نام پژوهشگر: علی تسنیمی
صدیقه حسین پور علی تسنیمی
اخلاق از دیر باز مورد توجّه بشر بوده ؛ زیرا ،آن را راهی برای رسیدن به سعادت خویش یافته است . اندرزها و تعالیم اخلاقی، همواره جزو مفاهیم برجسته ی شعر بوده و شعرا ،تلاش زیادی برای نشر فضایل اخلاقی داشته و هر یک به شیوه و روش خاص خود بدان پرداخته اند. سنایی و مولوی از جمله ی این شعرا هستند که نقد و مقایسه ی اخلاق ،در دو اثر حدیقه الحقیقه و مثنوی موضوع این پژوهش است. اساس نظام اخلاقی سنایی بر پایه ی دین استوار است . وی راه رسیدن به مرتبه ی کمال را گذر از جادّه ی شریعت می داند . اخلاق مورد نظر مولانا ،علی رغم پایبندی به شریعت و اصول دین احمدی ، تا حدود زیادی وام گرفته از اندیشه های صوفیانه است. او با رویکردی عرفانی به مباحث اخلاقی می پردازد.سنایی برای طی کردن طریق سعادت ،چراغ عقل را برمی افروزد و علم و عمل را ارج می نهد و مولانا ضمن به رسمیّت شناختن عقل و علم ، عشق و دستگیری پیر طریقت را نردبان صعود می داند . در این تحقیق، ابتدا به بررسی اجمالی زندگی و آثار سنایی و مولوی پرداخته شده است،سپس جایگاه سنایی و مولوی در عرصه ی شعر فارسی بررسی شده و از تأثیر و تأثّرهای این دو شاعر از یکدیگر و پیشگامی سنایی در عرصه ی شعر عرفانی و سرآمدی مولوی در این حوزه سخن به میان آمده و در ادامه نقد ادبی و شیوه های مختلف آن بررسی شده است. تعریف اخلاق ،هدف، اهمّیّت و ضرورت آن و مکاتب اخلاقی جهان و امتیازهای مکتب اخلاقی اسلام از دیگر موضوعات مطرح شده در این تحقیق است همچنین به بررسی ارتباط اخلاق با علم ، سیاست ،دین و عرفان و بیان تفاوت ها و شباهت های اخلاق عابدانه و عارفانه پرداخته شده است . بررسی نظام وتعالیم اخلاقی سنایی و مولوی و تحلیل رذایل و فضایل مطرح شده، در این دو اثر از اساسی ترین مباحث این پژوهش است .در پایان روش های تربیت اخلاقی در حدیقه و مثنوی بررسی و مقایسه شده است .
قاسم شکوهی علی تسنیمی
از آن جا که کوه در دیدگاه ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است وریشه در آداب رسوموباورهای دینی دارد سعی بر آن است به جنبه های اساطیری کوه این بلندای اسرار آمیز پرداخته شود
سعیده میرزازاده حشکوایی علی تسنیمی
ابوالعطاء کمال الدّین محمود بن علی، متخلص به خواجو، از شعرای بزرگ و بلندآوازه ی قرن هشتم است. شاعری که سخن او از دیرزمان مورد توجه بزرگان شعر و ادب واقع شده است. وی را «نخلبند شعرا» خوانده اند، چرا که در ترکیب کردن ترفندهای بدیعی و بیان و ساخت و پرداخت مضامین نو و جدید، به مرز کمال رسیده بود. از خواجو آثار زیادی بر جای مانده که از جمله ی آن ها دیوان و خمسه ی اوست. خمسه ی خواجو از پنج مثنوی به نام های زیر تشکیل شده است: 1ـ روضهالانوار 2ـ کمال نامه 3ـ گوهرنامه 4ـ همای و همایون 5ـ گل و نوروز. در این پژوهش به بررسی زیبایی شناسانه ی خمسه ی خواجو پرداخته ایم و سعی شده تا زیبایی های این اثر بزرگ، بررسی و ارزش واقعی کار خواجو نشان داده شود. برای نیل به این هدف، ابتدا صنایع بدیعی و سپس، صورخیال آثار مذکور را نقد و بررسی کرده ایم.
سحر سعادتی مهیار علوی مقدم
آن چه در این پایان نامه کوشیده ام به آن دست یابم، در راستای گامی نو در دریافت مباحث نظری درحوزه ی ادبیّات سنّتی است. پرداختن به مسایل جدید نقد ادبی ونقد وتحلیل ادبیات کلاسیک فارسی برپایه ی رویکردهای جدید نقد ادبی در سال های اخیر، بسیار رونق گرفته است و منتقدان ادبی کوشیده اند براساس رویکردهایی مانند ساختارگرایی، صورت گرایی، جامعه شناسی، روان شناسی، شالوده شکنی وهرمنوتیک به نقد وتحلیل آثارادبی بپردازند. به هرروی،گام نهادن در این وادی ها کاری بس سنگین و پرمخاطره است که محقّق را دچار آشفتگی های می کند. این پژوهش برآن است تا پیوندی باشد میان سنّت و مدرنیته، پیوند بین مباحث فلسفی با ادبیّات و پیوند عارف قرن ششمی شرقی با نظریه پردازان معاصر غربی. یافتن این شباهت ها وتفاوت ها هرچند کاری بس سنگین است امّا لذّت یافتن آن ها باعث ایجاد ذوق و انگیزه در مباحث تطبیقی می شود. بیان مسئله عین القضات همدانی عارفی بزرگ است که فهم کامل مباحث او دشوار به نظر می آید. بنابراین، با این که آثار ارزشمندی از وی برجای مانده امّا تحقیق و پژوهش در باب افکار و اندیشه های او به صورت گسترده و کلان کمترانجام شده و ساحت آثار او تقریباً می توان گفت بکر باقی مانده و حقّ بزرگیِ او در مقایسه با کسانی چون سهروردی و امام محمّدغزّالی به جا آورده نشده است. قطعاً یکی از دلایل انتخاب عین القضات برای این پژوهش پس از علاقه ی شخصی نگارنده ی این سطور به این بزرگ مرد، همین اجحافی است که در ادب فارسی به او روا داشته شده است. هرچند ساحت عین القضات فراتر از آن است که با یک پایان نامه ی کوچک ادا شود؛ امّا تمامی تلاشم براین بوده است که دین خود را به درستی ادا کنم. باکمی دقّت، درمی یابیم هرجا که سخن ازنگرش های هرمنوتیکی عین القضات رفته است به نامه ی بیست و پنجم وی اشاره شده و او را با این تفکّر(خاصیّت آینگی) دارای نگرش هرمنوتیکی مدرن پنداشته اند و از مطالعه ی دقیق دیگر مطالب او و درک کامل نگرش های وی در باب مبحث تأویل غفلت کرده اند. امّا در این پژوهش تلاش شده به تمامی آثار عین القضات از جمله نامه ها با نگرشی کامل تر و عمیق تر نظر شود تا آن چه از نگاه دیگران پنهان مانده آشکار و به تناقض هایی که در نگرش وی وجود دارد اشاره شود. هنگامی که سخن از بررسی تطبیقی به میان می آید باید به این نکته توجّه داشت که تطابق میان دو نظرگاه، نیازمند تسلّط کامل نسبت به هر دو سویه می باشد. از یک سو دریافت سخن عین القضات و فهم آن نیازمند تکرار و تمرکز بسیار است و از سوی دیگر زمانی که سخن از هرمنوتیک و نگرش های نظریه پردازان غربی به میان می آید در واقع سخن از دریایی بی کران است که قدم گذاشتن در آن جسارتی بسیار می طلبد. دریافت هایی که در بخش دوم و سوم بیان کرده ام، در واقع نقطه ی اوج این پایان نامه می باشدو سخنانی است که به جرأت می توان گفت که در هیچ منبعی ذکر نشده است. این کار هم چون راه رفتن برروی طناب بسیار باریکی است که با هر لغزشی امکان سقوط به راحتی فراهم می شود. امّا تمام تلاشم بر این بوده است که در این پژوهش از هر لغزشی دوری گزیده و راه تعادل پیش گرفته شود.
طاهره شعبانی فر علی تسنیمی
این پایان نامه برای این است که این دو اثر از نظر ساختاری و محتوایی مورد بررسی قرار داده و میزان موفقّیّت روضه ی خلد را در تقلید از گلستان مشخّص نماید. پژوهشگر این مجموعه را در پنج فصل گردآوری نموده است؛ فصل اوّل درباره ی سعدی وگلستان اوست؛ فصل دوّم مجد خوافی و روضه ی خلد او؛ فصل سوّم با توجّه به این که این دو اثر نوعی مقامه به شمار می روند، درباره ی مقامه و مقامه نویسی است؛ فصل چهارم در مقایسه ی دو اثر از نظر زیبایی شناسی و دستوری است و در فصل پنجم، روضه ی خلد و گلستان از نظر محتوایی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. در پایان نیز یک مقایسه ی کلّی بین دو اثر انجام شده و پس از آن فهارس لازم از جمله فهرست اعلام، اماکن، آیات و احادیث برای غنای کار به پایان نامه افزوده شده است.
طیبه تختی ابوالقاسم رحیمی
در آغاز زندگی عبید به عنوان شاعر طنزپرداز قرن هشتم مورد بررسی قرار گرفته و سپس مفاهیم طنز، هزل، هجو و ... و تفاوت های آن ها بررسی شده و سپس شیوه های پیشنهادی ما در مورد طنزپردازی عبید آورده شده است و در پایان به تقسیم بندی شخصیّت های مختلف پرداخته ایم.
محمد حسن همایون مقدم علی تسنیمی
یکی از وظایف محقّقین و دانش آموختگان زبان و ادبیّات فارسی، تصحیح متون و احیای آثار گذشتگان است تا از این رهگذر فرهنگ و تمدّن آن ها را احیا نموده، به آیندگان معرّفی نمایند. در این پژوهش سعی شده است تا یکی از نمونه های این آثار به علاقمندان معرّفی گردد. حکیم شفایی اصفهانی (متوفّی، 1037 هـ .ق.) از شعرا و حکمای عصر صفوی و از ندیمان و پزشکان مخصوص شاه عبّاس اول (متوفّی، 1308 هـ .ق.) بوده است که در موضوع های عرفانی، عاشقانه، هجو، مدح، حکمت و پند و اندرز در قالب های متعدّدی چون غزل، قصیده، قطعه، ترکیب بند، ترجیع بند و مثنوی آثاری به جا گذاشته است. وی مثنوی نمکدان حقیقت را به پیروی از حدیقه ی سنایی بر وزن (فاعلاتن مفاعلن فعلن) سروده است که به جهت شباهت در وزن و موضوع با حدیقه ی سنایی، به اشتباه جزء آثار سنایی شمرده شده و به نام کارنامه ی بلخ به چاپ رسیده است. در این پژوهش به زندگی شفایی اصفهانی و آثارش با تاکید بر اوضاع سیاسی اجتماعی عصر او پرداخته شده و ضمن معرّفی نمکدان حقیقت از جهت ساختمان و محتوا با استفاده از سه نسخه ی خطّی معتبر به تصحیح این اثر پرداخته ایم، در یایان نیز برای درک و فهم بهتر متن، تعلیقات و فهرست هایی بر آن افزوده ایم.
