نام پژوهشگر: محمد وحیدی نیا
فاطمه ذبیحی زوارم علیرضا عاشوری
برشی از سازند آبدراز در ناحیه چهچهه واقع در 104 کیلومتری شمال شرق مشهد، در شرق حوضه کپه داغ موضوع تحقیق حاضر است. سازند آبدراز شامل دو رخساره شیلی و کربناته شامل شیل مارنی، مارن آهکی همراه با سه باند سنگ آهک گل سفیدی می باشد. این سازند به صورت هم شیب و ناپیوسته روی سازند آیتامیر و به طور هم شیب و پیوسته در زیر سازند آب تلخ قرار گرفته است. ضخامت این سازند در برش چهچهه 369 متر اندازه گیری شده است که جهت بررسی 95 نمونه شامل 75 نمونه نرم و 20 نمونه سنگی از آن برداشت گردید. حاصل این بررسی شناسایی 41 جنس و 82 گونه فرامینیفر پلانکتونیک و بنتونیک می باشد. بر این اساس 6 بایوزون تشخیص داده شده که معرف سن تورونین پیشین تا سانتونین پسین می باشد. در شروع برش، نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتونیک بیشتر است اما به طرف بالا ی سازند افزایش تنوع و فراوانی فرامینیفرها ی بنتیک مشخص ترمی شود. نتایج حاصل از مطالعات میکروفاسیس نشان می دهد که سازند آب دراز در یک محیط دریایی باز (open shelf marine) بر جای گذاشته شده است.
عرفان توکلی نژاد علیرضا عاشوری
حوضه رسوبی کپه داغ در شمال شرق ایران و جنوب صفحه توران قرار دارد. سازند آبدراز از جمله واحد های چینه شناسی حوضه کپه داغ است.ضخامت سازند آبدراز در برش قلعه زو 204 متر و در برش زنگلانلو 755 متر است.
الهام داوطلب زرقی علی رضا عاشوری
سازند سرچشمه از سازند های کرتاسه پیشین واقع در حوضه کپه داغ می باشد. جهت مطالعات فسیل شناسی برش انجیربلاغ از این سازند را انتخاب کردیم. این برش در مسیر مشهد- مزدوران و در 9 کیلومتری شرق مزدوران و نزدیک روستای انجیربلاغ واقع است. ضخامت این برش 413 متر اندازه گیری شده و عمدتا از شیل و مارن همراه با میان لایه های آهکی تشکیل شده است. مرز پایین این سازند با سازند تیرگان و مرز بالای آن با سازند سنگانه به صورت پیوسته می باشد. در این مطالعه 35 جنس و 40 گونه داینوفلاژله شناسایی شده ، که براین اساس یک بایوزون تعیین گردیده، که نشان دهنده سن آپتین برای سازند سرچشمه در برش انجیربلاغ می باشد. با توجه به مطالعه خرده های آلی در اسلاید های پالینولوژیکی، به طور کلی 3 پالینوفاسیس شناسایی شد. شناسایی پالینوفاسیس ها بر اساس محتوای مواد آلی درون اسلاید ها و تعیین درصد هر یک از سه گروه خرده های آلی شامل، فیتوکلاست ها (phytoclasts)، پالینومورف ها (palynomorphs) و ذرات آلی بی شکل (som) انجام شده است. برای تعیین دقیق تر محیط، فاکتورهای موثر بر درجه حفظ شدگی مواد ارگانیکی مانند فاکتور حفاظت از مواد ارگانیکی(lability) و نسبت پالینومورف های دریایی به aom و همینطور نسبت aom شفاف به aom تیره محاسبه گردید. بررسی و مقایس? مجموعه این فاکتورها نشان دهنده چگونگی میزان اکسیژن، نرخ رسوبگذاری و میزان انرژی محیط دیرینه می باشد. بررسی و تعیین درصد سه گروه اصلی عناصر پالینولوژیکی و همچنین بررسی فاکتور های حفاظت از مواد ارگانیکی نشان می دهد که شرایط کم اکسیژن بر محیط رسوبگذاری سازند حاکم بوده است. با توجه به نمونه های سازند سرچشمه (برش انجیربلاغ) بر اساس شکل سیست و نوع داینو فلاژله ها می توان محیط آن را شناسایی کرد که بر این اساس محیط رسوبی از نریتیک داخلی تا نریتیک خارجی متغییر است.
مرتضی احمدی علیرضا عاشوری
سازند آب تلخ یکی از واحد های کرتاسه پسین مربوط به حوضه رسوبی کپه داغ (شمال شرق ایران) می باشد. در این مطالعه سازند مورد نظر در شرق حوضه در روستای پادها واقع است. این سازند دارای991 متر ضخامت بوده و لیتولوژی آن متشکل از شیل و مارن خاکستری تا خاکستری متمایل به آبی می باشد. مرز زیرین آن با سازند آبدراز به صورت تدریجی و هم شیب و مرز بالایی آن با سازند نیزار ناپیوسته است. در این مطالعه 42 گونه فرامینیفر پلانکتونیک از 17 جنس در قالب 6 بایوزون تحت عنوان dicarinella asymetrica, globotruncanita elevata, globotruncana ventricosa, radotruncana calcarata, globotruncanella havanensis and globotruncana aegyptica شناسایی شده است. بر اساس فرامینیفرهای پلانکتونیک شناسایی شده، سن سازند آب تلخ در برش پادها اواخر سانتونین پسین – ماستریشتین پیشین تعیین شده است. در ابتدای برش، نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک بیشتر است اما در قسمت بالای سازند افزایش تنوع و فراوانی فرامینیفرهای بنتیک مشاهده می شود. با توجه به فرامینیفرهای بنتیک شاخص عمق و نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک و همچنین بر اساس نمودار ارائه شده توسط برگرن 1998) (berggren,، بخش ابتدایی و میانی این سازند، عمق باتیال بالایی و بخش انتهایی آن عمق نریتیک را نشان می دهد. همچنین در این مطالعه بر اساس مورفوتایپ بنتیک اپی فونا به اینفونا (ep/in) و فرامینیفرهای بنتیک دو ردیفی، سازند مورد نظر به دو بخش تقسیم می شود: بخش پایینی که در آن نسبت مورفوتایپ (ep/in) فراوان و فرامینیفرهای دو ردیفی کاهش می یابند نشان دهنده شرایط محیطی اکسیژن بالا و مواد غذایی کم می باشد و در بخش بالایی فرامینیفرهای دو ردیفی افزایش و نسبت مورفوتایپ (ep/in) کاهش می یابد که نشان دهنده کاهش مقدار اکسیژن و افزایش مواد غذایی می باشد.
زهرا گل گیر نوش آبادی محمد وحیدی نیا
رشته کوه های بینالود با روند شرقی- غربی در شمال شرق ایران واقع شده است، این رشته کوه ادامه ی شرقی سلسله جبال البرز می باشد. برش مورد مطالعه در غرب رشته کوه های بینالود و در 43 کیلومتری شمال غرب نیشابور در منطقه ای به نام تنگ علیا واقع شده است. این نهشته ها دارای 398 متر ضخامت و شامل تناوبی از مارن، ماسه سنگ و کنگلومرا می باشد. مرز زیرین آن با رسوبات ژوراسیک (سازند چمن بید) گسلی و ناپیوسته و مرز بالایی آن با رسوبات قرمز رنگ نئوژن به صورت ناپیوسته (disconformity) می باشد. طبق مطالعات میکروسکوپی مقاطع نازک و بررسی نمونه های مارنی نهشته های مورد نظر تعداد 5 جنس و 8 گونه از فرامینیفرهای پلانکتون و 17 جنس و22 گونه از فرامینیفرهای بنتیک شناسایی شدند، که 6 گونه آن متعلق به نومولیت ها می باشد. به دلیل کمبود فرامینیفرها پلانکتون زون ساز از بایوزوناسیون فرامینیفرهای بزرگ استفاده شد. براساس این بایوزوناسیون 3 بایوزون شناسایی شد. این بایوزون ها تحت عنوان بایوزون های sbz13، sbz17 و sbz19 معرفی می شوند. با توجه به این بایوزون ها سن نهشته های مورد مطالعه از اواخر ائوسن پیشین تا ائوسن پسین می باشد. مطالعات پالئواکولوژیکی که بر روی فراوانی گونه های اینفونا، اپی فونا و نومولیت ها انجام شد نشان دهنده آن است که از پایین به طرف بالای نهشته های مورد مطالعه اکسیژن کاهش، عمق افزایش و انرژی کاهش یافته است. البته در انتهای سازند دوباره کاهش عمق را داریم.
محسن نیازی محمد وحیدی نیا
سازند آب تلخ یکی از مهمترین واحد های کرتاسه ی پسین در حوضه رسوبی کپه داغ ( شمال شرق ایران) است. برش مورد مطالعه(برش قره سو) در 151 کیلومتری شمال مشهد و 2.5 کیلومتری جنوب غربی شهرستان کلات نادری می باشد. سازند آب تلخ در برش قره سو 1410 متر ضخامت دارد و لیتولوژی آن شیل ، مارن و مارن های سیلتی است. مرز زیرین و فوقانی آن بترتیب با سازندهای آبدراز و نیزار همشیب و تدریجی است. 165 نمونه که جمع آوری شده، توسط مطالعات میکروسکوپی بررسی گردیده که منجربه شناسایی 40 گونه از 14 جنس فرامینیفرهای پلانکتونیک شده و حاصل بایوزوناسیون آن 5 بایوزون است (از قاعده به سمت رأس سازند): 1- globotruncanita elevata partial range zone 2- globotruncana ventricosa interval zone 3- globotruncana falsosturti – globotruncana ventricosa assemblage zone 4- globotruncanella havanensis partial range zone 5- globotruncana aegyptica interval zone بر اساس این زونبندی سن سازند آب تلخ در برش قره سو ابتدای کامپانین تا کامپانین پسین می باشد. بعلاوه با توجه به بررسی های پالئواکولوژیکی، سازند آب تلخ به 4 بخش تقسیم شده است که بترتیب از قاعده به سمت رأس سازند بدین شرح است: p1,p2,p3,p4 برای تعیین عمق دیرینه از نسبت فرامینفرهای پلانکتونیک به بنتیک و برای بررسی میزان اکسیژن و مواد آلی از نسبت فرامینیفرهای بنتیک اپی فونا به اینفونا استفاده شده است. در بخش های p1 و p3 سطح آب دریا ومیزان مواد غذایی بالا ، اما میزان اکسیژن کم است. اما در بخش های p2 و p4 سطح آب کاهش یافته و میزان مواد غذایی نیز کم است ، اما میزان اکسیژن زیاد است.
