نام پژوهشگر: محمدحسین احمدی
محمدحسین احمدی رضا تاری نژاد
در آنالیز لرزه ای سیستم های پیچیده ای مثل سد و مخزن و فونداسیون معمولاً با محیط های نامحدود مواجه هستیم. با توجه به غیر ممکن بودن مدلسازی این نوع محیط ها با روش های مرسوم عددی معمولاً محیط، به محیطی محدود تبدیل می شود و در انتهای قطع شده از محیط اصلی شرط مرزی مناسب بکار گرفته می شود. شرایط مرزی متعددی مانند شرط شاران یا سومرفلد وجود دارند که برای این آنالیزها مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از جدیدترین شرایط مرزی ارائه شده لایه کاملاً سازگار می باشد. این شرط مرزی برای نخستین بار توسط برنگر برای جذب امواج الکترومغناطیس ارائه شد. برنگر معادلات ماکسول را بازنویسی کرد و ضریب جدیدی را برای رسانایی و تفکیک محیط ها و زیرمجموعه های غیرفیزیکی این محیط جدید ارائه داد. با معادلات جدید بدست آمده و تحت شرایط خاص سازگاری، برنگر ثابت کرد که امواجی که به این محیط وارد می شوند، بدون هیچ انعکاسی به محیط جدید وارد شده و به صورت توانی مستهلک می شوند. مدت کوتاهی پس از معرفی این شرط بسیاری از محققین تئوری برنگر را برای سایر رشته های مهندسی و نظری بسط دادند. ادامه چکیده فارسی در این پایان نامه شرط مرزی pml برای مدلسازی مرز دوردست مخزن سد استفاده شده است و نتایج بدست آمده با نتایج حاصل از آنالیز با سایر شرایط مرزی مقایسه شده است. برای این منظور نخست کد کامپیوتری به زبان matlab برای تحلیل سیستم های سد مخزن و فونداسیون توسعه داده شده است. در این کد، شرط مرزی pml به عنوان نوع خاصی از المان در قالب کد المان محدود تعریف شده است. تحلیل ها نشان می دهند که مدلسازی سیستم سد و مخزن با این شرط مرزی به حجم حافظه کمتر و زمان تحلیل کوتاهتر نسبت به شرایط مرزی قبلی نیاز دارد. مطالعات پارامتریک به منظور نحوه استفاده بهینه از شرط مرزی pml در سیستم های اندرکنشی انجام شده و پیشنهادات مفیدی در خصوص مدلسازی بهینه این شرط مرزی ارائه شده است.
محمدحسین احمدی حسن ره پیک
برای تأمین امنیت و حفظ نظم اجتماعی و رعایت عدالت، باید خسارات وارده به اشخاص جبران شود. خسارت وارده، منحصر به ضررهای مالی نیست. انسان در برابر لطمات روحی نیز آسیب پذیر است بنابراین علاوه بر ضررهای مادی، ضررهای معنوی وارده به اشخاص (که گاه از ضررهای مادی، تأثیر بیشتری دارد) نیز باید مورد حمایت قانون بوده و وارد کننده ضرر، ملزم به جبران آن شود. در حال حاضر درمورد لزوم جبران خسارت معنوی تردیدی در جامعه حقوقی ما وجود ندارد و آنچه قابلبحث است و مورد چالش واقع شده، روشهای جبران خسارت معنوی است و بنابراین نیاز به بررسی دارد. از سوی دیگر امروزه توجه و دقت در رویه قضایی بیش از گذشته دارای اهمیت است. لذا در این پایاننامه شیوههای جبران خسارت معنوی با تکیه بر آرای دادگاهها مورد بررسی قرار میگیرد. در حقوق کشور ما بر اساس فقه و قواعد فقهی مانند لاضرر، لاحرج، تسبیب و به حکم عقل و با استفاده از ملاک اصل 171 قانون اساسی و تصریح قانون مسئولیت مدنی و جواز سایر قوانین و مقررات، خسارت معنوی باید جبران شود و رویه محاکم نیز به سوی جبران این خسارات است. برای مطالبه خسارت معنوی باید وقوع ارکان و شرایط سهگانه مسئولیت: فعل زیانبار، ورود خسارت و رابطه سببیت بین آن دو در دادگاه اثبات گردد. باید درنظر داشت که منظور از جبران خسارت معنوی، ترمیم کامل زیان وارد شده نیست، بلکه تشفی، تسکین و رضایتخاطر زیاندیده است زیرا جبران کامل خسارت معنوی امری ناممکن است به این دلیل که معیاری برای اندازهگیری دقیق آن وجود ندارد و لذا از هر طریقی که بتواند رضایت خاطر و تسکین روحی زیاندیده را فراهم نماید بایستی استفاده کرد. با توجه در آرای محاکم میتوان گفت که دو شیوه برای جبران خسارت معنوی وجود دارد. مهمترین و بحثانگیزترین شیوه جبران خسارت معنوی، شیوه جبران مالی است. شیوهی دیگر جبران خسارت معنوی نیز شیوه جبران غیرمالی است.