رقیه هدایتی ثانی احمد خواجه ایم
در عرصه ی ادب فارسی و به ویژه شعر، شاعران توانا و صاحب ذوق فراوانی ظهور یافته اند که در ترویج و تثبیت فرهنگ و آیین ایرانی اسلامی نقش به سزا و مهمی داشته اند. اینان در قالب شعر تمام آرمان ها و آمال حقیقی انسانی را به تصویر کشیده اند و همواره با زبان عاطفه واحساس خویش، خرد و وجدان انسان را متنبّه و بیدار می سازند، به خویشتن شناسی فرا می خوانند و آن آرمانجشهری را جست وجو می کنند که آفریده ای از اخلاق، ایمان، صلح و دوستی است. خاقانی و انوری دو قصیده سرای بزرگ در قرن ششم هجری هستند که با سرودن اشعاری فراوان در موضوعات مختلف گامی مهم در راستای اعتلای زبان فارسی برداشته اند. برخی از مضامین چون مدح، مرثیه و هجو در شعر این دو شاعر به اوج تعالی خویش می رسد و برخی از مضامین پایه و اساس مضامین جدید دیگر می شود. آن چه مسلّم است این است که عرصه ی هنروری ایشان، قصیده است و قصیده در این عصر به اوج می رسد. ایشان در اشعار خویش، مضامین گوناگونی را به واسطه ی آگاهی و احاطه بر فنون ادبی و به کارگیری قریحه و استعداد بی مانند خود و هم چنین بهره گیری از دانش های گوناگون آورده اند. از این حیث توجّه به قصاید ایشان بسیار قابل تامّل است. با دو رویکرد کلّی می توان قصاید ایشان را مورد توجّه قرار داد. ابتدا بررسی ساختاری و سپس بررسی محتوایی قصاید ایشان است. در مقایسه ای که میان شعر انوری وخاقانی صورت می گیرد، برخی از همگونی ها و ناهمگونی ها، در شعر ایشان برجسته می گردد؛ ویژگی ها و نکات تازه ای که بسیاری از وجوه شعر ایشان را بهتر و بیشتر به خواننده می نمایاند. پیشینه ی پژوهش شناخت شعر وسبک شعری بسیاری از شاعران همواره یکی از مهم ترین و مفیدترین راه های شناسایی روحیّات، آمال، شرایط زندگی و شیوه ی شاعری شاعر محسوب می شود. خاقانی و انوری در این راستا، بسیار مورد توجّه نویسندگان و ناقدان سخن قرار گرفته اند و از زوایای مختلف به شعر و سبک ایشان نگریسته شده است.? در هر صورت آن چه قابل توجّه به نظر می رسد این است که در زمینه مقایسه ی شعر انوری و خاقانی، تاکنون هیچ گونه پژوهش مستقل و مفصّلی به عمل نیامده است. پژوهش های سودمند و در عین حال کلّی و پراکنده ای موجود است که یا درباره ی خاقانی شناسی و انوری شناسی است و یا بررسی شعر و ابعادی از سبک و مضامین شعر انوری وخاقانی است. نگارنده ی این سطور در صدد است تا با بررسی و جست وجوی مضمون و ساختار قصاید انوری و خاقانی به شناخت ابعادی از شعر ایشان بپردازد و برخی از ویژگی های ساختاری و مضمونی قصاید انوری و خاقانی را باز نماید. ضروری می نماید که نگارنده، برخی از منابع پژوهشی در این زمینه را معرفی نماید. به ویژه منابعی که در نگارش این رساله مورد استفاده بوده است: 1- تذکره هایی چون لباب الباب عوفی، تذکره الشعرای دولتشاه سمرقندی، سخن و سخنوران فروزانفر، ریاض العارفین هدایت، مجمع الفصحای هدایت، تاریخ ادبیّات ادوارد بروان، تاریخ ادبیّات در ایران صفا، تاریخ ادبیّات فارسی اته، با کاروان حلّه ی زریّن کوب، چشمه ی روشن یوسفی و ... که در نمایاندن سرگذشت نامهججی انوری و خاقانی بسیار مهم به شمار می روند و از منابع ارزشمند در خصوص انوری شناسی و خاقانی شناسی می باشند، هرچند که خالی از نقص و کاستی نیستند؛ 2- قصیدهجی فنّی و تصویر آفرینی خاقانی شروانی، نوشته ی منیره احمد سلطانی، که به بررسی نکات فنّی و برخی مضمون های این قصاید چون مرثیه، حسب حال، خمریّه و... پرداخته است، از کتاب های مهم در این زمینه است؛ 3- تفنّن ادبی نوشته ی منوچهر دانش پژوه که موضوعات ادبی چون هجو، طنز، بدیهه و ... را مورد توجّه و بررسی قرار داده است؛ 4- کتاب های المعجم فی معاییر اشعار العجم شمس قیس رازی، ابدع البدایع واعظ کاشفی، معیار الاشعار خواجه نصیرالدّین طوسی، فنون بلاغت و صناعات ادبی همایی و زیبایی شناسی کزّازی، در زمینه ی فنون ادبی و بلاغی شعر از منابع بسیار غنی به شمار می روند؛ 5- فرهنگنامهجی ادبی نوشته ی حسن انوشه که به بسیاری از مباحث ادبی چون صله، خمریّه، بدیهه، موسیقی و ... پرداخته است؛ 6- موسیقی و ساز و آواز شعری نوشته ی ابوتراب رازانی که درباره سابقه ی موسیقی و انواع آلات و اصطلاحات موسیقی تألیف شده است و در این زمینه از منابع درجه ی اوّل محسوب می شود. 7- آثار ارزشمندی چون صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، اثر محّمد رضا شفیعی کدکنی که در باب موسیقی کلام، تاثیر قافیه و ردیف و وزن در موسیقی شعر نوشته شده است. اهمّیّت و ضرورت پژوهش انوری و خاقانی از شعرای طراز اوّل و تأثیر گذار در ادب پارسی بوده اند، مقلّدان بسیار داشته اند و بسیاری از شعرا به پیروی و تتبع شیوه ی ایشان روی آورده اند. تحقیق در باب شعر ایشان علاوه بر گره گشایی برخی دشواری ها در شعر ایشان، به شناخت شعر دیگر شاعران نیز کمک می کند. مقایسه ی سبک این دو شاعر برخی مسایل سبک شناسی شعر قرن ششم را رفع می سازد و بسیاری از مضامین و درون مایه هایی که محتوای شعر این دوره را شکل داده است را بهتر و بیشتر به ما نشان می دهد. نگارنده این پایان نامه در شناخت هر چه بیشتر مضمون و سبک این دو شاعر کوشیده است. پرسش ها و فرضیه ها خواننده با مطالعه ی این پایان نامه می تواند به پاسخ سوألات ذیل دست یابد: 1- پیشینه مدح و بهره مندی انوری و خاقانی از آن چگونه است؟ 2- نقش صله در ادب فارسی و اهمّیّت آن نزد این دو شاعر چگونه است؟ 3- تفاوت ها و شباهت های این دو شاعر در خمریّه سرایی و بهره گیری از عناصر آن به چه ترتیب است؟ 4- دانش هایی چون نجوم و طب و اصطلاحات مربوط به آن ها در شعر انوری و خاقانی چگونه کاربرد یافته اند؟ 5- حسب حال سرایی در شعر انوری و خاقانی چگونه تجلّی یافته است؟ 6- وجوه شباهت و افتراق انوری و خاقانی در مرثیه سرایی چیست؟ 7- کارکرد تشبیب در شعر انوری و خاقانی چیست؟ 8- تجدید مطلع دارای چه جایگاهی است و در شعر این دو شاعر با چه هدفی می آید؟ 9- نوآوری انوری در ادب فارسی چیست؟ 10- آیا انوری و خاقانی نسبت به یکدیگر شناخت و آشنایی داشته اند؟ روش کار و شیوه ی پژوهش روش پژوهش در این رساله، روش کتابخانه ای و استقرایی است. به این ترتیب که ابتدا یادداشت برداری از منابع و کتاب های مرتبط با موضوع صورت گرفته است. سپس نگارش متن انجام شده است. سعی بر آن بوده تا منابع دست اوّل و نیز بهترین تصحیح ها مورد استفاده قرار گیرد. محدودیّت های تحقیق در باب انوری پژوهش های چندانی انجام نشده است. به همین دلیل بررسی سبک و مضمون شعر وی، وقت بسیاری می طلبید. گستردگی موضوع از دیگر دلایل طولانی شدن مدت زمان تحقیق می باشد. امید که در حد بضاعت از عهده ی این مهم برآمده باشم.
علی اصغر پنجه باشی علی تسنیمی
ده نامه عنوان عمومی گونه ای از منظومه های عاشقانه است که در آن ها وصف حالات عاشق و معشوق و احوال عشق از طریق نامه هایی که بین آن دو ردّ و بدل می گردد و معمولاً شمار این نامه ها به ده می رسد، بیان می شود. مجموع ابیات این ده نامه ها به 500 تا 800 و گاهی 1000 بیت نیز می رسد. ابن عماد خراسانی (م. 800 هـ .ق.) از شاعران خوب قرن هشتم هجری است. وی غیر از مثنوی، غزل های پسندیده ای نیز دارد. ده نامه ی او به نام روضهالمحبّین مانند همه ی ده نامه های شعرای عهد مغول عبارت است از: شرح حال یک عاشق و نامه های عاشق و معشوق به یکدیگر و بیان احوال عشق به روش ده نامه های دیگر و آوردن غزل هایی از زبان عاشق و معشوق در بین کلام. این مثنوی مانند بیشتر ده نامه ها در بحر هزج مسدّس مقصور (محذوف) سروده شده است. در این پژوهش پس از معرّفی ده نامه، به شرح زندگی ابن عماد خراسانی و آثار او به ویژه معرّفی مثنوی روضهالمحبّین پرداخته ایم و با استفاده از چهار نسخه ی خطّی معتبر این اثر را تصحیح کرده ایم. در پایان نیز برای درک و فهم بهتر متن، تعلیقات و فهرست هایی بر آن افزوده ایم.