بهناز بلمکی محمد وحیدی نیا
چکیده: برش مورد مطالعه در 15 کیلومتری جاده ایلام به سمت مهران در منطقه ای تحت عنوان تنگ گراب قرار دارد. سازند گورپی متشکل از سنگهای نرم و تیره رنگ و لیتولوژی نرم بر روی سازند ایلام با سنگهای آهکی سخت و به رنگ سفید و نخودی قرار دارد. در این مطالعه تعداد 51 گونه متعلق به 23 جنس از فرامینیفرهای پلانکتونیک شناسایی و محدوده ی حضور آنها در برش مورد مطالعه تعیین شد. بر این اساس این سازند به 12 بایوزون به شرح زیر تقسیم شد: 1. globotruncanita elevata partial range zone 2. globotruncana ventricosa interval zone 3. radotruncana calcarata total range zone 4. globotruncanella havanensis partial range zone 5.globotruncana aegyptiaca partial range zone 6. gansserina gansseri partial range zone 7. contusotruncana contusa-racemiguembelina fructicosa interval zone 8. abathamphalus mayaroensis total range zone 9. pseudoguembelina hariaensis partial range zone 10. praemurica uncinata interval zone 11. morozovella angulata- globanomalina pseudomeandri interval zone 12. globanomalina pseudomenardi total range zone. سن سازند گورپی در این برش بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک، از کامپانین پیشین تا پالئوسن پسین می باشد. تعیین عمق دیرینه محیط از اهمیت زیادی در شناخت اقیانوس های گذشته، آنالیز حوضه، بازسازی و تاریخ بالاآمدگی، فرونشست حوضه رسوبی و تغییرات سطح دریا برخوردار است. اخیراً بیشتر مطالعات عمق سنجی با استفاده از محتوای پالئونتولوژی صورت می گیرد. در این برش از نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک برای تعیین عمق دیرینه استفاده شده است. در این مطالعه به منظور تخمین عمق دیرینه از رابطه (van der zwaan et al 1990)استفاده شد. با استفاده از این رابطه و قرار دادن آن در فرمول پیشنهادی وندرزوان و همکاران عمق دیرینه برای سازند گورپی در این برش بین 700 تا 950 متر متغیر است که در محدوده باتیال میانی می باشد. در انتها با بررسی جنس ها و گونه های فرامینیفر پلانکتونیک و خارپوستان در سازند گورپی و بررسی موقعیت جغرافیای دیرینه با توجه به ایالت های بیوژئوگرافی در زمان کرتاسه می توان نتیجه گرفت که ناحیه مورد مطالعه در زمان کرتاسه در عرض های جغرافیای کم در نیمکره شمالی و ایالت تتیس قرار داشته است.
میر امیر صلاحی محمد وحیدی نیا
حوضه ی رسوبی کپه داغ در شمال و شمال شرقی ایران قرار گرفته و سازند خانگیران یکی از مهمترین سازندهای پالئوژن این حوضه میباشد. به منظور مطالعه این سازند ناودیس چهل کمان واقع در غرب شهر سرخس، شرق حوضه ی رسوبی کپه داغ انتخاب گردیده است. این سازند در برش مورد نظر دارای 136 متر ضخامت بوده و لیتولوژی آن شامل تناوبی از مارن به رنگ سبز زیتونی و مارن آهکی به رنگ زرد کرمی می باشد. مرز زیرین آن با سازند چهل کمان بصورت تدریجی و هم شیب بوده و مرز فوقانی آن در برش مورد نظر به دلیل موقعیت ناودیس برش و تکرار لایه ها، نامشخص است. در این مطالعه 39 گونه فرامینیفر پلانکتونیک از 13 جنس در قالب 6 بایوزون تحت عنوان: globanomalina chapmani interval range zone، guembelitrioides lozanoi interval range zone، turborotalia frontosa interval range zone، acarinina pentacamerata interval range zone، hantkenina nuttalli interval range zone، subbotina eocaena assemblage zone مورد شناسایی قرار گرفتند که قابل تطابق با زون های استاندارد جهانی p6 تا p11 مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری berggren et al, 1995 و gonzalvo and molina, 1988 می باشند. در نتیجه سن این سازند در برش مذکور early eocene تا early middle eocene تعیین شده است. با توجه به فرامینیفرهای بنتیک شاخص عمق و نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک، بخش ابتدایی برش عمقی معادل ساب لیتورال پایینی را نشان داده و در ادامه به اعماق باثیال بالایی تبدیل می شود. در مرز ائوسن پیشین- میانی، برش مورد نظر اعماق باثیال میانی را نشان داده و به سمت بالای برش مجددا وارد اعماق باثیال بالایی می شود. با توجه با مطالعه مورفوتایپ های بنتیک اپی فونا و اینفونا، در بخش پایینی برش نسبت مورفوتایپ (ep/in) بیشتر بوده که نشان دهنده شرایط محیطی اکسیژن بالا و مواد غذایی کم میباشد. در ادامه و به سمت بالای برش حالت غالب با گونه های اینفونال می باشد و نسبت مورفوتایپ (ep/in) کاهش مییابد که نشان دهنده کاهش مقدار اکسیژن و افزایش مواد غذایی است. با توجه به فراوانی گونه هایی از جنسهای uvigerina، bulimina و globobulimina که حتی در مواردی گونه ی غالب در بین کل فونای فرامینیفری می باشند در کل می توان شرایط نوسان بالایی را برای این حوضه در نظر گرفت. همچنین بر اساس مطالعه ی صدف های دوکفه ای موجود در این برش، گونه های sokolowia beldersaiensis و sokolowia buhsii از خانواده ostreidae برای اولین بار از حوضه ی رسوبی کپه داغ شناسایی و گزارش شدند که نشان دهنده ی محیط ساب تایدال تا مناطق کم عمق و آبهای ائوهالین می باشند. علاوه بر این، بررسی پالئوبیوژئوگرافی این دوکفه ای ها نشان دهنده ی تعلق دریای خانگیران به قلمرو تتیس است، که این دریا محدود به آسیای مرکزی بوده و بین دو حوضه ی ترنسیلوانین رومانی در غرب و حوضه ی تریم چین در شرق می باشد که پسروی دریا در طی ائوسن میانی باعث برجای گذاشته شدن این صدف های اویستر به سن بارتونین شده است، این صدف ها نشان دهنده ی تعلق حوضه ی رسوبی کپه داغ (حداقل از ائوسن به بعد)، به دریای توران بوده و این امر باعث تحکیم نظریه ی اوراسیایی کپه داغ نیز می شود.
زهره قلندری محمد وحیدی نیا
حوضه ی رسوبی زاگرس در غرب و جنوب غرب ایران قرار گرفته و سازند ایلام یکی از سازندهای کرتاسه در این حوضه میباشد. به منظور مطالعه این سازند تاقدیس کوه سلطان در منطقه پلدختر استان لرستان انتخاب گردیده است. این سازند در برش مورد نظردارای 142.5 متر ضخامت بوده و لیتولوژی آن شامل تناوبی از آهک و آهک شیلی به رنگ خاکستری روشن تا تیره می باشد. مرز زیرین آن با سازند سورگاه و مرز بالایی آن با سازند گورپی پیوسته می باشد. در این مطالعه 21 گونه و 10 جنس فرامینیفر پلانکتونیک در قالب 3 بایوزون تحت عنوان: dicarinella asymetrica،globotruncanita elevataو globotruncana ventricosa مورد شناسایی قرار گرفتند که قابل تطابق با زون های استاندارد جهانی می باشند. در نتیجه سن زمین شناسی این سازند در برش مذکور سانتونین پیشین-ابتدای کامپانین میانی بدست آمد. با بررسی پتروگرافیکی 70 مقطع نازک سه ریزرخساره ی فرامینیفرا پلاژیک مادستون، فرامینیفرا پلاژیک وکستون، فرامینیفرا پلاژیک پکستون شناسایی شد که همگی متعلق به دریای باز هستند و معادل چرخه های 2 و 3 از کمربند ویلسون اند و محیط رسوبی رمپ خارجی را برای این سازند پیشنهاد شد. بر اساس عمق زندگی فرامینیفرهای پلانکتون در کرتاسه، سه گروه مورفوتایپ در رسوبات این منطقه شناسایی گردید. حضور غالب گونه ها با مورفوتایپ نوع یک و سه می باشد.
