نام پژوهشگر: شهرام یوسفی فر
مسعود سهیلی پروین ترکمنی آذر
از منظر مالیاتی دوره ی ساسانیان به دو دوره متمایز تقسیم می شود : دوره ی قبل از انو شیروان ودوره ی بعد از انوشیروان. با تجزیه وتحلیل آن چه از منابع در مورد نظام مالیاتی دوره خسرو یکم آمده است، می توان دریافت که تا پیش از سده ششم میلادی بستن مالیات نظم خاصی نداشت. زیرا تا آن زمان مسّاحی زمین انجام نمی گرفت. این روش براساس تولید زمین، نه تنها کهنه و قدیمی شده بود، بلکه غیرعادلانه نیز بود. زیرا ارزیابی محصول پیش از برداشت آن انجام می گرفت و این امر سبب می شد که روستائیان تا رسیدن محصلان مالیاتی منتظر بمانند وگهگاه بواسطه تاخیرآنان محصول تباه می گشت. در دوره ی بعد که با پیمایش زمین در زمان قبادآغاز شد و در پادشاهی خسرو انوشیروان به پایان رسید، زمین ها را مساحی کردند. مساحت های گرفته شده را در فهرست پیمایش واردکردند و فهرستی از پاره های زمین که مشمول مالیات بودند، فراهم ساختند. مالیات را بر اساس آن چه در زمین کشت می شد، می گرفتند وآن را بر اساس پول محاسبه می کردند و به جنس یا به نقد می گرفتند. نظام جدید مالیات ثابتی را براساس میانگین برداشت چند ساله برقرارکرد و درسال، سه بار می گرفتند.که مورد استقبال مردم قرار گرفت. به گونه ای که انوشیروان را به سبب این اصلاحات در تاریخ «عادل» لقب دادند. هنگامی که اعراب مسلمان بر مدائن پایتخت دولت ساسانی و بر همه ی عراق دست یافتند و دیوان خراج و مجموعه نظام مالی ایران را دراختیار گرفتند، خود را با سازمانی منظم وتا حدی پیچیده روبرو یافتند که تصرف در آن را نه در حد توانائی خویش دیدند و نه به مصلحت خویش یافتند. به همین سبب و به حکم ضرورت در نظام موجود تصرفی نکردند و به جای آن سنت خویش را که تقسیم اراضی مفتوحه بود، تغییردادند و برای خراج آن جا هم عمر(رض) همان نهاده هائی را پذیرفت که خسرو انوشیروان نهاده بود. این اقتباس تا بدان حد بود که کل نظام مالیاتی دوران امویان و اوایل دوره عباسیان بر شالوده ای که آخرین شاهان ساسانی ریخته بودند، استوار بود. زمانی حدود سه ربع قرن طول کشید تا عرب ها توانستند، این نظام را تعریب کنند. با ظهوراسلام بنیان های تازه ی فکری واجرائی در زمینه های مختلف مالی، قضائی، نظامی و اداری گذاشته شد. در زمینه ی امور مالی، اسلام با خود دستورات تازه ای همراه داشت که از جمله آن ها زکات ، فَیء، خُمس و زکات بود. تعاملات مالی حضرت و شیوه هائی که در تقسیم غنایم در پیش می گرفت، سبب گردید این اجتماع پر تنازع نه تنها سقوط نکند، بلکه کم کم راه خود را پیدا کند. دوره ی خلفای راشدین، دوره ای بود که دولت اسلامی با حمله به دو امپراطوری بزرگ ایران و روم گسترش زیادی یافت. اداره و کنترل این ممالک که خود فرهنگ و تمدن پیشرفته تری داشتند، و تدابیری که در اداره سرزمین های مفتوحه و بنیان نهادهایی که کار مسّاحی و نظارت بر دخل و خرج مملکت اسلامی و تقسیم عطایا و پرداخت مستمری را بر عهده داشتند، از نکات قابل توجه تاریخ اسلام است. در این دوره موارد مالیاتی اسلام با موارد مالیاتی قبل از اسلام در دولت های ایران و روم مانند جزیه ، خراج، مکس و... ترکیب و دسته بندی شدند و مشمولان خود را یافتند و دست آخر شیوه ای از مالیات گیری به وجودآمد که ترکیبی از هر دو را دارد. در ساختار و شکل نهادها هم هر دو سبک را می توان دید. در این دوره اعراب برمبنای دیوان های دولت ساسانی و روم بیت المال تاسیس کردند. شیوه ای که خلیفه در سواد بکار گرفت بر مبنای ساختار دیوانی ساسانی بود. اما شیوه ی آن ها درپرداخت عطایا و چیزی که بعداً به نام دیوان صدقات خوانده می شد، عربی و اسلامی بود. هنوز زمان لازم بود تا عرب ها کاملاً با دستاوردهای دو دولت پرشکوه ساسانی و روم آشنا شوند از این رو ترتیب دفترها وثبت درآمدها هنوز برمبنای دفاتر عهد ساسانی بود. بنیانی که در این دوره در زمینه های مالی نهاده شد، بعداً توسط مورخان و سیره نویسان، موشکافی شد و مورد بحث و مداقه قرار گرفت و ده ها کتاب در زمینه ی فتوحات، اموال و خراج نوشته شد. و لذا این دوره از تاریخ در زمینه ی امور مالی که این تحقیق به آن می پردازد، بسیار مهم است. در مورد امویان می توان گفت که مجموع خراج یا مالیات دریافتی در این دوره بیش تر از دوره ی خلفای راشدین بود. علت آن هم توسعه ی دولت اسلامی دردوره ی امویان بودکه بسیار بیش تر از دوره ی قبل بود. چنان که افریقیه، اندلس، بلاد ماوراءالنهر و سرزمین سند فتح شدند و همچنین نفوذ و قدرت دولت اسلامی در ولایات دور دست قطعی گردید. سبب دیگر آن که خلفای بنی امیه و کارگزارانشان به افزایش خراج و منابع مالی اهتمام جدی مبذول داشتند، حتی از راههایی که در دوره ی قبل شناخته شده نبود. از جمله این راه ها، آباد کردن زمین های کشاورزی ،کندن نهر، و یا در دوره هایی گرفتن جزیه از نو مسلمانان و یا برقراری هدایای چون نوروز و مهرگان ومواردی از این قبیل بوده است که در نتیجه ی آن انواع مالیات ها گسترش یافت. اگر بخواهیم چند تا از پدیده های اقتصادی دوره امویان را اجمالاً معرفی کنیم، این است که در این دوره قطایع گسترش یافت و با سوختن دفترها در فتنه ی ابن اشعث در سال 82 هـ بسیاری از این قطایع به تصرف صاحبانش درآمد. خود خاندان بنی امیه در رأس گیرندگان قطایع بودند. در این دوره نمونه هایی از الجاء گزارش شده است. که زمین را در پناه صاحب نفوذی می گذاشتند، تا از مأموران مالیاتی امان یابند، در این دوره همچنین ایغار(یا بخشیدن زمین بدون خراج از طرف حاکم به کسان) گزارش شده است. همان طور که پیش تر اشاره شد تقبل یا عهده دار شدن خراج، در دوره هایی از حکومت امویان گزارش شده که با مخالفت علماء شرع مواجه شده است. نتیجه ی حکومت امویان، نارضایتی مردم و خصوصاً موالی بود که از خراسان دولت اموی را تهدید می کرد وسرانجام از اریکه قدرت انداخت. اگر قیام عباسی را عواملی بوده است ؛ یک حقیقت را نمی توان انکار کرد که عوامل اقتصادی و مالی در آن تاثیر زیادی داشته است. حکومتی که سرکار آمد، ایرانیان در استقرار آن نقش عمده داشتند. پس ازکمی دوران ثبات و آرامش فرا رسید. کاهش قیمت محصولات کشاورزی سبب گردید، در دوره ی منصور و مهدی مردم درخواست نظام مقاسمه کنند. دوره های هارون و مأمون اوج شکوفائی این حکومت بود که مدنیت و گسترش دیوان ها مورد توجه قرار گرفت. در این دوره وزرا و دیوان سالاران بزرگی بر تغییرات مالی و ساختار دیوان تاثیر گذاشتند. از دوره عباسیان صورت های مالیاتی متفاوتی به دست ما رسیده است که حاکی از نظم در سیستم مالی و در مصارف دولت بوده است. طاهریان امارت استکفائی خراسان را بدست آوردند و واجد تمام وظایف امارت های استکفائی بودند. از جمله ی وظایف آن ها که به بحث مربوط می شود، گردآوری خراج، دریافت زکات، گماردن کارگزاران دراین دو بخش و صرف اموال گردآوری شده در مواردی که لازم می شمردند، بود. طاهریان، تغییر چندانی در سیستم مالی بوجود نیاوردند. طاهریان زمانی که استقرار یافتند، برای حفظ موقعیت خود و تأمین استقلال، روش عاقلانه ای در پیش گرفتند، آن ها سعی کردند قلوب اکثریت مردم را متوجه خود سازند. به?همین جهت، علی رغم اکثریت قریب به اتفاق فرمانروایان عرب و ایرانی، با عامه ی مردم?