نام پژوهشگر: حمیدرضا قربانی
حمیدرضا قربانی حامد وحدتی نسب
براساس شواهد باستان شناختی، زاگرس از مناطق کلیدی در بیان چگونگی و چرایی انتقال از فراپارینه سنگی متاخر به آغاز نوسنگی در شرق هلال حاصلخیزی بطور اخص و در جنوب غرب آسیا، بطور اعم است. بیش از سه دهه از انجام پژوهش های میدانی باستان شناختی دوره نوسنگی در منطقه می گذرد. اما، چنین مواردی- بسیار کم به تحلیل و تبیین در چگونگی و چرایی-مختصرا به بیان و توصیف محوطه های دوره پیش گفته پرداخته شده است. منطقه زاگرس و توروس در قسمت شرقی هلال حاصلخیزی، با دارا بودن محوطه هایی از ادوار مختلف، بخوبی قادر به بیان جایگاه و نقش مهم منطقه در مطالعات باستان شناختی و انسان شناختی ادوار تاریخی-فرهنگی و توالی آنها در جنوب غرب آسیا است. متاسفانه، در پژوهش های باستان شناختی مربوط به دوره فراپارینه سنگی و آغاز نوسنگی زاگرس-توروس در مقایسه با لوانت، سوالات فراوانی بدون پاسخ باقی مانده اند. در این میان زاگرس مرکزی مبهم تر از بقیه نقاط است. در هر صورت کار در شمال عراق و جنوب شرقی آناتولی ادامه پیدا کرده و برخی نتیجه گیری های مبهم مربوط به این دوره در زاگرس مرکزی را کمی روشن ساخته است. تاکنون براساس پژوهش های باستان شناختی انجام شده در زاگرس، برغم تایید وجود ادوار مذکور، هنوز به درستی نمی دانیم که چه ارتباطی بین جوامع شکارگر-گردآورنده یا آذوقه جویان دوره فراپارینه سنگی(زارزی) و فرهنگ (های)شان نسبت به دوره مستقیما پس از آن وجود داشته؛ و اینکه آنها چه بوده و چه شدند؛ و چه ارتباطی با دیگر محوطه های به تقریب همسن در زاگرس و توروس دارند؛ از طرف دیگر، انتقال -و چگونگی آن- از فراپارینه سنگی به قدیمی ترین محوطه های مسکونی منطقه مشخص نیست. این درحالی است که، هنوز دوره زارزی در منطقه بطور کامل تعریف و مشخص نشده، که شواهد و مدارک دوره بعدی، تعدادی محوطه های بسته (غار و پناهگاه های صخره ای) و در فضای باز مربوط به فراپارینه سنگی متاخر/آغاز نوسگی را نشان داده که تاریخ قدیمی ترین آنها تقریبا همزمان با دریاس جوان هستند. با این وجود، از یکسو، مطالعات «قدیمی تر باستان شناختی» در زاگرس و هم دیگر محوطه های مرتبط در توروس تقریبا بیانگر هم پوشانی بین ادوار فراپارینه سنگی متاخر و آغاز نوسنگی بوده؛ در حالی که مطالعات «جدیدتر، بخصوص اقلیمی-محیطی» نشانگر گسیختگی بین آنهاست. براساس چنین ابهاماتی، پژوهشگر برآنست تا محوطه های شاخص و منتخب مربوط به دوره پیش گفته را در قسمت شرقی هلال حاصلخیزی در نواحی زاگرس و توروس را مورد مطالعه و پژوهش روشمند قرار داده و به مطالعات تکنولوژی، راهبردهای اقتصاد معیشتی و سازماندهی اجتماعی و در کل به بیان جایگاه منطقه در طی/از فراپارینه سنگی متاخر به آغاز نوسنگی در منطقه بپردازد.
