نام پژوهشگر: زهره باقری نژاد

تبیین و نقد رویکرد ریزوماتیک به معرفت و چالش های آن برای تربیت دینی (با تاکید بر رویکرد معرفت شناسی رئالیسم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  زهره باقری نژاد   سید مهدی سجادی

چالش های مدرنیته برای تربیت دینی(به خصوص با رویکرد اسلامی) و نیز برخی جزم اندیشی های مذهبی و اشکالاتی که تربیت دینی در مقام تحقق با آن مواجه بوده، موجب گرایش برخی متفکران به رویکردهای منعطف و سیال پست مدرن شده است؛ به طوریکه برخی معتقدند به کارگیری رویکردهای چون نگاه ریزومی به معرفت می تواند امیدهای جدیدی را جهت اصلاح این اشکالات و بهبود کیفی تربیت دینی برانگیزد. از طرفی با نگاهی به مبانی نظری پست مدرنیسم تهدیدهای جدی جلب نظر می کند. لذا لازم است پیش فرض ها و مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی این دو سیستم فکری مورد مداقه قرار گیرند تا فرصت ها و تهدیدهای احتمالی نمایانده شوند. به علاوه برای نقد این چالش ها باید ملاکی برای نقد قرار داده شود که در این پژوهش رئالیسم صدرایی(که در تلائم با مبانی تربیت اسلامی است)ملاک داوری درباره یافته ها قرارگرفته است. برخی ویژگی های هستی شناسی و به تبع آن معرفت شناسی دلوزعبارتند از: در هم شکستگی، تکثر در تکثر، غایت گریزی، صیرورت بدون غایت، نفی سلسله مراتب، تزلزل، گسست های بی پایان، تناقض، اتفاقی بودن، تغایر، واگرایی، چندگانگی و...ا . تربیت دینی(اسلامی)با چهار بعد اعتقادی، تجربه دینی، التزام درونی و بعد عملی بر پیش فرض های رئالیستی استوار بوده و با نوعی رئالیسم(صدرایی) در تلائم است. برخی موارد تقابل رویکرد ریزوماتیک و رویکرد تربیت دینی رئالیستی عبارتند از:نفی واقع گرایی در برابر واقع گرایی و بازنمایی؛تولیدی صرف بودن مفاهیم در برابرتاکید بر هر دو وجه کشفی و ابداعی معرفت؛ نفی فراروایت ها(خدا، منشا) در برابر پذیرش آن ها؛ نفی غایت گرایی در برابر غایت گرایی تاریخ؛ رد هرگونه دوئالیسم در برابراعتبار نوعی دوئالیسم؛ اصالت غریزه و لذت در برابر تقدس خانواده؛ ساخت زدایی مفهوم معروف و منکر در برابر امر به معروف و نهی از منکر؛ انکار تعالی هنجارها در برابر ابتناء آن ها بر مبانی متعالی؛ نفی علیت در برابر علیت؛ عقل ستیزی در برابر عقل گرایی؛ نفی حقیقت مطلق و دین حق در برابر پذیرش آن؛ الزام گریزی در برابر الزام به عنوان یک روش؛ نظم گریزی در برابر تقوی؛ نفی فطرت در برابر فطرت گرایی؛ نفی نقش فاعل شناسا در معرفت در برابر تاکید بر آن؛ نفی کرامت انسانی در برابر کرامت انسانی؛ نفی الگو و رهبری در برابر الگومداری؛ شکاکیت و نسبی گرایی معرفتی در برابر نوعی جزم گرایی معرفتی؛ اقتدارگریزی در برابر اقتدارگرایی؛ تقدس زدایی در بابر تقدس گرایی؛ کثرت گرایی معرفتی در برابر کلیت گرایی معرفتی؛ ایدئولوژی گریزی در برابر ایدئولوژِی گرایی. با بررسی این پیش فرض ها روشن است که نظام تربیت دینی و معرفت ریزومی دو جهان بینی و ایدئولوژی متباین و آشتی ناپذیر را ترسیم می کنند که متقابلا یکدیگر را نفی می کنند.لذا سخن گفتن از فرصت های تربیت دینی در فضای پست مدرن بی معناست. در ادامه مباحث با اتکا به رئالیسم صدرایی 14 نقد به رویکرد ریزوماتیک وارد شده که اکثر آ ن ها مبتنی بر اصل بدیهی «امتناع اجتماع نقیضین» به عنوان اصلی رئالیستی است. این نقدها ناسازگاری ها و تناقضات درونی رویکرد ریزوماتیک را می نمایاند.