علیرضا زارعی علیرضا عاشوری
به منظور مطالعه میکروبیواستراتیگرافی، میکروفاسیس و بررسی سنگ شناختی سازندجمال در بخش شمالی ایران مرکزی و ناحیه بردسکن، برش علی بیگ انتخاب گشته و 100 نمونه برداشت گردید. ضخامت سازند جمال در این برش 590 مترمی باشد. مرز زیرین سازند جمال با سازند سردر به صورت ناپیوستگی فرسایشی موازی و مرز بالایی آن به توسط رسوبات آبرفتی پوشیده شده است . در ناحیه بردسکن شروع رسوبگذاری پرمین با واحدهای دولومیتی و آهک های دولومیتی به سن یاختاشین تا بلورین (yakhtashian-bolorian) است که همراه با تناوب سنگ های آهکی وسنگ آهک های دولومیتی به سن کوبرگاندین تا مورگابین(kubergandian-murgabian) دنبال میگردد. واحدهای میانی و فوقانی شامل آهک های ضخیم لایه، آهک های ریفی، آهک های ماسه ای و ماسه سنگ ها است که سن میدین تا جلفین(midian-dzhulfian) را نشان می دهند. اگر چه در این تحقیق برای سازند جمال در برش علی بیگ بیوزون مشخصی معرفی نگردیده است، اما بر اساس محتوی فرامینیفری و بریوزوئری موجود، سن یاختاشین تا جلفین(yakhtashian-dzhulfian) برای این برش ارائه شده است. مطالعات سنگ شناسی، منجر به شناسایی هفت میکروفاسیس و سه زیر محیط گردیده است. پس از مطالعه مقاطع نازک وتعیین میکروفاسیس ها، محیط رسوبگذاری سازند جمال شبیه به یک سطح شیبدار ملایم (رمپ کربناته) است که در آن کربنات های کم عمق به تدریج به کربناتهای عمیق تر تبدیل می شوند (از زیر رخساره پهنه جذر ومدی تا زیر رخساره پشته). با توجه به گستردگی وتنوع زیر رخساره های لاگون و پشته ، این رسوبات در محیط رمپ داخلی نهشته شده اند. بررسی محتوی فسیلی و خصوصیات سنگ شناختی سازند جمال در برش علی بیگ و مقایسه ناحیه مورد مطالعه با نواحی شتری وشیر گشت، مشخص گردید که پیشروی دریای پرمین در این برش زودترآغاز شده است.
محمد وحیدی نیا
حوضه ی رسوبی زاگرس با روند شمال غرب - جنوب شرق درجنوب و جنوب غربی ایران قرارگرفته است. سازندسورگاه در رسوبات کرتاسه ی بالایی و درگروه بنگستان قراردارد. به منظور مطالعه ی این سازند، دو برش تحت الارضی ازچاه شماره ی 1 میدان نفتی سرکان و چاه شماره ی 1 میدان نفتی ماله کوه مورد مطالعه قرارگرفته است. ضخامت سازندسورگاه دراین دو چاه به ترتیب 46 و 82 متر می باشد. از نظرلیتولوژی هر دو چاه شامل شیل و شیل آهکی با میان لایه های نازکی از سنگ آهک است. مرز زیرین سازند سورگاه با سازند آهکی سروک و مرز بالایی آن با سازند آهکی ایلام در هر دو چاه از نظر بایواستراتیگرافی پیوسته است. درمطالعه ی زیست چینه نگاری این سازند از اجتماع فرامینیفرهای پلانکتونیک چاه شماره ی 1 میدان نفتی سرکان 32 گونه متعلق به 10 جنس، و درچاه شماره ی 1 میدان نفتی ماله کوه 37 گونه متعلق به 10 جنس شناسایی شده و درقالب 3 بایوزون زیر تفکیک گردید: 1: marginotruncana sigali-dicarinella primitiva 2: dicarinella concavata 3:dicarinella asymetrica. برمبنای بایوزون های شناسایی شده سن سازندسورگاه درهر دو چاه مذکور، انتهای تورونین میانی تا سانتونین پسین تعیین شده است. همچنین دراین مطالعه تغییرات پالئواکولوژی به ویژه تغییرات عمق ، تغییرات شوری دیرینه و اکسیژن مورد بررسی قرارگرفتند. براساس شمارش فرامینیفرهای پلانکتونیک و نسبت آن به فرامینیفرهای بنتیک عمق رسوبگذاری سازندسورگاه، محیط دریایی مزوپلاژیک و اعماق دیرینه باتیال بالایی را نشان می دهد. براساس مدل های پیشنهادی (leckie,1987) و (hart,1980) مشخص گردیدکه درهر دو چاه مورد مطالعه، درقسمت های ابتدایی سازند به سن انتهای تورونین میانی تا تورونین پسین گروه مورفوتایپی 1 بیشترین فراوانی و سپس تا ابتدای سانتونین فراونی گروه مورفوتایپی 2و3 افزایش پیدا کرده است و مجدداً تا سن سانتونین پسین فراوانی بیشتر باگروه مورفوتایپی 1 است.
آرزو فتحی میر محمد وحیدی نیا
سازند آسماری به سن الیگو - میوسن از مهمترین مخازن هیدروکربوری ایران در حوضه رسوبی زاگرس می باشد. در این پایان نامه رسوبات سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس ماله کوه(جنوب غرب ایران) از نظر زیست چینه نگاری، شناسایی، پالئواکولوژی، ریزرخساره ها و محیط رسوبگذاری مورد مطالعه قرار گرفته است. در این برش ضخامت سازند آسماری شامل 149 متر سنگ آهک، آهک دولومیتی، دولومیت و میان لایه های نازک مارنی می باشد. از برش برداشت شده بیش از 109 مقطع نازک تهیه شده و مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار گرفت. مطالعات زیست چینه نگاری منجر به شناسایی 24 جنس و 16 گونه فرامینیفر بنتیک گردید. بر اساس گسترش فرامینیفرهای کف زی 4 زون تجمعی زیر مشخص گردید. nummulites vascus-nummulites fichtelli a. z; rupelian archaias asmaricus-archaias hensoni-miogipsinoides complanatus a.z; chatian elphydium sp.14-peneroplis farsiensis a.z; aqutanian borelis melo curdica-borelis melo melo a. z; burdigalian بر اساس زون های تجمعی موجود سن سازند آسماری در برش مورد مطالعه ، الیگوسن(روپلین- شاتین) – میوسن(آکیتانین-بوردیگالین) در نظر گرفته می شود. مرز بالایی سازند آسماری با سازند گچساران به صورت پیوسته می باشد. در حالی که سازند مذکور با ناپیوستگی بر روی دولومیت های شهبازان قرار میگیرد(وقفه رسوبی حاصل از فاز پیرنه منجر به این ناپیوستگی شده است)که با لایه ای از خاک قدیمه به ضخامت cm5 مشخص می شود . وجود فسیل های شاخص ائوسن میانی ( مانند coskinolina douvillei, dictyoconus egyptiensis, alveolina ablonga, rhabdorites malatyaensis) و از طرفی عدم حضور رسوبات ائوسن پسین موید این ناپیوستگی است. با توجه به گسترش روزن داران کف زی بزرگ مانند نومولیت ها مشخص می شود که رسوبات سازند آسماری در یک پلاتفرم کربناته ی کم عمق دریایی در منطقه ی نورانی نواحی گرمسیری تا نیمه گرمسیری نهشته شده است. بر اساس بررسی های پالئواکولوژی و سنگ شناسی کربناته سه محیط رسوبی ،سکوی خارجی، سکوی میانی و سکوی داخلی برای ته نشست سازند آسماری پیشنهاد می شود. میلیولید با دیواره ی پورسلانوز و بدون منفذ مربوط به محیط لاگون، روزن داران کف زی پورسلانوز پیچیده تر مانند بورلیس و آرکایاس مربوط به مناطق عمیق تر سکوی داخلی می باشند. سکوی میانی با انواع متفاوتی از روزن داران کف زی با دیواره ی هیالین و منفذدار مانند نومولیت ها مشخص می شود. محیط سکوی خارجی با روزن داران شناور مشخص می شود. با توجه به تجمعات اسکلتی (نانوفر، فورآلگال و فورامول)، رسوبگذاری سازند آسماری تحت شرایط الیگوتروفیک و تا اندازه ای مزوتروفیک بوده است. در بخش ریزرخساره 12 ریز رخساره شناسایی شده است که که بر اساس مشخصه های اصلی آنها در پنج محیط رسوبی، سوپراتایدال، اینترتایدال، لاگون، سد و دریای باز دسته بندی می شوند. روند گسترش ریزرخساره های شناسایی شده، محیط رمپ کربناته با شیب یکنواخت را برای سازند آسماری در برش مورد مطالعه پیشنهاد می کند. ریزرخساره های شناسایی شده عبارتند از: پکستون/گرینستون پلوئیددار ، دولوستون، مادستون با دانه های پراکنده کوارتز، پکستون میلیولیددار، گرینستون بایوکلستی فورام بنتیک دار، وکستون/پکستون بایوکلستی بورلیس دار ، وکستون/پکستون بایوکلستی اکینوئیددار ، باندستون مرجانی، گرینستون بایوکلستی میلیولیددار، مادستون/ وکستون با فونای پلاژیک ، وکستون/پکستون بایوکلستی نومولیت دار ، پکستون جلبکی.
