نام پژوهشگر: نیما احمدی

مسأله ی استقراء با رویکرد بیزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  نیما احمدی   لطف اله نبوی

بیزگرایان، یا طرفداران نظریه ی تأیید بیزی، بر این باورند که راه حلی برای مسأله ای قابل توجه در فلسفه ی علم دارند؛ و آن مسأله، همان تعیین منطق حاکم بر شواهد و استقرای دربردارنده ی آن است؛ این مسأله از اهمیت ویژه ای در فلسفه ی علم برخوردار است؛ چراکه در نهایت، آن چه که موجب تمایز افسانه و علم می شود، این ست که ما گواه و شاهد خوبی برای محتوا و مضمون علم و یا لااقل علومی که به کمال رسیده اند، داریم. ایده های اصلی مشترک در تمام نسخه های گوناگون نظریه ی تأیید بیزی، این ست که باور های دانشمند با یک اندازه ی احتمال تأیید می شوند یا باید با یک اندازه ی احتمال تأیید شوند؛ و این که الحاق شاهد جدید، به وسیله ی شرطی سازی با استفاده از نظریه ی بیز صورت می پذیرد. خوش آیندترین خواص رویکرد بیزی سه چیز است: اول این که این نظریه، مفهوم مبهم از منطقِ استقراء را به یک حساب غیرمبهم و واحد، یعنی حساب احتمالات، تحویل می کند. دوم این که، این نظریه ی جامع، قابلیت جالب توجه ای برای نظام مند ساختن پشتیبانی مشاهدات از فرضیه را دارد. سومین خاصیت که مهم ترین آن هاست، اطمینان از سازگاری است. در بیش تر رویکرد هایی که با شواهد سروکار دارند، هیچ اطمینانی از سازگاری در رفتار آن ها با دسته ای وسیع تر از مشاهدات، دیده نمی شود. نظریه ی تأیید بیزی، برای ما تصویر ساده ای را تهیه می کند: رفتار کلی شواهد در هر لحظه، به وسیله ی یک توزیع احتمال ضبط می شود. تا زمانی که باور هایمان را مطابق حساب احتمالات شکل می دهیم و بهنگام می کنیم، نباید در مقام داوری های وابسته به شواهد، به سمت تناقض ها سوق داده شویم. شاید به خاطر همین خصوصیات باشد که هم اکنون نظریه ی تأیید بیزی، از جایگاه پیشتاز در میان رویکرد های مختلف از استقراء و تأیید در ادبیات فلسفه ی علم، برخوردارست. بیز گرایان بر این باورند که محاسبات احتمالی بیزی را می توان برای حل پارادوکس های تأیید به کار برد. آن ها همگی در این عقیده متفق اند که رویکرد های کیفی نسبت به نظریه ی تأیید، از جمله رویکرد فرضی استنتاجی و تأیید نمونه ایِ همپل، ناامید کننده اند و یک رویکرد مناسب در روشی که شاهد از فرضیه ها و نظریه ها پشتیبانی می کند، باید کمّی باشد؛ که رویکرد کمّی، مستلزم استفاده از اصول حساب احتمالات است. هدف از این تحقیق، بحث و بررسی در زمینه ی بیزگرایی و پاسخ به چالش های وارد به آن است.