نام پژوهشگر: فرهاد دریانوش
صادق رمضانی زاده نی ریزی آذر آقایاری
بسمه تعالی چکیده پایان نامه موضوع تحقیق: بررسی علل و انواع آسیب و ارتباط آن با میزان شیوع صدمات ورزشی در ساعات درس ورزش دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر شیراز در سال 89-88. جامعه آماری ونمونه آماری: جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 89-88 است که در دبیرستانهای شهر شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه های آماری این تحقیق با توجه به بالا بودن حجم جامعه مادری 302 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش تحقیق: در این تحقیق جهت مشخص نمودن انواع و میزان آسیبهای ورزشی و کسب اطلاعات و آمار صحیح و واقعی و همچنین علل بروز آسیبهای ورزشی از دیدگاه گروه مورد نظر از روش تحقیقات توصیفی- همبستگی و میدانی استفاده شده است. برای بدست آوردن نتایج و توصیف اطلاعات و ارقام خام حاصله از تحقیق، از روشهای آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد فراوانی، و برای برخی از متغیرهای تحقیق وتفسیر فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی اسپیرمن و کندال استفاده شده است. ابزار اندازه گیری: جهت دستیابی به اطلاعات مورد نظر تحقیق، از پرسشنامه دارای روایی 93% و اعتبار87% استفاده شده است که شامل دو بخش سوالات چند گزینه ای و جدول مربوط به آسیبهای ورزشی وارده به اندامهای مختلف بدن به صورت چک لیست است. یافته های تحقیق: در مجموع دانش آموزان مورد بررسی بیشترین میزان آسیب دیدگی در رشته فوتبال (33/50%) و شایعترین نوع آسیب در اندام فوقانی زخم (45/31%) و در اندام تحتانی دررفتگی (49/26%) و در تنه، گردن، سر و صورت ضربدیدگی (40/39%)و آسیب پذیرترین اعضا در اندام فوقانی انگشتان دست (49/25%) و در اندام تحتانی زانو (82/26%) و در تنه، گردن? سر و صورت بینی (89/15%) مشخص شده است. بیشترین میزان وقوع آسیبهای ورزشی در شرایط مختلف مربوط به کلاسهای عملی بیرون از مدرسه بوده است(7/48%). در مجموع 7/37% از دانش آموزان هنگام آسیب دیدگی از آمادگی جسمانی لازم برخوردار نبوده اند. در مجموع 1/82% از دانش آموزان هنگام آسیب دیدگی دارای وسائل حفاظتی نبوده اند. در مجموع به 3/62% از دانش آموزان هنگام آسیب دیدگی کمکهای اولیه ارائه نشده است. در مجموع، 6/4% از دانش آموزان وضعیت تجهیزات و امکانات درمانی را خوب، 5/28% متوسط، 7/43% ضعیف و 2/22% بدون تجهیزات و امکانات درمانی گزارش کرده اند. در مجموع 96/54% از دانش آموزان هنگام حضور معلم ورزش آسیب دیده اند. واژه های کلیدی: صدمات ورزشی-دانش آموزان- مقطع متوسطه-ساعت ورزش-دررفتگی-کوفتگی-ضربدیدگی-تورم-شکستگی-آسیب رباط-آسیب لیگامان-اندام فوقانی-اندام تحتانی-سمت غالب.
آزاد گلبهار فرهاد دریانوش
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر دمای محیط و تمرین ورزشی تا حد واماندگی بر سطوح پلاسمایی crp در ورزشکاران مرد بود. بدین منظور 15 کوهنورد بصورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو شرایط متفاوت یک تمرین هوازی منتخب را با استفاده از دوچرخه مونارک انجام دادند. قبل از انجام تمرین، افراد به مدت یک ساعت در محیط طبیعی با دمای 2±24 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس از تمامی افراد نمونه خونی گرفته شد. بلافاصله افراد تمرین هوازی منتخب را تا حد واماندگی اجرا کردند و مجددا از آنها نمونه-خونی گرفته شد. 48 ساعت بعد همین افراد به مدت یک ساعت در محیط گرم با دمای 2 38 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و برای بار سوم از آن ها نمونه خونی گرفته شد. در نهایت افراد آزمون را تا حد واماندگی اجرا کردند و آخرین نمونه خونی نیز از آن ها گرفته شد. جهت اندازه گیریcrp بلافاصله نمونه-های خونی به آزمایشگاه منتقل شد. داده های حاصل از آنالیز آزمایشگاهی نمونه های خونی با استفاده از آزمون-های t وابسته و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در سطح 05/0 p تجزیه و تحلیل شد. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که یک جلسه تمرین ورزشی تا حد واماندگی، در دو محیط گرم و طبیعی باعث افزایش میزان crp در محیط گرم شد، اما این تغییر معنی دار نبود.
فاطمه یزدان پور فرهاد دریانوش
لپتین یک هورمون پپتیدی است که بواسطه ژن ob ازسلولهای چربی ترشح میشود.هرچندقسمت عمده لپتین ازبافت چربی ترشح میشودولی درمناطق دیگری مثل جفت ،عضله واسکلت نیزترشح پیدا می کند.لپتین یک پپتید با زنجیره 167 اسید آمینه است. نمونه های آماری در این تحقیق 48 موش از نژاد اسپراگوداولی با وزن 25±180گرم و با دو ماه سن بودند.سپس به صورت تصادفی موش ها در4 گروه 12 سر قرار داشتند که یک گروه کنترل و سه گروه برنامه تمرینی داشتند(گروه های تجربی). برنامه تمرینی شامل 2 دقیقه گرم کردن با سرعت 12 متر/دقیقه در گروه های تجربی آغاز شد. گروه اول تجربی به مدت 45 دقیقه با سرعت 18 متر /دقیقه،گروه دوم به مدت 45 دقیقه با سرعت 24 متر /دقیقه و گروه سوم به مدت 45 دقیقه با سرعت 30 متر/دقیقه بر روی تردمیل دویدند.قبل از شروع تمرین از گروه کنترل به میزان4 سی سی خون جهت اندازه گیری فاکتورهای تحقیق (لپتین و لیپوپروتئین ها) گرفته شد، سپس گروه های تمرینی شروع به تمرین می کنند و بلافاصله پس از پایان تمرین از آنها نمونه های خون گرفته شد و میزان فاکتورهای تحقیق مشخص شد. تعیین میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تعیین سطح معناداری بین گروه ها ازآزمون تجزیه و تحلیل واریانس ((anova ودر صورت معنادار بودن از آزمون تعقیب توکی استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تغییرات لپتین در بین گروه ها معنی دار نبود. (p>/05 ) ازسوی دیگر تغییرات لیپوپروتئین های خیلی سبک و سنگین نیز معنی دار نبود اما در لیپوپروتئین سبک معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج گرفته شده می توان به عواملی از قبیل برنامه ورزشی ،چرخه خواب و بیداری،ترشح بعضی هورمون ها و نوع تغذیه اشاره کرد.