عباس شهسواری ابراهیم استاجی
چکیده: طنز به عنوان یکی از گونه های ادبی از دیر باز در ادبیّات ایران و جهان مطرح بوده است؛ هنری که عدم تناسبات در عرصه های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر می رسند، نشان می دهد .در این پژوهش به بررسی موقعیت طنز در دهه ی نخست انقلاب اسلامی پرداخته شده است. به این منظور مضمون آثار طنز در چهار حوزه ی شعر، داستان ، نثر و مطبوعات در دهه ی نخست انقلاب اسلامی تحلیل شده اند. در این بخش طنز در آثار ابوالقاسم حالت، ابوتراب جلی ، عمران صلاحی ، مرتضی فرجیان ،کیومرث صابری فومنی ومنوچهر احترامی به عنوان مهم ترین چهر ه های طنز نویس در دهه ی نخست انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه عوامل طنز آفرین در چهار دسته ی عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی ، عوامل سیاسی و عوامل اقتصادی شناسایی شده اند. در پایان نتیجه گیری می شود که طنز در دهه ی نخست انقلاب اسلامی در سه موقعیت زیر اتفاق افتاده است: الف: در این دهه طنز در آثار برخی از نویسندگان مقابل پلیدی ها وکج روی ها،عیب ها وکاستی های جامعه می ایستد وبا بیانی خنده آور،حجاب از چهره ی مفاسد اجتماعی ،مشکلات اداری، شهری، قضایی وبهداشتی ودرمانی کنار می زند. ب: در این دهه نویسندگان و پژوهش گرا نی هستند که اولویت هایی مقدّم بر طنز نویسی دارند ، امّا گاهی از روی تفنن یا وظیفه طنز می سرایند یا در آثارشان چاشنی طنز پدیدار می شود. پ:در این دهه برخی از شاعران و نویسندگان به ادبیات متعهد علاقه دارند وانتقاد و طنز را تا جایی به کارمی برند که به مبانی انقلاب و دین لطمه ای وارد نسازد.
فاطمه راجی احمد خواجه ایم
زن زیباترین شعر هستی و راز آمیزترین روزنه ای است که روح رازجوی بشر را به زیباترین واژه ی رازناک آفرینش و آتش نهفته در لوح بینش پیوند می دهد. زن جلوه ی جمال جانان و پرتو ذات لایزال الهی بر زمین است که عاطفه و عشق دادار همیشه کردگار را بر زمینیان چونان قطرات باران می رقصاند. از دامن پرمهر زن است که مرد به معراج می رود و از سرای زن است که رحم? للعالمین به مقام قرب قاب قوسین می رسد. فداها ابوها برای یک زن گفته می شود. زن، عصاره ی عطوفت عشق ربّ عطوف است، که با جوهره ی جان آدمی سرشته است. خداوند از طریق زن، آدم ابوالبشر را از بی تابی و سرگشتگی رهایی بخشید و به او انس و آرام را عطیه کرد و پس از آن بود که بهشت رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. امّا زن، بسیار زود از قلّه ی رفعت و عزّت، به حضیض ذلّت هبوط کرد و از سریر خلیف? اللّهی به کنج خاموش خانه ها خزید. بسیار زود از دردانگی آفرینش تبدیل به بازیچه شد. عنصری که به آسانی می توان از او لذّت برد و در عین حال به او ستم کرد و این ظلم، آن چنان طبیعی و عادی جلوه می- کرد که دیگر زن، جزء انسان ها محسوب نمی شد؛ بلکه چیزی بود در حدّ یک کالا و یا در ردیف حیوانات جای گرفت. زن، هیچ حقّی نسبت به مایملک خود نداشت و حتّی اختیار جان و تنش نیز در دستان شوهر او بود؛ تا جایی که مرد می توانست او را مدّتی در اختیار مرد دیگر قرار دهد، بدون این که رضایت زن را کسب کرده باشد. این وضع، مخصوص به یک تمدّن یا یک سرزمین نبود؛ بلکه، تا پیش از اسلام، همه کشورهای به ظاهر متمدّن، از چنین شرایطی برخوردار بودند، تا این که طلیعه اسلام، از مشرق آرزوها طلوع کرد و از حیثیّت زن، در مقام یک انسان دفاع کرد. اسلام، روحِ به انزوا خزیده ی زن را احیا نمود و به او کرامت انسانی بخشید. زن را از حقوق طبیعی خود بهره مند ساخت و به او آزادی و اراده عطا کرد. اسلام، به زن و مرد از حیث ارزش وجودی، با دیده ی واحدی می نگریست و بهترین مردان امّتش را کسانی می داند که برای زنان و دختران خود بهتر باشند و بهترین فرزندان را دختر می داند. رسول اکرم(ص) فرمود: جبرئیل آن چنان به من نسبت به زنان سفارش کرد که گمان کردم به زنان اف هم نمی توان گفت. دیری نپایید که خورشید پر فروغ اسلام به زیر میغ سنّت های جاهلیّت اعراب و منافع سودجویان تاریخ، پنهان شد و دوباره رسوم بدوی رونق گرفت؛ امّا این، تنها دلیل زن ستیزی اعراب نبود؛ بلکه، در این زمان، اسلام به مناطق مختلف گسترش یافته بود و حاکمان با توجّه به منافع خود، به نوعی آیات کتاب الهی را به نفع خود تفسیر می کردند تا خود را مالک بی چونِ زن معرفی کنند، احادیث جعلی ساختند تا زن، جز فرمانبرداری کاری نکند و زن را تا رنگ و بوی دنیایی که باید از آن حذر کرد، پایین آوردند. پوشش شرعی افکار زن ستیزانه، دوری زنان از مجامع عمومی، دوری از تحصیل، عدم آگاهی به حقوق طبیعی و روی آوردن مردان، به غلامان مه رو باعث شد، تا زنان نیز به درجه دو بودن جنسشان راضی شوند. به طور کلّی، زنان، نیمه خاموش جامعه ی بشری به شمار آمده اند و نقش محوری در حوادث نداشته اند و به همین دلیل، در صحنه ی ادبیّات نیز حضوری کمرنگ دارند. در صحنه ی ادبیّات منظوم و منثور این سرزمین، زنان، غایبانی بزرگ به شمار می روند. ادبیّات ما بوی مردانه می دهد. از مردان و برای مردان بوده است. دو رویکرد کلّی در ادبیّات، نسبت به زن وجود دارد: یک؛ رویکرد مثبت که در آن، زن، همراه با بزرگواری، احترام، زیرکی و تیزبینی معرّفی می شود؛ نگاه دیگر، نگاه معشوقانه به زن است که زیبایی تن، اندام و بعد جسمانی وی مورد توجّه و توصیف قرار می گیرد. در این نگاه زن، آمیزه ای از زیبایی، ظرافت، عشق، مستی و جلوه گری است که بر اصل لذّت استوار است. رویکرد منفی نسبت به زن، همراه با ضعف و خواری و حقارت و تذمیم و تقبیح سرشت زنانه شکل گرفته است. چنان که در باور اکثر شاعران و نویسندگان ادب فارسی نیز راه یافته و به صورت یک فرهنگ عمومی در آمده است. تحقیر و توهین به زن، به طور مستقیم و غیر مستقیم در شاهکارهای ادب فارسی نیز رخنه کرده و همواره به کار رفته است؛ چنان که هرگز نمی توان یک شاعر را مطلقاً زن ستیز و شاعر دیگر را زن ستا دانست. چرا که به طور نسبی، در اغلب آثار ادب فارسی، نمونه هایی از زن ستیزی و زن ستایی را مشاهده می کنیم. ما در این نوشتار برآنیم تا علل زن ستیزی شاعران پارسی را مورد دقّت و بررسی قرار دهیم و علل اجتماعی تاریخی و فرهنگی را به طور کلّی، و نیز علل شخصی، فردی و خانوادگی شاعران را به طور جزئی، مورد کاوش قرار دهیم. در پژوهش خود، به چند دسته عامل اصلیِ زن ستیزی پی بردیم که در اکثر شاعران تأثیر گذار بوده است: علل ادبی، علل اجتماعی و تاریخی و علل مذهبی. از میان علل ادبی می توان به ترجمه آثار هندی از زبان سانسکریت به فارسی اشاره کرد. از علل اجتماعی و تاریخی می توان روی آوردن به اشرافیّت، جبرگرایی حاکمان، فساد سلاطین، تعصّب، تقلید، روی آوردن به غلام بارگی، و...را برشمرد. از علل مذهبی نیز می توان، از برداشت های ناروا از آیات قرآن و احادیث نبوی، استفاده از احادیث جعلی، منحرف کردن معانی احادیث صحیح یاد کرد . در این نوشتار سعی کرده ایم تا در آغاز، پیشینه ای از وضعیّت زن، در تمدّن های روم و ایران پیش از اسلام و شبه جزیره عربستان به دست دهیم و در فصل دوم، به بررسی جایگاه زن، در اسلام و تبیین مباحث اختلافی درباره زن بپردازیم و نشان دهیم که ساحت اسلام، از هر گونه توهین به زن مبرّاست و در بخش دوم به سیره رسول اکرم(ص) و جایگاه رفیع زن، در نزد ایشان به جستجو نشسته ایم. در فصل سوم، در باب معنی زن ستیزی، نمودهای آن در ادب فارسی و علل زن ستیزی در سه بخش به طور مفصّل سخن گفته ایم که این دلایل، منحصر به شاعران بر گزیده این نوشتار نمی باشند. در بخش آخر از فصل سوم، دلایل زن ستیزی که مربوط به علل مذهبی است به احادیث زن ستیز پرداخته ایم که برخی از آن ها مورد تبیین قرار گرفته است که البتّه در ادبیّات فارسی پر کاربرد ترند؛ امّا به جهت این که کار، از روش مندی برخوردار باشد، به کتاب های حدیث اربعه شیعه، صحاح سته و نیز نهج البلاغه و نهج الفصاحه مراجعه کرده ایم و فهرستی از احادیث زن ستیز را فراهم نموده ایم، امّا اگر به تبیین همه آن ها می پرداختیم، بسیار وقت گیر، خارج از موضوع و خارج از تخصص نویسنده بود. در فصل پایانی به بررسی علل شخصی زن ستیزی شاعران به طور مجزّا با ذکر شواهد شعری و نثری آنان دست زده ایم. در این راستا، مذهب شاعر و اعتقاد کلامی آنان به عنوان یک اصل مهم قلمداد شده است. به عبارت دیگر، هر چه اعتقاد شاعر، نسبت به عقل بیگانه باشد، شاعر زن ستیزتر می شود. شاعران شیعه از شاعران اهل سنّت موضع نرم تری نسبت به زن دارند و شاعران اشعری از شاعران شیعه زن ستیزترند. نکته دیگر این که، در جریان این تحقیق، از عدم دسترسی به منابع، به خصوص در مورد شیخ احمد جام، بسیار آزرده شدم. چرا که به دلیل تازگی موضوع ، فاقد منابع کافی بود. قابل ذکر است که شاعران مورد بررسی در این نوشتار، از طرف گروه ادبیّات فارسی برای این موضوع انتخاب شده اند.