به خصوص با کشاورزان به مدارا رفتار کردند. در حوزه ی حکمرانی سعی کردند با بسط عدالت، آرامش و آسایش برقرار شود. و به این ترتیب مردم را راضی نگهداشتند و برخلاف صفاریان از نظر مردم مقبولیت شرعی و عرفی داشتند. طاهریان در بغداد صاحب ثروت و مکنت فراوان بودند. در مغرب بغداد کنار دجله قصرهای رفیع داشتند که حریم طاهری خوانده می شد و در کنار این قصرها بیت المالی داشتند که بیت المال ورثهی طاهر نامیده می شد و کار پرداخت ارزاق و حقوق سپاهیان اعزامی خراسان به بغداد را بر عهده داشت. در خراسان و مناطق تحت تصرفات طاهریان مالیات ها مطابق شیوههای معمول در بغداد جمع آوری و أخذ می شد. در منابع هیچ گونه گزارشی ازتغییر یا تبدیل این مالیات ها برخلاف شیوه ی معمول در بغداد نشده است. تشکیلات اداری آن ها اقتباسی از تشکیلات دربار عباسی بود . مالیات های جمع آوری شده صرف هزینه های سپاه و ارزاق وکارهای عمرانی در خراسان می شد. درآمدهای خراسان جوابگوی مصارف آن سامان نبود. در این دوره گزارشی از ارسال مالیات خراسان به بغداد هم در منابع دیده نمی شود. چرا که خراسان بدلیل شرایط خاص خودش از دورهی امویان را رسم بر این بود که از مرکز خلافت جهت جبران کسری پرداخت ها مال به خراسان ارسال می شد. صفــــاریان برای حدود نیم قرن قلمرو جغرافیائی قابل قبض و بسطی را با شمشیر به تملک خود درآوردند و با ممالک مجاور خود تعاملاتی برقرار کردند که بیش تر خصمانه بود و از نظر مالی با همدیگر بده بستان هائی داشتند. آن ها قلمرو خود را از پیکره خلافت عباسیان جدا کرده بودند و این انتزاع فقط در فرمانروائی بود، نه از نظر اجتماعی و دینی وساختارها و قوانین ساری و جاری، که در این موارد هنوزتابع و دنباله رو بغداد بود. در مورد مالیات گیری و شیوه های آن و چگونگی ساختار و عملکرد دیوان در دوره صفاریان متأسفانه اطلاعات زیادی از منابع به دست نمی آید. از جانب صفاریان برای اجرای هرآن چه در مسئولیت امراء استیلائی بوده است، مسئولیت هائی چون اجرای احکام و حدود شرعی مانند قضاوت، نماز و گردآوری وجوهات شرعی چون صدقات و از همه مهم تر وجاهت شرعی خلیفه در نزد مردم و مواردی از این دست سبب می شد، تمایل دو سویه به ایجاد روابط با نهاد خلافت وجود داشته باشد. از نقطه نظر مالی یعقوب خود را در قید و بند ارسال خراج به بغداد نمی دید. در منابع آمده است که او بعضی مناطق تحت تصرف خود را از خلیفه به اقطاع می گرفت. اما این که مبلغ قرارداد را به تمام و کمال ارجاع داده باشد، در منابع اشاره چندانی نشده است. اشاراتی که هست حاکی از ارسال هدایایی گرانبها از جانب یعقوب و عمرو برای خلیفه است، که یعقوب بدان وسیله در صدد تخویف یا تهدید خلیفه بود. از نظر مالی عمرو سه خزانه داشت که اموال گردآوری شده به تفکیک در آن جای می گرفت. سایر حاکمان صفاری به علت کوچک شدن قلمرو و اختلافاتی که بین آن ها بوجود آمد و پراکندگی قدرت سپاهیان، وضعیت به مراتب ضعیف تر از حاکمان پیشین یافتند. آن ها مناطق خود را به صورت اقطاع از خلیفه می گرفتند و یا دست نشانده حکومت های دیگر شدند. امرائی، خود سرانه بر بخشی از متصرفات آن ها استیلا یافتند. خود بعضی از آن ها چون طاهر درکار مالیات گیری اهمال می کردند و همه ی این عوامل سبب گردید که گنجینه هائی که صفاریان اول اندوخته بودند، به مصرف رسید و در نهایت به ضعف آن ها انجامید. سامانــــــــیان دارای دستگاه اداری عریض و طویلی بودند که از تشکیلات عباسیان به عاریت گرفته شده بود و مشتمل بود بر دو دستگاه درگاه و دیوان. درگاه خود دارای مراتب و درجاتی بود که اول امیر و سپس حاجب در رأس آن قرار داشت. دیوان هم خود به دیوان های مختلف، متنوع و کوچکتری تقسیم می شد که بر هر کدام از آن ها صاحب دیوانی نظارت می کرد. و همگی این دیوان ها زیر نظر وزیر قرار داشت. دیوان خراج در حکومت سامانیان اهمیتی به سزا یافت و آن را دیوان استیفا می خواندند که می توان از نظر کارکرد، آن را دنباله ی دیوان خراج طاهریان دانست، و از مهم ترین دیوان های عهد سامانی بود که به مهم ترین کار حکومت یعنی دریافت خراج و سایر مالیات های حکومت و وضع قوانین و نظارت بر اجرای آن می پرداخت. و زیر نظر مستوفی یا خازن اداره می شد. دیوان استیفا کار پرداخت مواجب و رواتب دولت سامانی به طبقات مختلف جامعه از جمله شاهزادگان و اعضاء خاندان سلطنت، درباریان، نظامیان، روحانیون و قضات، دیوانیان، دهقانان، پیشه وران، کشاورزان و دست ِآخر بردگان و غلامان را بر عهده داشت. پرداخت این وظیفه ها و راتبه ها در هر محل به دست مستوفیان و دیوانیان محلی انجام می شد. میزان دقیق این پرداخت ها به رجال مختلف از جمله والی، قاضی، صاحب برید، عامل جبایت اموال، و دیگر رجال دیوانی و نظامی که در متون مختلف ذکر شده است، نشان می دهد که نظم کامل و ثابتی بر اموال عمومی حاکم بوده است. این دیوان با همین نام و با تغییراتی درساختار و عملکرد تا دوره ی معاصر حفظ شد. اما اصطلاحات دیوانی و مالی همچنان راه خود را درخلال حوادث تاریخی پیداکردند. چنان که امروزه می توان در امور مالی کلماتی چون خزانه، دفترروزنامه، دفترکل، چک و بسیاری واژه های دیگری را پیداکردکه ریشه در همان دوران ساسانی و اوایل عهد اسلامی ایران را دارد.
وجیهه ارجمندی الهامه مفتاح
وقف و اوقاف از مهم ترین مسائل در ارتباط با تاریخ اجتماعی ایران است. اگرچه وقف با اعتقادات مذهبی پیوندی عمیق دارد، اما اهمیت و نقش آن در جامعه ارتباط تنگاتنگی میان آن و تاریخ اجتماعی برقرار می کند. واقفان همواره با ایجاد بناهای عام المنفعه و معین کردن موقوفاتی برای آنها به بخش عظیمی از نیازهای جامعه عصر خود پاسخ داده اند. بسیاری از ابنیه عمومی چون مساجد، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها، کاروانسراها، خانقاه ها و رباط ها موقوفه بوده و از عایدات اوقاف اداره می گردیده است. به نظر می رسد وقف به عنوان یک پدیده اجتماعی در طول تاریخ نقش مهمی در توسعه دانش، مدنیت، فرهنگ و مذهب یک جامعه ایفا نموده است. اهمیت وقف و تأثیر آن در جامعه محقق را بر آن داشت تا با مطالعه و بررسی این مسئله در یکی از ادوار مهم تاریخ ایران، یعنی عصر ایلخانان، نقش این پدیده اجتماعی در جامعه را تبیین نماید. در این دوره به رغم شرایط خاص اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ناشی از حمله مغول گسترش و شکوفایی چشمگیری در وقف در مقایسه با ادوار مختلف تاریخ ایران مشاهده می شود. به نظر می رسد شرایط خاص دوره موردنظر در این رونق و شکوفایی نقش مهمی داشت. ویرانی موسسات اجتماعی، فرهنگی، مذهبی در اثر حمله مغول و نیاز جامعه به بازسازی و احیای این موسسات، مسئله ناامنی در مالکیت و غصب املاک موقوفه از سوی حکام، فرمانروایان و حتی ایلخانان و تلاش برای حفظ ثروت های خانوادگی از عوامل مهمی بود که می توانست موجد انگیزه در واقفان برای وقف قسمت وسیعی از اموال و املاکشان شود. جدای از اینها انگیزه مذهبی و تلاش برای کسب توشه آخرت عامل مهمی بود که واقفان را به سوی این عمل پسندیده ترغیب می کرد. در واقع شاید بتوان گفت انگیزه مذهبی، انگیزه غایی و نهایی وقف بود. تحقیق حاضر درصدد است تا ضمن شناسایی و معرفی موقوفات و واقفان بزرگ عصر ایلخانی، تحلیل کمّی و کیفی از موارد مصارف این موقوفات و جهت یابی واقفان در این زمینه ارائه دهد. همچنین این تحقیق می کوشد تا از خلال شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جامعه در عصر ایلخانان به درک صحیحی از انگیزه های واقفان در اقدام به عمل وقف دست یابد.
