نام پژوهشگر: سالار جمالی
نفیسه دیوسالار سالار جمالی
چکیده به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مرکبات شرق گیلان و غرب مازندران طی سال های 1387 و 1388 تعداد 110 نمونه خاک و ریشه از باغ های مرکبات جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، عملیات شستشوی خاک و ریشه ها، استخراج نماتدها، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین انجام گرفت. سپس از نماتد های جدا شده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی دائم تهیه شد. پس از مشاهدات میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر به کمک لوله ترسیم انجام گرفت، با استفاده از منابع و کلیدها، نماتدهای استخراج شده شناسایی گردید. در این مطالعه 27 گونه متعلق به 15 جنس شامل: aphelenchoides asterocaudatus, a. bicaudatus, a. sacchari, aphelenchus avenae, basiria graminophila, boleodorus thylactus, ditylenchus myceliophagus, filenchus facultativus, f. vulgaris, helicotylenchus digonicus , h. dihystera, h. exallus, h. pseudorobustus, h. vulgaris, merlinius camelliae, mesocriconema xenoplax, m. curvatum, ogma civellae, paratylenchus nanus, pratylenchus loosi, p. neglectus, p. jaehni, p. zeae, psilenchus hilarulus, seinura lii, s. prospera, tylenchulus semipenetrans. شناسایی گردید، از بین گونه های گزارش شده سه گونهpratylenchus jaehni ، seinura lii و s. prospera برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. همچنین نماتد مولد زخم ریشه p. loosi برای اولین بار از ایران روی مرکبات شناسایی شد. در بین جنس های شناسایی شده به ترتیب tylenchulus ،helicotylenchus ،pratylenchus ، و aphelenchoides بیشترین پراکندگی و گسترش را نسبت به سایر جنس ها دارند.
مریم عالم سالار جمالی
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی درختان میوه هسته دار در استان گیلان طی تابستان و پاییز سال 1388 تعداد 120 نمونه خاک و ریشه جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، عملیات شستشوی خاک و ریشه ها، استخراج نماتدها، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین انجام گرفت. سپس از نماتد های جدا شده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی دائمی تهیه شد.. پس از مشاهدات میکروسکوپی، اندازه گیریهای لازم و رسم تصاویر به کمک لوله ترسیم انجام گرفت و با استفاده از منابع و کلیدها، شناسایی انجام گردید. در این مطالعه 21 گونه متعلق به 15 جنس شامل: aphelenchoides asterocaudatus, a. bicaudatus, aphelenchus avenae, basiria graminophila, boleodorus thylactus, coslenchus costatus, criconemoides parvus, filenchus facultativus, f. vulgaris, helicotylenchus digonicus, h. exallus, mesocriconema xenoplax, nagelus obscurus, ogma civellae, paratylenchus hamatus, pratylenchus loosi, p.thornei, psilenchus hilarulus, xiphinema americanum, x. pacificum, x. parvum. شناسایی گردید، از بین گونه های گزارش شده دوگونه xiphinema pacificum و x. parvum برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در بین جنسهای شناسایی شده، به ترتیب جنسهایhelicotylenchus و ogma به لحاظ کمی از بیشترین پراکندگی و گسترش برخوردار بودند.