قاسم شکوهی علی تسنیمی
شاعران شعر وادب پارسی در همه ی ادوار، به طبیعت وچشم انداز های زیبای آن، نگاه ویژه ای داشته اند و برهمین اساس شعر پارسی از نظر توجّه به طبیعت، سرشارترین وغنی ترین نوع شعر است. از این روست که پدیده های طبیعت در شعر به صورت نماد، سمبل و... در آمده اند. دربسیاری از پژوهش ها، به طبیعت به معنای عام آن پرداخته شده است امّا به پدیده هایی چون کوه، جنگل، دریا، ماه وخورشید و... کم تر توجّه شده است. کوه به عنوان یکی از مظاهر و چشم اندازهای زیبا و اسرارآمیز ٍِطبیعت، همیشه مورد توجّه شاعران بوده است . در این پژوهش، سعی بر آن است که شماری چند از ارزشمندترین آثار ادب پارسی که در آن ها طبیعت، اسطوره وعرفان و بازتاب اساطیری – عرفانی کوه بیش تر نمایان است مورد بررسی قرار گیرد؛ لذا در این تحقیق با استناد به شاهنامه ی فردوسی، دیوان عنصری، دیوان انوری، دیوان مسعود سعد سلمان، دیوان فرّخی سیستانی، دیوان خاقانی، حدیقه الحقیقه ی سنایی، منطق الطّیر عطّار، خمسه ی نظامی و مثنوی معنوی مولانا به تحلیل اسطوره ای وعرفانی کوه پرداخته ایم.
فاطمه دماوندی علی تسنیمی
تدوین پایان نامه یکی از الزامات تحصیلات تکمیلی در اکثر دانشگاه های دنیاست که نقش مهمّی در تولید دانش جدید بشری دارد. اگرچه قوانین نگارش پایان نامه ها در همه جا تقریباً یکسان است؛ امّا کیفیّت و کمیّت این نگارش ها یکسان نبوده و بستگی به میزان اطّلاعات و آگاهی دانشجویان و استادان آن ها دارد. از آن جا که موضوع منتخب برای هر پایان نامه باید جدید و متناسب با همان رشته ی تحصیلی باشد، بسیار ضروری است که دانشجو از سابقه ی موضوعات کارشده، آگاهی داشته و در صورت لزوم به آن ها مراجعه نماید. این احساس نیاز، نگارنده را بر آن داشت تا گامی هر چند کوچک در این راه برداشته و اقدام به معرّفی و تحلیل پایان نامه های رشته ی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه های دولتی استان خراسان در خلال سال های 1380 تا 1387 نماید. آن چه در این تحقیق آمده است، ارائه ی فهرست کاملی از پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته ی زبان و ادبیّات فارسی در دانشگاه های فردوسی مشهد، تربیت معلّم سبزوار و دانشگاه بیرجند است که با بیان چکیده، توصیف متن و تحلیل مختصری از آن ها همراه است، تا مورد استفاده ی دانشجویان، استادان و پژوهش گران این رشته و سایر علاقه مندان قراربگیرد. ارئه ی آمارها و مقایسه های صورت گرفته در این تحقیق، می تواند تا حدّ زیادی خواننده را از کیفیّت و کمیّت پایان نامه های مذکور مطّلع سازد
حسن شریفی ابراهیم استاجی
فرم چکیده ی پایان نامه ی دوره ی تحصیلات تکمیلی دفتر مدیریت تحصیلات تکمیلی نام خانوادگی دانشجو: شریفی نام: حسن ش دانشجویی: 8733321025 استاد راهنما: دکتر ابراهیم استاجی استاد مشاور:دکتر علی تسنیمی دانشکده:ادبیات و علوم انسانی رشته: ادبیات فارسی گرایش:محض مقطع: کارشناسی ارشد تاریخ دفاع: مهرماه90 تعداد صفحات: 212 عنوان پایان نامه: بررسی ساختار نامه ها در شاهنامه کلیدواژه ها: ساختارِنامه ، شاهنامه، محتوا، لحن، دبیران، نیایش، ستایش. چکیده: یکی از ابزارهای اصلی ارتباط انسان از گذشته تا به حال نامه بوده است. در ادوار مختلف تاریخی نامه نگاری با مقاصد گوناگون انجام می شده است و نویسندگان نامه ها افرادی با منزلت بالای اجتماعی بوده اند که به عنوان طبقه ی دبیران در دستگاه حکومتی محرم اسرار بوده اند. حدود یکصد و نود و دو نامه و پنجاه و هشت پیام شفاهی که بالغ بر سه هزار بیت است، در شاهنامه به عنوان بخش مهمی است که در شور انگیز کردن حوادث و روابط نقشی اساسی دارند. این نامه ها از نظر محتوایی با یکدیگر تفاوت هایی دارند، که شامل انواع گوناگونی نظیر درخواست، وصیت نامه، فرمان، بیم نامه و... می باشند. از سوی دیگر نامه ها از نظر مخاطب و فرستنده ی آن نیز با همدیگر تفاوت های محتوایی و ساختاری دارند. بخش های مشترکی که در ساختار انواع نامه ها وجود دارد، شامل نیایش، ستایش و پیام اصلی است. نیایش: شامل آوردن صفاتی در سپاس گزاری و یادکرد بزرگی خداوند است که با توجه به محتوای نامه صفات قهر یا لطف خداوند می آیند. ستایش ها نیز در اکثر نامه ها وجود دارند و باتوجه به مخاطب نامه ها و محتوای آن متفاوتند. اگر مخاطب شاه یا پهلوان باشد و پیامش سرزنش یا بیم دادن نباشد، ستایش ها اغراق آمیزند. در غیر این صورت یا ستایش نیست و یا اگر باشد به صورت معمولی است. پیام اصلی در نامه های گوناگون به فراخور محتوا تغییر می کند و تعداد ابیات کم و زیاد می شود. تفاوت های ساختاری نامه ها ناشی از محتوای متفاوت آن ها است. موضوع دیگر به کار گیری لحن است که به دو بخش می شود تقسیم کرد: الف: لحن موضعی که در نامه ها و پیام ها است. ب: لحن کلی که در تمام شاهنامه به کار رفته است.
راضیه به آبادی هدک علی تسنیمی
چکیـده یکی از وظایف محقّقان و دانش آموختگان زبان و ادبیات پارسی، تصحیح متون و احیای آثار گذشتگان است تا از این رهگذر فرهنگ و بینش آن بزرگان را احیا نموده و به آیندگان معرّفی نمایند. مولانا نورالدّین محمّد ظهوری ترشیزی (متوفّی 1026 ه. ق) شاعر و نویسنده ی بزرگ عصر صفویّه است که در نظم و نثر هنرنمایی کرده و در قالب های متعدّدی چون غزل، قصیده، ترجیع بند، ترکیب بند، قطعه، مثنوی و رباعی آثار گران سنگی دارد. درست است که ظهوری و آثارش در ایران ناشناخته مانده، امّا کلّیات آثار او بارها در کشور هند به چاپ رسیده است و حتّی بخشی از آن در دانشگاه های معتبر آن کشور تدریس می شود. در این پژوهش به زندگی ظهوری ترشیزی و آثارش، با تأکید بر اوضاع سیاسی ـ اجتماعی عصر او، پرداخته شده است و ضمن بررسی ویژگی های نظم و نثر او، قصاید، ترجیعات و ترکیبات دیوان وی بر اساس نسخه ی بسیار نفیس شماره ی4700 کتابخانه ی آستان قدس رضوی تصحیح گردیده و با دو نسخه ی خطّی معتبر دیگر مقابله شده است. در پایان نیز برای درک بهتر متن، تعلیقات و فهرست هایی بر آن افزوده ایم.
طاهره طاهری فرد ابوالقاسم رحیمی
فیلسوفان دین در اواخر قرن هجدهم، توجّه خود را بر روی این مسأله ی مهم، تجربه های عرفانی، متمرکز ساختند و به بحث درباره ی آن پرداختند. این مسأله ی جدید، راهی نو را بر روی آن ها گشود تا بتوانند اعتقادات و باورهای دینی را از ورای استدلال های عقلی بنگرند و با دیدی جدید به مسأله ی ایمان به خدا و شناخت او نگاه کنند؛ این در حالی است که این بحث نو، ریشه هایی کهن در عرفان اسلامی دارد؛ زیرا که یکی از مهم ترین مصداق های تجربه ی عرفانی، همان کشف و شهود است. مثنوی مولوی نیز که یکی ازبرجسته ترین آثار عرفانی است، بازتاب دهنده ی چهره های گوناگون تجربه های عرفانی است، آن گونه که می توان در جای جای این اثر عرفانی، با مفاهیم گوناگون وابسته به این مفهوم مواجه شد. بررسی و تحلیل مفاهیم مطرح شده توسّط محقّقان حوزه ی تجربه های عرفانی با مثنوی، مهمّی است که این پایان نامه بدان پرداخته است. ساختار این پایان نامه از سه جستار تشکیل شده است؛ در جستار نخست به کلّیّات نظری پژوهش(چیستی تجربه های عرفانی، سرشت و ماهیّت تجربه های عرفانی، ویژگی های مشترک آن و...) و در جستار دوم به تحلیل و بررسی این تجربه ها در مثنوی(زمینه های دست یابی به تجربه های عرفانی، تجرب های عرفانی مولانا، گون های تجربه های عرفانی در مثنوی، ویژگی ها و پیامدهای آن و...) و در جستار سوم به نتیجه گیری پرداخته ایم.
