نام پژوهشگر: غلامرضا محسنی
آذین هوشیار غلامرضا محسنی
چکیده ندارد.
نگین قدمی غلامرضا محسنی
با توجه به مطالعه فوق لیدوکائین وریدی داروی ارجح تر در جلوگیری از تغییرات همودینامیک هنگام لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه است .
غلامرضا محسنی مسعود شریعت زاده
بیهوشی ایجاد شرایط مناسب جهت انجام اعمال جراحی است به صورتی که جراح بیشترین راحتی را داشته باشد و بیمار کمترین خطر را متقبل شود. تعریف بیهوشی یعنی بی دردی - شلی - و خواب آلودگی و همودینامیک ثابت ، تاکنون بسیاری از داروها و روش ها را برای نیل به اهداف فوق آزمایش کرده اند تا بحال آنچه را که می خواسته اند بدست نیامده است . آخرین روش tiva (بیهوشی کامل وریدی) که بیمار از طریق داخل عروقی داروی مورد نیاز را گرفته و فقط اکسیژن همراه با یا بدون no2 استنشاق می کند. در مطالعات ما این روش را توسط یک مخدر (سوفنتانیل) یا یک بنزودیازپین سریع الاثر (میدازولام) و یک شل کننده نان دپولاریزان (پانکرونیوم) ایجاد نموده و نتایج را با روش های متداول مقایسه نمودیم. مطابق نتایج بدست آمده روش بیهوشی داخل وریدی در تمامی سنین قابل استفاده بوده بجز خانمهای حامله (سزارین) و در بیماران با مشکلات قلبی و عروقی و با توده های جمجمه ای حجیم از روش های دیگر بهتر بود. از نظر ریکاوری زمان بسیار کوتاهی بعد از قطع دارو بیمار هوشیار شده و این زمان کمتر از روش های دیگر بوده و همچنین بیمار بعد از عمل احساس راحت تری دارد و تا چندین ساعت نیز نیاز به بی دردی ندارد. از نظر کنترل فشارخون روش بالانس آنستزی بهتر از بقیه می باشد. همچنین از نظر هزینه مصرفی tiva نسبت به بقیه پرهزینه تر می باشد. میزان تهوع و استفراغ و شیورینگ نسبت به بقیه کمتر بوده و هیچ گاه دچار رژیدیتی نشده بودند. در کل این روش را در بیماران مغز و اعضاب در هر جنسی و هر عمل به راحتی و با اطمینان خاطر می توان استفاده کرد نقطه ضعف آن فقط هزینه بالای آن (نسبتا) می باشد. میزان یادآوری حوادث حین عمل در روش tiva خیلی کمتر از دو روش دیگر بوده و این بخاطر استفاده از میدازولام که هم به صورت انته گرید و هم رتروگرید باعث آنستزی می شود. اکثر بیماران زمان ورود به اتاق عمل را نیز به خاطر نداشتند. و نکته جالب دیگر هوشیاری بیماران روی تخت اتاق عمل بود که برای جراح بسیار هیجان انگیز بود روش بیهوشی استنشاقی یکی از روشهای دیگر بود که بدلیل عوارض شدید و نامطلوب قابل قیاس با tiva نمی باشد.