بهاره خداشناس حمیدرضا قربانی
امروزه تولید نانو ذرات نقره به روش های شیمیایی مختلفی انجام می گیرد که دارای معایبی می باشند. مطالعات انجام شده نشان داده است که سنتز نانو ذرات با استفاده از روش های شیمیایی، به لحاظ تجهیزات مورد نیاز در مقایسه با روش های دیگر بسیار پر هزینه است. با توجه به کاربردهای فراوان نانوذرات نقره، به خصوص در پزشکی، داروسازی و صنایع غذایی (به علت خواص ضد میکروبی آن) اخیراً توجه زیادی به روش های زیست – سازگار شده است. در این روش ها ، ازمواد شیمیایی سمی و روش های آلاینده محیط زیست استفاده نمی شود . تحقیقات گذشته نشان داده است که آنزیم نیترات ردوکتاز آزاد شده بوسیله میکروارگانیسم ها، عامل اصلی سنتز نانوذرات نقره است. در این تحقیق ، هدف بهینه سازی آنزیم نیترات ردوکتاز بدست آمده از باکتری اشریشیاکولای به منظور سنتز نانوذرات نقره است. ابتدا باکتری را کشت داده و آنزیم تولیدی را جدا می کنیم . از این آنزیم و به کمک نیترات نقره، سنتز نانوذرات نقره انجام شد.
رزا نوریان حمیدرضا قربانی
نانوذرات، ذرات فوق العاده ریزی دارای قطر از 1 تا 100 نانومتر هستند و خواص آنها با شکل های مواد فله متفاوت است .به نانوذرات مس، با توجه به خواص فیزیکی و شیمیایی منحصر به فردشان و هزینه کم آماده سازی، توجه زیادی شده است . در این تحقیق، هدف تولید بیرون سلولی نانوذرات مس و توزیع یکنواخت نانوذرات سنتز شده با استفاده از میکروارگانیسمهاست. در این میان، از باکتری اشرشیاکلی که در شرایط محیطی رشد سریعی دارد و در برابر شرایط محیطی مختلف، مقاومت بالایی از خود نشان می دهد استفاده شد. ابتدا اشریشیاکلی کشت داده شد. از سوسپانسیون بدست آمده سوپرناتانت را جدا کرده و به محلول سولفات مس با غلظت های 01/0، 005/0 و 001/0 مولار اضافه گردید. این فرایند منجر به تولید نانو ذرات مس شد. سپس با آنالیزهای مختلف تاثیر میزان غلظت و دما (?c5، ?c25، ?c40 و ?c90 ) روی سایز نانوذرات بررسی شد. برای بررسی خصوصیات فیزیکی نانو ذرات مس سنتز شده از دینامیک پراکندگی نور ,dls میکروسکوپ الکترونی روبشی sem و اسپکتروسکپی uv-vis به منظور آنالیز نانو ذرات مس کلوییدی استفاده گردید. حداکثر جذب برای ?c5 در طول موج 580 نانومتر ،در ?c25 در طول موج 590 نانومتر و در ?c40 در طول موج 595 نانومتر بود. همچنین خاصیت آنتی باکتریال نانوذرات بر روی یک باکتری گرم منفی(ا.کلای) و گرم مثبت (استافیلوکوکوس اورئوس) بررسی شده است.
