نام پژوهشگر: رضا غلامی حسین آباد
رضا غلامی حسین آباد امید پورحیدری
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر انواع مدیریت سود (مدیریت واقعی سود و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی) بر رفتار سرمایه گذاری شرکتها می باشد. در واقع، این تحقیق به دنبال بررسی وجود و چگونگی رابطه بین معیارهای مدیریت واقعی سود (جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، هزینه های غیرعادی تولید و هزینه های غیرعادی اختیاری)، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی (اقلام تعهدی اختیاری) و سرمایه گذاری نامتناسب شرکت ها می باشد. تحقیقات پیشین، حاکی از آن است که مدیریت سود، شرایطی را ایجاد می کند که منجر به افزایش سرمایه گذاری نامتناسب (بسته به شرایط، بیش سرمایه گذاری یا کم سرمایه گذاری) شرکت ها می شود. از این رو تعداد 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1378 تا 1388، به منظور بررسی این موضوع، مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و سرمایه گذاری نامتناسب شرکت ها، رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین از آنجا که مدیریت واقعی سود با تحقق هر یک از معیارهای در نظر گرفته شده، به وقوع می پیوندد؛ با توجه به وجود رابطه معنادار بین جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی و سرمایه گذاری نامتناسب و همچنین بین هزینه های غیرعادی اختیاری و سرمایه گذاری نامتناسب بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها، می توان وجود رابطه معنادار بین مدیریت واقعی سود و سرمایه گذاری نامتناسب شرکت ها را نیز از این موضوع، نتیجه گرفت. همچنین، نتایج تحقیق، نشان می دهد که از بین چهار معیار مذکور، اقلام تعهدی اختیاری و هزینه های غیرعادی اختیاری، با سرمایه گذاری نامتناسب دوره مالی بعد نیز رابطه معنادار دارند.
محمدعلی اکبرزاده مهدی بهارمقدم
هدف از تحقیق حاضر، بررسی زمان بندی مدیریت واقعی سود و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در واقع این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ این پرسش می باشد که آیا شیوه های مدیریت سود مورد علاقه مدیران در بازه های زمانی سه ماهه با یکدیگر متفاوت است؟فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی مطرح می گردد. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که مدیران در میان دوره مالی چهارم بیشتر اقدام به مدیریت سود از طریق دستکاری اقلام تعهدی می نمایند. همچنین یافته های پژوهش موید این واقعیت می باشند که مدیران در میان دوره های مالی از روش های مدیریت واقعی سود به صورت یکسان استفاده می کنند (به جز روش مدیریت واقعی سود از طریق دستکاری هزینه های تولیدی).