معصومه چاووشی ثانی سالار جمالی
به منظور شناسایی قارچ های آنتاگونیست نماتد مرکبات (tylenchulus semipenetrans) نمونه برداری از خاک و ریشه درختان مرکبات دارای علایم در باغ های شرق گیلان و غرب مازندران انجام شد. لارو سن دوم این نماتد از خاک و ماده و تخم از ریشه ها جداسازی گردیدند. جهت جداسازی قارچ های آنتاگونیست، سوسپانسیون های تخم و لارو نماتد به طور جداگانه روی محیط کشت آب-آگار (water agar) باافزودن آنتی بیوتیک استرپتومایسین کشت شد. میسلیوم های توسعه یافته از تخم و نماتد های بالغ روی محیط کشت pda خالص سازی شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. قارچ های شناسایی شده عبارتند از, fusarium solani, f. oxysporum, cladosporium cladosporioides, paecilomyces lilacinus و acremonium sp. به منظور بررسی فعالیت آنتاگونیستی قارچ ها روی نماتد مرکبات در شرایط آزمایشگاهی، درصد تخم های پارازیت شده، درصد تفریخ تخم و درصد مرگ و میر لارو ها ثبت گردید. نتایج نشان داد که تمامی قارچ های جداسازی شده قدرت پارازیت کردن تخم و لارو این نماتد را دارا می باشند. در این بین، قارچ های paecilomyces lilacinus و .acremonium sp به ترتیب با اختصاص 11/79 و 66/70 درصد از پارازیت تخم ها، موفق ترین گونه ها بودند. علاوه بر این، کاربرد قارچ .acremonium sp با33/48 درصد بیشترین درصد مرگ و میر لارو را به همراه داشت. تیمارهای قارچی در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفتند و دو شاخص تعداد نماتد ماده در یک گرم ریشه و تعداد لارو سن دوم نماتد مرکبات در 100 گرم خاک محاسبه گردید. با توجه به مقایسه ی میانگین تیمار ها، در تیمار های قارچی؛ قارچ های p. lilacinus و acremonium sp. بیشترین تأثیر را بر کاهش تعداد نماتد ماده دارا بودند. c. cladosporioides پس از شاهد در بالاترین گروه آماری نسبت به سایر تیمارها قرار داشت و ضعیف ترین تیماربود. همچنین مقایسه زمان تلقیح نماتد نشان داد تیمار های تلقیح شده با نماتد مرکبات پس از 20 از تلقیح قارچ عملکرد بهتری دارند. در بین گونه های قارچی با خاصیت ضدنماتدی تیمار های قارچی p. lilacinus و acremonium sp. موثرتر از گونه های دیگر بوده؛ اگرچه دو گونه ی f. solani و f. oxysporum مورد استفاده در این تحقیق نیز علیه نماتد مرکبات کارایی خوبی داشتند.
مینا نگین فر سالار جمالی
برای شناسایی نماتد های انگل مزارع بادام زمینی در استان گیلان طی تابستان و پاییز سال 9? تعداد 130 نمونه خاک و ریشه از مزارع بادام زمینی استان جمع آوری شد. شست و شوی خاک و ریشه ها صورت گرفته و نماتدها استخراج شده و پس از انجام مراحل تثبیت به گلیسیرین منتقل گردیدند. در مرحله بعد، از نماتدهای مشابه، اسلاید های دائم میکروسکوپی تهیه شده و پس از اندازه گیری های لازم، به کمک منابع و کلید ها، نماتد ها شناسایی گردیدند. در این مطالعه 20 گونه متعلق به 17جنس شناسایی شدند که به شرح زیر می باشند: aphelenchoides sacchari, aphelenchus avenae, basiria graminophila, coslenchus costatus, ditylenchus myceliophagus, filenchus vulgaris, helicotylenchus digonichus, heterodera cruciferae, meloidogyne incognita, meloidogyne hapla, merlinius bavaricus mesocriconema rusticum, mesocriconema curvatum, paratylenchus nanus, pratylenchus neglectus, psilenchus hilarulus, quinsulcius capitatus, tylenchorhynchus annulatus, tylenchorhynchus mashhoodi, tylenchus davainei.