رقیه آقابایازاده شللو ناصر تکمیل همایون
چکیده طی سال های 1310ـ 1285ش حوادث بی سابقه ای در تاریخ ایران رخ داد. نهضت مشروطه خواهی ایرانیان، به توپ بستن مجلس شورای ملی، استبداد صغیر، فتح تهران و عزل محمد علی شاه، افتتاح مجلس دوم و اولتیماتوم روس ها، اشغال آذربایجان توسط روس ها، جنگ جهانی اول و سرانجام تغییر حکومت و برقراری دیکتاتوری رضا شاه پهلوی. این ها وقایعی بودند که سنن حاکم بر جامعه را در هم ریختند و تأثیراتی بر گروه های مختلف جامعه خاصه زارعان گذاشتندکه سال ها این تأثیرات و آشفتگی حاصل از آن پابر جا بود. تا قبل از مشروطیت، مالکیت ارضی، قدرت و نفوذ زمین داران را در امور سیاسی فراهم می کرد. مالک زمین برای حفظ موقعیت خود مجبور بود در شهرها زندگی کند و برای اداره ی دهات از مباشران خود کمک بگیرد. زارعان که اکثریت دهات را تشکیل می دادند بر روی اراضی اربابی کشت و زرع کرده و در پایان فصل درو سهم خود را دریافت می نمودند. استبداد حاکم بر جامعه ایران هرگونه انفعالی را از آنان سلب می نمود. گویی آنان محکوم به اطاعت از هر قدرتی بودند. طی قرن نوزدهم میلادی اوضاع اقتصادی و اجتماعی زارعان رو به وخامت بیشتری گرایید. مشروطیت ایران که با بست نشینی مردم به دست آمده بود سعی در از بین بردن استبداد موجود داشت اما با دخالت مالکان بزرگ و دول خارجی با ناکامی مواجه شد. زارعان آذربایجان در این دوران متحمل تعدیات بسیاری از سوی ایلات منطقه و قوای روسیه شدند و هنوز از مصائب مشروطه خواهی و تعدیات قوای روسیه در آنجا کمر راست نکرده بودند که گرفتار تهاجم قوای متفقین در جنگ جهانی اول گردیدند و خسارات زیادی را متحمل شدند. روی کار آمدن رضا شاه نه تنها وضعیت زارعان را بهتر نکرد بلکه با شورش های که در این منطقه صورت گرفت بر وخامت اوضاع آنان افزود. در این رساله سعی شده با تکیه بر اسناد و منابع موجودضمن بیان تأثیر حوادث سال های 1310ـ 1285ش بر مالکان و زارعان، وضعیت اقتصادی اجتماعی زارعان آذربایجان طی این دوره مورد بررسی قرار گیرد.
عباس رومیانی شهرام یوسفی فر
آنچه در پیش رو داریم تلاشی است برای شناخت بخش کوچکی از میهن بزرگ مان با نیت شناخت پیوند ها ،نقش ها و جایگاه آن در کلیت تاریخ معاصر ایران و سر انجام این که به درک درستی از جایگاه تاریخی این منطقه و ظرفیت های آن برای توسعه و آبادانی ایران برسیم. منطقه طرهان در لرستان از ویژگی های اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی خاصی برخوردار است که در خود بازتابی از مسایل و موضوعات خاص ایران و منطقه لرستان را نشان می دهد. در منطقه طرهان، طوایف قدرتمند با سران با نفوذی از جمله خاندان غضنفری امرایی وجود وجود دارد، که از طریق تشکیل افواج امرایی، همیشه در معادلات سیاسی لرستان نقش ایفا کرده اند . چگونگی تعامل سران طوایف با شاهزادگان قاجاری و روند شکل گیری حوادث منطقه از جمله انقلاب مشروطیت و تشکیل قشون اسلامیه در لرستان، فاقد پیشینه تحقیق درخور بوده و پژوهش در آن عرصه های جدیدی برای مطالعه در مورد سیاست محلی و منطقه ای قاجاریه، تاریخ طوایف در ایران معاصر، فهم مواضع گروه های غیر شهری از مشروطیت و نیز تجربه نوسازی اجتماعی – نظامی در منطقه لرستان را بدست می دهد. به همین خاطر نگارنده بر آن شد تا با جمع آوری اطلاعات از معمرین ، تاریخ محلی و مراکز اسنادی کشور، نقش آفرینی سران طوایف طرهان (نظر علی خان امرایی طرهانی وفرزندش،محمد علی خان) در سده اخیر مورد بررسی قرار دهد و سر انجام به این نتیجه برسد که جایگاه طوایف طرهان و خاندان غضنفری امرایی در تحولات سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی لرستان و نقش آفرینی آنها در حوادث مختلف منطقه بخصوص موضع گیری دو گانه در قبال مشروطیت وشکل گیری قشون اسلامیه بر علیه برنامه های نوسازی رضا شاه ،جایگا هی موثر و انکار ناپذیر بوده است . در پایان لازم به ذکر است چون این پژوهش نخستین کوشش جدی در این زمینه است ،باید کاستی های فراوانی داشته باشد . آنچه در اینجا فراهم آمده بر پایه مدارک و اسناد موجود – آن هم نه همه ،بلکه بخشی که نگارنده علی رغم موانع توانسته بدان ها دسترسی یابد- تدوین شده است و هرگز بر کمال آن ادعایی ندارد که بی هیچ تعارفی بر کاستی آن معترف است. واژگان کلیدی:قاجار ،لرستان،طرهان ،خاندان غضنفری امرایی
پیام نیک پور بدر احسان اشراقی
این پایاننامه حاضر به منظور بررسی مطالب و دادههای موجود در سفرنامه شاردن(دهه 1680میلادی و در دوران پادشاهی شاه سلیمان صفوی)، دربارهی جنبههای اقتصادی و فرهنگی زندگی ایرانیان در دورههای پایانی عصر صفوی و دریافتن درستی و نادرستی گفتههای شاردن انجان شده است که این موضوع با بررسی سفرنامههای دیگر عصر صفوی و دیگر منابع دست اول آن دوره و یا منابع پژوهشی که بعدها درباره آن دوره نگاشته شده است و مقایسه تطبیقی میان این منابع و کتاب ها با اصل سفرنامه شاردن تهیه و فراهم شده است. قصد پژوهشگر از این کار پژوهشی، به دست دادن یک تصویر درست از جنبههای گوناگون اقتصادی و فرهنگی زندگی ایرانیان در دورههای پایانی عصر صفوی است. این دوره به دلایلی اهمیت دارد، زیرا که تصورات و دگرگونیهای دوران آغازین ومیانی عصر صفوی در این زمان کاملاً نمود پیدا کرده و شیوه زندگی و اقتصاد و فرهنگ در این دوره به نسبت دورههای پیشین دگرگون شده بوده است و بررسی این دوره ما را در بدست آوردن چگونگی جامعه ایران پس از یک و نیم قرن حکومت صفویان کمک میکند.در دوره شاه سلیمان کشور ایران دوره های جنگ و درگیری با امپراتوری عثمانی و ازبکان را پشت سر گذارده و دوره ای از آرامش و صلح فرا رسیده بوده ا ست . این دوره با رفاه افتصادی همراه نبوده است ولی به دلیل پیشینه حضور اروپاییان در ایران ، در این دوره هم شاهد حضور بازرگانان اروپایی در ایران هستیم و در سفرنامه های اروپاییان نیز به موارد گوناگونی از جنبه های فرهنگی و اقتصادی آن دوره بر می خوریم که نیازمند پژوهش هستند . یکی از این منابع عمده سفرنامه ژان شاردن فرانسوی است. شاردن با دیدی ژرف به تمدن ایران نگریسته ا ست و به دادن اطلاعات دقیق و مفصل درباره ایران پرداخته است . پرداختن به این سفرنامه جامع در رسیدن به درک درست تری از کشور ایران و تمدن آن در آن دوره کمک بسیاری خواهد کرد که در این پژوهش برای آن تلاش شده است. روشن شدن این چگونگی میتواند برای تاریخ پژوهان و دانشجویان بسیار مفید باشد و زمینه های بعدی را برای پژوهش های دیگر درباره این سفرنامه یا منابع دیگر دوره صفوی را فراهم آورد.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سفرنامه بیشتر به معایب رفتاری و کرداری ایرانیان و بدی ها و پلشتی های ایرانیان پرداخته است و کمتر خوبی های ایرانیان را دیده است و در این پایان نامه در یافته است که او نگرش دقیقی به زندگی شهرنشینان ایرانی داشته است و توانسته است که تصویر نسبتا دقیقی از زندگی شهرنشینان ارائه کند و نقطه ضعف آن در بزرگ کردن بدی های ایرانیان و کمبود داده ها ی دقیق درباره زندگی روستایی و عشایری است.