تکتم ندافان محمد وحیدی نیا
چکیده حوضه رسوبی کپه داغ در شمال و شمال شرق ایران قرارگرفته است . سازند کلات یکی از مهم ترین واحد های حوضه رسوبی کپه داغ به سن ماستریشتین پسین می باشد. به منظور مطالعه سازند کلات ،برش تنگ دوبرادر در 96 کیلومتری شمال شرق مشهد انتخاب شده است .این سازند در این برش 182 متر ضخامت دارد و لیتولوژی آن شامل سنگ آهک ماسه ای ،سنگ آهک زیست آواری ،ماسه سنگ ،شیل با میان لایه های مارنی می باشد .مرز زیرین و فوقانی این سازند به ترتیب با سازندهای نیزار و پستلیق به صورت هم شیب و ناپیوسته است .براساس مطالعات زیست چینه نگاری 7 گونه متعلق به 7 جنس از فرامینیفرهای پلانکتونیک و 26 گونه متعلق به 28 جنس از فرامینیفرهای بنتونیک شناسایی شده است. به دلیل کمبود فرامینیفرهای پلانکتونیک زون ساز در توالی رسوبی مورد مطالعه و با توجه به حضورگونه هایی چون siderolites calcitrapoides , pseudosiderolites vidali ،سن ماستریشتین به ویژه ماستریشتین پسین برای برش مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.همچنین در این مطالعه 5گونه متعلق به 5جنس از دو راسته سیکلوستوماتا و کلیوستوماتا از فونای بریوزواها شناسایی و معرفی گردیده است . با بررسی و مطالعه پتروگرافی این سازند در برش مورد مطالعه 14 رخساره سنگی شناسایی شده است.این رخساره ها در دو گروه آواری و کربناته قرار گرفته اند، 3 رخساره آواری و 11 رخساره کربناته تشخیص داده شده است. شناسایی این رخساره ها موید رسوبگذاری در یک رمپ کربناته کم عمق و در زیر محیط های حاشیه ی دریای باز ، شول های ماسه ای ، لاگون(اعم از محصور و نیمه محصور) و جزرومدی می باشد .
منصوره مرادی سهیلا پیروزفر
در بار? پیدایش جهان با ذکر نظری? جدید انفجار بزرگ، عبارات نهج البلاغه را به خوبی درک می کنیم، چرا که حضرت علی × با علم الهی خود، ماده اولیه پیدایش جهان را دخان (دود)، گاز و یا آب می داند که هر کدام از آن ها می تواند بر این ماده دلالت کند. در نظری? انفجار بزرگ نیز این ماد? اولیه را ذراتی بنیادی متمرکز در گویی کوچک و بسیار چگال می داند که در هر دو منبع، جهان را پدید آمده از جرمی ابر مانند بسیار کوچک می داند که تمام ماده و انرژی کنونی موجود در جهان از آن منشأ می گیرد. به عبارت دیگر علم ماد? اولیه را گاز فوق العاده رقیقی می داند که ناگهان بر اثر نیروی جاذبه ای که در نهج البلاغه هم اشاره شده به صورت جرم بسیار متراکمی در آمده و انفجار صورت می گیرد، نهج البلاغه به طور کلی این ماده را «گاز فشرد? اولیه» اطلاق می کند که این دو با هم همخوانی دارند. این ماده تحت تأثیر باد و طوفانی قرار گرفت که مقصود از طوفان، همان نیروی جاذبه بین ذرات ماده اولیه بود که مانع پراکندگی آن ها شده و ذرات را در کنار هم نگه می داشت. مرحل? بعد از این در هر دو منبع دینی و علمی، انفجار بزرگ است که در نهج البلاغه به صورت طوفانی دوم و گردش دورانی ماد? اولیه به دور خود و پرتاب ماده به دوردست بیان شده است، علم نجوم نیز این انفجار اولیه و به وجود آمدن اجزای جهان در اثر تراکم توده هایی از این مواد در نواحی مختلف را می پذیرد. البته حضرت در خطب? 211 گسترش تدریجی و انبساط مداوم را در عبارت «من الماء البحر الزاخر؛ از آب دریایی موج زننده » بیان فرموده اند که نشان دهنده تبدیل بعضی از مواد اولیه به کرات و باقی ماندن بخشی دیگر است که هنوز در حال به وجود آوردن اجرامی دیگر است زیرا هم در سخنان امام و هم در علم جدید، جهان هنوز در حال گسترش و انبساط مداوم است و هم چنان اجرام دیگری در حال به وجود آمدن هستند. با مطالع? کوه ها از نظر زمین شناسی و دقّت در نحو? پیدایش آن ها مشخص گردید که تشکیل کوه ها وابسته به حرکات صفحات زمین است که با بیان نظری? پلیت تکتونیک مطرح شد؛ در اثر حرکات بسیار منظّم و حساب شد? پلیت ها که قطعاتی از پوست? زمین هستند و در مرز این صفحات، کوه ها به وجود می آیند. در بیان امام، کوه ها نقش میخ را در زمین دارند و این به سبب ساختمان درونی آن ها است. از طرفی اثبات ریشه دار بودن کوه ها با نظری? ایزوستازی قطعی شد، چرا که کوه ها به دلیل ضخامت پوسته و برای حفظ تعادل در قسمت زیرین هم دارای ضخامت بیش تری هستند. حضرت علی × در بیانات خود همواره به نقش آرامش بخشی کوه ها اشاره فرموده اند. از دیگر فواید کوه ها که حضرت به آن اشاره فرموده اند، ذخیر? بارش های جوی و ایجاد منبعی دائمی برای به وجود آوردن چشمه ها و جریان آب در سطح زمین به صورت رودها است. بارها در نهج البلاغه وجود حرکاتی متعدد برای زمین بیان شده است. حرکات بسیاری نیز در علم نجوم برای زمین قائل شده اند از جمله حرکات وضعی، انتقالی، تقدیمی، رقص محوری و حرکات دیگر به همراه کهکشان.
محبوبه کیخا محمد وحیدی نیا
سازند آب تلخ یکی از مهمترین واحدهای کرتاسه بالایی در شرق حوضه کپه داغ (شمال شرق ایران) است. سازند آب تلخ در برش مورد مطالعه 833 متر ضخامت دارد و لیتولوژی آن شامل شیل، مارن، سنگ آهک ماسه ای، ماسه سنگ آهکی و شیل می باشد. مرز زیرین سازند آب تلخ با سازند آبدراز پیوسته است اما مرز بالایی آن با سازند نیزار بصورت ناپیوستگی فرسایشی است که با یک افق 3 تا 5 سانتی متری از خاک قدیمه همراه می باشد. 113 نمونه جمع آوری شده از این سازند به کمک میکروسکوپ بینوکولار و الکترونی بررسی گردید و نهایتاً منجر به شناسایی 54 گونه از 29 جنس از فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتونیک شده است و حاصل بایوزوناسیون آن 6 بایوزون زیر می باشد که از قاعده به سمت را س سازند عبارتند از: 1- dicarinella asymetrica total range zone 2-globotruncanita elevata partial range zone 3- globotruncana ventricosa interval zone 4- radotruncana calcarata total range zone 5- globotruncanella havanensis partial range zone 6- globotruncana aegyptica interval zone براساس این زون بندی سن سازند آب تلخ در برش الگو (گردنه مزدوران) سانتونین پسین تا ماستریشتین پیشین تعیین شده است.
ابراهیم عبدالهی محمد وحیدی نیا
سازند کژدمی (اواخر آپتین پیشین – آلبین میانی) یکی از سازند های شیلی مارنی است، که در زون ساختاری زاگرس در جنوب و جنوب غرب ایران قرار گرفته و این سازند بواسطه پتانسیل سنگ منشا بودن مخازن نفت وگاز سازند آسماری در اکثر میادین نفتی، یکی از مهم ترین سازند های زاگرس است. به منظور مطالعات زیست چینه ای و تعیین سن دقیق سازند کژدمی بر اساس فرامینیفرهای پلانکتونیک و تطابق بایوزون های شناسایی شده با بایوزون های استاندارد جهانی، این سازند در برش تنگ ماغر مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه تعداد 73 نمونه از ضخامت 270 متری سازند کژدمی برداشت شده است. لیتولوژی برش مورد مطالعه شامل شیل های سیاه بیتومین دار، مارن و میان لایه های نازک سنگ آهک می باشد. مطالعه اجتماع فرامینیفرهای پلانکتونیک در برش مذکور منجر به شناسایی 33 گونه متعلق به 8 جنس از فرامینیفرهای شاخص منطقه تتیس شده است. در این پژوهش 7 بایوزون شامل: globigerinelloides blowi interval zone، leupoldina cabri taxon rang zone، globigerinelloides ferreolensis partial rang zone، hedbergella trocoidae partial rang zone، paraticinella bejaouensis interval zone، muricohedbergella planispira interval zone و ticinella primula interval zone مورد شناسایی قرار گرفتند، که از نظر سنی معادل با اواخر آپتین پیشین تا آلبین میانی بوده و قابل مقایسه با زون بندی permoli silva and verga (2004) می باشد. رسوب گذاری شیل های سیاه رنگ و به شدت بیتومینه بیانگر بالا آمدن سطح آب دریا و ایجاد شرایط احیایی در اثر تغییر در اقلیم اقیانوسی کرتاسه گردیده است. حوادث بی هوازی اقیانوسی oae1a و oae1b منجر به شرایط یوتروفیک گسترده در سازند کژدمی شده است.
رقیه قربان ویردی محمد وحیدی نیا
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری و سیستماتیک خارپوستان در نهشته های سازند آبدراز، در برش های پادها و روستای آبدراز در شمال شرق کپه داغ به ترتیب در 75 کیلومتری شرق مشهد و 25 کیلومتری گردنه مزدوران که به سمت شرق منشعب است، انتخاب و نمونه برداری از آن انجام گرفت. نهشته های کرتاسه بالایی در این برش ها، در قاعده از مارن های خاکستری رنگ به ستبرای 526 و 507.5 متر تشکیل شده است. قسمت بالایی این نهشته ها به سنگ آهک های گل سفیدی ختم می شود. مرز زیرین سازند آبدراز با سازند آیتامیر بصورت پاراکونفورمیتی و در مرز بالایی آن با سازند آب تلخ بصورت همشیب و همراه با پیوستگی رسوبی می باشد. این برش ها ، دارای تنوع بسیار خوبی از ماکروفسیل ها (خارداران، آمونیت ها, گاستروپودها و دوکفه ای ها) و میکروفسیل ها می باشند، که حاکی از شرایط مطلوب و مناسب محیطی در زمان ته نشست این لایه هاست. در این تحقیق تعداد 62 نمونه فسیلی سالم و 40 نمونه ی نیمه سالم مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. بررسی های زیست چینه نگاری منجر به شناسایی 12 گونه از خارداران از خانواده های micrasteridae, echinocorythidae, conulida, cardiasteridae, و holasteridae گردید که منجر به شناسایی 6 گونه برای اولین بار از ایران گردید و مشخصه ی سن تورونین- کامپانین می باشند. مجموعه های ماکروفسیلی در این برش، نشان دهنده محیطی گرم و کم عمق با شوری نرمال برای این نهشته ها می باشد.