محیا نبی حمیدرضا قربانی
نانو ذرات نقره ، یکی از پر کاربرد ترین ذرات در حوزه نانوبیوتکنولوژی است. یکی از دلایل کاربرد گسترده این ذرات، به دلیل داشتن خاصیت آنتی باکتریال این ذرات است و در واقع نانوذرات نقره برای عوامل بیماریزا یک سم تلقی میشوند و برای بدن انسان، غذاها و بافتها بیضررند. این در حالی است که نقره به خودی خود فاقد و یا خیلی کمتر دارای این خاصیت است. از طرفی درمان عفونت های روده ای با آنتی بیوتیک ها مشکلات زیادی از جمله مقاومت دارویی را در پی دارد. در اینجا, برای ایجاد پوشش نقره بر روی فیلتر هوا از روش بیولوژیکی استفاده شده است که از لحاظ زیست محیطی ایمن است. ویژگی پوشانندگی آن با استفاده از پراش اشعه ایکس ، میکروسکوپ الکترونی روبشی, طیف سنجی, و آنالیز پراکندگی نور مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به متغیرهایی مانند غلظت نیترات نقره و دما مشخص شد غلظت اولیه نیترات نقره نقش کلیدی در شکل گیری نانوذرات دارد. علاوه بر این, در دماهای پائین تر، اندازه نانوذرات نقره کوچکتر است و توزیع آن ها محدودتر است همچنین در مدت زمان بیشتر تجمع نانوذرات بر روی فیلتر بیشتر می گردد. فیلتر پوشش داده شده فعالیت ضدباکتری علیه ا.کلای واستافیلوکوکوس اورئوس از خود نشان داد بنابراین پتانسیل بالقوه ای برای استفاده فیلتر هوا در مکانهای آلوده مانند بیمارستانها و درمانگاه ها دارد.
نگار ارجمند شکوری محمود نوروزی
در این تحقیق جریان سیال غیرنیوتنی حول کره بررسی می شود. میدان جریان سه بعدی,تراکم ناپذیر و غیر دائمی در نظر گرفته شده است.از مدل سیالات باریک شونده نظیر مدل پاورلو به عنوان معادله ساختاری استفاده می شود. برای حل معادلات حاکم با روش حجم محدود و الگوریتم حل simple استفاده شده است. مدل توربولانسی k?برای مدل کردن جریان در نظر گرفته شده است.در بررسی حاضر, شبکه محاسباتی با استفاده از نرم افزار گمبیت به صورت 3 بعدی شبیه سازی شده است. از آنجا که هم اکنون بررسی موضوعاتی نظیر جریان حول یک کره , نیازمند به کار گیری گره های محاسباتی زیادی است. در نتیجه هدف در این تحقیق با بهینه سازی مش در هندسه اولیه, بتوانیم در پارامترهای خروجی به جواب های تجربی نزدیک شویم و سپس مدل سازی عددی با استفاده از نرم افزار fluent برای هندسه مورد نظر حل شده اند و نتایج خروجی نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . در این تحقیق در مرحله اول اثر خواص رئولوژیک در محدوده 0.4 تا 1.4 در رینولدز تعمیم یافته ثابت در منطه آشفته و در مراحل بعدی عدد رینولدز تعمیم یافته در محدود100 تا 600 در شاخص سیال پاورلو ثابت در نظر گرفته شده است و تاثیرات آنها بر میدان جریان ,گردابه کارمن و نیروی لیفت و درگ بررسی شده است. مشخصه اصلی جریان حول کره وجود دنباله آشفته چرخان در پشت جسم است که باعث به وجود آمدن نیرو درگ و لیفت می شود.که تا حدی وابسته به شکل و جهت گیری ,اندازه جسم , سرعت و ویسکوزیته دارد.در نهایت روابط عدد رینولدز تعمیم یافته با ضریب اصطکاک و تعیین نقطه جدایش و تاثیر پارامترهای رئولوژیکی بر ضریب اصطکاک و رژیم جریان بررسی شده است.مشاهده می شود در یک رینولدز ثابت با افزایش شاخص سیال پاورلا باعث دیرتر اتفاق افتادن نقطه جدایش و همچنین باعث افزایش طول دنباله می شود.