صادق حجتی احسان اشراقی
تاریخ ایران دست کم از دوره سلجوقیان به بعد به شدت متاثر از حضور و فعالیت طوایف و قبایلی است که سامان زندگی سیاسی و اجتماعی این سرزمین را تغییر داده و به گونه ای دیگر شکل دادند.در میان ایلات آذربایجان دنبلی ها از جهات مختلف دارای اهمیت اند.دنبلی ها طایفه ای کرد نژاد اند که بخش عمده ای از آنها در مناطق شمال غرب ایران و پاره ای از آنها در مناطق مرکزی؛کاشان و خراسان ساکن اند. شواهد موجود بیانگر آن است که این طایفه از مناطق غربی ترکیه امروزی و از سواحل دریاچه وان به ایران کوچیده اند. دنبلی ها از قدیم الایام زندگی کوچروی داشته اند. با این وجود با مهاجرت به آذربایجان و استقرار در آن بخشی از آنها(عمدتاً روسا و خانواده های بالادستی آنها) به زراعت و شیوه معیشت کشاورزی روی آوردند.پیشینه و خاستگاه کردی دنبلی ها و نیز تفاوت مذهبی این ایل یزیدی مذهب، که دست کم تا دوره صفویه در میان شان حفظ شد، آنها را از سایر گروههای ایلی آذربایجان متمایز می سازد. خواست بنیادی رساله حاضر بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی ایل دنبلی است. بررسی ای که به دلیل فقدان سابقه پژوهشی مناسب و بکر بودن بسیاری از اطلاعات آن لاجرم در قدم نخست به صورت توصیفی انجام خواهد شد. البته تا جایی که اطلاعات منابع اجازه می دهد، می کوشیم توصیف حاضر از تحلیل برخی از رویدادها نیز خالی نباشد.محورها و سوالات اساسی ای که می کوشیم در پژوهش حاضر پاسخ های مناسبی برای آنها بیابیم عبارت اند از؛ الف) خاستگاه اصلی و نژاد و تبار دنبلی ها با سوالات: 1- روایت صحیح درباره نژاد دنبلی ها کدام است؟نسب کردی یا عربی؟ 2- اعتقادات اولیه دنبلی ها چه بوده است؟ ب) فرایند مهاجرت و استقرار دنبلی ها در ایران؛ 1- تاثیرات عمده حضور دنبلی ها در آذربایجان در چه حوزه هایی قابل شناسایی است؟ 2- فرایند قدرت یابی دنبلی ها در آذربایجان به عنوان یکی از مدعیان قدرت منطقه ای و سراسری در ایران به چه شکل بوده است؟ 3- تغییر مذهبی در میان دنبلی ها از یزیدی گری به تشیع چرا و چگونگی صورت گرفت؟ ج) روابط دنبلی ها با دولت مرکزی ایران: 1- نحوه تعامل دنبلی ها با قدرت مرکزی به چه شکل بود؟ آیا در مقایسه با ایلاتی چون بختیاری و قشقایی و... این روابط روال متفاوت تری به خود گرفت؟ 2- دلایل گرایش برخی از روسای دنبلی به نیروهای خارجی(عثمانی ها در درجه اول و بعدها روسیه) در مقاطع مختلف چه بود؟ 3- نقش دنبلی ها در رقابت میان ایلات و طوایف مختلف آذربایجان چه بود؟
سید محمد مظفری رودبرده غلامحسین رحیمی
پژوهش حاضر پیرامون سنّت نجومی مراغه در دهه های 60 و 70 سده هفتم هجری در قالب سه فصل (2-4) به سه شاخه از فعالیّتهای اخترشناسی شامل الف- ابزارسازی نجومی، ب- اخترشناسی رصدی، و ج- اخترشناسی محاسباتی در مراغه می پردازد. از جنبه روش شناختی، پژوهش در رصدخانه مراغه باید در بستر الگوهای سیّاره ای و روشهای محاسباتی نجوم بطلمیوسی و در سنّت علمی مراغه به مثابه واحدی در یک قلمرو تمدّنی و تاریخی خاصّ انجام پذیرد. در چارچوب لزوم مطالعه ابزارهای رصدی مورد استفاده، ساختار و کاربردهای آنها، و در صورت امکان دامنه دقّت آنها، این پژوهش به بررسی ابزار نوین در رصدخانه مراغه، ساخته شده توسط مویّدالدّین العرضی، پرداخته است. این ابزارها مرکّب از واحدهای دایره ای بوده اند که برای سنجش مختصات افقی به کار می آمده اند. بررسی ابزارها ناظر به بعد تاریخی، جنبه های فنّی و بررسی انتقادی (علی رغم برجای نماندن نمونه های اصلی، در دست نبودن شعاع مبنای ابزارها، و فقدان کمیّتهای رصدی به دست آمده با آنها) است که در آن رویکرد ملاحظه اشکالات ساختاری یا خطاهای ناشی از استفاده مکرّر (aging) به کار گرفته و میزان خطاهای احتمالی آنها کمّی سازی شده است. سه زیج اصلی که در رصدخانه مراغه تدوین شده اند به ترتیب تاریخی عبارتند از: زیج ایلخانی از نصیرالدّین طوسی و منجمّان حلقه اصلی مراغه، ادوار الأنوار از محیی الدّین المغربی، و زیج محقّق سلطانی از شمس الدّین محمّد وابکنوی بخاری. بررسی مختصر نتایج محصّل از تحقیقات متقدّم نشان می دهد که جنبه های مختلف مورد انتظار از یک نهاد علمی با وجه تسمیّه «رصدخانه» در پژوهشهای پیشین نادیده گرفته شده یا اینکه رصدخانه مراغه بر خلاف نام آن از این شاخصه های اصلی برکنار بوده است. پژوهش حاضر با هدف نشان دادن وجود جنبه های رصدی در برنامه یا برنامه های علمی رصدخانه به بررسی تاریخی، تحلیلی و فنّی متون برجای مانده پرداخته و بر ارتباط بین نجوم رصدی و نجوم محاسباتی با فرآیند حصول داده های خام اولیه، و به دست آوردن پارامترهای سیّاره ای بنیادین، و سپس استفاده از آنها در تدوین جداول نجومی جدید تأکید کرده است. با این نگرش، تلخیص المجسطی محیی الدّین المغربی و زیج محقّق سلطانی وابکنوی تنها آثاری از سنّت نجومی مراغه هستند که می توان آنها را به حوزه رصدی پیوند داد. این پژوهش در قالب دو مطالعه موردی به هرکدام از این دو اثر پرداخته و به نتایجی رسیده است: (1) اندازه گیری پارامترهای ساختاری زحل توسّط محیی الدّین با کاربست دو روش تحلیل عددی با توجّه به مقادیر نوین و مطالعه انتقادی در بستر تاریخی بررسی شده و این نتیجه حاصل شده است که مقدار محیی الدین 5/1 بار دقیق تر از مقدار بطلیموس است. (2) متقدّم ترین رصد وابکنوی در مراغه مورد تحلیل قرار گرفته است که دوره زمانی حداقل 30 ساله را برای رصدهای وی نتیجه می دهد. نظر به اهمیت مقاله سوم زیج محقّق سلطانی در متن این زیج از نظر پوشش دهی همه جنبه های محاسبات سیّاره ای، اشتمال بر بررسیهای تطبیقی، و تفصیل مطالب آن بر بخش های مشابه در سایر زیجها، این مقاله برای بحث از حدود و ثغور نجوم محاسباتی در رصدخانه مراغه انتخاب شده است.
فاطمه محمودی کوهی پروین ترکمنی آذر
در جوامعی که مذهب نقش مهمی را ایفا می کند روابط با عناصر مذهبی و گروههای مختلف دینی و مذهبی تاثیر بسیاری در همه ارکان جامعه و به ویژه سیاست و عملکرد سیاستمداران، امنیت قلمرو و پیشرفت فرهنگی جامعه دارد. بنابراین بررسی مذهب به عنوان یکی از شاخصه های فرهنگی و تاثیر آن در جامعه امری ضروری است. این پژوهش بر این فرضیه استوار است که سامانیان با به کارگیری سیاست مدارا با دیگر ادیان و مذاهب و دوری از تنش و برخورد با خلفای عباسی توانستند زمینه های برقراری امنیت فکری را در قلمرو خود فراهم آورند و موجب پیشرفتهائی در زمینه فرهنگ گردند. تلاش بر این است تا فرضیه مزبور را به شیوه توصیفی تحلیلی به اثبات برسانیم. سامانیان ابتدا تحت تابعیت سیاسی و معنوی خلفای عباسی بودند اما به مرور سیادت سیاسی و سپس معنوی خلفا نزد آل سامان کاهش یافت و در آخر از بین رفت اما این موضوع سبب نگردید سامانیان در مقابل خلفا قرار گیرند، همانطور که مسلمان و حنفی بودن ایشان سبب آزار و تعقیب اقلیت های دینی و فرق اسلامی در قلمرو این خاندان نشد. در دوره اسلامی و به ویژه در مقطع مورد بحث ادیان و مکاتب یهود، زرتشتی، مسیحیت، بودایی، مانوی و مزدکی و علاوه بر اینان فرق مختلف اسلامی از جمله شیعه، خوارج و اهل سنت پیروان خاص خود را در مناطق تحت نفوذ آل سامان داشتند. سامانیان با مدارا و تساهل مذهبی که تا حدی از مختصات فقه حنفی و نیز مولود همزیستی دیرپای ادیان مختلف در خراسان و ماوراءالنهر بود، عملکرد و رفتاری شایسته با ساکنان قلمرو خویش داشتند. در ضمن اینکه سامانیان برای علما و فقهای جامعه احترام زیادی قائل بودند ودر سالهای امارت این خاندان این قشر از نزدیکان دربار سامانی بودند. هر چند در سالهایی از حکومت آل سامان اختلاف برخی از علما با امیران سامانی به همکاری ایشان با لشکریان یا دشمنان این خاندان انجامید و در نهایت از علل غیرمستقیم سقوط سامانیان بود.
فاطمه جلال پور نزهت احمدی
این رساله با طرح دو سوال یکی تاثیر سیاست های شاه عباس بر کارکردهای نهاد بازار و دیگیری تاثیر اقلیت های مذهبی و بازرکانان غیرایرانی حاضردر کشور بر کارکردهای نهاد بازار با ارائه دو فرضیه سعی در پاسخ به این مساله داشت.در این دوره پس از برقراری امنیت و ارامش سیاسی مجال تازه ای برای پرداختن به اقتصاد و اصلاح امور آن فراهم شد. تامین امنیت راه ها و جاده ها و ساخت کاروان سراها و بازارهای جدید در شهرهایی جون اصفهان و غیره هم چنین توجه به رونق صنایعی چون ابریشم زمینه ساز بهبود کارکردهای نهاد بازار شد.اما سیاست های شاه تماما مثبت نبود و انحصار طلبی های شاه مدودیت هایی را برای نهاد بازار در پی داشت.حضور و فعالیت اقلیت های مذهبی و بازرگانان غیر ایرانی در بازارهای کشورکه به صورت گسترده درامد این دوره را به یکی از دوره های مهم تبدیل کرد.اقلیت های به دنبال ازادی و امتیاطزاتی که از شاه گرفته بودند به طور گسترده به فعالیت مشغول بودند که این مساله منجر به رونق تجارت اخلی کشور شد.
