نام پژوهشگر: مریم السادات قاضی میرسعید
مریم السادات قاضی میرسعید فریبرز موسوی
اگرچه در ارتباط با هر یک از مقوله های مرتبط با مدیریت دانش و مدیریت نوآوری ادبیات نسبتاٌَ گسترده ای وجود دارداما متونی که به طور مشخص ارتباط این دو حیطه را در نظر گرفته و مورد بررسی قرار دهند نسبتاٌَ محدود می باشد. با این وجود، اخیراٌَ مطالعات بیشتری در این راستا صورت گرفته و حتی برخی از صاحبنظران با ادغام دو مفهوم دانش و نوآوری ، واژه" نوآوری دانش"را مطرح نموده و قائل به مدیریت نوآوری مبتنی بر دانش هستند. به عبارتی دانش و نوآوری و نیز مدیریت بر این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و تفکیک ناپذیر می پندارند. هدف از این پایان نامه ارائه شمایی از ارتباط این دو مفهوم در ادغام با یکدیگر و تأثیر آنها در ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان می باشد. در این پایان نامه ، ابتدا به مروری بر ادبیات مدلهای مدیریت دانش و نوآوری موجود میپردازیم در مرحله بعد با استفاده از متدلوژی فرا ترکیب مدلهای مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده و مولفه های مدیریت دانش را استخراج شد. سپس با استفاده از دیدگاه فراترکیب مدلهای مدیریت نوآوری مورد بررسی قرار گرفت و اجزای مهم آن اسخراج شد. در پایان با دانش بدست آمده از مطالعه این مدلها با ترکیب مولفه های هم ارز به ارائه یک مدل جامع در این زمینه پرداخته شد. و با استفاده از پرسشنامه و استفاده از نرم افزار لیزرل به تحلیل مدل ارائه شده پرداختیم.
مریم السادات قاضی میرسعید عبدالرضا مظاهری
تردیدی نیست که هر گروه از عالمان هر علمی الفاظ مخصوص به خود را دارند و از آن برای بیان مقاصد و اهداف خود استفاده می کنند. در میان صوفیان نیز الفاظ و اصطلاحاتی متداول است که مفاهیم خود را با آن اصطلاحات بیان می کنند. البته اصطلاحات عرفا به گونه ای است که بر دیگران پوشیده است زیرا آنها می کوشند که غیر اهلش بر آنها آگاه نشود و در این تحقیق من بر آن شدم که پس از مقدمه ای پیرامون اصطلاح شناسی عرفا به شرح و توضیح دو اصطلاح شوق و انس در عرفان اسلامی از صدر اسلام تا قرن هفتم بپردازم