نام پژوهشگر: محمد رضا سزاوار
محمد رضا سزاوار آلبرت بغزیان
نتیجه عملکرد سیاستهای اقتصادی و غیر اقتصادی کشور نهایتاً در بخش واقعی عینیت می یابد.بر این اساس علاوه بر موانع و تنگناهای این بخش نظیر عدم وجود بهره وری و کارایی در نیروی انسانی ،سرمایه و تکنولوژی و همچنین ساختار هزینه ای بنگاههای تولیدی ،نوسانات و عدم تعادل های کلان اقتصادی که عمدتاً ناشی از درآمدهای سرشار و پرنوسان نفت می باشد ؛نیز در بروز مشکلات بخش واقعی موثر میباشند درمطالعه حاضرتاثیر قیمت های جهانی نفت بر شاخص های کلان اقتصادی ایران که شامل رشد اقتصادی،بیکاری و تورم می باشند با استفاده از روش خود رگرسیون بر داری و با استفاده از آمار سالیانه مربوط به سالهای86-1350 مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه نشان می دهد که نوسانات قیمت نفت از نوسانات اصلی مربوط به متغیرهای کلان در ایران به شمار میرود.حدود 12درصد نوسانات تولید ناخالص داخلی ،41درصد نوسانات مربوط به تورم و10درصد نوسانات بیکاری با توجه به تکانه های قیمت نفت قابل توجیه است افزون بر این ،یافته های این پژوهش نشان می دهد که رشد اقتصادی در ایران در کوتاه مدت و بلندمدت عمدتاً از شوکهای طرف عرضه اقتصاد تاثیر می پذیرد ، در ارتباط با نرخ تورم نیز این نکته مشخص می شود که در کوتاه مدت شوکهای قیمتی و در بلندمدت شوکهای نفتی نقش اصلی را دارند.نرخ بیکاری نیز در کوتاه مدت و بلندمدت-بیشترین تاثیر را از شوکهای بازار نیروی کار (وبه خصوص شوکهای طرف عرضه اقتصاد) می پذیرد. در نهایت علاوه براقداماتی که عمدتاًبه کاهش بی ثباتی ومدیریت مناسب درآمدهای نفتی می انجامد،اقدامات مکمل دیگری نیزدرزمینه اقتدارسیاست مالی وپولی درجهت مدیریت سمت مخارج وتقاضا ضرورت مینماید. کلمات کلیدی :اقتصاد ایران، الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری ، شوک نفتی