نام پژوهشگر: مهرنوش سیامر
مهرنوش سیامر رضوان حجازی
مدیران مالی در محیط رقابتی امروز، به دنبال افزایش ارزش شرکت بوده و در این راستا، تصمیمات تأمین مالی و ساختار سرمایه را مورد توجه قرار می دهند.با توجه به تفاوت بازار سرمایه ایران با کشورهای توسعه یافته، این پژوهش سعی دارد، توانایی نظری? ترجیحی را در توضیح الگوی ساختار سرمایه و تصمیمات تأمین مالی شرکتهای ایرانی، مورد آزمون قرار دهد. لذا، با بررسی اینکه شرکتها چگونه کسری مالی و بدهی بلندمدتِ سررسید شده خود را تأمین مالی می کنند، صحت نظری? ترجیحی مورد آزمون قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، که بر اساس روش سیستماتیک، 127 شرکت تولیدی طی دوره 1380 تا 1388 به عنوان نمونه، انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های پانلی متقارن و روش تجزیه و تحلیل پانلی استفاده شده است.فرضیه اول این پژوهش بر اساس مدل شیام- ساندر و مایرز (1999) و فرضیه دوم بر اساس مدل هواکیمیان و ولانویک (2010) بررسی شده است و نقطه تمایز این پژوهش با سایر پژوهشهای صورت گرفته، استفاده از مدل هواکیمیان و ولانویک (2010) می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که بین کسری مالی و خالص بدهی بلندمدتِ منتشر شده، همچنین، بین بدهی بلندمدتِ سررسید شده و بدهی بلندمدتِ منتشر شده، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بنابراین، به نظر می رسد شرکت های ایرانی در الگوی ساختار سرمایه خود از نظری? ترجیحی پیروی می کنند.