نام پژوهشگر: سیده مهرآسا علیزاده کلاگر
سیده مهرآسا علیزاده کلاگر محمد خطیب
همان طور که بارها در کلاس های آموزش زبان مشاهده کرده ایم، زبان آموزان عموما در استفاده صحیح از زمان ها دچار مشکلات عمده هستند. به منظور حل این مشکل محقق بر آن است تاثیر استفاده از دو نوع فعالیت برون داد در یادگیری و توجه به زمان گذشته انگلیسی را مورد بررسی قرار دهد. «نظریه برون داد» که سواِین آن را اولین بار در سال 1985 مطرح کرد چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل می دهد. همچنین در مبحث توجه به زمان گذشته به «نظریه توجه» اشمیت (1990) استناد گردیده است. محقق در انجام این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ هایی برای سوالات زیر بوده است: 1- آیا فعالیت های برون داد (شامل فعالیت های نوشتاری مبتنی بر تصویر و فعالیت های بازنویسی) در مقایسه با فعالیت های غیر برون داد (شامل فعالیت های درک مطلب) در توجه زبان آموزان نسبت به زمان گذشته انگلیسی تفاوتی ایجاد می کنند؟ 2- آیا فعالیت های برون داد (شامل فعالیت های نوشتاری مبتنی بر تصویر و فعالیت های بازنویسی) در مقایسه با فعالیت های غیر برون داد (شامل فعالیت های درک مطلب) در یادگیری زبان آموزان نسبت به زمان گذشته انگلیسی تفاوتی ایجاد می کنند؟ منطبق بر سوالات فوق، دو فرضیه بی جهت نیز در نظر گرفته شده است که در مراحل مختلف تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند. شصت دانش آموز دختر از مقطع دبیرستان (مدرسه فرزانگان 2 واقع در منطقه 1 تهران) نمونه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند که به سه دسته 18، 19 و 23 نفره تقسیم شده اند. در ابتدا از کلیه شرکت کنندگان تحقیق پیش آزمونی به عمل آمد که به موجب آن مشخص شد کلیه افراد به یک میزان در استفاده از زمان گذشته انگلیسی دچار ضعف هستند. در ادامه 5 جلسه آموزشی برگزار شد و طی این جلسات زبان آموزان در معرض داده های یکسان قرار گرفتند. اما با این تفاوت که به هر یک از دو گروه آزمایش، دو فعالیت برون داد متفاوت (فعالیت های نوشتاری مبتنی بر تصویر و فعالیت های باز نویسی) داده شد. در مقابل گروه شاهد فعالیت های درک مطلب انجام داد که نیازی به تولید برون داد نداشتند. یک هفته پس از پایان جلسات آموزشی از کلیه شرکت کنندگان پس آزمون به عمل آمد. لازم به ذکر است در تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شده است. نتایج بررسی های آماری نشان داد که تنها گروه فعالیت های بازنویسی در توجه به زمان گذشته انگلیسی پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. این بدین معنی است که تفاوت در نوع فعالیت برون داد، در افزایش توجه به ساختار مد نظر این تحقیق موثر بوده است. همچنین در ادامه یافته های این تحقیق مشخص شد هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در یادگیری زمان گذشته پیشرفت داشته اند. بر اساس یافته های این تحقیق می توان این گونه نتیجه گیری کرد که استفاده از فعالیت های برون داد می تواند در بهبود یادگیری و توجه به ساختار های دستوری در آموزش زبان انگلیسی موثر واقع شود. در این راستا به مدرسان توصیه می شود از این گونه فعالیت ها در کلاس های آموزش زبان بهره بگیرند. با این وجود بررسی دقیق تر تاثیرات استفاده از این فعالیت ها در محیط های متفاوت با گروه های سنی مختلف و ساختارهای دستوری متفاوت می تواند موضوعاتی برای تحقیق های آتی محسوب شود.