نام پژوهشگر: بهنام عبدی
بهنام عبدی یونس بخشان
در تحقیق حاضر مدلسازی یک بعدی احتراق پیش آمیخته توربولانس متان-هوا در یک مشعل متخلخل یک لایه انجام شده است. برای شبیه سازی عددی یک کد خانگی توسعه داده شده است که در آن از کدchemkin ?? استفاده شده است و معادله انرژی فاز جامد و همچنین معادله تشعشع نیز به آن افزوده شده است. معادلات انرژی فاز جامد و گاز و معادلات انتقال حاکم بر گونه های شیمیایی با استفاده از روش تفاضل محدود حل شده است و اثرات تشعشعی ماتریس جامد نیز با استفاده از روش جهت های مجزا لحاظ شده است. برای شبیه سازی فرایند احتراق از سینتیک کامل و برای شبیه سازی تاثیر توربولانسی از مدل k-? ماکروسکوپیک استاندارد استفاده شده است و نتایج بدست آمده با استفاده از داده های شبیه سازی توربولانس انطباق بسیار خوبی با نتایج تجربی دارد .
بهنام عبدی سید حمید خدادادحسینی
با گسترش نقش علم، فناوری و نوآوری در جوامع امروزی، پارادایم ها و نظریه های مختلفی مطرح شده اند که بر نحوه تبدیل علم به ثروت و توسعه اقتصادی تاکید داشته اند. از اوایل دهه 1990، مفاهیمی همچون اقتصاد دانش بنیان به عنوان اقتصادی که به طور مستقیم مبتنی بر تولید، توزیع و استفاده از دانش و اطلاعات باشد، مطرح شده است. از طرف دیگر، یکی از رویکردهای موجود بیان می کند به جای صحبت از ظهور اقتصاد دانش بنیان باید واژه اقتصاد یادگیرنده استفاده کنیم، زیرا واژه اقتصاد یادگیرنده برای شرایط پویای کنونی بهتر از واژه ایستای اقتصاد دانش بنیان است که تاکید آن دسترسی به ذخیره دانش تخصصی است. مفهوم اقتصاد یادگیرنده براساس فرض شتاب فزاینده در ایجاد و تخریب دانش (یعنی یادگیری و فراموشی) به عنوان عنصر اساسی رقابت پذیری مطرح شده است و به عنوان پارادایم مناسب کشورهای در حال توسعه می تواند مورد توجه قرار گیرد. گذار به اقتصاد یادگیرنده در کشورهای در حال توسعه به این معنا است که این نظام های اقتصادی در مواجهه با ترکیبی از فشار تغییر شکل محیطی و تضادهای فزاینده ناشی از این تغییرات سریع، چگونه می توانند تغییرات کیفی و نهادی مورد نیاز را در خود اعمال نمایند. با توجه به اصل وابستگی به مسیر، اصل پسینی بودن مطالعات و عقلانیت محدود مطرح در اقتصاد تکاملی، بررسی فرایند گذار به عنوان تغییر کیفی موثر بر نهادها، سازمان ها و روابط بین آنها نیازمند توجه به مواردی همچون سطح توسعه یافتگی و پروفایل علم و فناوری هر کشور است و در رابطه با هر کشور، باید به طور خاص مورد توجه و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران با رویکرد سیاست علم و فناوری مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش، استقرایی و نحوه انجام آن، کیفی است. بر اساس تئوری داده بنیاد، جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک مرتبط و نظریهپردازی بر اساس رویکرد نظام مند در سـه گـام اصـلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار 5 atlas.ti انجام شده است. یافته های حاصل در قالب 4051 جزء (مفهوم)، 139 بعد (مقوله) و دوازده مضمون (قضیه) سازماندهی شده و جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب مدل پارادایم مشخص و شش قضیه مرتبط استخراج شده اند. سپس به منظور ارزیابی اعتبار و تایید مدل، پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه و به منظور سنجش میزان اهمیت هر یک از ابعاد مشخص شده در مرحله قبل در گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران (ستون اول هر گزاره در پرسشنامه) و بررسی رابطه بین ابعاد بر اساس روابط مشخص در مدل پارادایم (ستون دوم هر گزاره در پرسشنامه) صورت گرفته است. تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تی تک نمونه ای بوده است. یافته ها نشان می دهند که به منظور گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران، مضامین یازده گانه شامل تفکر گذار (شرایط علی)؛ نهاد سیاست (طبقه محوری)؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات، سرمایه اجتماعی، شرایط اقتصاد کلان (شرایط مداخله گر)؛ بستر نهادی (بستر و زمینه ساز)؛ توسعه منطقه ای، بنگاه های یادگیرنده، نظام آموزشی و پژوهشی، تعامل دانشگاه، صنعت و دولت و یادگیری همکارانه مبتنی بر اعتماد متقابل (استراتژی های تعامل و کنش) باید مورد توجه قرار گیرد تا در نهایت به مضمون اقتصاد یادگیرنده (پیامد) منجر شود. بر این اساس، مدل نهایی گذار به اقتصاد یادگیرنده در ایران و شش قضیه نهایی مرتبط ارائه شده است.
بهنام عبدی شعبان الهی
چکیده ندارد.