مریم شکیبایی فرهاد دریانوش
چکیده بررسی اثر تعاملی تمرینات ورزشی و مصرف مکمل اسید آلفا لیپوئیک بر روی مقاومت به انسولین در بیماران زن دیابتی نوع 2 به وسیله ی مریم شکیبایی هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر تعاملی 8 هفته تمرینات ورزشی و مصرف مکمل اسید آلفا لیپوئیک بر روی مقاومت به انسولین در بیماران زن دیابتی نوع 2 می باشد. به همین منظوراز میان کلیه بیماران مراجعه کننده به کلینیک دیابت، تعداد 50 بیمار دیابتی نوع 2 انتخاب و به صورت داوطلبانه به چهار گروه (گروه کنترل ،گروه مکمل ،گروه تمرین و گروه تمرین و مکمل ) تقسیم شدند. بیماران روزانه 3 عدد کپسول 100 میلی گرمی آلفا لیپوئیک اسید (ala )به مدت 8 هفته مصرف می کردند. برنامه تمرینی شامل8 هفته متوالی و هر هفته سه جلسه بود. افراد در هر جلسه، گرم کردن به مدت 10-15 دقیقه ،دویدن بر روی تردمیل با شدت 40 -50 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه و سپس سرد کردن به مدت 5-10 دقیقه انجام می دادند. برای بررسی متغیرهای بیوشیمایی، عمل خونگیری بعد از 12-14 ساعت ناشتایی در دو مرحله ی، ابتدای هشت هفته و انتهای هشت هفته، صورت می گرفت. برای توصیف آماری داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای آزمون فرضیه های تحقیق نیز از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و تحلیل واریانس دو عاملی استفاده گردید. در پایان تحقیق، نتایج نشان داد هشت هفته مصرف مکمل ala می تواند موجب کاهش معنی داری در مقاومت به انسولین( 028/0) در بیماران گردد. همچنین در گروه تمرین، هشت هفته دویدن بر روی تردمیل با شدت 40-50 درصد حداکثر ضربان قلب موحب کاهش در میزان مقاومت به انسولین نسبت به گروه کنترل گردیده بود ولی این تغییرات از نظر آماری معنی دار نبود(11/0). در نهایت این تحقیق نشان داد مصرف مکمل به تنهایی می تواند موجب کاهش انسولین و در نتیجه موجب کاهش مقاومت به انسولین گردد اما در گروه مکمل- ورزش بر خلاف گروه دارو کاهش در میزان قند خون ناشتا موجب کاهش در مقاومت به انسولین گردید
محمدامین دلاوری فرهاد دریانوش
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تاثیر چهار هفته تمرین پر شدت بر میزان ترشح هورمون vip و میزان hdl ، ldl و vld پلاسما در موشهای صحرایی نر از نژاد اسپراگوداولی بود. بدین منظور تعداد 30 سر موش با دامنه وزنی 200-250 گرم و سن یک ماه به طور تصادفی از بین موش های موجود در آزمایشگاه حیوانات دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل هر کدام با 15 سر موش تقسیم شدند ، که گروه آزمایش به مدت 4 هفته و هر هفته 3 جلسه ، در مجموع 12 جلسه تمرین پرشدت با رعایت اصل اضافه بار روی تریدمیل مخصوص حیوانات انجام دادند و گروه کنترل در این مدت هیچ گرنه تمرین ورزشی انجام ندادند. در پایان ، 24 ساعت پس از آخرین وهله تمرینی بعد از 12 تا 14 ساعت حالت ناشتا مقدار 5 میلی لیتر خون از قلب موش ها پس از بی هوشی با اتر توسط کارشناس و جراح حیوانات گرفته شد، داده های حاصل از تحقیق با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل و نرم افزار spss.18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بعد از 4 هفته تمرین پرشدت تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل مشاهده نشد. بطور کلی با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت که 4 هفته تمرین پرشدت موجب تغییر میزان ترشح هورمون vip و میزان hdl، ldl و vldl پلاسما نمی شود.
بهنام کشتکار حسام آبادی فرهاد دریانوش
پژوهش حاضر به منظور مطالعه تغییرات هورمون نوروپپتید y و لیپوپروتئین های پلاسما به دنبال فعالیت ورزشی منظم با شدتهای متفاوت، در رت های نر چاق انجام شد. به همین منظور، 75 سر رت نر بالغ از نژاد اسپراگوداولی به روش تصادفی انتخاب گردید. رت ها به مدت یک ماه از طریق تحریک اشتها با کاهو و سبزیجات چاق شدند و از میانگین وزنی 15±240 گرم به 20±320 گرم رسیدند وسپس به طور تصادفی به سه گروه کنترل (25n=)، گروه های تمرین با شدت های متوسط (25n=) و زیاد (25n=) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی تردمیل جوندگان بود که به مدت هشت هفته به طول انجامید. در پایان پژوهش جهت اندازه گیری هورمون نوروپپتید y و لیپوپروتئین های پلاسما، از قلب رتها نمونه خونی گرفته شد. برای بررسی تفاوت بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین هورمون نوروپپتید y و-c ldl در گروهها تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی، این نتایج نشان می دهد که انجام فعالیت ورزشی باعث تعادل منفی انرژی در رتها به سمت افزایش وزن و تجمع چربی در بدن می شود و این نشانه عدم تعادل مزمن بین مقدار انرژی جذب شده و میزان مصرف انرژی است. بنابراین، به منظور جبران این تعادل منفی انرژی، میزان هورمون نوروپپتید y و-c ldl پلاسما افزایش می یابد.
سیده لیلا حسینیان مریم کوشکی جهرمی
هدف: این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر آب زدایی، آب طبیعی و آب گیری بیش از حد بر توان هوازی و بی هوازی، شاخص خستگی، حداکثر نبض اکسیژن و تعادل دختران ورزشکار بود. روش: بدین منظور 30 نفر از دانشجویان دختر با دامنه سن 20 تا 23 سال و حداقل 3 سال سابقه ورزش به روش داوطلبانه دراین تحقیق شرکت کردند. برنامه تحقیق شامل سه جلسه تمرین در وضعیت آب زدایی، آب دهی طبیعی و بش آ ب دهی با فاصله یک هفته بود. آزمودنی ها در سه وضعیت مختلف آب دهی (آب طبیعی، آب زدایی و بیش آب دهی) بودند و آزمون ها توان هوازی، توان بی هوازی ، تعادل، حداکثر نبض اکسژن و شاخص خستگی بعد از هرجلسه تمرن اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر و در صورت معنی دار بودن ازآزمون تعقیب بونفرونی استفاده شد. نتایج: براساس یافته ها، تفاوت معنی داری در توان هوازی (001/0= p)، توان متوسط و حداقل بی هوازی (به ترتیب: 03/ ? p و 012/0 ? p)، نبض اکسیژن (000/0 ? p) و تعادل (000/0 ? p) مشاهده شد. اما تفاوت معنی داری در توان بی هوازی، توان بی هوازی بیشینه و شاخص خستگی مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مفید آب دهی بر افزاش نبض اکسیژن، توان هوازی می توان این گونه نتیجه گیری کرد که بیش آب دهی در ورزش هایی که نیازمند مصرف اکسیژن بیشتر (توان هوازی) هستند مثل شنا، دوی استقامت، دوچرخه سواری موجب بهبود عملکرد خواهد شد. همچنین در ورزش هایی که نیازمند تعادل هستند مثل ژیمناستیک بهترین وضعیت آب دهی، آب دهی طبیعی می باشد
پروین برزیده مریم کوشکی جهرمی
مطالعه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد بر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی به کوشش پروین برزیده مقدمه: در طول چند دهه اخیر اهمیت کنترل چاقی، اشتها، پیچیدگی های آن و دست یابی به دانش بیشتر، تلاش پژوهشگران را دوچندان ساخت و بر نقش برخی هورمون ها در متابولیسم موادغذایی تأکید شده است. هدف: هدف از تحقیق حاضر، مطالعه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد بر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی می باشد. روش کار: در این تحقیق 75 سر رت نر از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزنی 15± 240 گرم (انحراف معیار± میانگین) و سن 10 هفته به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه قرار گرفتند: گروه کنترل (25سر)، گروه تمرین با شدت متوسط (25سر) و گروه تمرین با شدت زیاد (25سر). این حیوانات 10 هفته قبل از چاق شدن، در دوره ی یک ماهه ی فرایند چاق شدن (از طریق تحریک اشتها و افزایش مصرف غذا) و طی هشت هفته برنامه تمرینی به صورت گروه های پنج تایی در قفس های پلی کربنات شفاف و در محیطی با دمای 2±21 درجه سانتی گراد و چرخه روشنایی به تاریکی 12:12 ساعت و رطوبت 5±60 درصد نگهداری می شدند. این موش ها با غذای پلت تغذیه می شدند و آب و غذا آزادانه در دسترس آن