نام پژوهشگر: یاسمن سلمانی
یاسمن سلمانی علی سنایی
این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان شناسی به ویژگی ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان شناسان به این تجارب حائز اهمیت می باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان شناسی تقلیل گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. این نوشتار نتیجه می گیرد که روان شناسان فرافردی، تجربه ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می نمایند، و نه مانند روان شناسی اثبات گرا آسیب روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده ی تلقی تجربه ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان شناسی فرافردی مدلی ارائه می دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی شمرد.