لیلا اکبرزاده عباس محمدیان
مقامات و احوال از جمله مباحث مهمّ عرفان و تصوّف اسلامی هستند که سلوک عارف به سوی حقیقت و اتّحاد با حق را امکان پذیر می کنند. این موضوعات در اکثر کتاب های عرفانی مورد توجّه قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی این مقامات و احوال در الّلمع فی التّصوّف، رساله ی قشیریّه، منطق الطّیر و مثنوی معنوی پرداخته ایم که هر یک از جایگاه ویژه ای در عرفان و تصوّف اسلامی و همچنین ادبیّات عرفانی برخوردار هستند و نویسندگان و سرایندگان آن ها نیز از جمله بزرگان این حوزه محسوب می شوند. موضوع مقامات و احوال در این آثار، شباهت های فراوانی با یکدیگر دارند، چرا که اساس همه ی این دیدگاه ها دین اسلام و موازین عرفان اسلامی بوده است. با این حال، تفاوت هایی نیز در جزئیّات این آرا مشاهده می شود. هدف اصلی این بررسی مقایسه ی دیدگاه های این بزرگان درباره ی مقامات و احوال، توجّه به شباهت ها و تفاوت های موجود در آرای آن ها و همچنین دلایل شکل گیری این دیدگاه هاست.مقایسه ی مقامات و احوال در این آثار نشان داد کهدیدگاه های ابونصر سراج و ابوالقاسم قشیری یکسان است اما عطار نیشابوری نظرات متفاوتی در این باره دارد. همچنین مولانا علی رغم نگاه گسترده ای که به سیر تکاملی انسان دارد؛پیرو دیدگاه های هبونصر است.
سید حسین جمالی علی تسنیمی
هدف این پژوهش آشکار ساختن اندیشه ها و آموزه های سعدی در دو اثر مذکور است که در یازده فصل به سرانجام رسیده است. در فصل های آغازین طی مقدماتی به معرفی و شناخت نظریه های اسلام و مکتب های گوناگون و تا حدودی روانشناسی درباره انسان پرداخته شد. سپس در شش فصل پایانی نظریه سعدی پیرامون انسان و رفتارهای او نقد و بررسب شده است که به طور خلاصه: الف-انسان در زندگی در پی کسب خوبیها و زدودن زشتی ها از وجود خود باشد. ب- انسان از فرصت کوتاه عمر در دنیا به وسیله رفتار و کردار نیک جهان آخرت خودرا آباد سازدو...
علی محمد رحیمی علی تسنیمی
دراین تحقیق، نگارنده ابتدا زمینه های شکل گیری بحث کفر و ایمان را در میان فرقه ها و گروه های اسلامی مورد بررسی قرار داده است، آن گاه مولّفه های ایمان را از نگاه فقهی و کلامی از نظر گذرانیده و سپس با تحلیل و بررسی حکایات و اشعاری که در مثنوی پیرامون مولّفه های ایمان است، حد و مرز آن را در نگاه مولوی مشخص گردانده است. آن چه پیداست نظرگاه مولوی، نظرگاهی تلفیقی از آرای فرقه ها و گروه های مختلف است. انسان در نگاه مولانا کاسب عمل است نه ایجادکننده ی آن. «تصدیق قلبی»اساسی ترین معیار در نگاه اوست، امّا به جهت درونی بودن آن، حاجتمند شهادت قولی و فعلی است ؛ لاجرم «عمل به اعضا»و «اقرار به زبان» را به عنوان گواهان ضمیر یاد می نماید. «عمل به اعضا»که در نگاه وی امری مهم در مولّفه های ایمان است، خود نشانگر آن است که مفهوم ایمان امری ایستا و ثابت نیست، بلکه امری است قابل ازدیاد و کاهش. مفهوم ایمان در نگاه مولانا بسیار گسترده تر از مفهوم اسلام است و چنین نگاهی با اندیشه ی عاری از تعصّبات فرقه ای و کلامی او سازوار می نماید. کفر در نگاه وی اگر زشت و نکوهیده است، بدان جهت است که از منظر اخلاقی واجد رذیلت های بی شمار است. شیوه ی منحصر به فرد او در روایت گری، ساختاری پیوست گونه و در عین حال گسست گونه است، امری که گویای جولان روح بی تاب او و نشانگر تأثیر پذیری او از قرآن کریم است. از دید عرفانی، مولانا اشاره می نماید که چون خالق کفر و ایمان معبود است و مقصد نهایی هر دو نیز معشوق است،تفاوتی از این منظر بین کفر و ایمان نیست
اکرم نیکوکار عباس محمدیان
بنابراین، این پژوهش به«بررسی ارکان جهان بینی تصوّف در کشف المحجوب هجویری و ترجمه ی رساله ی قشیریّه» اختصاص یافت . در این پژوهش نخست به معرفی مولّفان این دو اثر پرداخته ایم ، سپس در فصل دوم به صورت اجمالی به بررسی عرفان و تصوّف اشاره ای کرده ایم و در نهایت در فصل آخر به بررسی ارکان تصوّف در این دو اثر پرداخته و آن ها را با یکدیگر مقایسه کرده ایم. هجویری و قشیری هر دو به جنبه های عرفان عملی پرداخته و کمتر به عرفان نظری توجّه داشته اند. هجویری در کشف المحجوب به مسائل عرفانی بیش تر از قشیری اشاره نموده، حتّی در برخی موارد به نقد نظریّات سایرین نیز همّت گماشته است. در حالی که قشیری اکثراً تنها به نقل قول سایر عرفا بسنده کرده و تحلیل های او در این اثر کمتر به چشم می خورد.
نرگس ملک علی تسنیمی
مناجات نامه خواجه عبدا...انصاری و کشف الاسرار ابوالفضل میبدی از نمونه های برجسته ی متون عرفانی هستند. مناجات های خواجه عبدا... به سبب شور و حال و عمقی که در آن ها وجود دارد از دیر باز حتّی در زمان حیاتش در میان خاص و عام رواج یافت. این مناجات ها در حقیقت بیان اندیشه های آزادانه ی او با معبودش می-باشد. تفسیر کشف الاسرار نیز عظیم ترین و قدیمی ترین تفسیر عرفانی فارسی است، این تفسیر به تفسیر خواجه عبدا… انصاری معروف است که در حقیقت، ابوالفضل رشیدالدّین میبدی با بسط و گسترش بسیاری بر مبنای مناجات نامه ی خواجه عبدا... اثر گران سنگ خود را فراهم آورده است. با توجه به تأثیرپذیری میبدی از استادش از وجوه مشترک این دو اثر مناجات های پرکششی است که روح انسان جویای حقیت را تعالی می بخشد. مناجات خود بیانگر اندیشه ی انسان متعالی و پرستشگری است که از درون نیاشگر پرده برمی دارد. تا از رازها و نیازها و کشش های روح انسانی سخن گوید. و گویا این دو نویسنده نیز به این مهم توجّه داشتند.که در پرتو نیایش می توان دریچه ای از درون تاریک انسان، رو به روشنای کمال گشود. امروزه نیز روانشناسان به تاثیرات فراوان نیایش و گونه های آن پی برده اند. و به تجربه دریافته اند که نیایشگران از سلامت روانی بیشتری برخوردارند؛ و از اضطراب ها و نگرانیها به دورند. این پایان نامه سعی دارد، نیایش را در این دو اثر ارزشمند با رویکرد روانشناسی و تربیتی بررسی نماید.
زهرا بیگم بطحاییان عبّاس محمّدیان
یکی از مباحث مهمّی که ذهن انسان ها را از روزگار قدیم تا به حال به خود مشغول داشته، افعال خارق العاده ای است که فوق قدرت بشر می نماید، امّا توسّط عدّه ای خاص از افراد بشر رخ داده است. در قرآن مجید یکی از موضوعات مهم که به طور گسترده به آن پرداخته شده معجزات پیامبران و کرامات برگزیدگان حق است. اعمال خارق العاده، ذهن بیشتر متفکّران اسلامی را به خود مشغول داشته است که باعث گردیده پژوهش های فراوانی در این باره انجام دهند. از آن جا که بخش گسترده ای از ادبیّات فارسی را عرفان و تصوّف تشکیل داده است و موضوع ولایت و به تبع آن خوارق عادات یکی از موضوعات مهمّ عرفانی است؛ لذا این موضوع در ادبیّات ما، بازتاب وسیعی دارد. در این پایان نامه بر آنیم تا به تعریف و تبیین خوارق عادات بپردازیم و همچنین رابطه ی ولایت تکوینی و خوارق عادات را مورد بررسی قرار داده و به تحقیق و تفحّص دیدگاه مولانا در کتاب مثنوی در مورد خوارق عادات (معجزه- کرامت- استدراج) بپردازیم و نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه مولوی با علما و عرفای شیعی را در مورد خوارق عادات مورد بررسی قرار دهیم.
آرزو امین خندقی عباس محمدیان
در این رساله به بررسی نظرگاه هر یک از سه تفکّر اسلامی ،عرفانی و اومانیستی در باره ی انسان، جهان، خدا، غایت و کمال انسان پرداخته شده است. کمال ، در هر یک از مکاتب یاد شده تعریف شده و عوامل و موانع رسیدن به آن نیز طرح شده است. ضرورت وجود انسان کامل و جایگاه او در جهان و در ارتباط با خدا، انسان ها و موجودات دیگر نیز، مطلبی است که در این جستار، بیان شده است. در پایان، پس از نقد اومانیسم، به عنوان مکتبی که مدّعی انسان مداری و حمایت از انسان می باشد، به مقایسه و نقد مولّفه های یاد شده در باره ی کمال ،انسان کامل و مسایل پیرامون آن در سه مکتب یاد شده با روش عقلی و استدلالی و استفاده از آیات و روایات پرداخته شده است. بهترین الگوی انسان کامل ، انسان کاملی است که اسلام، معرّفی می کند. انسان کامل اومانیسم، سیمایی مادّی دارد؛ قدرتمند لذّت پرستی است که دست به حیوانی ترین اعمال و رفتار می زند. انسان کامل صوفیّه هر چند قرب خدا را پیش چشم دارد ولی سر در گریبان خویش است و اهل افراط و تفریط در امور دنیا و آخرت.انسان کامل اسلام هم برای دنیایش تلاش می کند و هم برای آخرت.صالح و مصلح است و صفات عالی انسانی در او به اوج خود رسیده است.
