج دو مدل ccr و bcc با یکدیگر متفاوت است. در رویکرد سود نتایج حل مدل با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس و با فرض بازدهی متغییر نسبت به مقیاس تفاوت قابل توجهی دارد که نشان می دهد بانک های تجاری در رویکرد سود می توانند از مزایای بازده به مقیاس با تغییر اندازه شان به سوی مقیاس بهینه، جهت افزایش کارایی بهره بگیرند. همچنین میانگین امتیاز کارایی بانک های تجاری در رویکرد سود با فرض بازدهی متغییر نسبت به مقیاس 90% می باشد که بالاترین میانگین در بین کلیه نتایج است. از میان بانک های تخصصی، بانک توسعه صادرات در رویکرد سود بالاترین رتبه کارایی را دارد. در انتها نتیجه گیری می شود انتخاب متغییرهای ورودی و خروجی متناسب با فلسفه وجودی و استراتژی هر بانک نقش بسیار مهمی در سنجش صحیح کارایی خواهد داشت. عدم انتخاب صحیح شاخص های سنجش کارایی و نامتناسب بودن آن ها با اهداف و سیاست های کلی بانک موجب می گردد تا کارایی به طور صحیح اندازگیری نشده و بانک نتواند از نتایج سنجش کارایی جهت بهبود کارایی در سازمان بهره بگیرند.