ها قرار داشت. گروه کنترل هیچ نوع تمرینی انجام ندادند. گروه های تمرینی جهت آشنایی با نوارگردان طی سه جلسه در یک هفته، با سرعت m/min 10 و به مدت 10 دقیقه بر روی تردمیل به تمرین پرداختند. برنامه ی گروه تمرین با شدت متوسط از سرعت 10 تا 12 متر بر دقیقه آغاز و به 18 تا 20 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان تمرین از 10 دقیقه آغاز شد و در هفته هشتم به 50 دقیقه رسید. در طول اجرای برنامه تمرینی با شدت متوسط، شیب صفر درجه بود. برنامه گروه تمرین با شدت زیاد با شیب صفر درجه آغاز و به 15 درجه در هشتمین هفته رسید. سرعت از 5 متر در دقیقه در هفته اول به 25 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان این برنامه تمرینی از 15 دقیقه آغاز و به 75 دقیقه در هشتمین هفته رسید. پس از هشت هفته همه ی رت ها جهت تعیین مقادیر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین ابتدا بیهوش شدند و سپس خون گیری صورت گرفت. نتایج: هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد باعث کاهش هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین گردید. کلیدواژه: ابستاتین، تمرین هوازی شدید، تمرین هوازی متوسط، موش های چاق از نژاد اسپراگوداولی
مریم مرتضوی فرهاد دریانوش
چاقی به عنوان یک اختلال متابولیکی شایع نه تنها در کشور های در حال توسعه بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز رو به افزایش است.چاقی به خصوص چاقی شکمی به عنوان یکی از فاکتورهای ریسک زا در بیماری های دیابت،فشار خون بیماری های قلبی و عروقی محسوب می شود .چندین هورمون نقش مهمی را در ثابت نگه داشتن وزن بدن ایفا می کنند،لپتین و هورمون رشد از آن جمله اند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر تمرینات متوسط و شدید بر فاکتورهای لپتین، هورمون رشد، در موش های چاق نژاد اسپراگوداولی بود. آزمودنی های این تحقیق را موش های نر و چاق نژاد اسپراگوداولی موجود در آزمایشگاه مرکز تحقیقات حیوانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل دادند که به روش تصادفی ?? رات با سن 2 ماه و وزن 15±240 انتخاب شدند. در این پژوهش از روش تصادفی هدفمند ، نمونه ها انتخاب و گزینش شدند. رات ها به سه گروه کنترل ،گروه تمرینی با شدت متوسط و گروه تمرینی با شدت بالا تقسیم شدند. برنامه تمرینی شدت بالا ، 8 هفته به طول انجامید. این تمرین 5 بار در هفته باید انجام شد. در هفته اول حیوانات روی تردمیل به مدت 15 دقیقه فعالیت را انجام داند. سرعت دویدن در شروع کار 5 متر بر دقیقه و شیب آن صفر درجه بود. مدت، سرعت و شیب برنامه تمرینی در طول پروتکل به صورت فزاینده زیاد می شد؛ به طوری که در آخر برنامه ، مدت آن به 75 دقیقه و سرعت آن به 25 متر بر دقیقه و شیب آن به 15 درصد رسید. تمرین با شدت متوسط به این صورت انجام شد که کل برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، روی تردمیل با شیب صفر درجه صورت گرفت. موش ها در این برنامه تمرینی، در هفته ی اول روزانه 30 دقیقه و با سرعت 15 متر بر دقیقه دویدند و بعد از یک هفته ، آزمودنی ها به مدت 60 دقیقه و با همان سرعت 15 متر بر دقیقه دویدند.پس از اتمام تمرینات نمونه های خونی گرفته شد. جهت ارزیابی نتایج از نرم افزار spss و روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان هورمون رشد در گروه کنترل با گروه شدید و متوسط تفاوت معناداری ندارد(05/p‹)،همچنین میزان هورمون رشد در بین گروه شدید و متوسط تفاوت معناداری ندارد اما با این وجود سطح هورمون رشد در گروه تمرینی با شدت بالا افزایش یافت(05/p‹)0.سطوح لپتین بین گروه کنترل با گروه تمرینی متوسط و شدید تفاوت معناداری دارد.( 05/p‹). به طور خلاصه با توجه به اینکه تفاوت معنا داری در سطوح لپتین بین سه گروه مشاهده شد می توان نتیجه گرفت که این تغییرات وابسته به شدت فعالیت می باشند.
مهدی مدیر فرهاد دریانوش
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیرات 4 هفته تمرین استقامتی شدید بهمراه مصرف مکمل کوآنزیم q10 بر برخی عوامل آنتی اکسیدانی در رت ها بود. آزمودنی های این پژوهش شامل 50 سر رت ماده نژاد اسپراگوداولی که در 4 گروه کنترل، مکمل، تمرین – مکمل و تمرین قرار گرفته اند، می باشد. آزمودنی ها به مدت 4 هفته با مکمل کوآنزیم q10 (20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) مکمل دهی و یا برنامه تمرین استقامتی را انجام دادند. برنامه تمرینی 5 جلسه در هفته و با سرعت 10 تا 17 متر در دقیقه، شیب 5 تا 15 درجه و مدت 15 تا 60 دقیقه اجرا شد. سپس در دو مرحله یکی بلافاصله و دیگری در فاصله زمانی 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و مکمل با بیهوش کردن رت ها و گرفتن خون از قلب، نمونه های خونی در لوله های آغشته به edta برای بررسی فعالیت آنزیم های sod و cat مورد استفاده قرار گرفتند. برای اندازه گیری آنزیم های فوق از کیت chemicals cayman و به روش الایزا استفاده شد. جهت محاسبه میانگین و انحراف استاندارد از آمار توصیفی، و برای بررسی معنادار بودن اختلاف موجود بین گروهها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 16 و در سطح معناداری 05/0= ? تحلیل شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد: مکمل کوآنزیم q10 و تمرین استقامتی تاثیر معنی داری روی فعالیت آنزیم sod در گروه های تمرین- مکمل و تمرین در بلافاصله و 24 ساعت پس از تمرین داشته است. همچنین میانگین فعالیت آنزیم cat در گروه مکمل نسبت به گروه های دیگر بلافاصله و 24 ساعت پس از تمرین افزایش معنادار را نشان داد. اما تفاوت قابل ملاحظه ای بین گروه های تمرین و تمرین- مکمل مشاهده نشد. همچنین داده ها حاکی از کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی 24 ساعت پس از تمرین می باشد. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد که استفاده از فعالیت های منظم هوازی به علاوه، مصرف مکمل آنتی اکسیدانی کوآنزیم q10 می تواند در کاهش اثرات زیانبار رادیکال های آزاد موثر باشد.
فیروز سلطانی فرهاد دریانوش
چکیده بررسی تأثیر تمرین هوازی با شدت بالا بر ویسفاتین و لیپوپروتئین های پلاسما در رت های ماده نژاد اسپراگوداولی به کوشش فیروز سلطانی هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیرات 8 هفته تمرین هوازی با شدت بالا بر ویسفاتین و لیپوپروتئین های پلاسما در رت های ماده نژاد اسپراگوداولی بود. بدین منظور تعداد 30 سر رت ماده نژاد اسپراگوداولی با میانگین سنی 2 ماه و وزن 20 ±220 گرم از آزمایشگاه حیوانات دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به طور تصادفی انتخاب شد. آزمودنی ها به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند و به مدت 8 هفته برنامه تمرین را انجام دادند. برنامه تمرینی 5 جلسه در هفته و با سرعت 10 تا 17 کیلومتر در دقیقه، شیب 5 تا 15 درجه و مدت 15 تا 60 دقیقه اجرا شد. سپس 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین با بیهوش کردن رت ها و گرفتن خون از قلب، نمونه های خونی برای بررسی میزان هورمون ویسفاتین و لیپوپروتئین ها مورد استفاده قرار گرفتند. جهت محاسبه میانگین و انحراف استاندارد از آمار توصیفی، و برای بررسی معنادار بودن اختلاف موجود بین گروه ها از آزمون t مستقل استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 16 و در سطح معناداری 05/0=? تحلیل شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد: تمرین هوازی با شدت بالا کاهش معنادار ویسفاتین را در پی دارد. همچنین میانگین ldl و vldl پس از تمرین کاهش معناداری داشتند، اما سطح hdl تغییر معناداری را نشان نداد. در نهایت، همبستگی معناداری بین ویسفاتین و لیپوپروتئین های پلاسما در تحقیق حاضر مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد که تمرین هوازی همراه با کاهش وزن می تواند سطوح ویسفاتین پلاسما را کاهش دهد.