سهیلا محمودی مهدی نجفی
حوضه کپه داغ در شمال و شمال شرقی ایران قرار دارد و سازند های نیزار و کلات با سن کرتاسه فوقانی از مهمترین واحدهای صخره ساز این حوضه می باشد. بخش فوقانی سازند نیزار با ضخامت 37.5 متر شامل شیل و ماسه سنگ و بخش تحتانی سازند کلات با ضخامت 86 متر شامل ماسه سنگ و آهک بایوکلاستی در برش تنگ چهچهه می باشد. مطالعات زیست چینه نگاری انجام شده در این برش منجر به شناسایی 34جنس و 32 گونه از فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک شده است که 30 جنس و 27 گونه از آنها متعلق به فرامینیفرهای بنتیک است. براساس تجمع و پراکندگی فرامینیفرهای بنتیک و با توجه به عدم حضور فرامینیفرهای پلانکتونیک زون ساز، بایوزون تجمعیomphalocyclus – siderolites (assemblage zone) ، که مطابق با بایوزون تجمعی شماره 37 وایند (1965) می باشد، شناسایی گردیده است. بنابراین بر مبنای این بایوزون، سن توالی مورد مطالعه در منطقه، ماستریشتین پسین تعیین گردید. همچنین در این پژوهش 10جنس و 6 گونه متعلق به دو راسته سیکلوستوماتا و کلیوستوماتا از فونای بریوزواها شناسایی شده است که این بریوزواها (به ویژه جنس okamurae chiplonkarina ) تایید کننده سن ماستریشتین پسین برای رسوبات مورد مطالعه است. براساس بافت رسوبی، ویژگیهای سنگ شناسی و فونای موجود، 14 رخساره سنگی( 3 رخساره آواری و 11 رخساره کربناته) در بخش فوقانی سازند نیزار و بخش تحتانی سازند کلات شناسایی شده است. با توجه به مطالعه رخساره ها، توالی مورد مطالعه در سیستم رسوبگذاری مخلوط آواری- کربناته نهشته شده است که رخساره های آواری آن در محیط جزایر سدی لاگونی و رخساره های کربناته در محیط رمپ کربناته هموکلینال(رمپ داخلی) رسوبگذاری کرده اند. مطالعات چینه نگاری سکانسی نیز منجر به شناسایی 2 سکانس رسوبی و بخشی از سکانسی رسوبی رده سوم شده است. همچنین قابل ذکر است مرز بین سازند نیزار به کلات دراین برش با توجه به مطالعات قبلی صورت گرفته، به صورت ناپیوستگی فرسایشی همراه با یک لایه خاک دیرینه می باشد. تطابق نسبتا خوب منحنی تغییرات سطح آب به دست آمده در این مطالعه با منحنی جهانی نشان دهنده تاثیر بیشتر عامل ائوستازی نسبت به دیگر عوامل محلی در منطقه مورد مطالعه است.
آزیتا حسنی عروس محله مهدی نجفی
حوضه رسوبی کپه داغ، در شمال شرق ایران، به صورت یک حوضه درون قاره ای و پس از بسته شدن اقیانوس پالئوتتیس و در طی تاثیر کوهزایی سیمرین پیشین در زمان تریاس میانی شکل گرفته است. توالی های ماستریشتین فوقانی و پالئوسن زیرین در شرق حوضه رسوبی کپه داغ، از رسوبات کربناته (سازند کلات) و آواری (سازند پسته لیق) تشکیل شده است. به منظور مطالعه بخش بالایی سازند کلات و بخش زیرین سازند پسته لیق، برش تنگ چهچهه واقع در 108 کیلومتری شمال شرق مشهد انتخاب شده است. در این منطقه مرز بالایی سازند کلات با ماسه سنگ ها و شیل های قرمز رنگ سازند پسته لیق هم شیب و فرسایشی می باشد. براساس مطالعات سنگ چینه نگاری، توالی رسوبی مورد نظر عمدتا از شیل، سنگ آهک بایوکلستی و ماسه سنگ تشکیل شده است. بر اساس مطالعات زیست چینه نگاری، 27 جنس و 31 گونه از فرامینیفرهای بنتیک و پلانکتونیک در سازند کلات شناسایی شده اند. به دلیل تنوع و فراوانی کم فرامینیفرهای پلانکتونیک زون ساز، در بخش بالایی سازند کلات، و با توجه به جامعه فسیلی و حضور گونه های contusotruncana contusa و orbitoides media سن ماستریشتین به ویژه ماستریشتین پسین برای بخش بالایی سازند کلات در برش مورد مطالعه پیشنهاد می گردد. برای سازند پسته لیق نیز، با توجه به عدم وجود فسیل در مقاطع مورد مطالعه و تنها بر مبنای موقعیت چینه شناسی، سن پالئوسن پیشین در نظر گرفته می شود. مطالعه اثرفسیل های موجود در بخش بالایی سازند کلات منجر به شناسایی 4 اثرجنس و 5 اثرگونه گردید. بر پایه این اثرفسیل ها بخشی از ایکنوفاسیس گلوسی فانجیتس شناسایی شد. نتایج حاصل از مطالعه بخش فوقانی سازند کلات و بخش تحتانی سازند پسته لیق، در برش مزبور منجر به شناسایی 17 رخساره سنگی شده است. این رخساره ها در دو گروه کربناته و آواری قرار دارند. رخساره های متعلق به بخش بالایی سازند کلات در یک پلتفرم کربناته (نوع رمپ) و به ترتیب در محیط های پهنه جزرومدی، لاگون محصور، لاگون نیمه محصور، پشته سدی و دریای باز کم ژرفا تشکیل شده اند. در صورتی که رخساره های آواری متعلق به بخش زیرین سازند پسته لیق، در یک سیستم رودخانه ای برجای گذاشته شده اند. تحلیل چینه نگاری سکانسی، نشان می دهد که سازند کلات در ضخامت برداشت شده شامل دو سکانس رسوبی کامل و بخشی از یک سکانس رسوبی متعلق به لایه های زیرین می باشد. در این برش مرز بالایی سازند کلات با رسوبات قاره ای سازند پسته لیق، مرز سکانسی نوع یک می باشد در صورتی که مرزهای سکانسی درون این سازند از نوع دو می باشند. مقایسه منحنی سطح آب دریا در ماستریشتین پسین با منحنی جهانی نشان می دهد که مرزهای سکانسی نوع یک با یکدیگر قابل انطباق است، اما برخی اختلاف-ها احتمالا در ارتباط با شرایط زمین ساختی حوضه کپه داغ بوده که در اثر فرونشینی در امتداد گسل های طولی منطقه ایجاد شده است. در سازند پسته لیق نیز می توان آغاز مرحله lst از اولین سکانس رسوبی را شناسایی کرد.