سمانه بشیری مرتضی گل محمدی
نماتد مولد غده، meloidogyne spp.، انگل بسیاری از محصولات زراعی و باغی از جمله کیوی می باشد. به منظور بررسی تأثیر عوامل بیولوژیک روی مرگ و میر لاروها و تفریخ تخم نماتد در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه، 100 جدایه از فراریشه باغ های کیوی فروت شمال کشور جداسازی شد. شناسایی باکتری های آنتاگونیست با استفاده از ویژگی های ریخت شناسی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی صورت گرفت و علاوه بر این ناحیه 16sdna آنها توالی یابی شد. در شرایط آزمایشگاهی جدایه های bacillus sp.، pseudomonas chlororaphis subsp. aeurofaciens و pseudomonas flourescens با افزایش درصد مرگ و میر لاروها به ترتیب 27/60، 04/53 و 23/52 درصد بیشترین تأثیر را از خود نشان دهند. همچنین در شرایط گلخانه با کاهش تعداد گال به ترتیب به 66/46، 28و 66/41 عدد در مقایسه با شاهد( 66/85 عدد) و کاهش تعداد کیسه تخم به ترتیب به 29، 6/10 و 16 عدد در مقایسه با شاهد ( 3/78عدد) عملکرد بسیارخوبی از خود نشان دادند. جدایه pseudomonas chlororaphis subsp. aeurofaciens توالی یابی شد و با شماره شناسایی jx477174 در بانک ژن ثبت شد. در مورد جدایه های اکتینومیست پنج جدایه در شرایط آزمایشگاهی با کاهش میزان تفریخ تخم در مدت هفت روز و مرگ و میر لاروها در مدت پنج روز، قابلیت آنتاگونیستی از خود نشان دادند. جدایه های streptomyces sp3.، streptomyces sp4.، streptomyces sp5.، streptomyces sp7. و streptomyces sp8. با کاهش تفریخ تخم به ترتیب 29/16، 99/19، 11/27، 22/20 و 41/18 درصد و افزایش مرگ و میر لاروها به ترتیب 45، 30/33، 53/37،01/35 و50/37بیشترین درصد تأثیر را از خود نشان دادند. همچنین در شرایط گلخانه با کاهش تعداد گال به ترتیب به 36، 30، 66/46، 33/29 و 38 عدد در مقایسه با شاهد (66/85 عدد) و کاهش تعداد کیسه تخم به ترتیب به 6/12، 10، 16، 10 و 3/12 عدد در مقایسه با شاهد (3/78 عدد) عملکرد بسیارمطلوبی داشتند. به استثنای bacillus sp. که از میزان اثربخشی مشابهی با نماتدکش برخوردار بود، جدایه های موثر در شرایط گلخانه موفق تر از نماتدکش عمل کردند.
سیده نگین میرقاسمی علی سراجی
به منظور شناسایی نماتد های انگل باغ های چای در استان گیلان و مازندران، طی تابستان و پاییز سال های9? و 1391 تعداد 340 نمونه خاک و ریشه از باغ های چای جمع آوری شد. شست وشوی خاک و ریشه ها با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ صورت گرفت. نماتدها پس از استخراج، تثبیت و به گلیسیرین منتقل شدند. در مرحله بعد، از نماتدهای مشابه، اسلاید های دائم میکروسکوپی تهیه گردید. پس از اندازه گیری های لازم، به کمک منابع و کلید های معتبر، شناسایی انجام گرفت. در این مطالعه 24 گونه متعلق به 12 جنس شامل: aphelenchoides asterocaudatus, aphelenchoides asteromucronatus, aphelenchoides bicaudatus aphelenchoides sacchari, aphelenchus avenae, basiria graminophila, criconemoides parvus, crossonema civellae, ditylenchus medicaginis, ditylenchus myceliophagus, filenchus vulgaris, helicotylenchus digonichus, helicotylenchus dihystera, helicotylenchus pseudorobustus, mesocriconema xenoplax, mesocriconema ornatum, paratylenchus bukowinensis, paratylenchus elachistus, paratylenchus holdmani, pratylenchus brachyurus, pratylenchus loosi, pratylenchus neglectus, pratylenchus penetrans, psilenchus hilarulus شناسایی گردید. از بین گونه های گزارش شده دو گونه aphelenchoides asteromucronatus و paratylenchus holdmani برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در بین جنس های شناسایی شده به ترتیب aphelenchoides، criconemoides، helicotylenchus،pratylenchus و paratylenchus بیشترین پراکندگی و گسترش را نسبت به سایر جنس ها داشتند.