فاطمه ابویسانی فاطمه مجیدی
چکیده: متناقض نما به عنوان یکی از ویژگی های بارز کلام عطار، برآمده از تجربیات و مکاشفات عمیق درونی اوست که در پی فراتررفتن او از دنیای مادی و مواجه با حقایق برتر به دست می آید. گستره ی عرفان عطار بسیاری از حقایقی را که ما آن ها را در تضاد هم می بینیم درکنار هم تعریف می کند و زبان عرفان که گویای ناب ترین لحظات عارف است در پی خصلت متناقض نمای تجربه ی عرفانی، پارادوکسیکال می شود. به این ترتیب تأمل در ژرفای این تقابل هاو تناقض ها و روابط دوسویه ی آنان، مارا به حقیقت عرفان عملی عطار نیز نزدیک تر می کند. غزلیات عطار، یکی از جامع ترین منابع، به لحاظ برخورداری از انوع مضامین عرفانی است و این منبع دربردارنده ی تقابل ها ومتناقض های زبانی و عرفانی بسیاری است. براساس پژوهش حاضر که 10متناقض نمای عرفانی از جمله تقابل های«غم و شادی»، «درد و درمان»، «حیرت و یقین» و... بررسی شده است، روابط طرفین تقابل در 8گروه قابل تقسیم بندی است. اَشکال این پارادوکس ها به صورت های: حضور هم زمان دوطرف تقابل در شخصیت انسان کامل، عین هم شدن طرفین، حرکت دایره وار سویه های متناقض نما، رابطه ی طولی(لازم وملزوم)آنان، تحول معنایی یکی از طرفین و برتری آن بر طرف دیگر، تضاد طرفین، گذر از هر دو طرف برای درک حقیقت عرفان، یکسانی طرفین در نظر عارف، قابل ملاحظه است.
ابوالقاسم حسین پور علی تسنیمی
ضرورت مطالعهی ادبیات کلاسیک با رویکردی نوین به عناصر داستانی و جایگاه صحنه پردازی در این آثارمی طلبید که به بررسی و نقد و تحلیل صحنه پردازی و پیوند آن با دیگر عناصر داستان در گلستان و بوستان سعدی پرداخته شود. چگونگی به کارگیری آن در این آثار تجزیه و تحلیل شود و دلیل زیبایی حکایات و به ویژه صحنه پردازی آن ها هویدا گردد. این تحقیق از پنج فصل تشکیل شده است: فصل اول درباره ی ادبیات داستانی می باشد که در این فصل به بررسی داستان و عناصر آن و نیز جنبه های انواع داستان پرداخته شده است. در فصل دوم؛ سعدی و ویژگی های گلستان و بوستان از منظر مکاتب ادبی مورد کنکاش قرار گرفته. در فصل سوم به بررسی پیوند صحنه پردازی با دیگر عناصر داستان در گلستان پرداخته ایم. در فصل چهارم، پیوند صحنه پردازی با دیگر عناصر داستان در بوستان مورد بررسی قرار گرفته است. آخرین فصل پایان نامه، فصل پنجم می باشد که به نتیجه گیری صحنه پردازی و پیوند آن با دیگر عناصر داستان در بوستان و گلستان سعدی اختصاص داده شده است. آنچه در مطالعه ی این پژوهش کشف می شود و خواننده آن را در می یابد قلم توانای سعدی در صحنه پردازی حکایاتش است. چنانچه در خلال پژوهش هم گفته شده سعدی گاه حکایتی را در دو سطر چنان ماهرانه تصویر می کند که گویی آن صحنه جلو دیدگان ما در حال رخ دادن است، این در حالی است که از لحاظ تاریخی بیش از 700 سال با دوران سعدی فاصله داریم و عناصر داستان به معنا و شکل امروزی آن در زمان سعدی مرسوم نبوده است.بیش تر حکایات بوستان و گلستان از زاویه ی دید سوم شخص و گاهی هم اول شخص نقل شده اند.
هادی علی اکبری ثانی علی تسنیمی
عدالت خواهی و ظلم ستیزی از تعالیم عالی اسلام و از مضامینی است که در شعر پارسی، حضوری پر رنگ دارد. شاعران نیز همراه با جامعه با تیغ زبان به جنگ با بیدادگران رفته و با توجه به اوضاع روزگار خویش، با شیوه های مختلف، فریاد اعتراض خود را سر داده اند. سنایی، شاعر «دوران ساز» قرن ششم، هم یک منتقد اجتماعی و هم یک صوفی آرمان گرا است. بخش اعظم انتقادات او در قصاید زهدی و انتقادی و قلندرانه ارائه شده است. هم چنین در حدیقه مثل هر مجموعه ی شعر تعلیمی، هدف معینی دارد. لحن او در حدیقه مثل ندای معلم است. انتقادات او در حدیقه هم چون قصاید اعتراضی تند و بی پروا نیست. به طور کلی انتقادات سنایی به دو شیوه است: گاه مستقیم، بی پروا و ستیهنده، تا آن جا که ظالمان را پست تر از حیوانات می خواند و گاه غیرمستقیم، با زبان پند و اندرز و بیان حکایات زیبا، که ستمگران را نهی از منکر و امر به معروف می نماید و مرگ و سرانجام شوم ظالمان را با استفاده از مفاهیم قرآنی یادآور می شود. سنایی در شعر و اندیشه، حلقه ی اتصال گذشتگان به آیندگان است، صاحب سبک و مبدع و مبتکر در خلق معانی تازه است و زهد و وعظ و افکار صوفیانه و زاهدانه را با منطق حکیمانه درآمیخته است. مروری بر زندگی، اوضاع سیاسی ـ اجتماعی، اندیشه و شعر حکیم سنایی، نگاهی به پیشینه ی ستم ستیزی، توجه به شعر و هنر متعهد و مکارم اخلاق اسلامی، بهره گیری از قرآن و احادیث در ظلم ستیزی و عدالت خواهی، شیوه های مبارزه با ظلم و گروه ظالمان و ره کارهای سنایی در این زمینه، از مضامین عمده ای است که در این پژوهش به پروردن آن روی آورده ام. شعر سنایی تنها نمودار جامعه ی عصر او نیست، تصویری است از زنجیره ی تاریخ اجتماعی ما در همه ی ادوار.
علی اکبر عباس ابادی علی تسنیمی
تصحیح نسخه های خطّی از آن چنان اهمیّتی برخوردار است که بخش اعظم پیشرفت علم به ویژه در حوزه ی علوم انسانی را باید مرهون زحمات مصحّحین نسخه های خطّی دانست و اگر مطالبی را که علما و دانشمندان به صورت گفتاری و نوشتاری ارائه می دهند به علوم ماضی متّصل نباشد، حائز ارزش چندانی نخواهد بود. آنچه که باعث اتّصال علوم گذشته و حال می شوند، نسخه های تصحیح شده می باشند. معین الدّین جوینی که به اقرار تذکره نویسان از شعرا و نویسندگان بنام قرن هفتم و هشتم می باشد، تألیف نگارستان را در سال 735 ه. ق به پایان رسانده است.نگارستان به سبک گلستان سعدی نوشته شده است، ولی از آن بسیط تر می باشد. معینی مطالب عرفانی، کلامی، تفسیری، فقهی، تاریخی، رجال و غیره را در قالب حکایاتی که مزیّن به اشعار فارسی و تازی است نقل نموده است و از آیات، روایات و احادیث نیز بهره ی فراوان برده است. مصحّح با فراهم نمودن چهار نسخه ی خطّی از این کتاب و مبنا قرار دادن یکی از آن ها کار تصحیح این کتاب را انجام داده است. علاوه بر این، در قسمت تعلیقات به شرح، توضیح، ترجمه و مصدر یابی حکایات، آیات، روایات، احادیث، اشعار، کلمات کم کاربرد و اعلام آن در سه بخش جداگانه پرداخته است.
فاطمه جاقوری علی تسنیمی
میر شمس الدّین فقیر عبّاسی دهلوی، نامور به شمس الدّین ناظم، عربی دان، فقیه، متکلم، محدّث، صوفی و فاضل سده ی دوازدهم، زاده شده به سال 1115ه.ق. در دار الخلافه ی شاه جهان آباد دهلی است. او در آغاز، نام هنری مفتون را برگزیده بود.فقیر، مثنوی عاشقانه ی راستین واله سلطان را بر پایه ی زندگانی دوست خویش علی قلی-خان واله ی داغستانی ودر عشق او به دختر عمویش خدیجه سلطان در 3230 بیت درسال 1160 ه.ق. به رشته ی نظم درآورد. در همان زمان حیات شاعر، نسخه هایی از آن به کتابت در آمد که برخی از آن ها در بر دارنده ی مهر، خط و سروده های واله و سلطان می باشد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش بینابین، مثنوی یاد شده تصحیح، پس از معرفی سراینده، سبک و نسخه هایی چند از آن اثر بررسی و به ضرورت، یادداشت هایی بر آن نگاشته شده است .
فرهاد ادیبان راد علی تسنیمی
رساله ی حاتمیه ، مجموعه ای است از حکایات راجع به حاتم طایی که کمال الدّین حسین بن علی واعظ کاشفی سبزواری در سال 891 به درخواست آخرین پادشاه تیموری، سلطان حسین بایقرا، فراهم آورده است. این اثر که آمیزه ای از نظم و نثر است، شامل قطعات و تمثیل ها و داستان هایی در بیان فضایل حاتم می شود و کاشفی در این مجموعه آن چه از منابع ادبی و تاریخی و غیر آن، هر آن چه دیده، گردآوری کرده است. حاتم بن عبدالله طایی شاعر دوره ی جاهلی عرب و مظهر بخشندگی است. حکایات و داستان های فراوانی نیز درباره ی بخشش ها و باددستی های وی، چه در آثار فارسی و چه در کتب عربی، نقل کرده اند. حاتم طایی و داستان ها و حکایات مربوط به آن، موضوعی بوده است که در تمام دوره ها دست مایه ی شاعران و نویسندگان بوده تا با به کار گرفتن این موضوع، برداشت ها و بهره های مورد نظرشان را از آن داشته باشند. نگاشته ی پیش ِ رو در دو بخش تدوین شده است. بخش اول مقدمه ی مصحّح، شامل شرحی بر زندگی و آثار واعظ کاشفی، شرح احوال و نسب و زندگی حاتم طایی و نیز بررسی بازتاب داستان های حاتم در چند اثر برجسته ی فارسی است و بخش دوم شامل متن رساله ی حاتمیه و پی نوشت ها و پیوست ها می باشد.
