نام پژوهشگر: علی جمالی اسکلکی
سینا نظافت خواه احمد باقری
در این پژوهش، جهتکنترل دینامیک های غیرخطی، ترکیبی از روشکنترل "خطی سازی فیدبک حالت تقریبی" با منطق فازی (روش فازی – خطی سازی فیدبک حالت تقریبی) با تعیین بهینه مقادیر پارامترهای ضرایب فازی به کمک یک الگوریتم بهینه-سازی تکاملی، به نام "الگوریتم رقابت استعماری"، پیشنهادشده است.وجه تمایز روش کنترل فازی- خطی سازی فیدبک حالت تقریبی با روش کلاسیک خطی سازی فیدبک حالت تقریبی در قابلیت تغییر مقادیر عددی ضرایب متناسب با نقطه کارکرد سیستم است؛ به این ترتیب که این شیوه کنترلی می تواند ضرایب را متناسب با تغییرات حالات سیستم تغییردهد. در شبیه سازی های رایانه ای کنترلرهای مذکور روی سیستم توپ و میله، بهبود چشمگیر نتایج (کاهش 85% مجموع سطح زیر نمودارها به ازای یک شرط اولیه تصادفی) نسبت به روش کنترل خطی سازی فیدبک حالت تقریبی با انتخاب ضرایب به روش جایدهی قطب مشاهده-گردیده است. در ادامه، مقایسه ای بین هر دوروش کنترلی، درصورت انتخاب ضرایب و یا پارامترهای مربوط به آنها با الگوریتم مذکور، انجام شده و با وجود نزدیکی پاسخ حاصله از هر دو روش برای دینامیک مورد بررسی، بهبودی نسبی در نتایج برای روش کنترل ترکیبی پیشنهادی قابل مشاهده است. در پایان، به خاطر بهبود هرچه بیشتر رفتار سیستم و همچنین به خاطر تغییر مقادیر بهینه پارامترهای ضرایب فازی در روش کنترل پیشنهادی دراثر تغییر نقاط کاری سیستم، به کمک یک شبکه عصبی – فازی به نام falcon-art، کنترلر به گونه ای طراحی شده که بتواند مقادیر پارامترهای موجود در ضرایب خود رابه طور برخط، به ازای نقاط کارکرد مختلفی که دینامیک مورد بررسی می تواند تجربه کند، تخمین بزند.جهت بررسی کارآیی این روش کنترلی، روش کنترلی مذکور روی سیستم غیرخطی توپ و میله پیاده سازی شد و بهبودی نسبی در نتایج پاسخ حاصله از کنترل دینامیک مورد بررسیی به روش فوق نسبت به روش کنترل پیشنهادی با مقادیر ثابت در پارامترهای ضرایب فازی مشاهده گشت.
امین جمال امیدی نادر نریمان زاده
امروزه به دلیل پیچیدگی زیاد فرآیندها وعدم امکان ارائه مدل تحلیلی، مدلسازی فرآیندها با استفاده از داده های ورودی-خروجی از اهمیت بالایی برخوردار است. ارائه مدل بر اساس داده های ورودی-خروجی به دقت داده های حاصل از فرآیند وابسته است. همواره عوامل زیادی وجود دارند که باعث عدم دقت و نامعینی در داده ها می شوند. بنابراین مدل ارائه شده باید به گونه-ای باشد که نسبت به این نامعینی ها مقاوم باشد. در این پایان نامه از روش برنامه ریزی ژنتیکی چند هدفه برای مدلسازی فرآیندهای پیچیده استفاده می شود. برنامه ریزی ژنتیکی الگوریتم ژنتیک را مستقیماً روی برنامه های کامپیوتری با ساختارهای درختی انعطاف پذیراعمال می کند و می تواند برای مسائلی که اندازه و شکل جواب در آنها نامشخص است راه حل ارائه دهد. همچنین بر خلاف اکثر شبکه های عصبی به دلیل قابلیت آن در استفاده از توابع متنوع در مدلسازی، می تواند مدل های دقیق و ساده ای را برای مسائل ارائه کند. ضمناً از الگوریتم بهینه سازی چندهدفه muga که بر اساس مرتب سازی نقاط غیربرترعمل می کند در برنامه ریزی ژنتیکی استفاده می شود. توابع هدفی که مد نظر قرار گرفته اند شامل میانگین خطای مدلسازی، میانگین خطای پیش بینی، واریانس خطای مدلسازی، واریانس خطای پیش بینی و اندازه جواب یا به عبارتی تعداد گره درخت می باشند که همگی باید کمینه گردند. با کم کردن میزان واریانس، مقاومت مدل نسبت به نامعینی های موجود در داده های آزمایشگاهی بیشینه می گردد. مقدار نامعینی به اندازه 5%± برای هر کدام از داده ها در نظر گرفته می شود و برای مدلسازی عوامل نامعینی از روش شبیه سازی مونت کارلو استفاده می شود. دو مسئله با استفاده از این روش مدلسازی می شوند و در هر کدام منحنی های پارتو که شامل نقاط بهینه غیربرتر است ارائه شده و نقطه مصالحه طراحی پیشنهاد می گردد. مقایسه نتایج با کارهای قبلی انجام شده نشان دهنده برتری این روش است.