حوریه روحی حمیدرضا قربانی
پلی پروپیلن خواص مکانیکی خوب،وزن کم و شفافیت بالایی را از خود نشان می دهد .بنابراین برای طیف گسترده ای در زمینه های پوشش،اتصال،چسب،چاپ و بسته بندی و صنایع غذایی کاربرد دارد.حضور گروه های قطبی و حکاکی سطح نقش بسیار مهمی در اتصال رزین با فیلم ایفا می کنند.فیلم های pp محدودیتی در خصوصیات چسبندگی به دلیل غیرقطبی بودن و سطح انرژی پائین دارندبه همین دلیل فیلم های pp نیاز به برخی عملیات اضافی برای بالا بردن فعالیت سطحی دارند. در دهه های اخیر کاربرد عملیات پلاسما با هوا(کرونا) در زمینه های مختلف از قبیل اصلاح سطحی پلیمرها،پلیمریزاسیون ، سنتز ساختاری پلیمری جدیدو... رشد چشمگیری داشته است.کرونا موجب حکاکی و رسوب گذاری بر روی سطح پلیمر می گردد که باعث بوجود آمدن سطحی زبرتر می شود.در صنعت ، برای بهبود چسبندگی رزین به به فیلم های پلی پروپیلنی سطح آن را اصلاح می کنند. تلاش هایی برای بهبود خصوصیات سطح pp با عملیات پلاسما،کرونا و اصلاح شیمیایی صورت گرفته است.تخلیه تابش کرونا می تواند با حکاکی سطح و ایجاد گروه های عاملی ،استحکام چسبندگی خوبی بین pp و رزین ایجاد کند. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از عملیات کرونا و ایجادگروه های عاملی بر روی سطح pp چسبیدن بهتر این رزین ها بر روی سطح پلیمرصورت گیرد. در این تحقیق از رزین های نوع اکریلیکی استفاده گردید و با درصد های مختلف نانو اکسید تیتانیوم درهم آمیخته شده تا تاثیر ذرات نانو بر روی خواص آنتی باکتریال مورد بررسی قرار گیرد. برای تعیین حالت بهینه و سهم هریک از عوامل متغیر، از تجزیه و تحلیل آماری به روش تاگوچی استفاده شد. پارامترهای متغیر زمان،توان ،ولتاژو درصد نانو انتخاب گردید.برای بررسی سطح که در کرونا شامل حکاکی و رسوب گذاری که نشان دهنده تغییرات سطح و گروه های عاملی ایجاد شده می باشد از آزمون های afm وftir-atrاستفاده شد. پس از آن با رزین آکریلیکی یک لایه فیلم با درصد نانو های مختلف کشیده می شوداز آزمون آنتی باکتریال ، برای تعیین میزان آنتی باکتریال نانوکامپوزیت های ایجاد شده استفاده شد.برای تعیین خواص بهینه و تاثیر فاکتورهای اثرگذار کرونا بر رویpp روش تاگوچی پیشنهاد شد تا سهم هر یک از فاکتورها مشخص شود.نتایج نشان میدهد که هر یک از پارامترها تاثیراتی بر روی خواص آنتی باکتریال گذاشته که سهم بخش نانو بیشتر از عوامل دیگر می باشد.
