نام پژوهشگر: مهدی آذرتاش
مهدی آذرتاش فریبرز درتاج
در این تحقیق سعی کرده تا تاثیر انگیختگی حافظه ضمنی را در ادراک افراد عادی و افراد دارای اختلالات اضطرابی مورد سنجش قرار دهیم. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی می باشد. ابتدا آزمون اضطراب بک روی آزمودنیها اجرا شد و سپس 10 نفر به عنوان گروه اضطرابی و 10 نفر به عنوان گروه غیراضطرابی انتخاب شدند.در مرحله بعد، آزمون جملات نیمه تمام راتر روی آزمودنیها اجرا شد. برای پیدا کردن تعداد تعارض افراد شرکت کننده در آزمون، در نهایت با استفاده از دستگاه تاکیستوسکوپ ، تصاویر همسو با تعارض افراد به آنها نشان داده شد. هنگام تفسیر آزمون مشخص کردیم که آیا ادراک آنها همسو با تعارضشان است یا نه.روش آماری مورد استفاده در این تحقیق روش t برای نمونه های مستقل بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش چنین است: 1- تعداد تعارض کلی در افراد اضطرابی ، بیشتر از افراد عادی است. 2- تعداد تعارض فردی در افراد اضطرابی ، بیشتر از افراد عادی است. 3- تعداد تعارض خانوادگی در افراد عادی بیشتر از افراد اضطرابی است. 4- بین افراد اضطرابی و عادی، در ادراک همسو با تعارض و ناهمسو با تعارض، تفاوت معنی داری وجود ندارد و شاید تفاوت این دو گروه بیشتر شامل حافظه آشکار باشد که جای بررسی بیشتری دارد.