علی مصلح خو علی جمالی اسکلکی
پارامترهای سیستم تعلیق شامل ضریب سختی و ضریب میرایی تاثیر بسیار مهمی بر عملکرد خودرو دارند. در این پایان نامه هدف تعیین بهینه پارامترهای سیستم تعلیق با استفاده از بهینه سازی چند هدفی مقاوم برای مدل ارتعاشی خودرو دارای پارامترهای نامعین تحت ورودی اتفاقی است. بدین منظور مدل پنج درجه آزادی خودرو و ارتعاشات تصادفی واقعی جاده برای بدست آوردن رفتار مقاوم خودرو در فضای نامعین و بهینه سازی با استفاده از ترکیب روش مونت کارلو و بهینه سازی چند هدفی، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. پارامترهای نامعین شامل وزن سرنشینان و شاسی می باشد. همچنین توابع هدف شامل میانگین و واریانس ریشه مربعات پاسخ شتاب صندلی، میانگین و واریانس فضای کار سیستم تعلیق جلو و میانگین و واریانس فضای کار سیستم تعلیق عقب می باشد. با استفاده از بهینه سازی چند هدفی منحنی پارتو شامل نقاط غیر برتر از دید این توابع هدف ارائه خواهند شد. نقطه مصالحه طراحی از بین تمامی نقاط پارتو حاصل از بهینه سازی چند هدفی انتخاب می شود. جواب های حاصل از طراحی در فضای نامعین با نتایج حاصل از طراحی در فضای معین مقایسه شده و برتری جواب های حاصل از طراحی در فضای نامعین از طریق نمودارهای پاسخ فرکانسی و نمودار تابع توزیع جمعیت (cdf) نشان داده خواهد شد.
نسیم انسان صفت ماسوله علی چائی بخش لنگرودی
کوره های پیش گرمکن به عنوان یکی از المان های بسیار مهم در فرآیند جداسازی مشتقات نفتی در برج های تقطیر شناخته شده است. از جمله ساختارهای مرسوم در کوره های پیش گرمکن استفاده از مسیرهای موازی برای افزایش راندمان حرارتی این کوره های می باشد. با توجه به موقعیت قرارگیری هر یک از مسیرها، هرگونه تغییر در فرآیند احتراق، افت انتقال حرارت و همچنین تغییر بار فرآیند باعث ایجاد تغییرات شدید در خروجی دمای هر یک از این مسیرها، خروجی نهایی کوره و در نهایت افت کیفیت محصول خواهد شد. گرفتگی لوله های کوره به دلیل شکل گیری کُک از عوامل مرسوم در افت میزان انتقال حرارت و در نهایت از کار افتادن کوره بوده، که با استفاده از روش های شناسایی خطا در پیش بینی زودهنگام گرفتگی لوله ها می توان از اثرات مخرب جلوگیری نمود. با توجه به اهمیت موضوع، در این رساله روشی برای شناسایی و تشخیص خطا در کوره های پیش گرم کن نفت خام ارائه می گردد. در بخش اول، یک مدل ریاضی بر اساس روابط اساسی ترمودینامیک و انتقال حرارت، تهیه و پارامترهای آن بر اساس مشخصات ابعادی و داده های موجود از سیستم تعیین و تنظیم خواهد شد. در بخش دوم، بر اساس اطلاعات موجود و همچنین مدل دینامیکی کوره، یک سیستم شناساگر خطا مدل پایه بر اساس روش کلاسه بندی svm، طراحی و عملکرد آن در پیش بینی وقوع گرفتگی در مسیر لوله ها مورد بررسی قرار می گیرد.
علی جمالی اسکلکی نادر نریمان زاده
چکیده ندارد.