مینا اله مرادی سالار جمالی
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهان زینتی، طی فصول تابستان و پاییز سال 1390، تعداد 115 نمونه خاک از اطراف ریشهی گونههای مختلف گیاهان زینتی گلخانهها و فضای سبز به همراه ریشه و برگ گیاهان مزبور از نقاط مختلف استان گیلان جمعآوری شد. پس از استخراج، کشتن، تثبیت و به گلیسیرین رساندن نماتدها، از آنها اسلاید های میکروسکوپی دائم تهیه گردید. شناسایی گونهها با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به دوربین دیجیتال بر اساس ویژگیهای ریختشناسی و ریختسنجی و با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر انجام گرفت. در این بررسی 18 گونه نماتد به شرح زیر شناسایی شد: criconema mutabile, helicotylenchus dihystera, h. erythrinae, h. exallus, h. microlobus, h. pseudorobstus, h. sharafati, meloidogyne incognita, mesocriconema curvatum, m. xenoplax, paratrichodorus minor, paratylenchus elachistus, p. salubris, p. veruculatus, pratylenchus neglectus, p. thornei, p. vulnus, scutellonema brachyurus. در این بررسی گونههای h. microlobus، h. sharafati و p. salubris برای اولین بار از ایران گزارش و توصیف شده است.
هادی شیخ نژاد محمد قدمیاری
در این تحقیق اثر کشندگی ایمیداکلوپرید و بیماری زایی نماتودهای heterorhabditis bacteriophora و steinernema carpocapsae روی زنبور برگ خوار رز (arge ochropus) در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی (دمای 2± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10± 70 و دوره نوری 8 : 16 ساعت (تاریکی : روشنایی)) تعیین شد. همچنین کاربرد توام دُزهای زیر کشنده ایمیداکلوپرید با غلظت های مختلفی از این دو نماتود روی لارو این آفت بررسی شد. براساس آزمون های زیست سنجی مقدار lcهای 10، 25، 30، 50 و 75 برای نماتود s. carpocapsae برابر 5، 9، 11، 21 و 46 نماتود بر لارو و برای h. bacteriophora برابر با 3، 8، 11، 32 و 130 نماتود بر لارو تخمین زده شد. همچنین مقدار ld30 و ld50 برای ایمیداکلوپرید به ترتیب 65/5 و 63/9 پی پی ام برآورد شد. لارو سن 5 آفت حساسیت بالایی به هر دو نماتود و ایمیداکلوپرید نشان داد و درصد مرگ ومیر با افزایش دز هر یک از دو عامل کشنده، افزایش یافت. براساس lcهای به دست آمده برای هر یک از نماتودها، می توان نتیجه گرفت که، زهرآگینی s. carpocapsae نسبت به h. bacteriophora روی لارو آفت بیشتر است. در ترکیب نماتودها و ایمیداکلوپرید، اثر بخشی و مرگ ومیر معنی دار، نسبت به زمانی که به تنهایی بکار برده شدند، مشاهده شد. در تلفیق این دو عامل اثرات سینرژیستی و افزایشی در نرخ مرگ ومیر زنبور برگ خوار رز ثبت شد، به طوری که میزان مرگ ومیر درغلظت ld30ی ایمیداکلوپرید 39% و lc50ی نماتودهایh. bacteriophora وs. carpocapsae به ترتیب 55% و 58% بود، در حالی که در ترکیب ایمیداکلوپرید با این دو غلظت از نماتودها، میزان مرگ ومیر به ترتیب به 88% و 98% رسید. در این تحقیق هیچ اثر آنتاگونیستی بین تیمارهای تلفیق شده، مشاهده نشد. همچنین در این تحقیق اثر این نماتودها روی پاسخ سلولی ایمنی و تلفیق حشره کش و نماتود روی برخی از پارامترهای بیوشیمیایی و ذخایر انرژی این آفت نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان چربی، کربوهیدرات و گلایکوژن در لاروهای تیمار شده با حشره کش ایمیداکلوپرید، نماتودهای h. bacteriophora و s. carpocapsae و تلفیق آنها، با افزایش غلظت نماتودها و نماتود+ایمیداکلوپرید کاهش می یابد. نتایج واکنش های سلولی لاروa. ochropus به این دو نماتود نشان دهنده ی یک پاسخ ایمنی قوی از جانب لارو این آفت در برابر h. bacteriophora بود، در صورتی که این واکنش ها برای s. carpocapsaeضعیف بود که این امر خود یکی از دلایل سینرژیسم کمتر تلفیق h. bacteriophora با ایمیداکلوپرید است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که s. carpocapsae توانایی بیشتری در غلبه بر سیستم دفاعی میزبان دارد.
