بعد از جنگ جهانی دوم با توجه به نیاز کشورهای اروپایی به نیروی کار برای بازسازی کشورهایشان شاهد مهاجرت مسلمانان از مناطق مختلف به خصوص خاورمیانه و فریفای شمالی به اروپا بودیم. از طرف دیگر عده ای از مسلمانان نیز به دلیل وجود نظام ها ی استبدادی در کشورهایشان دست به مهاجرت به کشورهای اروپایی می زدند. این امر زمینه روند رو به گسترش حضور مسلمانان را در کشورهای اروپایی فراهم ساخت. با توجه به افزایش جمعیت مسلمانان و احساس نیاز به مراکز و نهادهای اسلامی این افراد دست به تشکیل گروه ها و نهادهایی زدند تا بتوانند نیازهای خود را پاسخگو باشند. نیاز به این گروه ها در حالی احساس می شد که مسلمانان بازگشت به هویت اسلامی خود را در متن جوامع کشورهای اروپایی دنبال می کردند. در عین حال برخی از گروه های اسلامی که در مناطق دیگر دنیا مشغول به فعالیت بودند کانون هایی را در کشورهای اروپایی ایجاد کردند. در این مورد شاید القاعده بهترین مثال باشد از آن جهت که این گروه به صورت شبکه ای جهانی درآمده است. اما آنچه بیش از پیش اهمیت این گروه ها را آشکار می سازد تاثیری است که این گروه ها بر امنیت کشورهای اروپایی در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی می گذارند. در عین حال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و رویداد یازده سپتامبر شاهد تحولی کیفی در ماهیت و موضوعات امنیتی بوده ایم . در این مقطع شاهد ظهور مسائل و موضوعات جدیدی در امنیت بین المللی همچون بنیاد گرایی اسلامی، سلاحهای کشتار جمعی، و......هستیم. این مسائل و مومضوعات، امنیت بین المللی و به خصوص امنیت جهان غرب را با چالش مواجه ساخته و سبب گردیده مباحث سخت افزاری دوباره در سطح بین المللی مطرح گردند. در این بین بنیاد گرایی اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. هر چند یک تعریف ژئوپولیتیکی از این مفهوم ارائه گردیده است بدین ترتیب که خاورمیانه را به عنوان بستر شکل گیری این پدیده مطرح می سازند اما تاثیر آن در مناطق مختلف جهانی به صورت های مختلف مشاهده شده است به این ترتیب که مثلا در اروپا روند مهاجرت مسلمانان سبب شده است مشکلات و چالش هایی فراروی کشورهای اروپایی قرار گیرد. علاوه بر این باید گفت که مهاجرت مسلمانان از کشورهای اسلامی به اروپا سبب گردیده است مسلمانان با چالش هایی هویتی روبرو گردیده و بعضا دچار مشکلاتی شوند. این امر سبب گردیده مسلمانان در کشورهای اروپایی دست به تشکیل گروه های زنند که اهداف خاصی را دنبال می نمایند. در مورد رویکردی که این گروه ها در اروپا دنبال می کنند باید گفت که بین این گروه ها در برخورد با کشورهای اروپایی و به طور کلی تمدن غربی دارای اختلاف نظر می باشد. اهدافی که این گروها دنبال می کنند در عین حال کشورهای اروپایی را نیز با معضلاتی روبرو ساخته است. این اهداف به دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم می شوند. در این بین و در این تحقیق ما برآنیم تا تاثیر گروه های اسلامی بنیاد گرا را بر امنیت اروپا به عنوان نمادی از تمدن غرب مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.