پری ناز پرهیزگاری فرهاد دریانوش
چکیده تاثیر چهار هفته مصرف مکمل ال- سیترولین و فعالیت ورزشی بر اوج توان بی-هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی در دختران فوتسالیست به کوشش پری ناز پرهیزگاری مقدمه: سیترولین، یک اسید آمینه ی غیرضروری است که به عنوان یک واسطه ی کلیدی در چرخه ی اوره، به همراه اورنیتین و آرژنین به دفع آمونیاک کمک می کند. هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر چهار هفته مصرف مکمل ال- سیترولین و فعالیت ورزشی بر اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی در دختران فوتسالیست بود. روش کار: 30 دختر فوتسالیست شهر شیراز به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (مکمل) و کنترل (دارونما) تقسیم شدند. هر دو گروه آزمودنی به مدت چهار هفته و هفته ای سه روز، فعالیت ورزشی بر مبنای تمرینات فوتسال انجام می دادند. برنامه ی تمرینی شامل گرم کردن، تمرینات تخصصی و سرد کردن بود. گرم کردن شامل 5 دقیقه دویدن آرام، نرمش و چهار دوی سرعتی اینتروال می شد. برنامه ی تخصصی در هر جلسه تفاوت داشت اما در کل، این قسمت از برنامه شامل بازی با توپ، تمرین تاکتیک ها و انجام 15 دقیقه (در هر جلسه، سه دقیقه اضافه می شد) بازی فوتسال بود. در قسمت سرد کردن، بازیکنان چهار دوی سرعتی اینتروال، نرمش و سپس حرکات کششی انجام می دادند. در این مدت به آزمودنی های گروه مکمل، روزی دو عدد کپسول ال- سیترولین 2000 میلی گرم و به آزمودنی های گروه دارونما، روزی دو عدد کپسول دارونما داده می شد. برای اندازه گیری اوج و میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی آزمودنی ها، از آزمون رست استفاده شد. آزمون رست در دو نوبت (دو روز پیش از شروع تمرینات و دو روز پس از پایان تمرینات) به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و قبل از هر نوبت، از آزمودنی ها وزن کشی به عمل آمد. انداز ه گیری وزن در پیش و پس آزمون، در یک زمان یکسان صورت گرفت (4 بعد از ظهر). همچنین آزمون رست نیز در زمان های مشابه برای پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. پس از ثبت نتایج دو گروه، ارقام بدست آمده در فرمول قرار داده شد و اوج توان بی هوازی (بالاترین توان به دست آمده)، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی محاسبه گردید. برای تعیین میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای بررسی تفاوت بین گروه ها از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت محاسبه آماره ها و آزمون ها از نرم افزارspss 16 و جهت رسم نمودارها از نرم افزار graph pad استفاده شد. نتایج: در پایان تحقیق مشخص گردید اوج توان بی هوازی گروه مکمل (07/742 وات) بیش تر از گروه دارونما (47/549) می باشد و این تفاوت معنادار است (003/0 > p). همچنین مشخص گردید تفاوت معناداری بین تغییرات میانگین توان بی هوازی در گروه مکمل (610 وات) و گروه دارونما (40/401 وات) وجود دارد (0001/0 > p). در نهایت مشخص گردید شاخص خستگی در گروه مکمل (82/7) بیش تر از گروه کنترل (50/7) می باشد اما این تفاوت معنادار نیست (05/0 < 80/0= p). بحث و نتیجه گیری: در پایان این تحقیق مشخص شد که چهار هفته مصرف مکمل ال- سیترولین می تواند باعث افزایش قابل توجهی در اوج و میانگین توان بی هوازی شود. اما تاثیر معناداری روی شاخص خستگی ندارد.
امین مهرابی فرهاد دریانوش
مقدمه: اندوتلین-1 ، یک پپتید منقبض کننده عروق است که از سلول های اندوتلیال عروق انسان ترشح می شود و در سلول های اندوتلیال عروق انسان یک تأثیر تنگ کنندگی دارد. هدف: هدف از انجام این تحقیق، تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی کم شدت بر اندوتلین-1 مردان سالم و مبتلا به بیماری قلبی – عروقی غیرورزشکار بود. روش کار: در ابتدا 15 مرد بیمار قلبی – عروقی و 15 مرد سالم انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته و هر هفته، سه جلسه روی دوچرخه کارسنج رکاب زدند. در هر جلسه، آزمودنی ها به مدت 10 دقیقه گرم می کردند و سپس تمرین اصلی را انجام می دادند و در نهایت 10 دقیقه سرد می کردند. در سه جلسه هفته اول تمرین، آزمودنی ها به مدت پانزده دقیقه با ضربان قلب 10 ± 100 ضربه در دقیقه فعالیت کردند. از جلسه چهارم به بعد در هر هفته، پنج دقیقه به زمان تمرین اضافه می شد. فشار تمرین تا جلسه آخر، همان 10 ± 100 ضربه در دقیقه باقی می ماند. برای اندازه گیری et-1، نمونه خونی در سه نوبت (قبل از شروع برنامه تمرینی در جلسه اول، بلافاصله بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی در هفته هشتم و ??ساعت بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی هفته هشتم (24 ساعت بعد از خون گیری نوبت دوم) ) گرفته شد. از آمار توصیفی برای محاسبه شاخص های توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای بررسی سوالات اول و دوم پژوهش از آزمون پارامتریک اندازه گیری های مکرر و سوال سوم پژوهش (مقایسه میانگین دو گروه) از آزمون پارامتریک t برای گروه های مستقل استفاده شده است. سطح معنی-داری تجزیه و تحلیل آماری تحقیق حاضر 05/ 0>p بود. جهت رسم نمودار ها از نرم افزار graph pad استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss.16 تحلیل شد. نتایج: در پایان تحقیق، نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، تفاوت معنی داری بین میزان et- 1 پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/0 > 12/0= p) مشاهده نشد. هم چنین در گروه کنترل، تفاوت معنی داری بین میزان et-1 پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/ > 13/0= p) مشاهده نشد. در نهایت مشخص گردید بین گروه آزمایش و گروه کنترل، تفاوت معنی داری در میانگین et-1 پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (p=ns) مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید برای ایجاد تغییرات معنی دار در هر دو گروه سالم و بیمار، نیاز است که در هر جلسه تمرینی به مدت زمان و شدت تمرین بایستی توجه داشت چرا که برای تولید و ترشح et-1 ، به یک آستانه زمانی و شدت نیاز است و این احتمال دارد که برای هر فرد متفاوت باشد.
شیرین دهقان پیشه فرهاد دریانوش
ویسفاتین از بافت چربی احشایی ترشح می شود و دارای عملکرد شبه انسولینی است و سبب تحریک برداشت گلوکز در سلول های بافت چربی منوسیت ها می گردد و مانع از آزاد شدن گلوکز از کبد می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی بر سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا در زنان جوان سالم غیر ورزشکار می باشد. در ابتدا 30 دختر سالم و غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. دوره تمرینی به مدت هشت هفته به صورت سه روز در هفته بر روی دوچرخه ثابت با شدت فعالیت در هفته اول معادل60 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 20 دقیقه در هر جلسه تعیین گردید. به زمان فعالیت در هر هفته، دو دقیقه اضافه می شد و شدت فعالیت نیز در هر دو هفته، پنج درصد افزایش می یافت به طوری که آزمودنی ها در هفته هشتم با 75 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 34 دقیقه فعالیت می کردند. برای بررسی تغییرات سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا از آزمودنی های تحقیق در قبل از اولین جلسه و در پایان تمرینات بعد از 12-14ساعت ناشتایی نمونه گیری خونی گرفته شد. برای محاسبه میانگین و انحراف معیار داده ها از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون تی مستقل و وابسته و برای بررسی رابطه بین متغییرهای وابسته از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: در زنان سالم غیر ورزشکار پس از هشت هفته تمرین هوازی سطوح ویسفاتین و تومور نکروز آلفا سرمی کاهش معنی داری مشاهده شد. هم چنین مشخص گردید ارتباط معنی داری بین تغییرات سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا در بین گروهها وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد به دنبال هشت هفته تمرینات هوازی در زنان سالم غیر ورزشکار، سبب کاهش غلظت سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا می شود می توان گفت که فعالیت ورزشی با تغییراتی که در این دو هورمون ایجاد می کند شاید بتوان گفت تمرینات هوازی، نقش مهمی در جلوگیری از ابتلا به این نوع بیماری ها در افراد سالم غیر ورزشکار می گردد.