سیده زهره اسعدی سالار جمالی
تعداد کمی از نماتدهای انگل گیاهی به عنوان عوامل بذرزاد شناخته شده اند. در این بین، نماتد نوک سفیدی برگ برنج، (aphelenchoides besseyi christie, 1942)، یکی از مهم ترین آن ها محسوب می شود. این نماتد نه تنها از نظر اقتصادی روی میزبان اصلی خود (برنج) ایجاد خسارت می کند، بلکه به جهت قابلیت پراکنش وسیع نیز حائز اهمیت است. در این تحقیق، تاثیر جمعیت های مختلف نماتد (0، 100، 300، 500 و 700) بر خصوصیات فیزیکی و بیوشیمیایی بذر برنج در دو سال 1391 و 1392 مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. نشاء بوته ها در گلدان هایی به قطر ?? و عمق ?? سانتی متر انجام و پنج بوته به هر گلدان اختصاص داده شد. استخراج نماتدها از نمونه های جمع آوری شده با روش ماتور و لال انجام گرفت. 20 جفت نماتد (نر و ماده) بر قارچ alternaria alternate رشد یافته روی محیط pda انتقال یافت. پس از سپری شدن چهار هفته از زمان تلقیح، نماتدهای تکثیر یافته استخراج و جمع آوری شدند. تلقیح نماتد در مرحله سه تا پنج برگی با استفاده از لوله های پلاستیکی در محل غلاف انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش مایه تلقیح، درصد رطوبت (57/5 و 13/5)، طول (7/13 و 5/10)، ضخامت (45/21 و 07/15)، قطر حسابی (87/12 و 92/9)، قطر هندسی (6/33 و 34/7)، ضریب کرویت (91/22 و 3/12)، درصد برنج سالم (2/9 و 3/12)، راندمان تبدیل (98/9 و 48/10) و وزن هزار دانه (13/10 و 11/16) به طور معنی داری کاهش یافت. درصد خرد برنج (96/12 و 84/13) و وزن پوکی (28/55 و 7/54) به ترتیب در سال های 1391و 1392 به طور معنی داری افزایش یافت (?p<1) در حالی که کاهش عرض دانه (94/1 و 13/3) معنی دار نبود. جمعیت 100 نماتد به ازای هر گیاه، بر خصوصیات مذکور تاثیر معنی داری نداشت، ولی سه جمعیت مورد بررسی دیگر، از تفاوت معنی داری نسبت به شاهد برخوردار بودند. نتایج نشان داد که با افزایش مایه تلقیح، درصد آمیلوز و ری آمدن به طور معنی داری (?p<1) کاهش یافت ولی بر دمای ژلاتینی شدن و درصد پروتیین تاثیر معنی داری مشاهده نشد. نتایج بدست آمده مشخص کرد که کیفیت پخت تیمارها با داشتن مقدار آمیلوز و دمای ژلاتینی شدن متوسط، در حد مطلوب بود هر چند میزان ری آمدن و درصد آمیلوز کاهش نشان داد. داده ها نشان داد که بیماری نوک سفیدی برنج می تواند بر خصوصیات فیزیکی و بیوشیمیایی بذر برنج موثر باشد.
