نام پژوهشگر: فرشته دانش پژوه
فرشته دانش پژوه محمدباقر پارساپور
خانواده مهمترین نهاد جامعه می باشد و برکسی پوشیده نیست که اداره ی چنین نهاد ی باید به شکل سازمان یافته ومنسجم صورت گیرد چرا که انسان آینده ساز جامعه در دامن همین نهاد رشد می یابد.همچنین می دانیم مطالعه تطبیقی در حقوق کشورها به منظور ارتقاء قوانین داخلی، همواره مورد توجه حقوقدانان بوده است، چه آثار سودمند آن بر همگان واضح و روشن می باشد. در فقه اسلامی و حقوق ایران، ریاست مرد درخانواده موضوع ماده 1105 قانون مدنی ایران است که ریشه در قرآن و فقه اسلامی دارد و مبنا و مستند فقهی آن، آیه 34سوره نساء می باشد. البته در اسلام برای ریاست شوهر در خانواده حدودی در نظرگرفته شده است وبه معنای سلب آزادی و حقوق فردی و اجتماعی زن نیست. ریاست شوهر درخانواده، با عنایت به ضرورت وجود یک مدیر در هر تشکل اجتماعی است. دادن نقش مردانه به زن آنگونه که در کشور های غربی مشاهده می شود، می تواند آثار سوئی در مناسبات بین زن و مرد از یک سو و فرزندان از سوی دیگرداشته باشد. با مروری کوتاه بر گذشته می بینیم که ریاست مرد درخانواده درنظام کامن لاو حقوق انگلیس نقش چشمگیری داشته، ولی درحال حاضر جز نشانه های کمی از آن مشاهده نمی شود. لذا تحقیق حاضر با این هدف انجام گرفته است که با مقایسه نظام حقوقی ایران با نظام حقوقی انگلیس وشناخت نقاط قوت و ضعف هردونظام، شاید بتوان در جهت رشد و اعتلای قوانین کشورمان گامی هر چند کوچک برداشت. نویسنده دراین تحقیق چنین نتیجه گرفته است که در حقوق ایران، ریاست مرد بر خانواده در ایران با ذکر محدودیت هایی پذیرفته شده است اما در حقوق انگلیس مرد به عنوان رئیس اشتراک، اداره ی اموال مشترک زوجین را در اختیار دارد اما تسلطی بر امور غیر مالی زن آن گونه که درحقوق ایران مطرح است، ندارد.