نام پژوهشگر: مجید صدوقی

اثربخشی آموزش کیفی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر برخود پنداره ریاضی و پیشرفت ریاضی دانش آموزان سوم راهنمایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1393
  مسلم سیاهزاری   مجید صدوقی

اهمیتِ بررسی و شناخت آن دسته از متغیرهای کلاس درس که موجب افزایش پیشرفت تحصیلی وخودپنداره به خصوص در درس ریاضی می گردد، بر هیچ کس پوشیده نیست. پژوهش حاضر با توجه به متغیرهای اجتماعی کلاس درس از جمله مدیریت کلاس وعناصر در برگیرنده ی آن وبا تاکید بر رفع نیازهای اساسی دانش آموزان، اثر بخشی آموزش کیفی (با چهار مولفه ی: مدیریت هدایتی، یادگیری مشارکتی، جلسات کلاسی و خودارزیابی) مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر را بر پیشرفت ریاضی وخودپنداره ی ریاضی مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر؛ پژوهشی کاربردی ، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. انتخاب مدرسه به روش نمونه گیری در دسترس و انتخاب کلاسها وجایابی دانش آموزان در کلاس ها به روش تصادفی صورت گرفت. نمونه مورد مطالعه 60 دانش آموز سال سوم راهنمایی بودند. گروه آزمایش شامل 30 نفر به مدت 20جلسه تحت آموزش کیفی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر وگروه گواه، شامل 30 نفر تحت آموزش سنتی قرار گرفتند. از مقیاس خود پنداره ریاضی مارش(نسخه تجدید نظر شده 1990) به منظور اندازه گیری خودپنداره ریاضی و از نمره ی آزمون ریاضی نیم سال اول نیز به عنوان شاخص پیشرفت ریاضی استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اجرای آموزش کیفی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر موجب افزایش معنادار نمرات پیشرفت ریاضی و خودپنداره ی ریاضی شده و می تواند به عنوان روشی مناسب در برنامه های آموزشی و کلاس درس مورد توجه واستفاده قرار گیرد.

بررسی رابطه ی هوش هیجانی و ویژگی های شخصیت با سازگای با دانشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1393
  راحله سادات سیدی   مجید صدوقی

انتقال به دانشگاه یکی از حساس ترین وقایع زندگی جوانان و همراه با استرس های مختلفی است. سازگاری با دانشگاه لازمه عملکرد مناسب دانشجویان تلقی شده و مستلزم تطابق یافتن فرد با گستره ای از الزامات و نیازهاست. تفاوتها در ابعاد فردی و شخصیتی نقش مهمی در سازگاری موفقیت آمیز دانشجویان ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و ویژگی های شخصیت با سازگاری با دانشگاه است. به همین منظور208 نفر از دانشجویان دانشکده های علوم انسانی، علوم پایه، مهندسی، معماری و هنر دانشگاه کاشان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی سازگاری دانشجویان با دانشگاهsacq)) ، پرسشنامه ی پنج عاملی نئو (neo) ، پرسشنامه ی هوش هیجانی سیبر یا شیرینگ استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین هوش هیجانی و سازگاری با دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد و از میان ویژگی های شخصیت موافق بودن و با وجدان بودن با سازگاری با دانشگاه رابطه معناداری وجود نداشت و لی روان رنجورخویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه، رابطه معناداری با سازگاری با دانشگاه داشته و توانستند سازگاری با دانشگاه را پیش بینی کنند. در کل می توان گفت که ویژگی های شخصیتی یکی از عواملی است که می تواند بر رفتار دانشجویان تاثیر گذارده، عملکرد، آنان را متفاوت نموده و در سازگاری آنها با محیط دانشگاه تاثیرگذار باشد. همچنین افراد با هوش هیجانی بیشتر در درک خود و دیگران کارآمد بوده، با دیگران ارتباط مناسب برقرار نموده و قادر به سازگاری و مقابله مناسب با محیط بلاواسطه خود هستند.

مقایسه کارکردهای سبکهای تفکّر و انگیزش پیشرفت در دانشجویان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1392
  زهره حمامی   مجید صدوقی

