نام پژوهشگر: احمد رمضان خانی
احمد رمضان خانی سعید وصالی
این پایان نامه نسبت عدالت و آزادی را به عنوان مولفه های رفاه اجتماعی از نگاه آمارتیاسن و متفکران مسلمان ایرانی (امام خمینی، دکتر شریعتی و دکتر سروش) بررسی می کند . به اعتقاد آقای آمارتیا سن این نگرش که بین آزادی و برابری و عدالت تضاد وجود دارد به کلی اشتباه است و آزادی وعدالت بدیل هم نیستند. سن آزادی را ابزار اصلی توسعه و همچنین هدف اصلی توسعه می داند و نوعی همزادی و هم رویدادی بین آزادی و عدالت برقرار می کند. امام خمینی آزادی را حق طبیعی هر انسان و لازمه ی تمدن و رفاه می داند. همچنین ایشان به لزوم فرصت های برابر برای همگان در همه ی زمینه ها و ارتباط کامل عدالت و آزادی معتقد بوده و بر این باور است که آزادی تنها و تنها درسایه عدلت فراهم می گردد و جامعه ای آزاد است که عادلانه باشد.شریعتی آزادی را با انسانیت انسان معادل دانسته اما عدالت را هم در کنار آن ستوده وآنرا از آمال بشر می داند . او آزادی بدون عدالت و عدالت بدون آزادی را ناقص می داند و بر این اعتقاد است که این دو مقوله در کنار مقوله سومی به نام عرفان مکمل یکدیگرند وبدون وجود یکی دیگری ناقص است و به درستی محقق نمی شود و رفاه جامعه مستلزم توجه همزمان به هر دو مقوله است. سروش آزادی را جزئی از عدالت می داند نه روبروی آن و مخالف . او عدالت را برتر از آزادی می داند و آزادی را در دل عدالت جای می دهد و عدالت را ایفای حقوقی می داند که آزادی یکی از آنهاست. البته به نظر ایشان بدون آزادی هم هیچ عدالتی محقق نمی شود. اگرچه هر متفکری از زاویه ای خاص به آزادی می نگرد اما