مریم امیرعضدی فرهاد دریانوش
مقدمه: هورمون پپتید گشاد کننده روده ای (vip)، یک گشاد کننده عروق ریوی و سیستمی قدرتمند است و شریان های کرونری قلب را گشاد می کند و مقاومت عروق کرونری را کاهش می دهد. هدف: هدف از انجام این تحقیق، تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر پپتید گشاد کننده روده ای در زنان غیرورزشکار سالم و بیمار قلبی ـ عروقی بود. روش کار: در ابتدا 15 زن بیمار قلبی – عروقی و 15 زن سالم انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته و هر هفته، سه جلسه روی دوچرخه کارسنج رکاب زدند. در هر جلسه، آزمودنی ها به مدت 10 دقیقه گرم می کردند و سپس تمرین اصلی را انجام می دادند و در نهایت 10 دقیقه سرد می کردند. در سه جلسه هفته اول تمرین، آزمودنی-ها به مدت پانزده دقیقه با ضربان قلب 10 ± 100 ضربه در دقیقه فعالیت کردند. از جلسه چهارم به بعد در هر هفته، پنج دقیقه به زمان تمرین اضافه می شد. فشار تمرین تا جلسه آخر، همان 10 ± 100 ضربه در دقیقه باقی می ماند. برای اندازه گیری vip، نمونه خونی در سه نوبت (قبل از شروع برنامه تمرینی در جلسه اول، بلافاصله بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی در هفته هشتم و ??ساعت بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی هفته هشتم (24 ساعت بعد از خون گیری نوبت دوم)) گرفته شد. از آمار توصیفی برای محاسبه شاخص های توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای بررسی سوالات اول و دوم پژوهش از آزمون اندازه گیری های مکرر و سوال سوم پژوهش (مقایسه میانگین دو گروه) از آزمون t وابسته استفاده شده است. سطح معنی داری تجزیه و تحلیل آماری تحقیق حاضر 05/ 0>? بود. جهت رسم نمودار ها از نرم افزار graph pad استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss.16 تحلیل شد. نتایج: در پایان تحقیق، نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، تفاوت معنی داری بین میزان vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/ > 687/0= p) مشاهده نشد. هم چنین در گروه کنترل، تفاوت معنی داری بین میزان vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/ > 565/0= p) مشاهده نشد. در نهایت مشخص گردید بین گروه آزمایش و گروه کنترل، تفاوت معنی داری در میانگین vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (p=ns) مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید برای ایجاد تغییرات معنی دار در هر دو گروه سالم و بیمار، نیاز است که در هر جلسه تمرینی به مدت زمان و شدت تمرین بایستی توجه داشت چرا که برای تولید و ترشح vip، به یک آستانه زمانی و شدت نیاز است و این احتمال دارد که برای هر فرد متفاوت باشد. کلید واژه ها: فعالیت هوازی با شدت کم، پپتید گشاد کننده روده ای (vip) ، زنان غیرورزشکار ، بیمار قلبی ـ عروقی.
فرناز پیروزان فرهاد دریانوش
تأثیر12هفته برنامه تمرین منتخب همراه با مصرف امگا3 بر تغییرات سطوح سرمی آدیپونکتین، لپتین وانسولین در دختران غیر ورزشکار به کوشش فرناز پیروزان اسیدهای چرب امگا3 اثرمتقابلی روی پروتئین هایی که در بدن به تولید تری گلیسیریدها کمک میکنند دارندومتعاقب آن برتعادل انرژی وترکیب بدن تاثیرگذارند. آدیپونکتین ولپتین دوهورمون پپتیدی تنظیم کننده تعادل انرژی هستند. به نظرمی رسدتاثیرامگا3در ترکیب با تمرین ورزشی بر تعادل این دوپپتیددرتنظیم هموستازانرژی وکنترل وزن بدن مهم می باشد. این پژوهش باهدف شناسایی سازوکارهای احتمالی اثراسیدچرب امگا3 وتمرین هوازی بر تعادل این دو هورمون انجام گرفت. موادوروشها: 6 زن جوان وسالم بامیانگین سنی 1/89±23/14و میانگین وزن 08/5 60/45± به طورتصادفی درگروههای تمرین،امگا3،تمرین-امگا3 وکنترل قرار گرفتند. آزمودنی هابرنامه ی تمرین را به مدت 12هفته با شدت 65تا 75درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند وگروه های دریافت کننده مکمل امگا3 در این مدت هرشب یک عدد کپسول امگا3 دریافت کردند. وزن وسطح آدیپونکتین تام ولپتین سرم وانسولین آزمودنی هاقبل وبعدازدوره ی12 هفته ای اندازه گیری شد.یافته ها: یافته های آزمون آنالیزواریانس نشان داد درگروه های تمرین،امگا3،تمرین-امگا3نسبت سطح آدیپونکتین سرم به طورمعنی داری افزایش (05/0>p) و سطح لپتین سرم به طور معناداری (05/0>p)کاهش و نیز ترشح انسولین کاهش یافته است.احتمالا این تغییرات به دنبال کاهش وزن آزمودنی های موردنظرحاصل شده است.نتیجه گیری: به نظرمیرسد،کسرانرژی حاصل از تمرین ،توسط اثرامگا3 بر سوخت وساز چربی ها تشدید شده وبدن به جهت جبران تعادل منفی انرژی وبرقراری تعادل ازدست رفته، ترشح آدیپونکتین را افزایش داده وترشح لپتین را کاهش داده است.
محمد شرافتی مقدم فرهاد دریانوش
چکیده تاثیر هشت هفته تمرین سرعتی شدید بر سطوح پلاسمایی واسپین (vaspin) و کمرین (chemerin) در موش های ماده نژاد اسپراگوداولی به کوشش محمد شرافتی مقدم مقدمه و هدف: آدیپوکین ها از جمله واسپین و کمرین دارای نقش های بیولوژیکی گوناگونی هستند، که با تغییرات شاخص توده بدن، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیکی، سندرم تخمدان پلی کیستیک، دیابت و بیماری های قلبی- عروقی ارتباط دارند. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات سرعتی شدید بر سطوح پلاسمایی واسپین و کمرین در موش های ماده نژاد اسپراگوداولی است. مواد و روش ها: در این پژوهش 32 سر موش، به طور تصادفی به دو گروه کنترل (12سر) و گروه آزمایش (20سر) تقسیم شدند. گروه آزمایش پنج روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به مدت هشت هفته به فعالیت سرعتی شدید پرداختند در صورتی که گروه کنترل در این مدت هیچگونه برنامه تمرینی نداشتند. پس از هشت هفته تمرین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان سرم کمرین در موش ها که برنامه تمرینی سرعتی شدید انجام داده بودند نسبت به گروه کنترل (18/0p=) وجود ندارد. از طرفی دیگر سطوح سرمی واسپین به طور قابل توجهی (0001/0p=) کاهش یافت اما هیچگونه رابطه ی معناداری بین سطوح واسپین و کمرین (28/0p=) مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت تغییرات در سطوح واسپین و کمرین، به نظر می رسد باید مدت زمان تمرینی بیشتر از هشت هفته باشد و شدت فعالیت ورزشی باید متناسب با سطح آمادگی افراد باشد چرا که اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد، آزمودنی ها قادر به انجام صحیح برنامه های تمرینی نیستند. کلمات کلیدی: تمرین سرعتی شدید، آدیپوکین، واسپین، کمرین
سعید مرادی فرهاد دریانوش