ملک عزیزی شهرام یوسفی فر
وجوه اجتماعی و فرهنگی در این منابع از اهمیت زیادی برخوردار است و در آن به مسائلی چون آداب و رسوم ، معماری و اماکن ، نظم و امنیت ، القاب و انساب ، خصایل مردمی و عوامل مهاجرت اشاره شده است. موقعیت ژئوپولتیکی کردستان باعث شده که این منطقه همیشه در معرض غارت و نا امنی قرار گیرد به همین خاطر نظم و امنیت و شورش و طغیان از مسائل مهم اجتماعی بوده که در تمامی منابع مورد بررسی این پایان نامه مورد توجه مولفین قرار گرفته است. وجوه اقتصادی در برخی از منابع منتخب این پایان نامه مانند حدیقه ناصریه و تحفه ناصری بیشتر از سایر منابع اهمیت داشته و مولفین این آثار نکاتی راجع به مالیات و خراج، نرخ و قیمت، ناکارامدی ورکود اقتصادی و رشد و شکوفایی اقتصادی مطرح کرده اند و در سایر منابع مسائلی در مورد وجوه اقتصادی مطرح گردیده که به قرار زیر است: نحوه معیشت مردم کردستان تحت تاثیر مناطق جغرافیای محل سکونت شان بوده و با محیطی که در آن زندگی کرده اند رابطه مستقیم داشته است. وضعیت اقتصادی در کردستان در سطح بسیار پایینی بوده و تولیدات کشاورزی و صنعتی در حدی بوده که نیازهای ابتدای مردم را تأمین کرده است . هر چند وجوه باورهای دینی در بیشتر منابع مورد بررسی این پایان نامه کمتر مورد توجه قرار گرفته ودر حدود 5% از کل منابع می باشد اما اطلاعات مهمی راجع به اماکن متبرکه و اعتقاد مردم به قول و فعل مشایخ و همچنین علاقه مردم به اجرای شعایر دینی و ترویج طریقت های تصوف استخراج شده است. علاوه بر این به کارکرد آموزشی و سیاسی اماکن دینی در کردستان نیز اشاره شده،این اماکن معمولاً محلی برای آموزش علم و نیز مکانی برای اعتراض به عملکرد حکومت ها بوده است. تواریخ محلی کردستان که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته اند، همچنین توانسته اند به مسائل طبقات مختلف جامعه کردستان از جمله طبقه حکام، درباریان، علما، مقامات دینی و سایر طبقات فرودست جامعه چون کشاورزان و کوچ نشینان و بازاریان بپردازند.
مهدی محمدی شهرام یوسفی فر
تاریخ اجتماعی ایران یعنی شرح حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فکری، فرهنگی و... ایرانیان است، که به صورت علمی کمتر مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته است و نویسندگان و صاحب نظران در راه مدون نمودن تاریخ زندگی اکثریت مردم سرز مین ایران عملاً قدم موثری برنداشته اند. علیرغم آن که سرزمین ما از یک سابقه بسیار طولانی برخوردار است با این حال به اوضاع توده های اجتماعی و مردم عادی کمتر توجهی صورت گرفته است، البته ناگفته نماند که دردهه های اخیرتوجه نسبتاً قابل قبولی به مظاهر اجتماعی منابع دردسترس صورت گرفته است، با این حال این امر نیز چنان از موقعیت خوبی برخوردار نیست و لازم است که محققان به این بخش از تاریخ توجه بیشتری نمایند. برخلاف گذشته در حال حاضر بیشتر مورخان و جامعه شناسان، تاریخ را صرفاً عبارت از یک سری حوادث و اتفاقات مجزای از یکدیگر نمی دانند، بلکه معتقدند اوضاع اقتصادی و اجتماعی جوامع بشری با هم مرتبط هستند و در هم تاثیرگذار و این ارتباطات متقابل هم هستند. به نظر محققان جدید باید پدیده های اجتماعی و حوادث تاریخی را به طور کلی و همه جانبه مورد مطالعه و تحقیق قرارداد و به این معنی توجه نمود که در جهان پیرامون ما، هر پدیده ای با پدیده دیگر ارتباط ناگسستنی دارد. بدون شک هر ایرانی با انصافی، پس از مطالعه در منابع و آثار باقی مانده از ازمنه گذشته، به این اصل مهم نیز دست می یابد که، در منابع نگارش یافته علاوه بر دریافت مفاهیم حکومتی، به نکات خاص اجتماعی نیز توجه شده است. این امردر صورت مطالعه پرحوصله اکتساب می گردد. نگارنده این سطور با اذعان به این حقیقت که مطالب گردآوری شده تمام مطالب موجود منابع نمی باشد، لذا از کلیه کسانی که علاقه به مطالعه منابع دارند را دعوت به رفع نواقص موجود در پژوهش حاضر می نماید . منابع مورد استناد بنده مربوط به دوره های تاریخی اواخرسلجوقیان، خوارزمشاهیان، مغولان و اوائل ایلخانان است که طی قرون 6 و 7 ه .ق. توسط مولفانی نگارش یافته است. این منابع در قالب 10عنوان و20 جلد است که ضمن مطالعه تقریباً دقیق، نکات اجتماعی آنها در قالب های فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، مذهبی، حقوقی و اقتصادی استخراج و سپس مقوله بندی و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده است.
حسین نادعلی شهرام یوسفی فر
وقف یکی از سنت های عظیم الهی است و عبارت از این است که اصل و عین را از خرید و فروش و سایر معاملات متوقف و موقوف می کنند تا از آن برای مصالح عامه، یا دسته و افراد، یا محل و مکان مخصوصی بهره برداری شده و به مصارف معینه برسد. نهاد وقف که پیش از آمدن اعراب به ایران نیز به صورت های گوناگون و از جمله زمین های واگذاری به پرستشگاه ها و حوزه های تحقیقی علمی وجود داشته تغییراتی به خود دیده و به صورت سازمان نگهداری ضیاع و عقار و صیانت متعلقات در آمده است.امروزه وقف مخصوص عوام یا خواص و یا دسته و جمعیت محدودی نیست بلکه هر کس به اندازه توانایی و دارایی که دارد می تواند از طریق این سنت حسنه هم نام و نشان خود را ماندگار و پابرجا بدارد و هم اینکه بدین وسیله هزینه های تحصیلی اهل علم و معرفت،نگهداری مدارس، حفظ و مرمت مساجد و تامین آرامش و رفاه دائمی جماعت های کوچک و بزرگ انسانی و امثال آنها را فراهم نماید.پیشینه شخصی وقف در شهرستان شاهرود ظاهراً به قرن هفتم هجری قمری می رسد و پس از آن تا دوران صفویه گسترش بیشتری یافته است. نتایج به دست آمده نشان دهنده این نکته است که در شهرستان شاهرود و حومه آن مهم ترین عاملی که باعث توسعه وقف و ایجاد موقوفات شده است اعتقادات قلبی مردم به مذهب و علاقه شدید ایشان به ائمه معصومین (ع) و برگزاری و زنده نگه داشتن نام و یاد آنها به خصوص قیام عاشورا و توسل به امام حسین (ع) بوده. به همین خاطر بیشتر موقوفات به صرف تعزیه داری و اطعام مردم در ماه های محرم و صفر اختصاص یافته است. تعداد کل موقوفات در شهرستان شاهرود 6000 مورد است که تعداد 1167 متعلق به شهر میامی و تعداد 1178متعلق به شهر بیارجمند می باشد که در آمد حاصل از آن بستگی به شرایط جغرافیایی و اعتقادات مذهبی آن منطقه دارد.
منصور حیدری شهرام یوسفی فر
موقعیت عالی جغرافیایی واهمیت تمدنی مصر در میان حکومت های اسلامی وهم چنین استقرار خلافت شیعی فاطمی درآن قلمرو، می تواند جاذبه های تحقیقاتی گسترده ای را فراهم آورد زیرا خلافت فاطمیان حدود دویست ونه سال ازدویست وهفتاد سال عمر خود را در مصر سپری کرد. خلافت فاطمیان(297-567 هـ.ق)که به عنوان حکومت رقیب خلافت عباسی(132-656 هـ.ق)درشمال آفریقا بر پا شد.از ویژگی های سیاسی واداری ونظامی ویژه ای برخوردار بود.امامان دوران دعوت پنهانی اسماعیلیه با شبکه دعاه وپیروان پراکنده اما سازمان یافته آنان در سال297 هـ.ق توانستند خلافت فاطمی را پایه گذاری نمایند وقدرت سیاسی ونظامی رابه صورت رسمی بدست آورند. در این راستا تحولی گسترده در مقام وموقعیت امام اسماعیلی وحلقه های پیرامون وی از شرایط غیر رسمی به شرایط رسمی صورت گرفت که در طی آن سازمان یابی قدرت وباز تعریف عناصر جامعه اسماعیلی در قالب نهادهای اداری ونظامی وسیاسی مرسوم زمانه بود.ساخت دیوانی ونظامی تحت تأثیر آموزه های سیاسی واجتماعی اسماعیلی واقتضائات برپایی خلافت شیعی بود که یکی از درخشان ترین تمدن های اسلامی را به نام خود ثبت کرداما با وصف درخشش،آنها نتوانستند بیش از دو قرن در مصر بمانندکه مهم ترین علل آن را باید در ساختار دیوانی ونظامی آنهاوتعامل دیوانیان ونظامیان وعوامل موثر بر آن وتأثیر تعامل آنها بر تحولات سیاسی مصرجستجوکرد. این پژوهش به روش توصیفی وتحلیلی به بررسی رویکرد سیاسی خلافت فاطمیان ونیز تأثیر عواملی نظیرمذهب اسماعیلی ، اقتدار وقدرت امام از منظر افراد نظامی ودیوانی وملاحظات فردی وشخصی وهم چنین تأثیرآنها بر تحولات سیاسی مصردرعصر اول ودوم خلافت فاطمی پرداخته است. براساس پژوهش انجام گرفته می توان گفت که در دوره اول با توجه به اقتدار وکارآمدی خلفای فاطمی ،جامعه مصر نیز با آنها هم گام بوده ومطیع دستورات خلفای فاطمی بوده اند واطاعت جامعه از خلفا نیزدر تعامل وسازگاری در میان دیوانیان و نظامیان تا حدودی موثر بوده است،اما در دوره دوم خلافت فاطمی گرفتار بحران در مبانی مشروعیت،منفعت طلبی های شخصی ونظامی گرایی مملو از تضاد ورقابت وستیز میان عناصر دیوانی ونظامی بود که نتیجه آن در تحولات سیاسی مصر، فروپاشی حکومت فاطمی مصر بود.
