نام پژوهشگر: عبدالغنی باقری
عبدالغنی باقری بهرام نوازنی
ایالات متحده آمریکا به دنبال رخداد 11 سپتامبر 2001 با بهره گیری از یک استراتژی دوبعدی به افغانستان حمله برد. ایالات متحده در بعد سلبی استراتژی خود با استفاده از قدرت سخت و مبتنی بر الگوی رئالیسم تهاجمی رژیم طالبان را در افغانستان از بین برد و در بعد ایجابی نیز با استفاده از ابزارهای متنوع سخت و نرم استراتژی خود را در قالب دولت ـ ملت سازی، جامعه سازی و مبارزه با تروریسم در افغانستان دنبال نمود. رساله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی استراتژی جدید و عملکرد ایالات متحده آمریکا در افغانستان پرداخته است. بنا به یافته های این پژوهش از آنجا که منشأ تروریسم در فقدان دولت کا آمد و پاسخگو، فقر اقتصادی، نبود آموزش، فقدان حکومت مقتدر، جهل، بی عدالتی، و نارضایتی از وضع موجود می باشد. پس از اجرای تئوری جنگ پیشگیرانه آمریکا در افغانستان، دولت ـ ملت سازی در افغانستان در چارچوب مفاهیم مندرج در استراتژی جدید ایالات متحده تحت عنوان «طرح خاورمیانه بزرگ» بعد از پیروزی نیروهای ایالات متحده و دولت اسلامی افغانستان بر طالبان و القاعده، در عرصه ی بازسازی امنیتی و بازسازی سیاسی قرار گرفت.