چکیده بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در موش های ماده نژاده اسپراگوداولی به کوشش سعید مرادی مقدمه: آدیپوکین ها، سایتوکین هایی هستند که عمدتاً از بافت چربی ترشح می شوند و از جمله آن ها می توان به امنتین و کمرین اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در موش های ماده نژاده اسپراگوداولی بود. روش اجرا: بدین منظور در این مطالعه 35 سر موش دو ماهه نژاد اسپرگوداولی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15 سر) و گروه تمرینی (20 سر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که 5 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا گردید. نمونه های خونی 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه تمرینی جمع آوری شد. جهت ارزیابی داده ها از آزمون t مستقل و جهت تعیین رابطه بین متغیر -های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 p ? استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده، تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در گروه تمرینی وجود داشت (به ترتیب 012/0=p و 003/0=p ). همچنین، همبستگی معناداری بین سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین وجود نداشت (08/0=p و 34/0=r). نتیجه گیری: در نهایت مشخص گردید که مدت هشت هفته میتواند باعث تغییرات معنادار در سطوح پلاسمایی هورمون امنتین شود اما باید توجه داشت که شدت تمرین در حد متوسط تا شدید باشد که این موضوع به سطح آمادگی بدنی آزمودنیها برمیگردد. از طرف دیگر، مشخص گردید برای ایجاد تغییرات معنادار در سطوح کمرین عامل مدت زمان بسیار مهم است و معمولاً جهت کاهش آن، به حداقل 12 هفته فعالیت ورزشی نیاز است. کلید واژه ها: تمرینات هوازی شدید، امنتین، کمرین
شهرزاد اصغری مریم کوشکی جهرمی
چکیده تاثیر کم خوابی بر برخی شاخص های قلبی-عروقی و خستگی دختران ورزشکار در صبح و عصر مقدمه: تحقیقات نشان دهنده تاثیر کم خوابی بر عملکرد ورزشکاران در جنبه های مختلف می باشد. اما نتایج موجود متفاوت است و همچنین کمتر به تاثیر نواخت شبانه روزی در شرایط کم خوابی بر عملکرد توجه شده است. هدف این تحقیق بررسی اثر حدود 4 ساعت محرومیت از خواب بر توان بی هوازی؛ برخی شاخص های قلبی عروقی شامل ضربان قلب، فشار خون و میزان درک تلاش دختران ورزشکار در صبح و عصر بود. آزمودنی های این تحقیق شامل 24 نفر از دختران رشته تربیت بدنی با سابقه حداقل دو سال فعالیت ورزشی منظم و حداقل دو دوره شرکت در مسابقات برون دانشگاهی (سن: 52/ 21 سال، قد: 84/ 160 سانتی متر، وزن: 07/1 ±26/56 کیلوگرم) بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. روش اجرا: 24 دختر دانشجوی رشته ی تربیت بدنی به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمون های مربوط به اندازه گیری توان بی هوازی (وینگیت) ، فشار خون و ضربان قلب (استراحت و بعد از آزمون بی هوازی) و میزان درک تلاش در چهار جلسه متناوب اجرا گردید. برای ارزیابی اطلاعات از روش آماری اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: 4 ساعت محرومیت از خواب بر میزان درک تلاش دختران ورزشکار در هنگام عصر تاثیر معنی داری داشت (05/0>p). اما بر توان بی هوازی، فشار خون و ضربان قلب آزمودنی ها تاثیر نداشت(05/0>p). بحث و نتیجه گیری: کم خوابی می تواند منجر به افزایش میزان درک تلاش دختران ورزشکار در هنگام عصر شود. واژگان کلیدی: کم خوابی، توان بی هوازی، ضربان قلب، فشار خون، درک تلاش
ندا محجوب غلامحسین ناظم زادگان
این پژوهش با هدف طراحی و ساخت دستگاه اندازه گیری هماهنگی چشم و دست 16 نقطه همراه با تعیین پایایی آن انجام گرفت. پس از بررسی های به عمل آمده و با توجه به مفاهیم و پژوهش هایی که در زمینه هماهنگی چشم و دست صورت گرفته است، دستگاه طراحی و سپس ساخته شد. این دستگاه شامل یک بخش نرم افزاری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و بخش سخت افزاری جهت ایجاد محرک بینایی است. برای تعیین پایایی و اطمینان از ثبات اندازه گیری دستگاه، 30 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شیراز، 200 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و170 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 1 شیراز به صورت خوشه ای انتخاب شدند. از آزمودنی ها با فاصله زمانی دو هفته توسط دستگاه در دوحالت ارائه محرک به صورت های ترتیبی و تصادفی آزمون به عمل آمد، با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل داده های حاصل در سطح معناداری 05/0=? انجام گرفت، نتایج حاکی از آن بود که در گروه دانشجویان پایایی دستگاه در حالت ترتیبی برابر 61/0 = r، در مقطع راهنمایی برابر 80/0=r و برای دبیرستان 69/0=r است. در مرحله تصادفی پایایی 09/0=r در گروه دانشجویان، 75/0=r برای مقطع راهنمایی و 85/0=r در مقطع دبیرستان حاصل شد. با توجه به ضرایب پایایی حاصل در مرحله ترتیبی مشخص شد که دستگاه دارای پایایی نسبتاً خوب است. هم چنین به نظر می رسد حالت تصادفی دستگاه در گروه های راهنمایی و دبیرستان پایایی خوبی دارد اما این موضوع در مورد دانشجویان فاقد پایایی می باشد. نتیجه گیری کلی: دستگاه 16 نقطه هماهنگی چشم و دست برای اندازه گیری این قابلیت دارای پایایی خوب است.
پروین برزیده فرهاد دریانوش
مقدمه: در طول چند دهه اخیر اهمیت کنترل چاقی، اشتها، پیچیدگی های آن و دست یابی به دانش بیشتر، تلاش پژوهشگران را دوچندان ساخت و بر نقش برخی هورمون ها در متابولیسم موادغذایی تأکید شده است. هدف: هدف از تحقیق حاضر، مطالعه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد بر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی می باشد. روش کار: در این تحقیق 75 سر رت نر از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزنی 15± 240 گرم (انحراف معیار± میانگین) و سن 10 هفته به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه قرار گرفتند: گروه کنترل (25سر)، گروه تمرین با شدت متوسط (25سر) و گروه تمرین با شدت زیاد (25سر). این حیوانات 10 هفته قبل از چاق شدن، در دوره ی یک ماهه ی فرایند چاق شدن (از طریق تحریک اشتها و افزایش مصرف غذا) و طی هشت هفته برنامه تمرینی به صورت گروه های پنج تایی در قفس های پلی کربنات شفاف و در محیطی با دمای 2±21 درجه سانتی گراد و چرخه روشنایی به تاریکی 12:12 ساعت و رطوبت 5±60 درصد نگهداری می شدند. این موش ها با غذای پلت تغذیه می شدند و آب و غذا آزادانه در دسترس آن ها قرار داشت. گروه کنترل هیچ نوع تمرینی انجام ندادند. گروه های تمرینی جهت آشنایی با نوارگردان طی سه جلسه در یک هفته، با سرعت m/min 10 و به مدت 10 دقیقه بر روی تردمیل به تمرین پرداختند. برنامه ی گروه تمرین با شدت متوسط از سرعت 10 تا 12 متر بر دقیقه و به 18 تا 20 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان تمرین از 10 دقیقه آغاز شد و در هفته هشتم به 50 دقیقه رسید. در طول اجرای برنامه تمرینی با شدت متوسط، شیب صفر درجه بود. برنامه گروه تمرین با شدت زیاد با شیب صفر درجه آغاز و به 15 درجه در هشتمین هفته رسید. سرعت از 5 متر در دقیقه در هفته اول به 25 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان این برنامه تمرینی از 15 دقیقه آغاز و به 75 دقیقه در هشتمین هفته رسید. پس از هشت هفته همه ی رت ها جهت تعیین مقادیر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین ابتدا بیهوش شدند و سپس خون گیری صورت گرفت. نتایج: هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد باعث کاهش هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین گردید.
