نام پژوهشگر: مهدیه نوری
مهدیه نوری حسن پوربابایی
به منظور ارزیابی اثرات جاده ی درجه دو جنگلی بر پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در سری دو حوزه ی شفارود جاده-ای به طول 400 متر که به لحاظ ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیائی، تغییرات شیب و ترکیب گونه ای دارای وضعیت یکنواختی بود انتخاب شد. برای انجام این تحقیق، تعداد 5 ترانسکت در بالادست و 5 ترانسکت در پایین دست جاده، عمود بر آن پیاده شدند. برای برداشت نمونه های گیاهی و خاکی فواصل 5، 15، 25 و 35 از لبه ی جاده بر روی هر یک از خط نمونه ها درنظر گرفته شد. نوع و تعداد زادآوری گونه های درختی و درختچه ای در قطعات نمونه ی 100 مترمربعی و نوع و درصد پوشش گونه های علفی با استفاده از روش حداقل سطح در قطعات نمونه ی 64 مترمربعی در هر فاصله ثبت شد. همچنین نمونه های خاکی در هر قطعه نمونه از عمق 10-0 سانتی متری برداشت شدند. با استفاده از آنالیز دو طرفه گونه های شاخص (twinspan)، گونه های علفی به دو گروه primula heterochroma و lolium temulentum l. - rumex conglomeratus طبقه بندی شدند. برای تعیین مهمترین عوامل خاکی تغییرپذیر و تبیین روابط بین ترکیب گونه ای و عوامل خاکی، روش های آنالیز چندمتغیره ( pca و cca) و همچنین روش آنالیز واریانس به کار برده شدند. نتایج نشان داد که ترکیب گونه ای قطعات نمونه ی نزدیک جاده با قطعات نمونه ی داخل جنگل متفاوت بوده و در دو دسته ی مجزا گروه-بندی شدند. درصد رطوبت طبیعی، رطوبت اشباع، رس، تخلخل و کربن آلی در قطعات نمونه نزدیک جاده کاهش یافته، ولی بر مقدار شن، سیلت، وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی و اسیدیته این منطقه افزوده شده است .تمامی خصوصیات خاکی اندازه گیری شده به جز سیلت در بین چهار فاصله اختلاف معنی داری را نشان دادند و از بین زادآوری ها، فراوانی توسکای ییلاقی اختلاف معنی داری را بین لبه جاده و داخل جنگل، با فراوانی بالاتر حاشیه ی جاده نشان داد (05/0 >p).
مهدیه نوری گلنار مزدایسنا
گرچه نگرانی های زیادی نسبت به پاسخگویی در زمین? آموزش زبان انگلیسی ابراز شده است، به نظر می رسد که اکثر دروس انگلیسی برای اهداف آموزشی بجای اینکه بر پایـ? مطالعات دقیق و خاص نیازسنجی طراحی شوند، بیشتر بر پایـ? دیدگاه طراحان دروس و برنامه نویسان آموزشی تدوین شده اند. به منظور رفع شکاف موجود، در مطال? حاضر سعی شده است که براساس رویکرد آموزش محور هاچینسون و واترز (1987) نسبت به نیازسنجی، به بررسی نیازهای آموزشی مورد هدف و یادگیری دانشجویان ایرانی مقطع کارشناسی رشت? زبان وادبیات انگلیسی پرداخته شود. برای دستیابی به این هدف، از مجموعه ای از ابزارهای جمع آوری داده مانند پرسشنامه، مشاهد? کلاسی و مصاحبه استفاده شده است. هم چنین، 320 نفر از ذینفعان که شامل 252 دانشجوی مقطع کارشناسی، 51 فارغ التحصیل، 7 استاد دروس تخصصی و 10 استاد دروس پایه از هشت دانشگاه دولتی متفاوت در ایران بودند، در مطالع? حاضر شرکت کردند. نتایج این بررسی حاکی از وجود تفاوت هایی بین نیازهای مورد هدف و یادگیری دانشجویان با دروس انگلیسی که آنها در طول دور? دانشگاه و قبل از دانشگاه خود می گذرانند، بود. دانشجویان در طی مدت تحصیلات قبل از دانشگاه، به انداز? کافی با توانایی های تفکر انتقادی و مهارت های یادگیری و ارتباطی که مورد نیاز شرایط آموزشی آیند? آنها است، تسلط پیدا نمی کنند. علاوه براین، به نظر می رسد که روش های تدریس کنفرانس محور و آزمون محور که توسط اساتید دروس تخصصی در ایران استفاده می شود اثربخش نیستند. علت ناکارامدی این روش ها به این دلیل است که به انداز? کافی نمی توانند دانشجویان را به دانش ادبیاتی گسترده، مهارت های زبانی، زبان عمومی، مهارتهای تخصصی نوشتاری و خواندن و دانش اجتماعی، فرهنگی و مهارتی مسلط سازند. نتایج این بررسی نشان می دهد که باید برنامه ریزی آموزشی مدونی به منظور آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در مقطع دانشگاه و قبل از دانشگاه در سرتاسر کشور صورت بگیرد. بدین منظور، این برنامه ریزی آموزشی می تواند از تلفیقی از رویکردهای ارتباطی و آموزش محور نسبت به آموزش زبان انگلیسی و همکاری اصولی بین ذینفعان متفاوت بهره ببرد.
مهدیه نوری حمیدرضا علوی
چکیده ندارد.