صنم طغرانگار شهرام یوسفی فر
شهر زنجان یکی از شهرهای قدیمی و پیش از اسلام ایران است و بازار زنجان که در مرکز شهر زنجان قرار دارد از مهم ترین ابنیه ی تاریخی این شهر است واز اهمیت زیادی برخوردار می باشد. بازار تاریخی شهرزنجان مجموعه ای از عناصر کالبدی اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و خدماتی است و ادواری ازتغییرات را از زمان احداث تا کنون پشت سر گذاشته است. در این پژوهش ضمن بررسی موقعیت جغرافیایی و تاریخ شهر و بازار زنجان، عناصرکالبدی بازار و کارکرد های آنها و همچنین اصناف و پدیده ی وقف در بازار مورد مطالعه قرار می گیرد. در این پژوهش از روش های مطالعه ی میدانی، روش های مطالعه ی کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. مهم ترین دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1-بازار زنجان در قلب بافت قدیم شهر زنجان واقع شده و شهر پیرامون بازار رشد و گسترش پیدا کرده است. 2-گذشت زمان نه تنها در کالبد بازار تغییراتی ایجاد کرده است، بلکه از جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی نیز این بازار را دستخوش دگرگونی کرده است. کلید واژه: زنجان، بازار، اصناف، وقف.
فاطمه عباسی تودشکی ناصر تکمیل همایون
زندان به عنوان یک نهاد اجتماعی در میان جوامع بشری همواره موجودیت خود را حفظ کرده و زندانی کردن مجرمان به منظور مجازات آنها یکی از مهمترین کارکردهای زندان در طول تاریخ بوده است. پژوهش حاضر با پرداختن به دو حوزه زندان و زندانی در دوره قاجار از آغاز تا مشروطه (1209-1324ه.ق.)، ضمن طرح سوالاتی درباره ساختار و کارکرد زندان، حقوق زندانیان و نقش زندان ها در اصلاح ناهنجاری های اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم ، فرضیه های زیر را مد نظر قرار داد: 1. از نظر ساختار فیزیکی زندان های دوره قاجار شامل سیاهچال های تاریک و مرطوب، انبارهای دولتی و قلعه های مرزی می شد. نهاد زندان غالباً به منظور تحقق شرایط حداقلی چون تنبیه، شکنجه یا انتقام جویی مورد استفاده قرار می گرفت. 2. زندان ها از بودجه مشخصی برخوردار نبودند و برای زندانیان نیز حقوق و مقرری خاصی در نظر گرفته نمی شد. 3. زندان های دوره قاجار به دلیل عدم رویکرد اصلاحی نقشی موثری در پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح ناهنجاری های اجتماعی نداشتند. در پژوهش حاضر با گردآوری و مطالعه منابع آرشیوی و کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، ساختار نظام قضایی عصر قاجار، نظام مجازات ها، ساختار زندان ها و حقوق زندانیان مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد بنا به تعریفی که در جامعه عصر قاجار از رفتارهای نابهنجار و مجرمانه وجود داشت، مجازات هایی از جمله زندان، به منظور پیشگیری از این گونه رفتارها در نظر گرفته شده بود. چرا که بیشتر مجرمانی که به زندان محکوم می گشتند کسانی بودند که با معیارهای جامعه همخوانی نداشتند و رفتار آنها نوعی نابهنجاری محسوب می شد. لذا در دوره قاجار زندانی کردن افراد به منظور پیشگیری از وقوع جرم، تنبیه و مجازات مجرمان، جدا کردن آنها از سایر افراد و تأمین سلامت و امنیت جامعه، همچنین دور کردن برخی مجرمان از جمله آزادی خواهان از مرکز حکومت و قطع ارتباط آنها با مردم صورت می گرفت.
مجتبی بخشائی شهرام یوسفی فر
تحقیق حاضر که به شناسایی و مقوله بندی داده های تاریخ اجتماعی در دوره ناصرالدین شاه می پردازد بر آن است داده های تاریخ اجتماعی ایران را که در سفرنامه های خارجیان به صورت جامع ثبت شده است، به روشی نوین داده نگاری و پس از ساماندهی و پردازش آنها در پنج بخش اجتماعی- فرهنگی، مذهبی ، سیاسی ، اقتصادی و حقوقی دسته بندی کند. سپس به تحلیل و ارزیابی آماری داده های فراهم آمده بپردازد. دوره ناصرالدین شاه نقطه عطف حضور مامورین سیاسی و ایران شناسان در ایران به حساب می آید، کیفیت افراد و تعداد حضور این افراد در این دوره از نظر اینکه تا این دوره وجود نداشته است بی سابقه می باشد. این افراد به عنوان پیشگامان ایران شناسی آثاری را تدوین نموده اند که در شناخت و آگاهی دوره ناصری پژوهشگران را یاری خواهد رساند. سیاحان خارجی مشاهدات خود را از اوضاع شهرها و روستاهای ایران دوره ناصری که بدان مسافرت کرده اند شرح می دهند و اطلاعاتی از بناهای تاریخی، مساجد، کتابخانه ها، بازارها ، بزرگان، آداب و رسوم ملی و مذهبی مردم و موقعیت جغرافیایی، جمعیت، آب و هوا ، زبان اهالی، مناطقی که بازدید نموده است گزارش می کنند. برخی از این سیاحان به دلایل علمی به ایران دوره ناصری مسافرت کرده اند از جمله ملگونوف که برای تهیه نقشه از استان های شمالی ایران دیدن کرده است و همچنین دیولافوا ، بابن و هوسه که در باب آثار باستانی به ایران مسافرت نموده اند. گروهی دیگر از این سیاحان خارجی به دلیل علاقه شخصی به ایران وارد شده اند که می توان به کارلا سرنا و هنری موزر اشاره کرد. آنان درباره آداب و رسوم، باورهای دینی و جایگاه زن در ایران گزارشاتی ارائه می دهند که برای پژوهشگران تاریخ اجتماعی ایران دوره ناصری از اهمیت شایانی برخوردار خواهد بود. برخی از این سفرنامه ها توسط اشخاصی نوشته شده است که به دلیل فعالیت های سیاسی و دیپلماسی به ایران مسافرت کرده اند، مانند یوشیدا ماساهارو، لیدی شیل و گوبینو. می توان افزود این افراد علاوه بر مقوله سیاسی و نظامی، به مقولاتی درباره وزرا، درباریان و حرمسرا اشاراتی می نمایند. اما آنان نیز به ابعاد اجتماعی توجه ویژه ای نموده اند خاصه دوراند که در سفرنامه خود ذکر می کند که به هیچ عنوان به مسائل سیاسی نمی پردازد و در این کتاب مشاهده می کنیم مطالبی که در باب ایلات و عشایر جنوب ایران شرح می دهد بسیار جامع و مفید می باشد. از طرف دیگر فردی مانند بهلر در سفرنامه اش بسیار به مسائل نظامی پرداخته است و در باب امنیت شهرها و روستاهای مناطق شمالی ایران مطالبی بصورت مشروح گزارش می کند، ولی او نیز به ابعاد اجتماعی از جمله جمعیت، اقتصاد و باغداری اشاراتی می نماید. در این سفرنامه های منتخب در باب آداب و باورهای مذهبی خاصه مراسم عزاداری در محرم، روزه داری، قربانی کردن، استخاره و خرافی بودن ایرانیان و همچنین در باب فرق مذهبی از جمله بابیه و شیخیه گزارشاتی ارائه می دهند. در این سفرنامه ها به مقولاتی چون زراعت و محصولات کشاورزی، تولیدات داخلی، تجارت، حمل و نقل نیز توجه شده است. اما در وجوه حقوقی کمتر در این سفرنامه های منتخب پرداخته شده است و پولاک در این زمینه مسائل بیشتری نسبت به دیگران در این باب در اختیار خواننده می گذارد. می توان اشاره کرد که در این سفرنامه ها به رعیت و مسائل مربوط به آنان مانند نظام خانواده و وضعیت معیشت بسیار پرداخته شده است.