نسرین عموعلی فرهاد دریانوش
بررسی تاثیر 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح کاردیوتروپین-1 پلاسما، هایپرتروفی بطن چپ و فشارخون در زنان مسن مبتلا به پرفشارخونی پرفشارخونی، یک بیماری شایع و رو به رشد در جهان است و به طور منفی ساختار و عملکرد عضله قلبی را تحت تاثیر قرار می دهد و منجر به یک القای هایپرتروفی کانسنتریک پاتولوژیک می شود. نشانگرهای زیستی مختلفی در بروز هایپرتروفی پاتولوژیک بطن چپ مشاهده می شود که از جمله می توان به کاردیوتروپین-1 اشاره کرد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر کاردیوتروپین-1 پلاسما در زنان مسن چاق مبتلا به پرفشارخونی بود. بدین منظور در این مطالعه40 زن مسن با دامنه سنی 50-70 سال انتخاب و بر اساس درصد چربی و شاخص توده بدنی به چهار گروه 10 نفره (کنترل، تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی، مقاومتی و ترکیبی از دو نوع برنامه تمرینی، از نوع فزاینده بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه، نمونه های خونی و اکوکاردیوگرافی قلب جمع آوری شد. ارزیابی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 p ?انجام شد. طبق نتایج به دست آمده، تغییرات معناداری در میزان ضخامت دیواره بطن چپ در گروه هوازی و فشارخون سیستولیک در گروه های هوازی و ترکیبی مشاهده شد (به ترتیب 01/0p= و 02/0 = p) اما تفاوت معناداری بین کاردیوتروپین-1 و فشارخون دیاستولیک گروه های تمرینی و کنترل مشاهده نشد. در پایان، نتایج این پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی هوازی با تاثیر مثبت بر عملکرد قلب می تواند به طور بالقوه ای اختلال عملکرد دیاستولیک که با هایپرتروفی بطن چپ همراه است را معکوس کند. همچنین نشان داده شد پاسخ و ترشح کاردیوتروپین-1، به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد. واژه های کلیدی: تمرینات هوازی، مقاومتی و ترکیبی، کاردیوتروپین-1، هایپرتروفی بطن چپ، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک
علی پرندآور محسن ثالثی
آنزیم¬های سیتوپلاسمی آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و به¬ویژه آلانین آمینوترانسفراز، به عنوان مهم¬ترین شاخص¬های عملکرد سلامتی کبدی به شمار می¬روند. انجام فعالیت¬ و تمرینات سنگین، به احتمال زیاد موجب آسیب غشای سلولی می¬شود و در اثر آسیب، رهایی آنزیم¬ها به درون جریان خون زیاد می¬شود. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی وامانده¬ساز بر تغییرات سطوح پلاسمایی آنزیم¬های کبدی مردان ورزشکار و غیرورزشکار است. بدین منظور در این مطالعه 12 ورزشکار و 12 غیرورزشکار با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل یک جلسه فعالیت هوازی تا حد واماندگی بر روی دوچرخه مونارک بود. قبل از شروع فعالیت، بلافاصله و 24 ساعت پس از فعالیت نمونه¬های خونی جمع¬آوری شد. ارزیابی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه¬گیری¬های مکرر، آزمون آماری تی تست مستقل، آزمون تحلیل کواریانس و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی¬داری 05/0 p¬¬?انجام شد. طبق نتایج به دست آمده، تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی ast و alt در ورزشکاران (به ترتیب 002/0p? و0001/0?p) و غیرورزشکاران (به ترتیب 003/0p? و04/0?p) مشاهده شد، اما این تغییرات در سطوح alp معنادار نبود. همچنین مقایسه ast در ورزشکاران و غیرورزشکاران تفاوت معناداری را در پیش¬آزمون نشان داد (پیش¬آزمون: 003/0?p) اما این تفاوت-ها در alt و alp معنادار نبودند. در پایان، نتایج این پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت هوازی وامانده-ساز باعث افزایش سطوح آنزیم¬های کبدی که نشان دهنده آسیب¬های کبدی و عضلانی است، می¬شود. همچنین مشخص گردید که دوره بازیافت این شاخص¬های آنزیمی متفاوت است و نیاز به زمان بیشتر از 24 ساعت می¬باشد.
فرزاد کریمی فرهاد دریانوش
آدیپوکین ها سایتوکین هایی هستند که از بافت آدیپوسیت ترشح می شوند و از جمله توان به آپلین و کمرین اشاره کرد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر تغییرات سطوح آپلین و کمرین در موش های ماده نژاد اسپراگوداولی می باشد. بدین منظور در این مطالعه 35 سر موش نژاد اسپرگوداولی از نمونه های در دسترس آزمایشگاه علوم پزشکی دانشگاه شیراز انتخاب شدند، که 15 سر موش در گروه کنترل و 20 سر موش در گروه تجربی قرار گرفتند. از نظر تغذیه و جنس و سن کنترل های لازم انجام شد. آزمودنی های گروه های تمرینی با شدت بالا مطابق با برنامه تمرینی، فعالیت دویدن روی نوارگردان را به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا کردند. این تمرین به صورت پیشرونده و با رعایت اصل اضافه بار انجام شد. داده های حاصل از تحقیق با استفاده از نرم افزار spss 16 و آزمون t مستقل و جهت تعیین رابطه بین متغیر های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تمرین و فعالیت بدنی باعث افزایش سطوح پروتئین کمرین می شود، ولی در سطوح آپلین تغییر چندانی ایجاد نمی شود. در نهایت نتایج تحقیق حاضر نشان داد برای ایجاد تغییرات معنادار در سطوح هورمون آپلین، باید به مدت زمان برنامه تمرینی در طول یک تحقیق توجه کرد. همچنین جهت ایجاد تغییرات قابل توجه در سطوح هورمون کمرین، انجام هشت هفته فعالیت ورزشی کافی است و تغییر در عامل شدت می تواند تغییرات سطوح این هورمون را افزایش یا کاهش دهد.
اسحاق نادریان فرهاد دریانوش
عملکرد ورزشکاران در جلسات کوتاه مدت فعالیت ورزشی که می تواند در طول مسابقات نیز اهمیت ویژه ای داشته باشد، تحت تاثیر عوامل مختلف قرار می گیرد. غلظت خون توسط اجزای مختلف خون از جمله پروتئین ها تعیین می گردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی تا حد واماندگی بر تغییرات سطوح پروتئین های پلاسما در مردان ورزشکار و غیر ورزشکار می باشد. بدین منظور 12 ورزشکار و 12 غیر ورزشکار مرد به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. این دو گروه، یک آزمون هوازی تا حد واماندگی را بر روی دوچرخه مونارک (مدل e839، ساخت کشور سوئد) انجام دادند. قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از فعالیت ورزشی، نمونه های خونی از افراد گرفته شد. نتایج نشان داد میزان توتال پروتئین (0/0001>p)، آلبومین (0/0001>p) و گلوبولین پلاسما (0/001>pو 0/0001>p) در گروه ورزشکار و غیر ورزشکار در سه زمان قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی تفاوت معنادار داشت. همچنین سطوح کراتینین پلاسما در گروه ورزشکار (0/0001>p) تفاوت معنادار داشت اما در گروه غیر ورزشکار (0/15=p) تفاوت معناداری نداشت. با توجه به این که دوره بازیافت در فعالیت های ورزشی اهمیت ویژه ای دارد، به نظر می رسد دوره بازیافت متغیرهای تحقیق حاضر متفاوت می باشد. همچنین ورزشکار و یا غیر ورزشکار بودن باعث ایجاد نتایج متفاوت در برخی از متغیرها می شود.
نسترن حاجی طهرانی فرهاد دریانوش
مقدمه و هدف: فشارخون بالا یکی از خطرات جدی سلامتی در عصر حاضر به شمار می¬رود که آمار بالایی از عوارض و بیماری¬های قلبی – عروقی را در جهان به خود اختصاص می¬دهد. محققین در بسیاری از مطالعات، دومین عامل خطرزا و شایع در بروز بیماری¬های عروق کرونر قلب (cad) و انفارکتوس قلبی را پس از سیگار کشیدن، عارضه پرفشاری خون می¬دانند. هدف از انجام تحقیق حاضر، هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر چهار هفته فعالیت ایزومتریک هندگریپ بر میزان مقاومت عروق محیطی و فشار خون در زنان مبتلا به پرفشارخونی است. روش: بدین منظور 14 زن میانسال با دامنه سنی 40-55 سال انتخاب شدند. برنامه تمرینی شامل 4 دوره 2 دقیقه¬ای آزمون ایزومتریک هندگریپ با 1 دقیقه استراحت بین هر دوره بود که 3 روز در هفته به مدت 4 هفته به طول انجامید. ارزیابی داده ها با استفاده از آزمون t وابسته انجام شد. نتایج: طبق نتایج به دست آمده، تغییرات معناداری در میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط فشار شریانی پس از 4 هفته تمرین مشاهده شد (به ترتیب 006/0p= و 001/0 > p) اما تفاوت معناداری در میزان مقاومت عروقی مشاهده نشد. بحث و نتیجه¬گیری: در پایان، نتایج این پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی ایزومتریک هندگریپ می¬تواند سبب کاهش فشار خون در بیماران مبتلا به پرفشاری خون شود. همچنین نشان داده شد که احتمالا علت تاثیر اینگونه تمرینات بر تغییرات فشار خون، به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد.
