نام پژوهشگر: مرجان گنجعلی دشتی
مرجان گنجعلی دشتی معصومه اسمعیلی
پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی روایات زندگی زنان مطلقه در سه حیطه ی گذشته، روابط بین فردی، روابط با همسر و عوامل موثر در تصمیم برای طلاق انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه20 تا 35 سال شهر تهران که تحت حمایت سازمان بهزیستی استان تهران شهرستان شمیرانات می باشد. که به صورت نمونه گیری هدفمند می باشد. دراین بررسی روایات زندگی زنان مطلقه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. داده های پژوهش به کمک روش گرانددتئوری تحلیل گردیدند. یافته ها نشان دادند که نوع دلبستگی در زنان مطلقه مورد بررسی در اغلب موارد از نوع دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و دوسوگرا بوده است. ترس از طرد شدن، جدایی یاترک شدن، تجاربی از طردشدگی در دوران کودکی و عدم پاسخدهی به نیازهای اولیه در دوران کودکی از مهمترین تجاربی بوده است که در نوع دلبستگی اضطرابی واجتنابی و دوسوگرایانه تأثیر گذاشته است. از طرف دیگر مهارتهای ارتباطی و هیجانی در دوران کودکی ونوجوانی این گروه رشد نیافته بوده و از مهمترین تجارب ناخوشایند که منجر به ضعف در مهارتهای ارتباطی و هیجانی شده است، تجارب متعدد فقدان و شکست، محرومیت هیجانی و الگوی ارتباطی نامناسب والدین می باشد. در روابط بین فردی زنان مطلقه مورد بررسی احساس وابستگی و بی کفایتی، بازداری هیجانی، تمایل به انزوای اجتماعی، خویشتن داری ناکافی و ایثار از عمده ترین طرحواره های شکست بوده است. در روابط با همسر محرومیت در بیان احساسات و عواطف در روابط جنسی و رفتارهای بازداری شده جنسی بدرفتارهای همسر و منفی گرایی وبدبینی نسبت به همسراز عمده ترین عوامل موثر در طلاق در روابط همسران بوده است. ازدواج به عنوان پیمانی مقدس بین زن و مرد با فطرت و ذات انسان انطباق وهماهنگی دارد واساس تشکیل خانواده وجامعه است اما تنها افرادی که نیازهای اولیه شان به قدرکافی ارضا شده است، به جستجوی عشق واحترام برمی خیزند و گرایش بدان دارند که میزان وفاداری، دوستی وآگاهی اجتماعی شان را افزایش دهند و والدین بهتر، همسران بهتر وبه طور کلی شهروندانی بهتر گردند لذا توجه ویژه به مشاوره قبل از ازدواج وآموزش زوجین قبل از ازدواج از ضروریات می باشد.