محمدحسین احمدی حسین نازکدست
در پروژه حاضر هدف بررسی اثر تعدادی از عوامل تأثیرگذار بر ریزساختار نانوکامپوزیتهای پلیاتیلن سنگین / organo-clay بود. روش خوراک دهی، نوع سازگار کننده (pegma, ppgma, eva, sebsgma)، نوع مخلوط کن (مخلوط کن داخلی و اکسترودر دوپیچه) و ویسکوزیته ماتریس پلیاتیلنی از جمله عوامل مورد بررسی بودند. مشاهده گردید که نوع سازگار کننده هم بر درجه اینترکلیشن مذاب و هم بر ریزساختار نانوکامپوزیتها تأثیر میگذارد درحالی که روش خوراک دهی بدون آنکه تأثیر قابل توجهی بر درجه اینترکلیشن مذاب نشان دهد، ریزساختار نمونهها را بشدت تغییر میدهد. علت تأثیر گذاری نوع سازگار کننده در قدرت اینترکلیت کردن آن بود و علت تأثیر روش خوراکدهی در جدایی فازی سازگار کننده از ماتریس پلیاتیلنی گزارش شد و بطوری کلی با کاهش حلالیت این دو پلیمر، تأثیر این عامل بیشتر شد. همچنین دیده شد که استفاده از اکسترودر دوپیچه باعث بهبود اختلاط میگردد به این ترتیب میتوان گفت که افزایش شدت برش و همچنین افزایش سهم میدانهای کششی در مقایسه با میدانهای برشی باعث بهتر شدن اختلاط در این سیستمها میگردد. درنهایت مشاهده گردید که افزایش جرم مولکولی ماتریس باعث کاهش درجه اینترکلیشن نمونهها میگردد که علت آن کاهش سرعت نفوذ و همچنین کاهش تمایل زنجیر پلیاتیلنی برای حضور در فضای بین صفحات organo-clay است
محمدحسین احمدی وحدتی
سنتز احتراقی روشی است که مبنای آن انجام یک واکنش گرمازا می باشد که سبب می گردد بدون نیاز به حرارت بالا بتوان مواد مختلفی مانند ساینده ها، المانهای مقاوم در برابر حرارت، مواد با شیب غلظتی و کامپوزیتها را تولید نمود. این روش بدلیل خودکفا بودن از نظر انرژی، روشی بسیار مقرون به صرفه می باشد و در حال حاضر مورد توجه محققین قرار دارد. در تحقیق حاضر تلفیقی از این روش با کار مکانیکی برای ساخت کامپوزیت tic-al203 از طر یق واکنش: 3tio2+3c +4 al --- 3tic+2al2o3 ابداع گردیده و در آن تاثیر پارامترهای مختلفی چون زمان و روش آسیاب کردن، خواص ذرات اولیه، شرایط دمایی از قبیل نرخ گرم کردن و پیش گرم کردن و امثالهم مورد بررسی قرار گرفته اند. گزارشات محققین دلالت بر این دارند که در واکنش فوق ابتدا اکسیدتیتانیم توسط آلومینیم احیا گردیده و سپس تیتانیم حاصل به همراه گرافیت، کاربید تیتانیم میدهند ولی مکانیزم دقیق این واکنش تاکنون به دستی شناخته نشده است. در این تحقیق سعی بر این بوده است که بتوان مکانیزم مورد بحث را بدست آورد. مشاهده شده است که در اثر کار مکانیکی، تشکیل ترکیبات بین فلزی در دماهای کمتری صورت گرفته و بعلت پایین بودن انرژی آزاد شده ناشی از این تشکیل، امکان انجام واکنش سنتز احتراقی نبوده و واکنش احیای اکسید تیتانیم توسط آلومینیم تشکیل می گردند. نتایج نشان می دهند که در اثر کار مکانیکی، دمای تشکیل این ترکیبات از 900 به 650 درجه سانتی گراد کاهش می یابد و دیگر تشکیل کاربید تیتانیم که به دمایی حدود 1600 درجه سانتی گراد نیاز دارد ممکن نخواهد بود. اما اگر کار مکانیکی بجای اینکه میان al , tio2 انجام گردد، بین tio2 و c یا al و c صورت گیرد، از آنجاییکه دمای تشکیل ترکیبات بین فلزی کاهش نیافته است، امکان تولید کامپوزیت مورد بحث وجود خواهد داشت.