نام پژوهشگر: سیده فریبا سعادت

بررسی و مقایسه دیدگاه های دانشمندان پیرامون مشکل اعراب قرآن کریم (جزء سوم و چهارم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  سیده فریبا سعادت   محمد علی سلمانی

قرآن کریم گنجینه ای از معانی است که هرگز پایان نمی پذیرد. این کتاب آسمانی بیش از چهارده قرن مورد توجّه مسلمانان مخصوصاً دانشمندان اسلامی و حتّی غیر اسلامی قرار گرفته است و در مورد هر یک از علوم آن کتاب های متعدّدی توسط دانشمندان سرآمد به رشته تحریر در آمده و در طول این مدّت صدها تفسیر برآن نوشته شده است. یکی از ابزارهای مهم برای درک معنا ومفهوم کلام خداوند، شناخت اعراب کلمات آن است. اعراب واژه های قرآن غالباً واضح بوده و با کمترین توجّه قابل فهم می باشد. امّا گاه در تراکیب این کلام اعجاز آمیز مواردی به چشم می خورد که ظاهراً از نظر اعراب وضوح کمتری داشته یا درک آن ها سخت می باشد. دانشمندان علوم قرآنی و مفسّران ازاین موارد با عنوان مشکل اعراب یا غریب اعراب قرآن یاد می کنند. برای توضیح این موارد به حقّ کتاب های فراوانی نگاشته شده است و اندیشمندان اسلامی به طور مفصّل به این موضوع پرداخته اند. امّا آن چه که قابل توجّه است، این است که آنان ضمن اختلاف با یکدیگر گاه وجوه اعرابی بسیار پیچیده وتکلّف آمیز ارائه نموده اند، به گونه ای که برخی از این مطالب قانع کننده به نظر نمی رسد. در این پژوهش ضمن پرداختن به جریان تفسیر نگاری در پنج قرن اوّل هجری، بیان می گردد که پیامبر اکرم (ص) به عنوان اولین مفسّر قرآن کریم به تفسیر این کتاب الهی – یعنی بیان مفاهیم و اغراض آن – پرداخته و پس از ایشان، امام علی (ع)، سایر اهل بیت (ع) و شاگردان آن بزرگواران به این امر اقدام نموده اند و سعی می شود که بعد از مشخص نمودن مهم ترین و بحث برانگیزترین موارد مشکل اعراب در دو جزء سوم و چهارم قرآن کریم، اقوال و دیدگاه های اندیشمندان در مورد آن ها ارائه گردد و تا حدّ امکان، نظر برتر با بررسی و مقایسه، میان آرای نقل شده و نیز با توجّه به معیارهایی که در مقدّمه ذکر خواهد شد، بیان شود.

بررسی و مقایسه دیدگاه های پژوهشگران علوم قرآنی پیرامون مشکل اعراب قرآن کریم (جزء سوم و چهارم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  سیده فریبا سعادت   محمد علی سلمانی

قرآن کریم گنجینه ای از معانی است که هرگز پایان نمی پذیرد. این کتاب آسمانی بیش از چهارده قرن مورد توجّه مسلمانان مخصوصاً دانشمندان اسلامی و حتّی غیر اسلامی قرار گرفته است و در مورد هر یک از علوم آن کتاب های متعدّدی توسط دانشمندان سرآمد به رشته تحریر در آمده و در طول این مدّت صدها تفسیر برآن نوشته شده است. یکی از ابزارهای مهم برای درک معنا ومفهوم کلام خداوند، شناخت اعراب کلمات آن است. اعراب واژه های قرآن غالباً واضح بوده و با کمترین توجّه قابل فهم می باشد. امّا گاه در تراکیب این کلام اعجاز آمیز مواردی به چشم می خورد که ظاهراً از نظر اعراب وضوح کمتری داشته یا درک آن ها سخت می باشد. دانشمندان علوم قرآنی و مفسّران ازاین موارد با عنوان مشکل اعراب یا غریب اعراب قرآن یاد می کنند. برای توضیح این موارد به حقّ کتاب های فراوانی نگاشته شده است و اندیشمندان اسلامی به طور مفصّل به این موضوع پرداخته اند. امّا آن چه که قابل توجّه است، این است که آنان ضمن اختلاف با یکدیگر گاه وجوه اعرابی بسیار پیچیده وتکلّف آمیز ارائه نموده اند، به گونه ای که برخی از این مطالب قانع کننده به نظر نمی رسد. در این پژوهش ضمن پرداختن به جریان تفسیر نگاری در پنج قرن اوّل هجری، بیان می گردد که پیامبر اکرم (ص) به عنوان اولین مفسّر قرآن کریم به تفسیر این کتاب الهی – یعنی بیان مفاهیم و اغراض آن – پرداخته و پس از ایشان، امام علی (ع)، سایر اهل بیت (ع) و شاگردان آن بزرگواران به این امر اقدام نموده اند و سعی می شود که بعد از مشخص نمودن مهم ترین و بحث برانگیزترین موارد مشکل اعراب در دو جزء سوم و چهارم قرآن کریم، اقوال و دیدگاه های اندیشمندان در مورد آن ها ارائه گردد و تا حدّ امکان، نظر برتر با بررسی و مقایسه، میان آرای نقل شده و نیز با توجّه به معیارهایی که در مقدّمه ذکر خواهد شد، بیان شود.