نام پژوهشگر: هدی کریمی
هدی کریمی مسعود حسین چاری
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی بر اساس هوش معنوی و خلاقیت هیجانی بوده است. بدین منظور 452 نفر (332 دختر و 120 پسر) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه باهنر کرمان به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، مقیاس هوش معنوی (کینگ، 2008) و مقیاس خلاقیت عاطفی (آوریل، 1999). برای تحلیل داده ها روش آماری رگرسیون (به شیوه همزمان) استفاده شد. نتایج بررسی اثر همزمان هوش معنوی و خلاقیت عاطفی در پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی نشان داد که مولفه تفکر وجودی نقادانه و معناسازی شخصی پیش بینی کننده مثبت و معنادار بعد حقیقت جویی می باشند. اما مولفه گسترش خودآگاهی نتوانسته است بعد حقیقت جویی را پیش بینی کند. همچنین مولفه های تفکر وجودی نقادانه، گسترش خودآگاهی و معناسازی شخصی به صورت مثبت و معنادار بعد کنجکاوی را مورد پیش بینی قرار می دهند. همچنین یافته ها نشان می دهند از بین ابعاد خلاقیت عاطفی، بعد اصالت قادر است بعد حقیقت جویی را به صورت مثبت پیش بینی کند. اما ابعاد بداعت و آمادگی نتوانستند بعد حقیقت جویی را پیش بینی کنند. بعد بداعت به صورت مثبت بعد کنجکاوی را مورد پیش بینی قرار می دهد. اما ابعاد اصالت و آمادگی قادر به پیش بینی بعد کنجکاوی نمی باشند. کلمات کلیدی: گرایش به تفکر انتقادی، هوش معنوی، خلاقیت هیجانی