سارا صادقی حمیدرضا قربانی
استان خراسان جنوبی در شرق ایران به دلیل بارغنی فرهنگی، همانند سایر بخش های فرهنگی و کشور؛ دارای آثار و شواهد تاریخی فراوانی است؛ زیرساخت های فرهنگی و تاریخی این استان چنان بکر و غنی است که به محقّقین اجازه می دهد در هر زمینه ای خصوصاً از رویکرد باستان شناسی به بررسی و مطالعه پرداخته و نتایج ارزشمندی به دست آورند. علاوه بر دیگر داده های باستان شناسی اعم از (سفال، بناها و غیره)، نشانه های دیگری هم چون نقش و نگارهایی که بر روی صخره ها برجای مانده از منظر باستان شناسی و تطابق و تعامل فرهنگی – هنری اقوام باستانی ساکن در این محوطه ها با مناطق مجاورش، قابل تأمل و درخور توجه ویژه ای است که بر لزوم و اهمیت جایگاه باستان شناسی هنر صخره ای در شرق ایران اشاره دارد. بر اساس مطالعه سنگ نگاره های حاصل از پژوهش میدانی پیشین انجام گرفته توسط محققان مختلف، نقوش جانوری 12 محوط? از این سنگ نگاره ها انتخاب گردید. آنچه از بررسی های باستان شناختی بر روی سنگ های استان خراسان جنوبی حاصل شد، آن است که نقوش جانوری از جمله نقش هایی است که به طور مسلط و مکرّر در بسیاری از فرهنگ های استانی از جمله ایران مشاهده شده است. نقوش حیوانی در استان خراسان جنوبی دارای مفاهیم و نمادهای خاصی بودند و مجموعاً از جهان بینی ایرانیان در روزگار کهن حکایت دارند. نقش اقلیم و پوشش گیاهی نقش اصلی برای ایجاد این گونه نقش مایه ها داشته است و ارتباط عمیقی با اکولوژی منطقه دارد. با نگاهی به نقوش موردنظر برروی دیواره های صخره ای مورد توجه نیاکان ما به صورت پراکنده در میان کوه های این استان تمرکز یافته و با توجه به فزونی شمار صخره های مورد توجه در منطقه تمرکز بیشتر نقوش در قسمت شرق استان بوده که در ارتباط مستقیمی با پوشش گیاهی منطق? مورد نظر است. با نگاهی به مکان یابی نقوش می توان پی برد که؛ اکثر صخره ها در بلندترین مکان نقر شده اند، احتمال می رود در ارتباطی با مراسم آیینی و مسائل اعتقادی باشد که در دید همگان مکان واقع شود. از آنجا که برخی از صخره ها دارای تنوع نقوش حیوانی است، شاید بتوان از تمرکز جوامع انسانی بزرگ تر که به صورت کوچ نشینی یا به شیوه استقرارهای دائمی در این منطقه حضور یافته بودند، سخن به میان آورد. با توجه به بررسی های انجام شده بین محوطه ها از شباهت تعدادی از نقوش با یکدیگر نشان از ارتباط فرهنگی بین هنر نانوشته ی انسان های ادوار گذشته که نقوش بین آن ها عمومیت یافته است. تعدادی از نقوش نویافته بودند که در جاهای دیگر کشف نشده اند. یکی از فرضیات نگارنده در زمان بررسی، ارتباط احتمالی بین مسیرهای کوچ و موقعیت و تنوع نقوش صخره ای در استان خراسان جنوبی می باشد. نکته قابل توجه در میان نقوش، فراوانی نقش بزکوهی با شاخ هایی بلند و حالت کمانی شکل است که یا به صورت تک نگاره یا به صورت گله ای دیده می شوند. در نهایت در خصوص تاریخگذاری نقوش با در نظر گرفتن تمام مدارک موجود و نقوش حاضر می توان احتمال داد که مجموعه نقوش با توجه به وجود نقوش شاخصی هم چون: نقوش حیوانی (اسب)، ابزارآلات همراه با نقوش حیوانی (زین) و کتیبه های ایجاد شده (دوران اشکانی) و تعدادی از نقوش (تفنگ و تیر وکمان) و کتیبه های اسلامی حک-شده در دل سنگ ها و نقوش ایجاد شده مربوط به دوران پیش از تاریخ هستیم. مطالعات حاضر باب تازه ای به روی پژوهشگران در این زمینه باز نموده و با امکانات محدود، به عنوان یک قدم مهم در راه همگام شدن با تحقیقات باستان شناسی به شمار آید. امید است نتیجه مطالعات این پژوهش که جای آن در دانشگاه های کشور و موسسات و سازمان های تحقیقاتی همچون سازمان میراث فرهنگی کشور خالی است؛ بتواند کمک های ارزنده ای در شناسایی و بازسازی بیشتر فرهنگ نیاکان ما در عرصه هنر صخره ای بنماید.