مرتضی علیزاده رضویان غلامرضا محسنی
ثبت شد و در سه نوبت و در مدت 20 دقیقه سه بار فشارخون بیماران توسط فشارسنج جیوه ی اندازه گیری گردید و map آنها محاسبه و معدل این سه فشار به عنوان فشار پایهء بیمار تلقی گردید. پس از اندازه گیری وزن بیماران گروه اول 15mi/kg محلول ژلاتین (هماکسل) به صورت قطره ای مداوم تجویز شد. پس از ورود بیماران به اتاق عمل و انجام بیحسی نخاعی که با تزریق 100mg لیدوکئین 5 درصد در مدت 10 ثانیه در فضای l3-l4 بوده است و توسط سوزن quincke شماره 23 انجام شده است . هر دقیقه فشار متوسط شریانی (map) اندازه گیری، محاسبه و ثبت گردید و در صورت مشاهده افت فشارخون با 5mg افدرین و 200ml محلول رینگر درمان شدند. همچنین 8 دقیقه پس از انجام بیحسی نخاعی hr از روی پالس اکسیمتر قرائت و ثبت گردید. نتایج حاصله عبارتند از 7 مورد افت فشارخون در گروه اول (کریستالوئید) پس از بیحسی نخاعی و 1مورد افت فشارخون در گروه دوم (کلوئید) و تغییرات کمتر hr در گروه دوم پس از بیحسی نخاعی است . از این مقاله می توانیم نتیجه بگیریم که انفوزیون محلول کلوئیدی مانند محلول ژلاتین موجب پیشگیری از افت فشارخون و تغییرات کمتر آن پس از بیحسی نخاعی میشود و استفادهء معمول از آن می تواند موجب بهتر شدن نتیجه در بیماران و استفادهء بیحسی نخاعی در تعداد بیشتری از بیماران می شود.
غلامرضا شبانیان غلامرضا محسنی
اختلالات نوروتیک درصد بالایی از اختلالات عصبی-روانی جوامع را شامل می شوند که در این میان اختلالات اضطرابی و دپرسیون شیوع بالایی دارند. شیوع یکساله اضطراب 7/17درصد است. زنان با شیوع مادام العمر 30درصد در مقایسه با مردان با شیوع 2/19درصد بیشتر ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی شوند. در بیمارانیکه جهت انجام عمل جراحی مراجعه می کنند تشدید این اختلالات مستقیما بیهوشی راتحت تاثیر قرار می دهند. با استفاده از پره مد مناسب می توان این اضطراب را کاهش داد. در این مطالعه سعی براین بوده است که میزان اضطراب بیماران کاندید عمل جراحی الکتیو را قبل از عمل و بیمارانیکه پره مد گرفته اند با گروه بدون پره مد مقایسه کرده و تاثیر دیازپام خوراکی را بر میزان اضطراب قبل ازاعمال جراحی الکتیو بررسی نمائیم.
کبری طلیعی غلامرضا محسنی
آپگار روش عملی جهت ارزیابی سیستماتیک نوزاد بلافاصله پس از تولد است که بیانگر ارزش عددی برای پنج علامت حیاتی است که در دقایق اول و پنجم پس از تولد در نوزاد اندازه گیری یا مشاهده می شود. طی این بررسی 200 خانم حامله ترم 42 - 17 ساله طی نیمسال تحصیلی 77 - 76 به مرکز آموزش درمانی معتضدی مراجعه کرده اند و به دو روش بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی تحت عمل سزارین قرار گرفتند آپگار نوزادان بدنیا آمد و مورد مطالعه قرار گرفت. با بررسی متوسط آپگار در دو گروه متوجه می شویم که متوسط آپگار دقیقه اول =a بیهوشی عمومی بطور متوسط کمتر از گروه =b بیحسی نخاعی بود ولی تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. در دقیقه پنجم اختلاف بسیار کمتر بود و p-value=0.83 می باشد. علت وجود تفاوت اندک در دقیقه اول احتمالا تاثیر دپرسان داروهای مصرفی در بیهوشی عمومی است که در گروه بیحسی نخاعی بدلیل مصرف داروی اندک که مقدار کم آن به جنین می رسد. اصلا اثر دپرسان وجود ندارد با بررسی آپگار دقیقه 5 دیده شد که تاثیر داروهای دپرسان برطرف شد و آپگار در حد قابل قبول شده است. میانگین گروه سنتی 27+-3/5a و در گروه 28+-4/2b بود. در نهایت می توان گفت که هر دو روش تاثیری بر آپگار ندارند و تاثیر در صورت وجود بسیار اندک و ناچیزی باشد بنابراین استفاده از هر دو روش قابل قبول می باشد.