سعیده بهمن نژاد مریم کوشکی جهرمی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته طرح درسی طناورز بر برخی از شاخص های ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر کلاس چهارم ابتدایی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر کلاس چهارم ابتدایی( 10 تا 11 سال ) شهر شیراز بود. آزمودنی های تحقیق 48 دانش آموز بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شامل 28 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش طرح طناورز را در قالب ساعات درس تربیت بدنی که شامل دو جلسه 45 دقیقه ای در هفته و به شیوه آموزشی- تمرینی بود به مدت 8 هفته اجرا کردند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای ارزیابی آماری استفاده شد. پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان تغییرات درصد چربی، درصد عضله، توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که طرح طناورز بر چابکی (71/0?p) و درصد عضله (06/0?p) هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون تاثیر معناداری نداشت ،اما بر درصد چربی (01/0?p)، توان انفجاری (02/0?p) و تعادل ایستا (0001/0?p) تاثیر معنی داری را نشان داد. پژوهش حاضر نشان داد که طرح طناورز سبب بهبود تعادل و توان انفجاری و کاهش درصد چربی بدن می شود. واژگان کلیدی: طرح طناورز، ترکیب بدن، آمادگی جسمانی، دانش آموزان
زهرا عباسی علمدارلو مریم کوشکی جهرمی
تاثیر کم خوابی بر عوامل آمادگی حرکتی دختران ورزشکار در صبح و عصر مقدمه: برخی تحقیقات نشان دهنده تاثیر کم خوابی بر عملکرد ورزشکاران در جنبه های مختلف می باشد.اما نتایج موجود متفاوت است و همچنین کمتر به تاثیر نواخت شبانه روزی در شرایط کم خوابی بر عملکرد توجه شده است.هدف این تحقیق عبارت بود: از بررسی اثر چهارساعت محرومیت از خواب بر برخی عوامل مرتبط با آمادگی حرکتی شامل هماهنگی عصبی- عضلانی، زمان عکس العمل، تعادل و چابکی دختران ورزشکار در صبح و عصر. نمونه آماری: آزمودنی های این تحقیق شامل 23 نفر از دختران رشته تربیت بدنی با سابقه حداقل دو سال فعالیت ورزشی منظم و حداقل دو دوره شرکت در مسابقات برون دانشگاهی بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. روش اجرا: آزمونهای تحقیق طی چهارجلسه و پس از هشت ساعت خواب کامل وچهارساعت کم خوابی در صبح(7-8) و عصر(18-19) اجرا شد. متغیرهایی که طی آزمون های مربوطه اندازه گیری شد، عبارت بودند از: هماهنگی عصبی – عضلانی (آزمون استیک)، زمان عکس العمل (آزمون خط کش نلسون)، تعادل (تعادل ایستا) و چابکی (آزمون اینیلوی). به منظور کنترل تاثیر یادگیری آزمودنی ها در هر جلسه به دو گروه خواب کامل و بی خوابی تقسیم شدند. در این پژوهش از روش آماری اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بن فرونی برای ارزیابی یافته ها استفاده شد. یافته ها: چهارساعت محرومیت از خواب بر زمان عکس العمل و تعادل دختران ورزشکار در صبح تاثیر معنی داری داشت (05/0>p)؛ اما بر هماهنگی عصبی- عضلانی و چابکی آزمودنی ها تاثیر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: چهار ساعت محرومیت از خواب موجب کاهش زمان عکس العمل و تعادل دختران ورزشکار در صبح می شود.
وحید ملکی محسن ثالثی موسی اباد
تأثیر سه ماه تمرینات مقاومتی حین دیالیز بر آنزیم های کبدی و قدرت عضلانی در بیماران دیالیزی بیماران کلیوی به علت دیالیز مکرر، عوامل عفونی نیز در آن ها شیوع بالاتری دارد به همین علت ضایعات کبدی مختلف مثل التهاب، کلستاز و تغییرات چربی در آن ها دیده شده که می تواند به علل مختلف ایجاد شود. لذا هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر سه ماه تمرین مقاومتی حین دیالیز بر آنزیم های کبدی و قدرت عضلانی بیماران همودیالیزی است. بدین منظور در این مطالعه 34 بیمار دیالیزی، 20 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت سه ماه، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 60 تا 70 دقیقه در تمرینات از پیش طراحی شده شرکت کردند که این تمرینات در حین دیالیز و در حالت خوابیده روی تخت انجام شد. گروه کنترل در این مدت به فعالیتهای عادی خود در حین دیالیز پرداختند. در ابتدا 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و در انتهای 3 ماه، 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین نمونه گیری خونی از هر دو گروه انجام شد. نتایج نشان داد، سطوح پلاسمایی alp, alt کاهش معناداری داشت و همچنین قدرت عضلانی دست گروه تمرین افزایش معناداری داشت. در مجموع مشخص شد سه ماه تمرین مقاومتی حین دیالیز، باعث کاهش سطوح آنزیم های کبدی که نشان دهنده آسیب های کبدی و عضلانی است، می شود و همچنین سبب بهبود قدرت و کاهش آتروفی عضلانی می شود.
حسین جعفری فرهاد دریانوش
چکیده تاثیر هشت هفته تمرین بی هوازی شدید بر سطوح ویسفاتین پلاسما و برخی از فاکتورهای التهابی در موش های ماده ی نژاد اسپراگوداولی به کوشش حسین جعفری مقدمه و اهداف: آدیپوکین ها پپتیدهایی هستند که از بافت چربی ترشح می شوند و بر متابولیسم انرژی کل بدن تاثیر می گذارند. فعالیت ورزشی باعث تاثیرات سودمندی بر بافت چربی می شود. بااین وجود، دانش ما درباره تغییرات ویسفاتین، il-6 و tnf-? در پاسخ به یک فعالیت ورزشی شدید تناوبی اندک است. لذا هدف از انجام تحقیق حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح پلاسمایی ویسفاتین، il-6 و tnf-? در موش های ماده ی نژاد اسپراگوداولی می باشد. روش تحقیق: این مطالعه به روش تجربی انجام گرفت. 45 سر موش به طور تصادفی به سه گروه پیش آزمون (15n=)، گروه کنترل (15n=) و گروه تمرینی (15n=) تقسیم شدند. برنامه تمرینی تناوبی شامل دویدن بر روی تردمیل، بصورت 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته انجام گرفت. اندازه گیری تغییرات سطوح پلاسمایی ویسفاتین، il-6 و tnf-?به روش الیزا صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس تعاملی و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. نتایج: تمرینات تناوبی شدید باعث تغییرات معنی داری در سطوح پلاسمایی ویسفاتین در بین گروه ها شد (036/0p=). به طوری که سطوح پلاسمایی ویسفاتین در گروه تمرینی نسبت به گروه پیش آزمون کاهش معنی داری داشت (001/0p=). همچنین این تمرینات باعث کاهش معنی دارil-6 (009/0p=) و tnf-?(022/0p=) در بین گروه ها گردید. علاوه بر این، در این مطالعه ارتباط معنی داری در بین این آدیپوکین ها مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: کاهش سطوح tnf-? و il-6 با شدت و مدت فعالیت در ارتباط است. همچنین، احتمالا عواملی به جز کاهش وزن، در کاهش ویسفاتین پلاسما موثر هستند. واژگان کلیدی: تمرین تناوبی شدید، ویسفاتین، اینترلوکین 6 (il-6)، فاکتور نکروز دهنده آلفا (tnf-?)
اقدس برزگر حبیب هنری
چکیده ندارد.
فرهاد دریانوش عباسعلی گایینی
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بعضی از متغیرهای آنتروپومتریک و انعطاف پذیری با آزمون sit and reach می باشد. برخی از متغیرهای آنتروپومتریک از قبیل: قد، طول دست ، طول پا و طول قد نشسته و آزمونهای انعطاف پذیری ستون فقرات ، مچ پا، ران و آزمون sit and reach است که مورد اندازه گیری قرار گرفتند.