نام پژوهشگر: فاطمه ناهیدی
فاطمه ناهیدی صدیقه السادات طوافیان
علی رغم فواید گزارش شده تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد، هنوز این فرایند در ایران بعنوان یک روش مراقبتی مفید و آسان برای نوزادان سالم ترم متداول نشده است. این مطالعه با هدف طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی مبتی بر الگوی پرسید-پروسید و تعیین تاثیر آن بر تغییر رفتار ماماها در خصوص انجام تماس پوست با پوست نوزاد و مادر بلافاصله بعد از تولد در سه مرحله کیفی، روانسنجی و کار آزمایی بالینی در شهر تهران انجام شد. در مرحله مطالعه کیفی، جمع آوری داده ها با برقراری 19 جلسه بحث گروهی 12-6 نفره به مدت 2-5/1 ساعت انجام شد. تعداد کل مشارکت کنندگان150 نفر از مامای شاغل در اتاق زایمان بودند. ماماها در صورتی که زایمان مادر را انجام می دادند و یا مسئولیت نوزاد از بدو تولد به عهده آنان بود وارد مطالعه می شدند. سپس با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی قراردادی، کدهای اولیه، کدهای اصلی، زیر طبقات اصلی و فرعی و درون مایه ها استخراج و گویه ها تدوین گردید. از روش روایی صوری و محتوایی با بهره گیری از 7 نفر از ماماهای شاغل در اتاق زایمان و 15 نفر از متخصصین مختلف مرتبط با موضوع بعنوان پانل خبرگان استفاده شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، نمودار شن ریزه، ارزش ویژه یک و بالاتر و روش دوران واریمکس با حداقل بار عاملی 3/0 انجام شد. از آزمونهای کیسر-مایر-اولکین و کرویت بارتلت برای تعیین کفایت تعداد نمونه و صلاحیت مدل و برای تعیین ثبات درونی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین پایایی آن از آزمون باز آزمون استفاده شد. در نهایت الگوی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، یک بار با الگوی 5 سازه ای استخراج شده ازمرحله کیفی مطالعه و یک بار با الگوی بر گرفته از مدل پرسید-پروسید و بهره گیری از نرم افزارهای آماری اس-پی-اس-اس18 و لیزرل88 مقایسه و مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفتند. در مرحله مطالعه کار آزمایی بالینی تعداد 82 ماما در دو گروه مداخله آموزشی (41 نفر) و بدون مداخله آموزشی (41 نفر) شرکت داشتند. با توجه به اینکه قدرت پیشگویی کنندگی عوامل مستعد کننده حاصل از مطالعه کیفی و روانسنجی نسبت به دو سازه دیگر بیشتر بدست آمده بود این سازه مدت زمان بیشتری را برای مرحله مداخله آموزشی به خود اختصاص داد (95 دقیقه). سپس طراحی آموزشی بر اساس الگوی پرسید-پروسید و با توجه به سهم اختصاص یافته برای آموزش از سه مرحله؛ کارگاه آموزشی(سخنرانی، نمایش فیلم، پاسخ به سوالات و گزارش دو مطالعه مرتبط با فواید انجام تماس پوستی)، بحث گروهی در پایان جلسه آموزشی و آموزش در بالین انجام شد. عملکرد ماماها توسط چک لیست مشاهده در سه نوبت (قبل از آموزش، بلافاصله بعد از آموزش و دو ماه بعد از آموزش) مشاهده و ارزشیابی شد. در پایان نتایج با نرم افزار اس-پی-اس-اس19 و با بهره گیری از آمار توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از 19 جلسه بحث گروهی 996 کد اولیه استخراج شد که با دقت مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتند سپس بر اساس تشابهات کدهای اولیه، 240 کد اصلی، 196 طبقه فرعی، 17 طبقه اصلی و 5 درون مایه استخراج شد. در نهایت با توجه به پیشینه مطالعه، منابع و تعاریف موجود تعداد 120 گویه ساخته شد. در مرحله روانسنجی گویه هایی که امتیاز نسبت روایی 40/0 و بالاتر داشتند و نمره شاخص روایی آنها برابر و بیشتر از 79/0بود حفظ شدند. کمترین مقدار امتیاز تاثیر آیتم 57/3 و بیشترین مقدار 67/4 بود که ابزار اولیه با 84 گویه تایید شد. آماره کیسر-مایر-اولکین در تحلیل عاملی معادل 763/0 و آماره کرویت بارتلت معادل 735/14052 بدست آمد که با 0001/0 p< معنی دار شد. با استفاده از روش دورانی واریمکس و حداقل بار عاملی3/0، 15 عامل که 61/60 درصد واریانس را پوشش می داد مورد قبول واقع شد. عوامل مستعد کننده با 6 عامل و 38 گویه، عوامل قادر کننده با 3 عامل و 18 گویه و عوامل تقویت کننده با 6 عامل و 26 گویه به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 89/0، 85/0 و84/0 در سطح عالی قرار گرفتند. در نهایت مدل بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی، با سه سازه و 15 عامل و 82 گویه تایید شد. نتایج مطالعه کار آزمایی بالینی نشان داد، میانگین عملکرد ماماها در گروه مداخله آموزشی در مراحل؛ قبل از آموزش 36/2±39/6، بلافاصله بعد از آموزش 70/3±42/19 و دو ماه بعد آموزش 68/3±44/20 بود که نشان داد آموزش تاثیر معنی داری بر انجام تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد توسط ماماها داشته است (001/0p=). در حالی که در گروه بدون مداخله میانگین عملکرد ماماها در مرحله دو ماه بعد از آموزش نسبت به مرحله قبل از آموزش کاهش داشته است. دو گروه به لحاظ تاثیرآموزش بر انجام تماس پوستی، با هم اختلاف آماری معنی داری داشتند (001/0p=). در این مطالعه مشخص شد، عوامل مستعد کننده، قادر کننده و تقویت کننده الگوی پرسید از پیشگویی کننده های انجام تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد توسط ماما می باشند و عوامل مستعد کننده قدرت پیشگویی کننده گی بیشتری نسبت به دو سازه دیگر داشت. متغیرهای آگاهی ماما از؛ سلامت نوزاد، سلامت جسمی مادر و سلامت روانی مادر و نوزاد همچنین متغیرهای باور خود کارآمدی ماما و باور ماما برای موانع انجام تماس پوستی از اجزای سازه عوامل مستعد کننده اثر مستقیم معنی داری بر انجام تماس پوستی داشتند. نتایج در رابطه با عوامل مستعد کننده نشان داد آموزش طراحی شده بر اساس الگوی پرسید-پروسید توانست بر عملکرد ماماها تاثیر بگذارد در حالی که همین برنامه آموزشی نتوانست بر عوامل قادر کننده و تقویت کننده تاثیر چندانی بگذارد. لذا توصیه می شود با مداخلات غیر آموزشی متناسب، شرایط برای انجام تماس پوستی به نحو احسن فراهم گردد.