سمیرا اکبرزلده عباس محمدیان
چکیده اخلاق از مباحثی است که از گذشته تاکنون همواره همراه بشر بوده، هست، وخواهدبود، چرا که کسب فضایل اخلاقی یکی از راه-های سعادت و کمال بشر است. بیان اصول اخلاقی در هر دوره در آثار ادبی، یکی از اهدف اصلی شعرا و نویسندگان است، از این¬رو این علم در ادب فارسی نمود و رنگ ویژه¬ای داشته و هریک از شعرا به¬شیوه¬ی خاصّ خود به ترویج فضایل اخلاقی و منع از رذایل آن پرداخته¬اند. اگر نگاهی به آثار بزرگ ادبی بیندازیم متوجّه می¬شویم که هریک از آن¬ها مجموعه¬ای مشحون از نکات اخلاقی و نصایح پندآموز است. گلستان و بوستان سعدی، حدیقه¬ی سنایی، مجموعه¬ آثار نظامی و شاهنامه¬ی فردوسی ، مثنوی مولوی، مثنوی نراقیو دیگر آثار. این امر حاکی از اهمّیّت اخلاق در دوره¬های مختلف در ادب فارسی است. مولوی و نراقی از جمله شاعرانی هستند که در دو مثنوی معنوی و مثنوی طاقدیس به-شیوه¬ی تمثیل و قیاس و حکایت و داستان، مخاطبان را به کسب فضایل و دوری از رذایل فراخوانده اند که اصول اخلاقی آن ها برگرفته از اندیشه¬های عرفانی و اصول دین احمدی است. در این پژوهش، که مسائل اخلاقی- ادبی در مثنوی مولوی و مثنوی طاقدیس نقد و مقایسه شده¬اند، از دو بخش مجزّا شامل اخلاقی، و ادبی تشکیل شده است که در طیّ آن به سبک بیان، مقایسه¬ی برتری و غنی¬بودن، ذکر فضایل و رذایلی از هر مجموعه و مقایسه¬ی تطبیقی بین آن¬ها، نقاط ضعف و قوّت زیبایی¬شناسی و بیان هریک از شاعران پرداختیم. امضای استاد راهنما
کلثوم اثناعشری ایوری عباس محمدیان
«ولایت» از موضوعات اصلی شیعه و زیربنای سلوک تمامی عرفا و سلسله های صوفیّه است. در این پایان نامه نظریّات نجم رازی و لاهیجی به عنوان دو نویسنده و عارف اهل تسنّن با نظریّات شیعه مقایسه شده است. در ضمن این که نظریّات دیگر عرفا و دانشمندان شیعه نیز در لابلای آن گنجانده شده است. ابتدا به شرح حال مختصر دو نویسنده و آثار آن ها پرداخته، سپس در مورد ولایت و موضوعات زیرمجموعه ی آن به تفصیل سخن رانده شده است. صوفیان اهل تسنّن به ولایت معتقدند، امّا در مصادیق ولایت و برخی جزئیّات آن با شیعه اختلاف نظر دارند. در بسیاری از موضوعات دیگر مربوط به ولایت، نظریّات صوفیان با شیعه یکسان است. نجم رازی در مرصادالعباد پیامبر اکرم(ص) را محور اصلی همه ی اندیشه ها و بحث های خود قرار داده است. نظریّات او درباب ولایت همانند دیگر عرفای اهل تسنّن که ولایت را در شخص معصوم منحصر نمی دانند، می باشد. ولایت از مباحث مهمّ ابن عربی و بسیار نزدیک به دیدگاه شیعه است. لاهیجی در این موضوع متأثّر از ابن عربی است، در اثرش از دیدگاه شیعی الهام پذیرفته است و در پیوند بین تصوّف و تشیّع کوشیده است تا خاتم الانبیا را با مهدیِ موعود شیعه(عج) منطبق کند.
مجید گرمابی علی تسنیمی
یکی از حوزه های شناخت یک اجتماع و یک گروه، پرداختن به فرهنگ عامّه وآداب رسوم واعتقادات آن ها می باشد، که باعث تعاملات واعتماد بیشتری بین اقشار مختلف می گردد.البته برای جمع آوری اجتماعیّات و فرهنگ کامل یک گروه، زمان و تحقیقات بیشتری را می طلبد و نیاز به یک دایره المعارف بزرگ است. در این پژوهش به اجتماعیّات و فرهنگ عامّه ی کتاب هزار حکایت صوفیان درموضوع های مختلف پرداخته شده است. هدف از این تحقیق، ارائه ی نمودهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر نظام صوفیّه است.در این راستا، ابتدا به آشنایی با کتاب که از مولفی ناشناخته است پرداخته شده است، سپس کلیاتی درباره ی حکایت پردازی در متون صوفیانه وگسترش اندیشه ی آن ها، همچنین اجتماعیّات و فرهنگ عامّه درادب فارسی و متون صوفیّه، مورد بررسی قرار گرفته است. درفصل چهار وپنج نیز، اجتماعیّات و فرهنگ عامّه در این کتاب وتحلیل آن ها بیان شده است.
رضا ابراهیم آبادی علی تسنیمی
کتاب هزار حکایت صوفیان شامل حکایت هایی است در خصوص عرفا ، فقها... این پژوهش، میزان تشابه و تفاوت عناصر داستانی را در برخی از حکایت¬های این کتاب نسبت به منابع و مآخذ اولیّه اش بررسی نموده است. بدین منظور از هر باب یک، دو یا سه حکایت با ده منبع مورد نظر مورد مقایسه قرار گرفته¬اند. این پژوهش در پنج فصل گردآوری شده است. فصل اوّل به آشنایی و اهمیّت کتاب هزار حکایت صوفیان اختصاص داده شده است. فصل دوم به بررسی نقش حکایت پردازی در متون صوفیانه و فصل سوم به بررسی ساختار داستانی حکایت های کتاب هزار حکایت صوفیان می پردازد. فصل چهارم که بخش اصلی این پژوهش است. عناصر داستانی حکایت های منتخب کتاب هزار حکایت صوفیان با برخی ازمنابع آن بررسی می نماید. فصل پنجم نتیجه گیری و تحلیل داده ها می باشد.
محسن ملازاده علی تسنیمی
چکیده: سعدی یکی از سرآمدان نظم و نثر پارسی در قرن هفتم تأثیر شگرفی بر ادبای بعد از خود داشته است؛ بهطوری که تعداد نسبتاً زیادی از شاعران و نویسندگان کوشیدهاند به شیوه ی نظیرهنویسی، کتابی به سبک گلستان فراهم کنند یا دستکم با درج و اقتباس کلمات او خود را در شمار مقلّدان سعدی نامگذار سازند. یکی از مقلّدان این اثر، شیخ شجاع گورانی است. او با نوشتن سنبلستان خواسته در اقتفای سعدی گام بردارد؛ امّا به وضوح می توان دانست که در راهی بس دشوار قدم نهاده است. به هرحال شیخ شجاع گورانی هم خواسته به سهم خویش گلی از باغ گلستان ببوید و در این کار از جهاتی موفّق بوده است. در این رساله برآنیم با مقایسه ی این دو اثر از نظر ویژگیهای ساختاری، میزان تقلید و موارد ابتکار سنبلستان را در مقایسه با گلستان نشان دهیم. سعی برآن بوده است که این دو کتاب به صورت موشکافانه ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ محتوای این رساله، به پنج بخش اصلی تقسیم شده است که به ترتیب عبارتند از : کلیّات و مبانی نظری تحقیق 1. توضیحاتی درباره ی مقامه و چگونگی شکل گیری آن در ادب پارسی و ویژگی های مقامه نویسی و اینکه آیا گلستان ، نوعی مقامه می باشد ؟ گلستان سعدی و مقلّدان وی. 2. مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و سنبلستان 3. تحلیل و بررسی حکایات گلستان و سنبلستان به لحاظ ساختاری، محتوایی و بلاغی 4. بررسی آیات ، احادیث و اشعار عربی در گلستان و سنبلستان
سکینه قنواتی احمد خواجه ایم
فرهنگ نویسی یکی از حوزه های علم زبان شناسی است که به گردآوری، پژوهش و تعریف واژه های یک زبان یا یک رشته اختصاص دارد و از آن جا که ذهن خیال پرداز ایرانیان از دیر باز،در دامنه ی ادبیات واستفاده از مضامین آشنا وقابل لمس در معانی خاص تجسّس کرده ومنجر به آفرینش سمبل ها وصور خیال گشته است. در این پایان نامه برآنیم تا به معرّفی میوه ها و رستنی های خوراکی در متون ادبی ایران تا قرن ششم ه.ق اعمّ از نظم و نثر بپردازیم.روش کار بدین صورت است که برای هر مدخل تلفّظ فارسی و لاتین آن آمده است؛ همچنین خواصّ دارویی آن ها، کاربرد های ادبی، سمبل ها و رمز ها و نیز تعابیر و تشبیهاتی که شاعران و نویسندگان دوره ی مذکور از آن ها در آثار خود استفاده کرده اند، در این فرهنگ آورده شده است. در پایان مدخل ها ضرب المثل های پرکاربرد مربوط به هر واژه نیز ذکر شده است.
رضا محمد نیا ابوالقاسم رحیمی
تاریخ بیهقی از آثار گرانسگ و فاخر زبان و ادب پارسی است که تاکنون کتاب¬ها، مقالات و پایان¬نامه-های فراوانی پیرامون آن نگاشته شده است و هرکسی از زاویه و دیدگاهی ویژه به این اثر بلند و ارجمند نگریسته است. این کتاب، تاریخ بیهقی، می¬تواند آبشخور پژوهش¬های فراوانی در حوزه¬های مختلف ادبیّات، اخلاق، تاریخ و روان¬شناسی باشد. در این پژوهش، نگارنده بر آن است تا در ابتدا تعاریفی از شخصیت را از کتاب¬های روان¬شناسی تبیین نماید و در گام بعدی، به منظور زمینه¬سازی انجام پژوهش، به تعاریف نظریه¬ها بپردازد تا بهانه¬ای برای بررسی نظریه¬های فروید و آدلر به دست دهد؛ آن¬گاه (گونه¬شناسی اضطراب و مکانیزم¬های دفاعی¬ را در تاریخ¬بیهقی بر پایه¬ی نظریه¬های فروید و آدلر بر رسد. این پژوهش شامل دو جستار و نه گفتار می¬باشد که جستار نخست، در بردارنده¬ی عنوان¬های الف) در چیستی شخصیت، ب) ارائه¬ی تعریف¬های نظریه، ج) نظریه¬ی فروید، د) نظریه¬ی آدلر، هـ) دیدگاه سایر روان کاوان با محوریت اضطراب، و) اضطراب و نظریه¬های پیرامون آن، ح) مکانیزم¬های دفاعی و انواع آن، می¬باشد؛ آن¬گاه در جستار دوم، در دو گفتار به تبیین الف) نظریه¬های فروید و تطبیق پاره¬ای از آن نظریات با رفتارهای شخصیت¬های تاریخ بیهقی و ب) نظریه¬های آدلر و بررسی آن¬ها با محوریت اضطراب در تاریخ بیهقی، پرداخته شده¬است.