مائده کوچکی حمیدرضا قربانی
امروزه استفاده از گاز مایع توجهات زیادی را به خود جلب نموده¬است و بهبود فرایند¬های موجود برای افزایش کیفیت محصولات از اهمیت زیادی برخوردار می¬باشد. در این تحقیق راهکارهای افزایش کیفیت محصولات در پالایشگاه میعانات گازی جزیره سیری مورد بررسی قرار گرفته-است. برای دست¬یابی به اهداف تحقیق ، فرایند مایع¬سازی گاز با استفاده از نرم افزار aspen hysys شبیه¬سازی گردیده و نتایج آن با داده¬های میدانی صحت¬سنجی گردید. با اطمینان از صحت نتایج راهکارهای مختلفی برای افزایش کیفیت محصولات بررسی گردید که نتایج آنها به این صورت می¬باشد: تغییر در فرایند شیرین¬سازی پالایشگاه سبب شد co2 موجود در خروجی پروپان پالایشگاه به زیر 1.5% برسد. افزایش فشار و تعداد سینی¬ها در فرایند سبب افزایش کیفیت بوتان و پروپان به بیش از 94% و 99% گردیده¬است. تغییر در محل ورود خوراک به واحد تفکیک سبب کاهش هزینه¬های عملیاتی و افزایش کیفیت پروپان به بیش از 97% و تغییردرخوراک ورودی به کندانسور برای سردسازی برج¬ها سبب افزایش کیفیت پروپان بیش از 98% گردیده¬است. تعیین پروفایل دمایی مناسب برای برج¬ها سبب افزایش کیفیت پروپان و بوتان به بیش از 98% شده¬است
یاسر نظریه حمیدرضا قربانی
چکیده: شناسایی کانتکست مصنوعات باستانی اهمیت ویژه ای در شناسایی مفهوم و کارکرد آنها دارد. به طوری که عدم مشخص بودن کانتکست نیمی از داده ها و ارزش های علمی یک مصنوع را مخدوش می سازد. در پژوهش حاضر سعی شده تا به وسیله ی آنالیز پنج نمونه سفال خاکستری عصرآهن متعلق به موزه ی ایران باستان، کانتکست و محیط دفن احتمالی آن ها مورد شناسایی قرار گیرد. به همین منظور با شناسایی و اندازه گیری میزان عناصر موجود رسوبات و بدنه سرامیکی نمونه ها با استفاده از دستگاه icp- oes(طیف سنج نشری پلاسمای جفت شده القایی) سعی در شناخت کانتکست احتمالی آن ها شد. هم چنین برای صحت و تکمیل نتایج از دستگاه کروماتوگرافی یونی به منظورشناسایی آنیون های موجود در رسوبات سفالینه ها استفاده گردید. از مهم ترین چالش های پیش رو در این پژوهش مشخص نبودن منطقه جغرافیایی، نبود شاهد دقیق و هم چنین عدم دستورالعمل در خصوص تحلیل داده هاست. مطالعات و بررسی های صورت گرفته نشان می دهد، میزان عناصر موجود در نمونه mb-1و mb- 2 و نیز هم بستگی معنی دار برخی از عناصر خاص بیش ترین نزدیکی را به کانتکست قبرستان دارد. بر اساس غلظت بالای کربنات کلسیم در تجزیه شیمیایی رسوبات نمونه mb- 3 می توان آن را به بافت آشپزخانه و یا کف منطقه مسکونی نسبت داد. نمونه های mb- 4و mb- 5 که نتیجه شناسایی عناصر حاکی از کانتکست هم سان برای آن هاست؛ وجود عناصری نظیر پتاسیم، منیزیم، آهن، تیتانیوم و هم بستگی مثبت آن عناصر با یکدیگر و نیزهم بستگی منفی پتاسیم و منیزیم با سیلسیوم نشان-دهنده بافت های مرتبط با آتش چون اجاق و کوره می باشند. کلید واژگان: کانتکست، سفال خاکستری، عصر آهن، icp، کروماتوگرافی یونی، پتروگرافی