چکیده در هر نظام تعلیم و تربیت، میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخصهای موفقیت در فعالیتهای علمی است. پژوهشها نشان داده اند؛ عوامل گوناگون فردی و اجتماعی پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهند؛ که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل فردی مرتبط با پیشرفت تحصیلی پرداخته شده است، و پژوهشگر علل احتمالی وضعیت مطلوب و نامطلوب تحصیلی دانشجویان از جمله سبکهای تفکّر و انگیزش پیشرفت را بررسی کرده است. روش تحقیق علّی- مقایسه ای است، که این مطالعه با هدف مقایسه سبکهای تفکر و انگیزش پیشرفت در بین دانشجویان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانشکده های علوم انسانی و ادبیات و زبانهای خارجه دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 صورت گرفت. نمونه پژوهش در گروه معدل بالا 82 دانشجو که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از کلیه رشته ها و در گروه معدل پایین 37 نفر(کلیه دانشجویان معدل پایین به علت محدودیت جامعه آماری) از کلیه رشته ها انتخاب شدند. دو ابزاری که در پژوهش حاضر به کار گرفته شد: پرسشنامه استرنبرگ- واگنر برای اندازه گیری سبکهای تفکر و پرسشنامه هرمنس برای اندازه گیری انگیزش پیشرفت مورد استفاده قرار گرفت. در قسمت تحلیل داده های پژوهش در بخش آمار توصیفی، از شاخصهای فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه به منظور مقایسه دو گروه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین دانشجویان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین در هر سه کارکرد سبک تفکر اجرایی، قانونگذار و قضایی تفاوت معنادار وجود دارد، و دانشجویان با عملکرد تحصیلی بالا از میانگین بالاتری در هر سه سبک برخوردار بودند. همچنین بین دانشجویان معدل بالا و پایین در انگیزش پیشرفت تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان معدل بالا از میانگین بالاتری در انگیزش پیشرفت برخوردار بودند. نیز، در این پژوهش بین دانشجویان دختر و پسر در سبکهای تفکر اجرایی، قانونی و قضایی تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ به علاوه مقایسه دختران و پسران در انگیزش پیشرفت نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته ها اشاره دارد که توجه به تفاوتهای فردی یادگیرندگان در آموزش و یادگیری قابل اهمیت است، و انعطاف پذیری در سبکهای تفکّر توسط معلمان و دانش آموزان می تواند رسیدن به اهداف یادگیری را تسهیل نماید. واژه های کلیدی: سبکهای تفکّر، انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی، خود حکومتی ذهنی

رابطه بین ویژگی شخصیتی معلمان و ادراک دانش آموزان از مهارت ارتباطی آنها با شادکامی دانش آموزان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  سکینه قربانی   مجید صدوقی

چکیده شادکامی کمال بخشیدن به قابلیتها و مسئلهای است که ضرورت و نیاز دنیای امروز میباشد. شادکامی پیامدهای مثبتی بر روی سبک زندگی و موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارد و میل به انجام رفتارهایی که با موفقیت تحصیلی مرتبط می باشد، را افزایش میدهد. از میان عوامل موثر بر شادکامی ارتباطات اجتماعی به عنوان علت منفرد آن شناخته شده است، و با توجه با اینکه بیشترین ارتباطات یک دانش آموز در مدرسه با معلم برقرار می شود، لذا پژوهش حاضر در جستجوی عوامل تاثیرگذار بر شادکامی دانشآموزان، به بررسی دو متغیر ویژگیهای شخصیتی معلم و مهارتهای ارتباطی آنها پرداخته است. به این منظور از میان 22122 دانشآموز و 1282 معلم مقطع متوسطه 39 شهر قم ، 982 - دوم ) دبیرستان( سال تحصیلی 39 دانشآموز و 94 معلم ، با روش نمونهگیری چندمرحلهای و به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای شادکامی آکسفورد، مهارت ارتباطی بارتونایجی و ویژگیهای شخصیتی نئو استفاده شد که دو پرسشنامه اول توسط دانش آموزان و پرسشنامه نئو توسط معلمان تکمیل گردید. در قسمت تحلیل داده های پژوهش در بخش آمار توصیفی، از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی، از تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد، از میان مولفههای ویژگی شخصیتی معلم، برونگرایی و رواننژندی با شادکامی دانشآموزان رابطه معنادار، داشت و از میان مهارتهای ارتباطی مولفه مهارت کلامی میتواند شادکامی دانش آموزان را پیشبینی نماید. نتایج پژوهش ضمناً نشان می دهد آموزش مهارتهای کلامی میتواند به عنوان عنصر اساسی در ارتباط تاثیرگذار ، امری ضروری به نظر میرسد و همچنین توجه به ویژگی های روان نژندی و برون گرایی درگزینش معلمان، گامی موثر در افزایش شادکامی دانش آموزان خواهد بود. کلمات کلیدی: ویژگی شخصیتی، مهارت ارتباطی، شادکامی، دانشآموزان، معلمان

عوامل روانی اجتماعی مرتبط با سردرد تنشی مزمن و اثربخشی درمان های رفتاری و شناختی رفتاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  مجید صدوقی   محمدباقر کجباف

چکیده ندارد.