نام پژوهشگر: احسان پورعلی
احسان پورعلی ابومحمد عسگرخانی
کشورها همیشه برای تامین نیازهایشان و دنبال کردن هدف های خود در محیط بین المللی، در رابطه با جامعه ها، دولت ها و کشورهای دیگر، در پی یافتن هم پیمانانی برای خود بوده اند. در همین رابطه، جمهوری اسلامی ایران نیز در چند سال اخیر، مرکز ثقل دیپلماسی و سیاست خارجی خود را متوجه منطقه آمریکای لاتین و کشورهای چپ گرای این منطقه نموده است. مشخصاً این تغییر مرکز ثقل و روی آوری به آمریکای لاتین در دولت های نهم و دهم یعنی زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بیشتر نمود داشته است. اما برای برقراری روابط با دیگر کشورها شرایطی هم وجود دارند مانند: قرابت جغرافیایی، تشابهات ایدئولوژیک، تشابهات ساختار سیاسی و اقتصادی و تشابهات فرهنگی. پس در اینجا مسئله ای به وجود می آید و آن این است که با توجه به اینکه ایران و کشورهای منطقه آمریکای لاتین، از نظر ویژگی هایی که موجد همکاری و همگرایی می شوند، در سطح پایینی قرار دارند، چرا ایران چنین گرایش رو به رشدی را به این منطقه پیدا کرده است. این پژوهش با ارائه سه فرضیه در سه سطح خرد (داخلی)، میانه (منطقه ای) و کلان (نظام)، به دنبال پیدا کردن چرایی افزایش این رابطه بوده است که در نهایت با توجه به بررسی های صورت گرفته، افزایش تنش میان ایران و قدرت های بزرگ غربی (یعنی سطح کلان تحلیل)، عامل اصلی گرایش ایران به کشورهای چپ گرای آمریکای لاتین تشخیص داده شده است.
احسان پورعلی رضا نورزاد
چکیده ندارد.