بتول ریوندی مهدی نجفی
سازند چهل کمان یکی از توالی های کربناته حوضه رسوبی کپه داغ است که از شرق تا غرب حوضه بیرون زدگی دارد. در این تحقیق چهار برش چینه شناسی سطح الارضی از این سازند در شرق (پدلی)، برش الگو (ناودیس چهل کمان)، مرکز (کارناوه) و غرب (جوزک) حوضه رسوبی کپه داغ اندازه گیری شده است. علاوه بر این، دو برش تحت الارضی در چاههای 58 و 59 میدان گازی خانگیران نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. سازند چهل کمان عمدتاً از سنگ آهک، دولومیت و بین لایه هایی از کنگلومرا، ماسه سنگ، شیل و رسوبات تبخیری تشکیل شده است. این سازند به طور همشیب بر روی سازند سیلیسی آواری پسته لیق و در زیر شیلهای زیتونی سازند خانگیران قرار گرفته است. ضخامت سازند چهل کمان در برش پدلی 220 متر، در برش الگو 230 متر، در برش کارناوه 290 متر و در برش جوزک 40 متر اندازه گیری شده است. مطالعات دیرینه شناسی منجر به شناسایی 31 گونه متعلق به 33 جنس از فرامینیفرهای کفزی بزرگ، 25 گونه متعلق به 18 جنس از فرامینیفرهای کفزی کوچک و 11 گونه از فرامینیفرهای پلانکتون متعلق به 5 جنس شده است. در برش جوزک گونهfasciculithus tympaniformis, chiasmolithus danicus متعلق به نانوپلانکتونهای آهکی شناسایی شده است که به ترتیب شاخص پالئوسن زیرین (دانین) و میانی (سلاندین) برای سازند چهل کمان و پالئوسن فوقانی (تانتین) برای قاعده سازند خانگیران در این برش است. بر مبنای شناسایی فرامینیفرهای کفزی بزرگ در برشهای الگو و پدلی ، بیوزون هایidalina sinjarica range zone, coskinolina rajkae zone (sbz3) و ranikothalia sindensis partial range zone معرفی شده اند. در برش الگو بیوزون (globanomalina chapmani interval zone) در قاعده سازند خانگیران شناسایی شده است. در برش کارناوه برمبنای فرامینیفرهای کفزی بزرگ بیوزون idalina sinjarica range zone و globanomalina chapmani assemblage zone بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتون موجود قسمت فوقانی سازند چهل کمان و قاعده ی سازند خانگیران معرفی شده است. همچنین در برشهای پدلی و الگو رسوبات این سازند با miscellanea-kathina assemblage zone (شماره 43 از بیوزون wynd) قابل انطباق و مقایسه است. در برش جوزک بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتون، acarinina soldadoensis assemblage zone معرفی گردید. بر مبنای این نتایج، سن سازند چهل کمان در برشهای الگو و پدلی سلاندین-ایپرزین، در برش کارناوه سلاندین تا تانتین و در برش جوزک دانین تا سلاندین پیشنهاد می شود. به احتمال زیاد مرز پالئوسن-ائوسن در دو برش پدلی و الگو به صورت ناپیوستگی فرسایشی است، اما در برش های کارناوه و جوزک این مرز به احتمال زیاد در سازند خانگیران واقع شده است. در چاههای 58 و 59 میدان گازی خانگیران نیز سن سازند چهل کمان پالئوسن میانی تا فوقانی (سلاندین-تانتین) پیشنهاد می گردد. بر این اساس سن سازند چهل کمان در نواحی مختلف حوضه کپه داغ متغیر است، به طوریکه در غرب (برش جوزک) و مرکز حوضه (برش کارناوه) نسبت به سایر برشهای چینه شناسی مورد مطالعه قدیمی تر است. بر اساس مطالعات سنگ شناسی، 17 رخساره کربناته و سه رخساره آواری (ماسه سنگ آهکی، کنگلومرای آهکی و شیل) در رسوبات سازند چهل کمان شناسایی شده است که در 4 مجموعه رخساره ای a، b، c و d قرار می گیرند. این رخساره ها در محیط های دریای باز، پشته های سدی، لاگون و پهنه جزرومدی در یک رمپ نهشته شده است. بر مبنای آنالیز چینه نگاری سکانسی سازند چهل کمان در برشهای پدلی و الگو،4 سکانس رسوبی شناسایی شده است که این سکانسها توسط سه مرز سکانسی از نوع فرسایشی و یک مرز سکانسی از نوع غیرفرسایشی تفکیک شده اند. برش کارناوه از سه سکانس رسوبی تشکیل شده است که توسط 1 مرز سکانسی نوع اول و دو مرز سکانسی نوع دوم از همدیگر تفکیک شده اند. توالی های رسوبی سازند چهل کمان دربرش جوزک تنها از دو سکانس رسوبی تشکیل شده است که توسط 2 مرز سکانسی غیرفرسایشی از یکدیگر جدا شده اند. مطالعه پالینوفاسیس در سه برش پدلی، الگو و کارناوه نشان داده است که در برش پدلی تنها پالینوماسرال ها (خرده های چوب، فیتوکلاست ها، اسپور و پولن) وجود دارند که حاکی از عمق بسیار کم در شرق حوضه است. در برش های کارناوه و الگو علاوه بر آن، عناصر دریایی و som نیز وجود دارند که بسیاری از پالینومورف ها در حال تبدیل شدن به som هستند و موید از زیاد بودن اکسیژن محیط است که با حضور فرامینیفرهای کفزی بزرگ که در شرایط الیگوتروفیک فراوان هستند، همخوانی دارد. بر مبنای مطالعات پالینوفاسیس، کم عمق شدگی محسوسی را میتوان از مرکز به سمت شرق حوضه مشاهده کرد. در توالی های سازند چهل کمان به فراوانی می توان حضور گاستروپودها را مشاهده کرد که جنس های tectus sp., turritella sp., globularia sp. بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. جنس globulariaمتعلق به خانواده ampullinidae از گاستروپودهای کفزی مهم در محیط های دریایی و لب شور کم عمق در طی پالئوژن بوده اند. تعداد زیادی از گاستروپودهای خانواده ampullinid ها در سنگهای کربناته وجود دارند که نشان دهنده رسوبگذاری در آبهای گرم و کم عمق و لب شور در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیری است. بر مبنای مطالعات پالئواکولوژی شرایط الیگوتروفیک (مواد غذایی پائین و اکسیژن بالای محیط) را میتوان در زمان نهشته شدن سازند چهل کمان در نظر گرفت.
جواد ربانی ابراهیم قاسمی نژاد
چکیده شیل های ارغوانی به عنوان یک عضو رسمی در قاعده سازند پابده در نقاط متعددی از زاگرس رخنمون دارند. به منظور بررسی چینه¬شناسی و محیط رسوبی شیل¬های ارغوانی در بخش شمالی حوضه زاگرس، 4 برش در استان ایلام در مناطق پاریاب، ملکشاهی، بیشه¬دراز و دره شهر به همراه برش الگوی سازند پابده واقع در تاقدیس گورپی در شرق استان خوزستان برداشت و مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع از این برش¬ها 507 اسلاید پالینولوژیکی مربوط به 169 نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. طی مطالعات پالینواستراتیگرافی به طور کلی تعداد 73 جنس و 183 گونه داینوسیست شناسایی و بر اساس مطالعه گستره سنی آنها به طور کلی پنج بایوزون در شیل¬های ارغوانی تفکیک گردید که شامل: achomosphaera alcicornu interval zone, homotryblium tenuispinosum interval zone, apectodinium augustum total range zone, apectodinium augustum - hystrichokolpoma cinctum interval zone and hystrichokolpoma cinctum interval zone می¬باشند. بایوزونهای تفکیک شده سن تانتین – ایپریزین را برای این نهشته ها پیشنهاد می¬نمایند. همچنین مطالعات پالینوفاسیس منجر به تفکیک شش فاسیس زیر گردیدند: ii:marginal dysoxic-anoxic basin. iv:shelf to basin transition. vi:proximal suboxic-anoxic shelf.. vii:distal dysoxic-anoxic shelf. viii: distal dysoxic-anoxic shelf. ix: distal suboxic-anoxic basin. مطالعات پالئواکولوژی بر مبنای داده¬های آماری حاصل از اسلایدهای پالینولوژیکی، محیط رسوبی دارای شرایط الیگوتروفیک، دور از ساحل (نریتیک خارجی)، عرض¬های متوسط رو به بالا، دارای اکسیژن، تولید کم، شوری متغیر و دمای معتدل را برای شیل¬های ارغوانی پیشنهاد می¬نماید. در بررسی مرز پالئوسن - ائوسن بر مبنای نتایج حاصل از مطالعات داینوسیست¬های شاخص دمایی، به خصوص جنس apectodinium ، ناحیه حداکثر گرم شدگی جهانی مرز پالئوسن – ائوسن (petm) به خوبی در این نهشته ها تعیین گردید. بر مبنای مطالعات چینه نگاری سکانسی در مجموع یک سکانس رسوبی رده سوم دارای مرز سکانسی نوع دوم در این نهشته¬ها تفکیک گردید که نشان می¬دهد تغییرات نسبی سطح آب دریا در این نهشته¬ها در عبور از مرز پالئوسن - ائوسن به سمت بالا عمیق شونده می¬باشد.
عصمت عرب محمد وحیدی نیا
رشته کوه باقران با روند غربی – شرقی در شرق ایران، جنوب بیرجند قرار گرفته است. برش زرگر در جنوب این رشته کوه، نزدیک روستای زرگر و به فاصله 40 کیلومتر از شهرستان بیرجند ( مرکز استان خراسان جنوبی) واقع شده است. نهشته های مطالعه شده شامل 205 متر رسوبات آواری – کربناته، متشکل از لایه های کنگلومرا، ماسه سنگ، شیل، مارن و آهک های ضخیم لایه حاوی میکروفسیل ها و ماکروفسیل های فراوان است. در این پژوهش با توجه به فراوانی فرامینیفرهای بنتیک، این فسیل ها مورد مطالعه قرار گرفته اند. مرز زیرین برش با افیولیت ملانژ کرتاسه ناپیوسته بوده و مرز بالایی آن را هم آبرفت های نئوژن به صورت ناپیوسته پوشانده اند. طبق مطالعات میکروسکوپی انجام شده بر روی مقاطع نازک و نمونه های ایزوله تعداد 19 جنس و 50 گونه از فرامینیفر های بنتیک شناسایی و با توجه به ظهور گونه های شناسایی شده سه بایوزون alveolina pasticillata( interval zone) discocyclina sp. – nummulites sp. ( assemblage zone) nummulites aturicus ( interval zone) معرفی شدند. بر اساس گونه های شناسایی شده سن پالئوسن – ائوسن زیرین برای بخش زیرین برش (بخش آواری) و ائوسن زیرین – میانی برای بخش بالایی برش ( بخش کربناته) در نظر گرفته شد. همچنین غلبه حضور فرامینیفرهای با پوسته پورسلانوز در بخش زیرین و پوسته هیالین در بخش بالایی نشان دهنده ته نشین شدن این توالی در محیط لاگون تا دریای باز با آب و هوای نسبتاً گرم است که از قاعده به سمت بالا عمق حوضه افزایش و شدت نور و درجه شوری کاهش یافته است.