زینب خاتمی دوست شکارسرایی روح اله صابری ریسه
بیماری ریشه¬گرهی ناشی از گونه¬های مختلف نماتد meloidogyne، یکی از مهم¬ترین جنس نماتد¬های انگل گیاهی با خسارت اقتصادی در باغ¬های پسته می¬باشد گر چه روش¬های مختلفی برای مدیریت این بیماری توصیه شده ولی کنترل بیولوژیک به عنوان یک روش سازگار با محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور، از 900 استرین جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان مختلف سراسر ایران، تعداد 30 استرین که در آزمون¬های آزمایشگاهی از قابلیت بالایی در کنترل برخوردار بودند، برای این پژوهش انتخاب گردید. در آزمون آزمایشگاهی همه جدایه¬ها باعث مرگ و میر لاروها شدند. سپس نه جدایه ایرانی با توانایی بالای آنتاگونیستی همراه با دو جدایه cha0 و cha89 برای آزمون گلخانه¬ای مرحله اول روی نهال های پسته بادامی زرند (حساس به نماتد) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات گلخانه¬ای، همه استرین¬ها سبب کنترل نماتد و بهبود رشد نهال¬ها گردیدند . جدایه¬های vupf52، vupf205 و vupf5 از ریزوسفر درخت هلو و گندم از گروه سودوموناس¬های فلورسنت به ترتیب دارای بیشترین درصد کنترل 12/90، 26/87 و 13/83 بودند. جدایه vupf60 از ریزوسفر درخت آلبالو، با میزان کنترل 09/55 درصد کمترین تأثیر را روی کاهش شدت بیماریزایی و افزایش شاخص¬های رشدی اندام¬های هوایی و ریشه روی نهال¬های پسته نشان داد. در نهایت، سه استرین برتر در سه حالت پودر تالک، پودر سیب و سبوس گندم فرموله شدند. در آزمایشات بررسی تأثیر فرمولاسیون استرین¬های آنتاگونیست بر میزان افزایش رشد نهال¬های پسته، تقریباً تمامی استرین¬ها در فرمولاسیون سبوس گندم از قابلیت بالاتری نسبت به دو فرمولاسیون دیگر برای کنترل نماتد برخوردار بودند. کمترین درصد کنترل مربوط به فرمولاسیون پودر تالک بود. دو استرین vupf52 و vupf5 در فرمولاسیون سبوس گندم با دارابودن بالاترین جمعیت در خاک و با قدرت کنترل 1/86 و 43/72 درصد سبب افزایش وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی نهال¬ها گردیدند و می¬توانند برای پژوهش¬های باغی مورد توجه قرار گیرند.