مصطفی خدامرادی شهرام یوسفی فر
گرایش تاریخ اجتماعی در مطالعات تاریخی جریانی نوظهوربه شمارمی رود و به طورکلی به مانند واکنشی به سیطره برداشت سیاسی ازمتون تاریخی می باشد. درمطالعات تاریخ اجتماعی موضوعاتی موردتوجه قرارمی گیرد، که در مطالعات تاریخی جاری، به آن ها کمترمی توان پرداخت، زیراسلطه حاکم برجامعه(مانند؛ توجه به حوزه حکومت وبازیگران آن،مانند؛ پادشاهان وقهرمانان) مانع ازپرداختن به موضوعات مربوط به سطوح پایین جامعه وازجمله گروه های فرودست و روال های زندگی آنان می شود. منظردید محقق تاریخ اجتماعی ابعادپنهان حوادث و رخدادها و جلوه های متفاوتی ازجریانات تاریخ را برای وی آشکارمی سازد. سفرنامه نویسان خارجی به مقوله های زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... توجه شایانی کرده اند که با مطالعه دقیق وعمیق این منابع تا حدودی می توان به زوایای پنهان تاریخ اجتماعی ایران دست یافت واین امرزمانی محقق می گرددکه تحقیق کننده این آثار با صبر وحوصله فراوان دراین باب بکوشد. در این پایان نامه تلاش در راستای شناسایی داده های اجتماعی درمنابع منتخب است واین داده-ها، مقوله های بسیاری در زمینه های مرتبط با تاریخ اجتماعیِ ایرانیان را شامل می شود. ازاین مقولات برای نمونه می توان ازوجه زندگی اجتماعی فرهنگی نام بردکه در درون خود از مراسم وآیین هایی چون ازدواج، عزاداری وجشن وسرور را دارا می باشدکه هریک، نشان ازفرهنگ غنی ساکنان این سرزمین درطول حیات آن است. اصولی که درآغاز از آن سخن رفت شامل: اقتصادی، مذهبی،سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وحقوقی هرکدام شامل زیرمجموعه هایی است،که آن امورجزئی ترنیزجای بسی مطالعه وتحقیق را دارا می باشد، چراکه با تفحّص درهر امرجزئی، موضوعات، گسترش یافته وقابلیّتِ تجزیه وتحلیل می یابند. هم چنین، فایده ی دیگراین امرآن است که می تواند مورد مطالعه درحوزه تحقیقات وسیع دانشجویی نیزقرار بگیرد. این سفرنامه ها در نشان دادنِ زندگی اجتماعی مردمان عصرخود، نقش بسزایی داشته اند.ازآن-جاکه اوایل قرن چهارده قمری،قدرتهای بزرگ ارلحاظ سیاسی واقتصادی وفرهنگی به ایران توجه بسیاری نشان می دادند.این باعث حضورافرادخارجی با نیات مختلف درایران شدکه برخی ازآنان سفرهای خودرا به رشته تحریر درآوردند که دراین سفرنامه ها به وجه اجتماعی –فرهنگی ازجمله آداب ورسوم وباورهای مذهبی مردم آن دوره می پردازد.پژوهش حاضرباتکیه برمنابع منتخب، زندگی اجتماعی ایرانیان رادرپنج حیط? فرهنگی واجتماعی ،دینی، اقتصادی، سیاسی وحقوقی منعکس کرده است. هدف های موردنظر پژوهشگر درضمن این پژوهش- که فراهم آوردن متنی مرجع ونوین برای مطالع? محقّقان حوز? علوم اجتماعی ایرانیان و نشان دادن گستره ای ازداده های موجود درمنابع تاریخی است که معمولا به درستی مورداستفاده قرارنمی گیرند به راحتی به دست خواهدآمد. مسلما درهردوره، کارهاوآثاری چنین، علاوه برافزایش تألیفِ کتاب های تاریخی ایران زمین، شناسایی هرچه بهترفرهنگ وتمدن مردمان این سرزمین رانیزسبب خواهدشد.
سهیلا صفری محمدامیر شیخ نوری
دولت پهلوی اول با اجرای سیاستهای نوسازی، تأثیرات قابل توجهی در ابعاد مختلف حیات جامعه ایرانی برجای گذاشت. این تأثیرات از جنبه های مختلف قابل بررسی است. یکی از مهمترین این جنبه ها، اثر سیاستهای نوسازی دولت بر گروههای مختلف اجتماعی است. بر این اساس با انتخاب چند برنامه دولت به آثار این برنامه ها و سیاستها بر گروههای اجتماعی مرتبط با آن پرداخته شد. سیاستهای انتخاب شده در قالب قوانین و برنامه ها و اقداماتی قرار دارند که دولت به قصد ایجاد اقتدار، استقرار امنیت و نوسازی اجتماعی در پیش گرفته بود که عبارتند از قانون نظام اجباری (نظام وظیفه عمومی)، قانون متحدالشکل شدن لباس، برنامه نوسازی شهری و نیز اقدام قشون به لشگرکشی جهت استقرار امنیت و نیز گسترش ورود اتومبیل. گروههای اجتماعی مرتبط با این قوانین، برنامه ها و اقدامات شامل؛ خانواده، اصناف (اصناف مرتبط با لباس سنتی)، قشرهای مذهبی، صاحبان املاک و مستغلات، مکاریان و اصناف سنتی حمل و نقل عمومی مانند درشکه چیها می باشند. پژوهش حاضر با تکیه بر تعریفی از امنیت و ناامنی اجتماعی، بر اساس اطمینان خاطر یا دغدغه خاطر گروههای اجتماعی از معیشت و هویت خود، درصدد است به بررسی این مسأله بپردازد که تأثیر سیاستهای دولت پهلوی اول در بروز ناامنی بر گروههای اجتماعی مذکور -بر اساس اسناد عرایض مجلس شورای ملی در سه دوره ششم تا هشتم قانونگذاری- چگونه بود و اینکه ناامنی های اجتماعی گزارش شده از این دوره تحت تأثیر مستقیم سیاستگذاری های آن دوران بود یا از نحوه اجرای آن سیاستها متأثر بود؟ بر اساس مسأله فوق الذکر، این پژوهش به این پرسشها پاسخ می گوید که سیاستهای نوسازانه دولت چه تأثیری بر ایجاد ناامنی در گروههای اجتماعی داشت و نیز چه عواملی موجب برداشتهای مختلف دولت و عارضان از نوسازی و برقراری امنیت شده بود؟ یافته های حاصل از بررسی محتوای عرایض در قالب سیاستهای فوق، این فرضیه ها را تأیید می کند که اجرای این سیاستها، موجب ایجاد دغدغه خاطر گروههای مذکور از موجودیت، معیشت و نیز گاه هویتشان گردید. این سیاستها از سویی معاش و بقاء این گروهها را به چالش کشید و از سوی دیگر به دلیل نادیده گرفته شدن ذهنیات، روحیات، عادات معمول عارضان از سوی دولت، تضاد با منافع این گروهها و نیز در برخی موارد سوء اجرا نتوانست آنها را همسو و همراه سازد. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی-تحلیلی و با اتکاء به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. تحلیل اسناد تا حد امکان- بسته به ویژگیهای هر یک از موضوعات مورد بررسی- مشتمل بر تحلیل موضوعات عرایض بر اساس شواهد موجود در دیگر منابع، تحلیل کمّی (آماری) و همچنین گاه تحلیل واژگانی می باشد.
مریم نصری دشت ارژندی محمدرحیم ربانی زاده
چکیده هدف از این پژوهش، بررسی مناصب شهری آل بویه خصوصاً؛ قاضی، شرطه، نقیب و روند دگرگونی و کارکردی آنان می باشد. در پژوهش حاضر، مناصب مذکوردر دوره ی آل بویه با روشی توصیفی – تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش مشخص می کند در زمان بویهیان به تدریج حضور و دخالت گروه های شهری در انتخاب صاحب منصبان شهری مطرح شد و از این جهت تحولی در روابط شهریِ، شهرهای ایران در دوره ی اسلامی شکل گرفت. با مطالعه مناصب شهری آل بویه، مشخص می شود که کارکردهای بنیادین معینی وجود داشت، که در میان همه ی مناصب مشترک و یک رشته کارکرد های اختصاصی تر دیگر نیز موجود بود که هر منصبی جداگانه متضمن آن ها بود. هم چنان که کارکرد بنیادین و مشترک مناصب شهری بویهی، مانند : قاضی، شرطه، معونت و نقیب فراهم آوردن شرایط مطلوب در جوامع شهری بود تا استحکام هر چه بیشتر پایه های حکومت آنان را تضمین نمایند. این امر میسر نمی شد مگر درسایه ی تحقق کارکردهای اختصاصی تر هر یک از مناصب، از جمله: کارکرد خاص نهاد قضا عبارت بود از حل و فصل درگیری موجود در میان اعضای جامعه .کارکرد خاص نهاد شرطه، اجرای قوانین تصویب شده و حمایت شهروندان در برابر حملات ملت های دیگر و حفظ هوشیاری در برابر تهدیدهای خارجی بود. در حالی که کارکرد ویژه ی نهاد نقابت عبارت بود از: فراهم آوردن تفسیرهایی برای تبیین محیط اجتماعی فرد، بالا بردن روحیه ی اجتماعی افراد و انسجام اجتماعی و همبستگی گروهی. کارکردهای یاد شده بسیار به هم وابسته اند. برای آنکه اهداف حکومت ها از ایجاد مناصب تأمین شود، مناصب باید به گونه ای کارآمد با هم ارتباط داشته باشند و توازن مناسبی باید میان نهادهای شرطه، قضا و نقیب برقرار باشد. واژگان کلیدی: آل بویه، مناصب شهری، شرطه، معونت، قاضی، نقیب.
احسان اولادقبادی شهرام یوسفی فر
این پژوهش به شناسایی موقوفه ها ،وقف نامه هاو واقفان ایران در دوره ی سلجوقی می پردازد و تلاش می کند که لیستی تفصیلی از موقوفه ها ، وقف نامه و واقفان این دوره را تهیه کند . همچنین نیت واقفان از وقف نمودن و تهیه ی پراکندگی این موقوقات در سطح کشور از دیگر اهداف این پژوهش می باشد . اساس کار در این پژوهش بر مبنای جمع آوری داده ها و نهایتاً تجزیه و تحلیل آنها می باشد . اطلاعات مورد نظر به شیوه ی آرشیوی و کتابخانه ای جمع آوری شده و پس از آن تلاش گردید با استفاده از روش کمی و توصیفی به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شود . در روش توصیفی تلاش شد موضوع وقف و مصارف وقف در دوره ی مورد نظر از خلال منابع بدست داده شود و در روش کمی اطلاعات بدست آمده به شکلی متفاوت با تحلیل آماری ارائه گردید .