مریم اسدی عبّاس محمّدیان
از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّین ابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتب ابنعـربی میبـاشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک میشـود، به گونهای که او را میتـوان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست. عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را میبـیند و جز او را نمیبـیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجابهـا کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی میداند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهی او فقط عاشقان شایستهی رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهی خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهی وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند و میگـوید عالم مجموعهی اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- میبـاشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا میداند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهی صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد. او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل میداند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهی آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم. عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم میشـود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همهی عشقهـا، عشق به خداست. عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل میشـوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم میشـود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد: کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی بلبل جان غلغلــی در گلستــان انداختـه یک نظر کرده، خروش از عالمی برخاسته یک سخن گفته، غریوی در جهان انداختـه از سماع آن سخن مستان عشقت صبح وار جامه پاره کرده و جـان در میان انداختـه (عراقی، 1372: 6) به طورکلّی میتـوان گفت محور تمام عقاید وافکار عراقی، عشق و اصل وحدت وجود اســت کـه صورت عاشــقانهی این نظریّه را از طریق صدرالدّین قونــوی و آثار مشایخ پیشین دریافت کرده است. آیین عشق و همه اویی، بیش از هر چیز مورد علاقهی طبع عاشقپـیشهی اوست. مکتب عراقی مبتنی بر سُکر است، در حـالی که پشـتوانهی آن، تعـالیم قــرآن، حــدیث و شریعت میبـاشد؛ امّا رکـــن اصلــــی و اســاسی عــــرفان او عشـــــق میبـاشد. او مفتون و مجذوب عشق است. به گفتهی خود او: در جهان غیر عشق نپرستم عشقبازیست رســـم و آیینم از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّین ابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتب ابنعـربی میبـاشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک میشـود، به گونهای که او را میتـوان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست. عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را میبـیند و جز او را نمیبـیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجابهـا کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی میداند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهی او فقط عاشقان شایستهی رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهی خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهی وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند و میگـوید عالم مجموعهی اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- میبـاشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا میداند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهی صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد. او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل میداند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهی آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم. عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم میشـود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همهی عشقهـا، عشق به خداست. عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل میشـوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم میشـود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد: کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی بلبل جان غلغلــی در گلستــان انداختـه یک نظر کرده، خروش از عالمی برخاسته یک سخن گفته، غریوی در جهان انداختـه از سماع آن سخن مستان عشقت صبح وار جامه پاره کرده و جـان در میان انداختـه (عراقی، 1372: 6) به طورکلّی میتـوان گفت محور تمام عقاید وافکار عراقی، عشق و اصل وحدت وجود اســت کـه صورت عاشــقانهی این نظریّه را از طریق صدرالدّین قونــوی و آثار مشایخ پیشین دریافت کرده است. آیین عشق و همه اویی، بیش از هر چیز مورد علاقهی طبع عاشقپـیشهی اوست. مکتب عراقی مبتنی بر سُکر است، در حـالی که پشـتوانهی آن، تعـالیم قــرآن، حــدیث و شریعت میبـاشد؛ امّا رکـــن اصلــــی و اســاسی عــــرفان او عشـــــق میبـاشد. او مفتون و مجذوب عشق است. به گفتهی خود او: در جهان غیر عشق نپرستم عشقبازیست رســـم و آیینم از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّین ابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتب ابنعـربی میبـاشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک میشـود، به گونهای که او را میتـوان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست. عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را میبـیند و جز او را نمیبـیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجابهـا کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی میداند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهی او فقط عاشقان شایستهی رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهی خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهی وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند و میگـوید عالم مجموعهی اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- میبـاشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا میداند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهی صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد. او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل میداند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهی آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم. عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم میشـود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همهی عشقهـا، عشق به خداست. عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل میشـوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم میشـود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد: کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی بلبل جان غلغلــی در گلستــان انداختـه یک نظر کرده، خروش از عالمی برخاسته یک سخن گفته، غریوی در جهان انداختـه از سماع آن سخن مستان عشقت صبح وار جامه پاره کرده و جـان در میان انداختـه (عراقی، 1372: 6) به طورکلّی میتـوان گفت محور تمام عقاید وافکار عراقی، عشق و اصل وحدت وجود اســت کـه صورت عاشــقانهی این نظریّه را از طریق صدرالدّین قونــوی و آثار مشایخ پیشین دریافت کرده است. آیین عشق و همه اویی، بیش از هر چیز مورد علاقهی طبع عاشقپـیشهی اوست. مکتب عراقی مبتنی بر سُکر است، در حـالی که پشـتوانهی آن، تعـالیم قــرآن، حــدیث و شریعت میبـاشد؛ امّا رکـــن اصلــــی و اســاسی عــــرفان او عشـــــق میبـاشد. او مفتون و مجذوب عشق است. به گفتهی خود او: در جهان غیر عشق نپرستم عشقبازیست رســـم و آیینم
سیما کدوغنی ابوالقاسم رحیمی
زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه ، از نقش و جایگاه بالایی برخوردارند ؛ لذا توجه به زندگی و خواسته های این گروه از جامعه بسیار ضروری و لازم می نماید . این بخش از جامعه از گذشته تا امروز به علت برخی سنت ها و عادات حاکم بر جوامع و نگاه خاص آن ها ، همیشه جنس دوم تلقی شده اند . زنان همواره در دنیای مردانه زیسته اند و همیشه دنباله رو مردان بوده اند . اما این که چرا زنان این وضعیت را پذیرفته اند و همیشه تحت اختیار بوده اند ، مساله ای است که در این پایان نامه به آن پرداخته شده است . در تحلیل رمان جای خالی سلوچ از دیدگاه زنانه ، سعی شده تا مشکلات یک زن درون فرهنگ مرد سالار یک روستای کوچک ، بررسی شود . این تحلیل در سه جستار تنظیم شده است . جستار نخست به بررسی موقعیت زن در گذرگاه تاریخ و ادیان و آیین های مختلف اختصاص دارد و جستار دوم فاکتورهای موجود در رمان از دیدگاه روی کرد زنانه را مورد بحث و بررسی قرار می دهد . جستار سوم نیز به نتیجه گیری می پردازد . دولت آبادی بر آن بوده که شخصیت زن را به عنوان نیروی بسیار ارزنده در عرصه های گوناگون زندگی به تجلی درآورد.
سیدرضا حسینی علی تسنیمی
تصحیح نسخه های خطی از آن چنان اهمیتی برخوردار است که بخش اعظم پیشرفت علم به ویژه در حوزه ی ادبیات فارسی را باید مرهون زحمات مصححین نسخه های خطی دانست، و اگر مطالبی را که علما و دانشمندان به صورت گفتاری و نوشتاری ارائه می دهند به علوم ماضی متصل نباشد حائز ارزش چندانی نخواهد بود. آن چه که باعث اتصال علوم گذشته و حال می شوند نسخه های تصحیح شده می باشند.
اعظم مکنونی مهیار علوی مقدم
این پایان نامه، دربرگیرنده ی مطالعاتی در زمینه ی جریان شناسی نثر دوره ی مشروطیّت است. پس از بیان مقدّماتی در حوزه ی جریان شناسی و اوضاع عمومی دوره ی مشروطیّت، نثر این دوره را در قالب 6 جریان مورد پژوهش قرار دادیم. این جریان ها عبارت است از: رسایل سیاسی و اجتماعی، روزنامه نگاری و مطبوعات، طنزنگاری، ترجمه ی متون، ادبیات نمایشی و رمان نویسی. علاوه بر مطالب یاد شده، سه بخش دیگر نیز در این پژوهش وجود دارد. در یک بخش، به شیوه ای گذرا، ویژگی های نثر فارسی از آغاز تا آستانه ی انقلاب مشروطیّت بررسی می شود و در بخش دیگر به مطالعه ی تأثیر متقابل ادبیات مشروطیّت و انقلاب مشروطیّت پرداخته شده است و در بخش بعدی عوامل ادبی و غیر ادبی موثر بر تغییر سنّت های دوره ی مشروطه بررسی می گردد که این سه فصل به عنوان پیش درآمد پژوهش حاضر محسوب می شود.
فرشته شا ه صنم عبّاس محمّدیان
مطالعه ی غزل و غزل سرایی شاعران ایران زمین همواره از نیازهای مهم ادب پژوهی بوده است، تا از این راه شعر و اندیشه ی شاعران هرچه بیشتر شناخته شود. دلیل نگارنده در گزینش این دو شاعر و پژوهش در غزل ایشان مکتب عرفانی همسان(عرفان عاشقانه)، سبک غزل سرایی همانند(سبک عراقی) و نیز برخی دیدگاه های مشابه آنان درباب تصوّف و اصول آن بوده است. نگارنده در پژوهش حاضر به دنبال مقایسه ی تازه و جدیدی از غزل سرایی عطّار نیشابوری و حافظ شیرازی است. بدین منظور، وی با نگاهی دقیق و موشکافانه غزلیّات این دو شاعر بزرگ را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سرانجام حاصل یافته های خود را در هشت فصل بیان کرده است. دو فصل نخستین این پژوهش به بیان زندگی نامه و اوضاع سیاسی ـ اجتماعی روزگار حیات دو شاعر اختصاص دارد. در فصل سوم سیر تحوّل غزل فارسی تا قرن هشتم مورد بررسی قرار گرفته و جایگاه ارزشمند دو شاعر در این تحوّل تبیین شده است. در چهارمین فصل، وجوه شباهت و تفاوت اندیشه و جهان بینی عطّار و حافظ در غزلیّاتشان مورد کنکاش و دقّت نظر بوده و بدین ترتیب، نزدیکی افق اندیشه های آنان به روشنی بیان شده است. در فصل پنجم به بازتاب اندیشه ها و تفکّرات صوفیانه و قلندرانه در غزل ایشان پرداخته و شباهت ها و تفاوت های مضامین قلندرانه ی غزل عطّار و حافظ نموده شده است. نگارنده ششمین فصل این پژوهش را با نگاهی گذرا به برخی مفاهیم و اصطلاحات کلیدی تصوّف در غزل دو شاعر به پایان رسانده و در این فصل به همسانی و گاه تفاوت نگرش آن دو به واژگانی چون پیر، قلندر، رند، زاهد، صوفی و ... دست یافته است. در فصل هفتم به بیان برخی تأثیرپذیری های لفظی و مفهومی حافظ از غزلیّات عطّار پرداخته و در آن به نزدیکی ذهن و زبان عطّار غزل سرا و حافظ اشاره کرده است. هشتمین و واپسین فصل این پژوهش نیز دربردارنده ی مباحثی درباب زیبایی شناسی، بررسی ساختار و برخی ویژگی های زبانی و بیانی غزل آنان است.