ویدا وحیدنیا محمد وحیدی نیا
این پژوهش، به مطالعه برش مرغوک به ضخامت واقعی 76 متر که در75 کیلومتری جنوب بیرجند واقع شده پرداخته است. توالی لایه های مذکور بخشی از یال شمالی رشته کوه باقران است که با روند شرقی - غربی در جنوب بیرجند قرار دارند. تداخل بلوک لوت و زون سیستان در این منطقه باعث شده ویژگی هایی از هر یک از آنها مشهود باشد. پس از مطالعات دقیق سنگ شناسی 64 نمونه برداشت شده از منطقه، توالی مورد مطالعه به 4 بخش کنگلومرای قاعده ایa) )، ماسه سنگ (b)، شیل ماسه ای (c) و آهک ضخیم لایه (d) تقسیم، که بخش زیرین بصورت ناپیوسته بر روی افیولیت ملانژ کرتاسه قرار داشته و بخش زبرین آن توسط رسوبات آبرفتی پوشیده شده است. حاصل بررسی مطالعات فسیل شناسی 102 مقطع نازک تهیه شده از این نهشته ها، شناسایی 36 گونه از فرامینیفرهای بنتونیک متعلق به 14 جنس درغالب 3 زیست زون به شرح ذیل می باشند: 1. alveolina solida, interval zone 2. nummulites aturicus, interval zone 3. discocyclina sp.- nummulites sp., assemblage zone بر این اساس محدوده سنی این نهشته ها پالئوسن - ائوسن میانی جهت کل برش و ائوسن زیرین - میانی برای بخش آهکی تعیین گردید. شرایط حاکم بر محیط دیرینه به کمک سنگواره های شاخص نظیر گونه های نومولیت، آسلینا و دیسکوسیکلینا شناسایی و موید نهشته شدن در محیط کربناته کم عمق (رمپ) می باشد. مطالعات پالئواکولوژی بخش های a، b و c با حضور آلوئولین و میلیولید معرف محیط دارای شوری بیشتر و عمق کمتر بوده، در حالی که وجود گونه های نومولیت ، آسلینا و دیسکوسیکلین های بزرگ و مسطح در بخش d نشانه محیط کم انرژی، منطقه نوری یا فوتیک، کاهش شوری و افزایش تدریجی عمق می باشد.
میثم شفیعی اردستانی عباس صادقی
در این مطالعه به منظور زیست چینه نگاری و مطالعه حوادث زیستی مرزهای زمانی turonian-coniacian ? coniacian-santonian و santonian-campanian سازند آبدراز در شش برش چینه شناسی روستای حاج قلیچخان? قره سو? روستای آبدراز? گردنه مزدوران? روستای پادها و شوراب مورد مطالعه دقیق فسیل شناسی و چینه شناسی قرار گرفت. با مطالعه سنگ شناسی سازند آبدراز مشخص شد که برش شوراب از 374 متر? برش گردنه مزدوران از 510 متر ? برش روستای آبدراز از 545 متر ? برش روستای پادها از 602 متر ? برش قره سو از 538 متر و در نهایت برش روستای حاج قلیچ خان از 5/261 متر ضخامت تشکیل گردیده شده است. واحد های سنگ شناسی غالب در سازند مورد مطالعه شیل ? مارن و آهک های گل سفیدی می باشد. روند تغییرات سنگ شناسی به سمت شرق حوضه رسوبی کپه داغ با افزایش واحد آهک گل سفیدی در سازند آبدراز همراه است. در مجموع تعداد 77 گونه متعلق به 19 جنس از روزن دارن شناور به همراه 10 گونه از روزن داران کف زی متعلق به 5 جنس? 10 گونه اکینوئیدی متعلق به 4 جنس? 10 گونه اینوسرامیدی متعلق به 5 جنس? 2 گونه آمونیتی متعلق به 2 جنس و یک گونه ناتیلوئیدی در قالب 7 زیست زون شناور به ترتیب ذیل مورد شناسایی قرار گرفتند. 1) whiteinella archaeocretacea partial range zone bolli 1966) latest cenomanian-early turonian(, 2) dicarinella imbricata interval zone salaj and samuel (1966)) early turonian(, 3) helvetoglobotruncana helvetica total range zone sigal (1955)) early-middle turonian(, 4) marginotruncana pseudolinneiana interval zone walaszczyk et al 2004) middle turonian(, 5) marginotruncana schneegansi interval zone dalbiez (1955) )late turonian(, 6) dicarinella concavata interval zone sigal 1955) latest turonian to earliest santonian(, 7) dicarinella asymetrica total range zone postuma, 1971 early santonian to earliest campanian. که بر این اساس می توان گفت که سازند آبدراز در برش های پادها، شوراب و روستای آبدراز در محدوده سنی early turonian) تا (earliest campanian? برش گردنه مزدوران (middle turonian-earliest campanian)? برش قره سو (early turonian-late santonian) و برش روستای¬ حاج قلیچخان (early turonian- earliest santonian) نهشته شده است. کمترین فراوانی جنس و گونه از روزن داران شناور شناسایی شده در این مطالعه متعلق به برش روستای حاج قلیچخان به ترتیب با 10 و 33 و بیشترین میزان جنس و گونه شناسایی شده در برش قره سو به ترتیب با مقدار عددی 19 و 73 می باشد. با بررسی مجموعه فونا های روزن داران شناور و اینوسرامید ها ? اکینوئیدها و آمونیت ها مرز های زمانی قاعده آشکوب های کنیاسین? سانتونین و کامپانین در شش برش چینه شناسی مذکور از سازند آبدراز تعیین گردیدند. در تمامی برش های مورد مطالعه مرز های زمانی تورونین-کنیاسین و کنیاسین-سانتونین در داخل زیست زون dicarinella concavata interval zone و مرز زمانی سانتونین-کامپانین در داخل زیست زون dicarinella asymetrica total range zone ثبت و مورد شناسایی قرار گرفتند. مدل زیستی بدست آمده در برش¬های مورد مطالعه برای قاعده¬ زمانی کنیاسین دارای بیشترین شباهت با مدل های lamolda (1985) و walaszczyk و همکاران (2010)? برای قاعده زمانی سانتونین قابل مقایسه با مدل های caron (1985) و gallemi (2007) و برای قاعده زمانی کامپانین دارای بیشترین قرابت با مدل gale و همکاران (2008) می باشد. در بخش دیگر این مطالعه با بررسی فراوانی whiteinella وmuricohedbergella میزان نوسانات شوری در برش های مورد مطالعه در دو محدوده زمانی کنیاسین با کمترین و مرز کنیاسین- سانتونین با بیشترین میزان شوری مشخص گردید. با مقایسه روزن داران شناور مورد مطالعه با ایالت های بیوژئوگرافی در زمان کرتاسه مشخص گردید که این نواحی با ایالت تتیس مشابه بوده اند. همچنین سازند آبدراز در برش های شوراب، روستای پادها، گردنه مزدوران، روستای آبدراز و قره سو مورد مطالعه دقیق بر اساس مطالعه انواع صفحات محافظت کننده در ناحیه نافی روزن داران شناور قرار گرفتند. در این مطالعه 4 تا 6 صفحات محافظت کننده دهانه اولیه در ناحیه نافی روزن داران شناور شناسایی گردید. در این مطالعه به ترتیب 4 نوع ساختار porticus (simple lip, tooth like porticus, spiral porticus, imbricate porticus) به همراه 3 نوع ساختار tegillum (roll type-tegillum, strap-shape-tegillum, sheet like-tegillum) به همراه فراوانی آنها تشخیص داده شد. مطالعه آماری ساختارهای محافظت کننده ناحیه نافی نشان داد که ساختارهای lip و simple lip دارای بیشترین و ساختارهای imbricate porticus وsheet like tegillum کمترین فراوانی را در برش های مورد مطالعه دارند. مطالعه آماری روزن داران حاکی از رسوبگذاری سازند آبدراز در یک محیط outer neritic- upper bathyal می باشد. در زیر آشکوب های تورونین زیرین- میانی سطح آب دریا در مناطق مورد مطالعه پایین و در انتهای تورونین به اوج خود می رسد. در آشکوب کنیاسین سطح آب دریا پایین و در آشکوب سانتونین حالت نوسانی و بسمت کامپانین یک روند افزایشی در عمق را از خود نشان می دهد. در نهایت مطالعه آماری درصد روزن داران شناور (%p) به همراه درصد مورفوتایپ 3 و استفاده از معادله عمق وان درزوان نشان داد که از جنوب شرق به سمت شمال غرب برش الگو میزان عمق حوضه رسوبی افزایش و به حدود 160 متر در قاعده آشکوب کامپانین رسیده است.
غلام حسن منصوری محمد وحیدی نیا
برش پیغو در 1 کیلومتری شرق روستای پیغو و در 12 کیلومتری جنوب شرقی شهر بجنورد در شمال شرق ایران و در کپه داغ غربی قرار دارد. در این مطالعه گذر بخش فوقانی سازند تیرگان به سازند سرچشمه از لحاظ ¬زیست¬ چینه نگاری و میکروفاسیس مورد بررسی قرار گرفت. سارند تیرگان در این برش شامل لایه های آهکی ضخیم¬لایه و سازند سرچشمه دارای واحدهای مارنی با میان لایه های آهکی حاوی فرامینیفراهای بنتیک، آمونیت، دوکفه ای و خارپوستان فراوان می¬باشد. ضخامت اندازه گیری شده از بخش بالایی سازند تیرگان در این برش20 متر و ضخامت اندازه گیری شده از سازند سرچشمه 100 متر است. بر اساس مطالعات انجام گرفته مقاطع نازک میکروسکوپی، 7 جنس و 26 گونه فرامینیفر تشخیص داده شد. همچنین مطالعات انجام گرفته بر روی واحد¬های سنگی و بررسی خصوصیات رسوب شناسی و فسیل شناسی آن¬ها باعث شناسایی 4 واحد میکروفاسیس گردید که هر کدام از این رخساره ها از چندین زیر رخساره تشکیل شده¬اند. براساس این میکروفاسیس¬ها یک محیط رمپ کربناته برای این برش تعیین گردید. مجموعه¬های رخساره¬ای شناسایی شده در رسوبات منطقه مورد مطالعه به ترتیب شامل دریای باز، شول، لاگون باز و لاگون محصور هستند. براساس فرامینیفرهای بنتیک بخصوص اربیتولینها و بایوزون بندی و مقایسه آن ها با بایوزون های جهانی سن بارمین پسین برای سازند تیرگان و آپتین پیشین برای سازند سرچشمه در برش پیغو پیشنهاد شد.
