نام پژوهشگر: داود رشیدفرد

موانع شکل گیری رژیم امنیتی در خاورمیانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - پردیس آموزشهای نیمه حضوری 1390
  داود رشیدفرد   حسین دهشیار

امنیت مقوله ای کهن و دیرینه است که با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد، امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای بشر است، به طوریکه سایر نیازهای انسان را تحت شعاع قرار می دهد. مفهوم امنیت در طول تاریخ متحول و رو به تکامل بوده است، در جوامع ابتدایی حفظ بقاء انسان و دوری از خطر کمال امنیت تلقی می شد اما با مرور زمان و تحول در زندگی و هویت اجتماعی، مفهوم و گستره امنیت، دگرگون شد، با انعقاد قرارداد وستفالی در 1648 و تشکیل دولت های ملی مفهوم امنیت فراتر از امنیت شخصی و گروهی تلقی شد و امنیت ملی مطرح گردید، دولت مدرن دو چهره داشت: 1- گسترش دموکراسی، آزادی و برابری چه در چارچوب مرز ملی و چه فراتر از آن، یک چهره. 2- چهره دیگر آن، سلطه و قدرت چه در قالب پادشاهی و توتالیتر در داخل مرزها و استعمار و امپریالیسم در خارج از مرزها. این چهره از امنیت زاییده تفکرات رئالیستی بود. اما برداشت ایده آلیستی و انترناسیونالیستی، زمینه ساز شکل گیری جامعه و گفتمانی متفاوت بوده اند، بر اساس این برداشت، امنیت در سایه همکاری و همگرایی میسر است. برخلاف برداشت رئالیستی که با نگاهی بدبینانه به انسان و جامعه، دستیابی به قدرت در چارچوب اهداف ملی را تعقیب می کن، برداشت انترناسیونالیستی و ایده آلیستی بر نگاه خوش بینانه به انسان و ضرورت همکاری میان دولت ها و ملت ها متکی است. پیامد این دیدگاه آرمانی صلح پایدار بر اساس ارزش های مشترک بشری است که در نظریه صلح دموکراتیک امانوئل کانت تجلی یافته است. هدف از این پژوهش رسیدن به یک رژیم امنیتی پایدار بر اساس ارزش های دموکراتیک و همکاری و درک متقابل ملت ها از یکدیگر، در خاورمیانه می باشد که ملهم از نظریه صلح دموکراتیک کانت است، توسعه نیافتگی سیاسی و فقر دموکراسی در خاورمیانه زمینه را برای وجود دیکتاتورها حکومت های مستبد فراهم نموده است وجود این رژیم ها بر ناامنی و اختلافات میان حکومت های این منطقه افزوده است، هدف اولیه یک دیکتاتور حفظ تاج و تخت شخص حاکم می باشد نه حفظ مصالح و منافع ملت، از این رو این حکومت ها بقاء خود را در سرکوب مردم و وابستگی به قدرت های بزرگ می دانند. دولت های این منطقه بسیار فربه شده اند این به سبب رانتیر بودن آنهاست، وجود منابع عظیم انرژی، این دولت ها را از مردم بی نیاز می کند از طرفی با توجه به تصدی دولت در عرصه های مدنی و اجتماعی، مانع اصلی اصلاحات سیاسی و اجتماعی محسوب می شوند، دولت های منطقه خاورمیانه فقط به آن دسته از مطالبات مردم که برای حفظ موقعیت و قدرت خود ضروری است پاسخ می دهند. در حقیقت با توجه به بافت های اجتماعی ، فرهنگی و مذهبی موجود، کشورهای این منطقه دارای امنیتی پیوسته و ناگسستنی هستند و نمی توانند در عرصه ی امنیتی به صورت جزیره ای عمل نمایند، از این رو راه رسیدن به امنیت پایدار و دستیابی به یک رژیم امنیتی مناسب در این منطقه ارتباطی تنگاتنگ با مسئله دموکراتیزه شدن کشورهای منطقه دارد.