امیر قاسم زاده سالار جمالی
نماتدهای ریشه گرهی عامل ایجاد بیماری در بسیاری از گیاهان می¬باشند که فعالیت آن¬ها باعث ایجاد اختلالات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، تبادلات گازی و غیره در میزبان می¬شوند. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت کرت¬های دو بار خرد شده روی دو رقم گوجه¬فرنگی falat y (حساس) و gina vf (متحمل) با چهار سطوح جمعیتی صفر (شاهد)، 500، 1000 و 2000 عدد لارو سن دوم نماتد meloidogyne incognita race2 با چهار دوره زمانی 20، 40، 60 و 80 روز پس از مایه¬زنی طراحی و در سال 1392 در گلخانه دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان اجرا شد، در پایان هر دوره صفات اندازه گیری شدند. زمان¬ها برای اندازه¬گیری¬های بیوشیمیایی از زمان صفر به مدت 4 دوره نمونه برداری به فاصله سه روز از هم صورت گرفت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین¬ها نشان داد که با افزایش سطوح جمعیتی نماتد، تعداد گال، تعداد کیسه تخم، تعداد لارو سن دوم، حجم ریشه، وزن تر و خشک ریشه، سطح ریشه، چگالی ریشه، وزن تر ریشه به حجم خاک، وزن خشک ریشه به حجم خاک، قطر ریشه، چگالی سطح ریشه، نرخ اسیمیلاسیون، میزان تبخیر و تعرق، چگالی فشار بخار آب، هدایت بخار آب، فاکتورهای فلورسانس کلروفیل، میزان آنزیم¬های کاتالاز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز در مقایسه با شاهد افزایش معنی¬داری نشان دادند. همچنین میزان فاکتور تولیدمثل، محتوای کلروفیل برگ، محتوای آب نسبی برگ، قطر ساقه، سطح برگ، ارتفاع بوته¬، تعداد برگ¬ها، طول ریشه، وزن تر و خشک شاخساره، طول ریشه به حجم، ظرافت ریشه، نسبت سطح برگ به سطح ریشه، میزان غلظت co2 در اتاقک زیر روزنه، میزان رطوبت نسبی برگ، ظرفیت انگیختگی فتوسیستم دو در شرایط روشنایی، کارایی کوانتومی فتوسیستم دو در شرایط تاریکی، میزان کلروفیل¬های a، b و کل و پروتئین کل گیاه در مقایسه با شاهد کاهش معنی¬داری پیدا کردند. این اختلالات در هر دو رقم وجود داشت، ولی در رقم حساس بیشتر به چشم می¬خورد. نتایج کلی حاکی از تاثیر این پاتوژن روی فعالیت¬های مختلف¬ حیاتی گیاه است.
قادر رضایی سالار جمالی
بادمجان (solanum melongina)از گیاهان زراعی مهم در ایران و جهان است. عوامل بیماریزای مختلفی سبب کاهش عملکرد این گیاه میششوند از جمله نماتدهای ریشه گرهی، به گونه ای که خسارت این نماتدها در نقاط مختف دنیا تا 27 درصد نیز می رسد. در این میان ارقام مقاوم می تواند با صرف کمترین هزینه و خسارت برای محیط زیست میزان خسارت این نماتدها را کاهش دهد، بنابراین در این تحقیق تلاش شد تا از میان سیزده رقم بادمجان، ارقام مقاوم یا متحمل را شناسایی کرده و از آنها جهت کشت وسیع به ویژه در مناطق آلوده به نماتد استفاده کرد.
سالار جمالی ابراهیم پور جم
به منظور شناسایی فون نماتدهای راسته tylenchida در غلات مهم استان اصفهان، طی سالهای 1378 و 1379 تعداد 120 نمونه خاک و ریشه از مزار غلات استان جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، عملیات شستشوی خاک و ریشه ها، استخراج نماتدها، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین با استفاده از روش دگریس (de grisse, 1969) انجام گرفت. سپس از نماتدهای جداشده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی دائمی و برشهای لازم از قسمتهای مختلف بدن تهیه شد. پس از مشاهدات میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، با استفاده از منابع و کلیدهای موجود اقدام به شناسایی گونه های استخراج شده گردید. با بررسیهای مرفولوژیک و مرفومتریک که روی گونه ها انجام گرفت، تعداد 30 گونه نماتد متعلق به 17 جنس شناسایی شد در مجموع شش گونه برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در بین جنسهای شناسایی شده جنس aphelenchoides با سه گونه جدید درای بیشترین تنوع بود. پس از آن به ترتیب جنسهای aphelenchus, pratylenchus, helicotylenchus, geocenamus و boleodorus بیشترین پراکندگی و گسترش را نسبت به سایر جنسها داشتند.