شمشاد قورچائی ابراهیم قاسمی نژاد
سازند آب تلخ یکی از مهمترین واحد های سنگی کرتاسه ی پسین در حوضه رسوبی کپه داغ(شمال شرق ایران) است. به منظور مطالعه این سازند در حوضه کپه داغ سه برش از شرق تا غرب حوضه متشکل از قره سو، نوخندان و آیتامیر انتخاب، نمونه برداری و مطالعه شده است. سازند آب تلخ در برش قره سو(شرق حوضه) بیشترین ضخامت (1340متر) را داشته و دارای لیتولوژی مارنی، شیلی و مارن های آهکی و سیلتی به رنگ خاکستری روشن تا متمایل به آبی است وبه سمت مرکز حوضه در برش نوخندان دارای 565 متر ضخامت با لیتولوژی شیلی به رنگ خاکستری تیره و میان لایه های آهکی وشیل سیلتی می باشد و در غرب حوضه (برش آیتامیر) ضخامت آن به 489 می رسدکه که دارای لیتولوژی شیلهای خاکستری تیره تا متمایل به آبی با میان لایه های آهکی اینوسراموس دار و میان لایه های آهک سیلیسی می باشد. مرز زیرین سارند آب تلخ در همه برشها با سازند آبدراز به صورت همشیب و تدریجی است. مرز بالایی آن نیز در برشهای قره سو و نوخندان با سازند نیزار هم شیب و تدریجی است ولی در برش آیتامیر شیلهای سیلتی سازند آب تلخ به واحد آهکی صخره سازی منتهی می شود که این واحد آهکی کلات می باشد و بر مبنای مطالعات رسوب شناسی و فسیل شناسی هیچ نشانه ای دال بر وقفه رسوبی و ناپیوستگی در گذر از سازند آب تلخ به واحد آهکی کلات وجود ندارد و مرز پیوسته و هم شیب به نظر میاید. دراین مطالعه 550 نمونه از این برشها برداشت وبه منظور مطالعات پالینولوژیکی و فرامینیفرا آماده سازی و مطالعه شدکه 260 نمونه از این نمونه ها از برش قره سو و 125 نمونه از برش نوخندان و 165 نمونه از برش آیتامیرمی باشد. در برش قره سو6 بایوزون بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک( dicarinella asymetrica, globotruncanita elevata, globotruncana ventricosa, radotruncana calcarata, globotruncanella havanensis, globotruncana aegyptiaca) و چهار داینوسیست زون برمبنای مقایسه حضور داینوسیست های شاخص با برشهای مختلف جهانی شناسایی شد(nelsoniella aceras, satyrodinium haumariensis, isabelidinium korojonensis, isabelidinium pellucidum) که نشان دهنده سن سانتونین پسین تا کامپانین پسین است. در برش نوخندان بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک تنها یک بایوزون (gansserina gansseri) و بر مبنای داینوسیستها یک ساب زون(cerodinium diebelii) شناسایی شد که نشان دهنده سن ماس تریشتین پیشین است. دربرش آیتامیر 6 بایوزون بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک(g. ventricosa, g. calcarata, g. havanensis, g. aegyptiaca, c. contusa, a. mayaroensis) ) و 4 داینوزون (i. korojonensis ,i. a.aculutum, و pellucidum, manumiella druggi) تفکیک شد که نشان دهنده سن کامپانین میانی تا ماس تریشتین پسین است. مقایسه بایوزونهای تفکیک شده با داینوسیست زونهای تفکیک شده در هر کدام از این برشها انطباق بالای این زونها را نشان می دهد. در برشهای مطالعه شده هر کدام ازگروههای فسیلی(فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک وداینوسیستها) برمبنای آنالیز خوشه ای با استفاده از نرم افزار past به گروهها یا خوشه هایی تفکیک شدند. مقایسه خوشه های تفکیک شده گروههای فسیلی در هرکدام ازاین برشها انطباق زیاد این گروههای فسیلی از لحاظ تغییرات پالئواکولوژی از جمله تغییرات اکسیژن و مواد غذایی را نشان می دهد و مقایسه برشها در کنار هم غالب بودن شرایط تقریبا یکسان در حین نهشته شدن سازند آب تلخ را نشان می دهد که عمدتا غالب بودن شرایط مزوتروفیک را نشان می دهد. مقایسه خوشه های تفکیک شده گروههای مختلف فسیلی در برش قره سو نشان دهنده انطباق زیاد این گروههای فسیلی از لحاظ تغییرات پالئواکولوژی است. مطالعه فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک از جمله نسبت فرامینیفرهایی پلانکتونیک به بنتیک(p/b) و مورفوتایپ های شاخص عمق سنجی فرامینیفرهای بنتیک دریک روند کلی نشان دهنده کاهش عمق از قاعده (800 تا 600 متر (باتیال بالایی تا میانی)) به سمت بالای برش(کمتر از 100متر(نریتیک)) است که همراه با تغییر پالینوفاسیس از قاعده (shelf to basin transition) تا بالای برش(highly proximal shelf) است. روند تغییرات اکسیژن و موادغذایی بر مبنای مطالعه شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک (bfoi)و همچنین تعداد فرامینیفرهای بنتیک(bfn) و نسبت فرامینیفرهای بنتیک اپی فونا به این فونا و همچنین نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک گلوبیژرینوئیدس به هتروهلیکس (g/h)نشان دهنده غالب بودن شرایط مزوتروفیک می باشد که به سمت بالای برش رو به سمت شرایط الیگوتروفیک پیش می رود که با افزایش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک (bfoi) همراه است. بر مبنای تقسیم بندی تایسون فاسیسهای شناسایی شده در برش نوخندان نشان دهنده یک عمیق شدگی ار قسمت زیرین تا قسمت میانی برش از marginal dysoxic-anoxic basinتا distal anoxic shelfو سپس یک کم عمق شدگی به سمت بالای برش می باشد که به فاسیس highly proximal shelf منتهی می شود نیز حاکی از یک عمیق شدگی و پیشروی دریا در قسمت میانی برش که تا باتیال میانی تا داخلی و را در برمی¬گیرد که با کاهش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک و افرایش مواد غذایی همراه است اما به سمت بالای برش دوباره با کاهش عمق تا نریتیک بالایی همراه است . مجموعه های فسیلی برش آیتامیر نشان دهنده کاهش عمق و تغییر شرایط از یوتروفیک تا الیگوتروفیک است که با تغییر عمق از باتیال تا نریتیک وتغییر پالینوفاسیس از محیط distal anoxic shelfتا محیط highly proximal shelf را نشان می دهد. افزایش ناگهانی مواد غذایی(شرایط مزوتروفیک) همراه با افزایش تعداد گونه های پالینومورفهای دریایی و کاهش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک نشان دهنده تاثیر بالا آمدگیهای جهانی است که در هر سه برش مطالعه شده تا حدی تاثیر گذاربوده است. مقایسه سه برش از شرق تا غرب حوضه کپه داغ از لحاظ پالئواکولوژی نشان دهنده تغییر شرایط از یوتروفیک (قاعده سازند) تا الیگوتروفیک (راس سازند) که عمدتا با غالب بودن شرایط مزوتروفیک در شرق و مرکز و شرایط الیگوتروفیک در غرب حوضه همراه است که این همراه باعمیقتر شدن حوضه از شرق تا مرکز حوضه و کاهش کم عمق حوضه از مرکز به سمت غرب حوضه می باشد که می تواند ناشی از تاثیر توپوگرافی کف حوضه باشد. مقایسه بایوزونهای تفکیک شده در برشهای مطالعه شده بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک با زون بندیهای معرفی شده در حوضه تتیس حاکی از انطباق زیاد حوضه کپه داغ با حوضه تتیس می باشد. مقایسه بایوزونها و داینوسیت زونهای برشهای مطالعه شده از شرق به غرب حوضه کپه داغ نشان دهنده جوانتر شدن سن سازند آب تلخ از کامپانین پسین تا ماس تریشتین پسین است.
مائده نسیم زاده محمد وحیدی نیا
به منظور مطالعه سنگ چینه نگاری و زیست چینه نگاری سازند کلات، برش پدلی(پدعلی) واقع در 135 کیلومتری مشهد انتخاب شده و برداشت های سیستماتیک در آن منطقه صورت گرفته است. بدین منظور از 200 متر ضخامت سازند کلات در این منطقه؛ تعداد 85 نمونه برداشت شده است، که از این تعداد56 نمونه سنگی و سخت انتخاب شد و پس از تهیه مقاطع نازک مورد مطالعه دقیق قرار گرفتند؛ 29 نمونه سست و نرم نیز برداشت و پس از شستشو(washing) توسط میکروسکوپ بینوکولار مطالعه شدند.
آتوسا هنرمند محمد وحیدی نیا
سازند آب تلخ یکی از ستبرترین واحدهای سنگ چینهای کرتاسه پسین حوضه رسوبی کپه داغ می باشد. در این مطالعه برشی از این سازند در مجاورت روستای بهادرخان با 407.5 متر ضخامت و سنگ شناسی غالب: شیل و مارن آهکی، مارن، همراه با چند واحد پراکنده سنگ آهک چاکی در مرکز حوضه کپه داغ انتخاب گردید.
محمد وحیدی نیا عباس صادقی
چکیده ندارد.