فریبرز سجادی حسین مفتخری
پژوهش در تاریخ تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره ی میانه (322 – 590 ه. .ق) این واقعیت را نمایان می سازد که «مسجد» و کارکردهای آن تأثیر بسیار مهمی در روند این تحولات در جغرافیای ایران و اسلام داشته است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی ابعاد مختلف رابطه مسجد و سیاست، ضمن شناخت و توصیف انواع مسجد و احکام آنها و نیز تحلیل دلایل حکومت های دوره میانه در ایجاد جریان مسجدسازی و تنوع بخشی به کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسجد، چگونگی مرجعیت این مکان مهم را در جهت کسب مشروعیت و تولید و تثبیت قدرت سیاسی حکومت ها تبیین و تحلیل نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که حکومت های دوره میانه (آل بویه، غزنویان و سلجوقیان) به منظور کسب مشروعیت های سیاسی و مذهبی، ایجاد تعادل بین فرق مذهبی و کنترل منازعات فیمابین آنان، تعلقات و باورهای مذهبی اصحاب قدرت، بالابردن کیفیت و ارزش های زیبایی شناختی مسجد به عنوان سمبل معماری اسلامی جریان مسجدسازی در سده های چهارم تا ششم هجری قمری را تسهیل بخشیدند. برخی کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مسجد نظیر نماز جماعت، ذکردعا، آموزش و مباحثه، قضاوت، تجمع و تعاون اقتصادی علاوه بر رویکرد فرهنگی و اجتماعی ابعاد سیاسی نیز داشتند و زمینه ساز مشارکت سیاسی و مذهبی جامعه، بازتولید مشروعیت برای حکومت ها، کنترل افکار و اندیشه های سیاسی فرق مذهبی، کسب مقبولیت سیاسی حکومت، ایجاد زمینه وفاق سیاسی و اجتماعی جامعه، افزایش رضایت سیاسی و اجتماعی مردم از حکومت می شدند و البته برخی کارکردها نظیر مناظرات کلامی، اندیشه ای و سیاسی باعث ایجاد چالش های عقیدتی و سیاسی در جامعه می شد. حکومت های موصوف به دنبال آن بودند تا با بهره گیری از کارکردهای سیاسی مسجد به عنوان ابزار کسب مشروعیت از طریق مسجدسازی، جلب نظر خلافت، حمایت از علماء و فرق مذهبی خاص و نیز خطبه خوانی، کنترل منازعات سیاسی فرق مذهبی، اعلان مواضع سیاسی و ابلاغ فرامین حکومتی از طریق تریبون نافذ مساجد، از این مکان عبادی و سیاسی به عنوان بستر کسب مشروعیت و تولید و تثبیت قدرت سیاسی بهره برداری نمایند. در واقع حکومت ها با اعمال سیاست نظارتی بر مساجد تلاش داشتند تا تحولات این کانون مهم را با اهداف و سیاست های خود همسو سازند که اغلب موفق بودند، اما گاهی نیز توفیق با آنان همراه نبود. به همین جهت مسجد دارای کارکردی دوگانه بود، به این مفهوم که اغلب در جهت همگرایی با سیاست های قدرت حاکم پیش می رفت و گاهی به کانون ضد حکومت تبدیل می شد و تحولاتی چون اعتراضات سیاسی و اجتماعی، قتل های سیاسی، نزاع، تفرقه و مناقشات سیاسی و مذهبی در آن در می گرفت.
عبدالله ساجدی هوشنگ خسروبیگی
چکیده آن چه در نوشتار مزبور به رشته ی تحریر درآمده ، موضوع، بررسی سیر تداوم و تحول در مبانی مشروعیت حکومت های ایران بعد از اسلام از طاهریان تا حمله ی مغول بوده است. هدف ارائه ی مدل و دیدگاه جدیدی است که مشروعیت را در حکومت های مورد نظر بر پایه ی مجموعه ای از عوامل چندگانه می بیند که، فرمانروا را نماینده ی مذهبی،سیاسی،اداری،نظامی،فرهنگی و مظهر گذشته و تاریخ این کشور قرار داده است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی به کمک روش کتابخانه ای است. دستاورد نهایی تحقیق این است که، حکومت های ایران بعد از اسلام تا سقوط خوارزمشاهیان دارای پایه ها ی چندگانه ی مشروعیتی هستند و سه عامل دین و دستگاه خلافت، غلبه و استیلا و اندیشه ی ایرانی یا میراث کهن نقشی پایدار در این گستره ی تاریخی داشته اند ولی سیر وابستگی به این عوامل و بعضی از عوامل دیگر در دوره های مختلف، متفاوت بوده است. در کنار این سه عامل، در هر دوره مجموعه ای از عوامل دیگر نیز در معنابخشی به مشروعیت حکومت ها نقش ایفا کرده اند که از جمله ی آن ها می توان به سنت های قبیله ای، دیوانسالاری و مواردی از این قبیل اشاره کرد.
ثریا شوقی بابانظر الیاس صفاران
سنگ نگاره ها یکی از آثار فرهنگی و هنری اقوام مختلف انسانی است که تا کنون مجموعه های متنوعی از آن در بسیاری از نقاط دنیا به دست آمده است. این نگاره ها مقدمه پیدایش تبادل پیام، زبان،حروف رمزی، و خط بشمار می روند و اطلاعات ارزشمندی از باورها، آیینها، آداب و رسوم، اسطوره ها و سایر منظرهای زندگی نوع بشر در دوره های کهن را به نمایش می گذارند.مناطق شمال غرب ایران از جمله مراکز غنی این هنر کهن بشمار می روند که تا کنون مجموعه های فراوانی از آن ها شناسایی شده است.در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهای اسنادی و میدانی، نقوش صخره ای عقربلو واقع در استان آذرایجان غربی و مجموعه غار کرفتو واقع در استان کردستا ن با هدف معرفی ظرفیت های فرهنگی و هنری و گردشگری آن مورد مطالعه قرار گرفتند. سنگ نگاره های این مناطق نه تنها از نظر قدمت نیز اهمیت بسزایی دارند بلکه دارای نقشمایه های متنوع انسانی، حیوانی و نمادین خاص هستند و می توانند اطلاعات مفیدی را درباره وجوه مختلف زندگی بشر ارائه دهند. همچنین این حوزه ی وسیع می تواند فرصت مغتنمی را در جهت افزایش بهره وری های هنری و توسعه گردشگری کشور ایجاد نماید.
علی هدایتی شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
امین مهینی خداویردی نیا محمدتقی امامی خویی
چکیده ندارد.
نجمه ملک پور زهره زرشناس
چکیده ندارد.
معصومه یدالله پورعربی شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
محمد کشاورز فرج اله احمدی
چکیده ندارد.
محمدمهدی صدیقی نیک شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
سارا پرمهر پروین ترکمنی آذر
چکیده ندارد.
فرهاد دشتکی نیا شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
سلام الله بابایی هره دشتی شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
اصغر نجفی شهرام یوسفی فر
چکیده ندارد.
حسین روتن زهره زرشناس
چکیده ندارد.
بهزاد اصغری اناری شهرام یوسفی فر
بررسی نقش سیاسی و اجتماعی امرای نظامی عصر سلجوقی، از آن جهت که حاکمان سلجوقی خود ویژگی های نظامی گری داشتند، امری در جهت بازشناسایی ساختار حکومت و به تبع آن جامعه ی عصر سلجوقی محسوب می گردد. از این رو، شناسایی پایگاه سیاسی و اجتماعی امرای نظامی، به عنوان عناصر درگیر در جامعه ی آن عصر، و چگونگی سامان یابی آن ها در درون این جامعه، در شناسایی جهت گیری ها و گرایش های این عناصر قدرت موثر نشان می داد. در جهت بازشناسایی گرایش های امرای عهد سلجوقی و تاثیر آن در جامعه ی آن عصر، با استفاده از تلفیقی از نظریات جامعه شناسی در حوزه ی ساختارگرایی و کارکردگرایی و هم چنین نظریات علم سیاست در حوزه ی نظامی گری و تمامیت خواهی به دنبال تبیین الگوی رفتاری امرای نظامی عهد سلجوقی، در یک ساخت کلان هستیم، تا بدین طریق، این عناصر در یک الگوی فراگیر مورد بررسی قرار گیرند. به همین منظور با مطالعه ی پایگاه این امرا و چگونگی جای یابی آن ها در درون این ساختار، به گروه بندی هایی از امرا (امرای درباری، امرای اقطاع دار و غیره) دست می یابیم که این عناصر نظامی در درون آن جای می گرفتند و متعاقب آن، با استفاده از عوامل دیگری هم چون سازمان غلامان و نهاد اتابکی به نیروهای مسلط در روابط سیاسی و اجتماعی تبدیل می شدند. به دنبال جای یابی این امرا در درون بافت حکومت سلجوقی و توان یابی آن ها در حوزه های سیاسی و اجتماعی، گرایش نیروهای نظامی به سمت تسلط بر تمام شئون حکومتی سوق می یافت که از آن طریق در جهت تضعیف حکومت سلجوقی و به دنبال آن شکل گیری حکومت های مستقل عمل می نمود. واژگان کلیدی: امرای نظامی، پایگاه سیاسی و اجتماعی، سازمان غلامان، نهاد اتابکی، امیر- غلامان.