نام پژوهشگر: عبدالرضا قدس
پریسا مهدی عبدالرضا قدس
three medium magnitude events happened inside the transitional border of south alborz and central iran; namely kahak-qom 2007/06/18 event with ml 5.6, zanjan 2008/05/27 event with ml 5.3 and aradan-garmsar 2007/11/19 event with ml 5.1. this provides us the opportunity to compute focal mechanism and stress drop of the events and compare them with those events happened within the alborz range.
امیر امیرپور اصل عبدالرضا قدس
تخمین عمق کوری ایران با استفاده از داده های مغناطیس هوایی موضوعی است که ما در این پایان نامه به مطالعه آن پرداخته ایم. روش ما برای این کار یک نوع تحلیل طیفی داده های مغناطیسی بوده است که برای نخستین بار توسط اسپکتور و گرانت استفاده شده است. ما در این مطالعه علاوه بر عمق کوری، عمق فوقانی لایه مغناطیسی در پوسته وبه عبارت دیگر ضخامت رسوبات غیر مغناطیسی و نقشه گرادیان دمایی برای ایران را نیز بدست آورده ایم. اولین مدل های ارائه شده توسط دانشمندان علوم زمین، مغناطش پوسته زمین را کاملاً تصادفی و غیر همبسته و طیف توان داده های مغناطیسی را نوعی نویز سفید فرض می کرد. اما در مدل های اخیر رفتار فراکتال گونه ای برای مغناطش پوسته و میدان مغناطیسی ناشی از آن در نظر گرفته شده و تخمین عمق با توجه به این نظریه انجام شده است. در این تحقیق ما از هر دو مدل به طور جداگانه استفاده کرده و نتایج را ارائه نموده ایم. به جز رسم نقشه ها، برای کلیه مراحل تخمین عمق، برنامه کامپیوتری در محیط matlab نوشته شده و قبل از کار با داده های واقعی، برنامه های تولید شده با داده های مدل مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج استفاده از داده های مصنوعی بسیار مطلوب بوده و از درستی برنامه های نوشته شده حکایت دارد. در ادامه نقشه های ضخامت رسوبات غیر مغناطیسی و عمق کوری در ایران، با استفاده از داده های واقعی تخمین زده شده است. بیشترین مقدار عمق کوری در زاگرس و مکران حدود 22 کیلومتر و کمترین مقادیر آن درشمال غرب کشور حدود 10 کیلومتر بدست آمده است. ضخامت رسوبات غیر مغناطیسی نیز کمترین مقدار را در پهنه آتشفشانی (5/1 کیلومتر) و بیشترین مقدار را در زاگرس (12 کیلومتر) نشان می دهد. در کل نتایج بدست آمده با روند تکتونیکی و زمین شناسی عمده ایران تطابق خوبی دارد. انطباق نتایج این مطالعه با داده های مربوط به شار زمین گرمایی، الگوی لرزه خیزی و گسل های عمده نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
پریا قربانی عبدالرضا قدس
در این مطالعه از روش hdc (hypocentroidal decomposition) استفاده شده است. این روش، روشی نوین برای تعیین مکان مجدد زلزله هاست. در این مطالعه دو زلزله ی مذکور و زلزله های اطراف آنها (تعداد 96 زلزله) که توسط شبکه های محلی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ثبت گردیده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. ابتدا این زلزله ها را با استفاده از 816 فاز ، 705 فاز و 1413 فاز قرائت شده، به روش تک رویدادی مکان یابی نمودیم. با استفاده از روش مکان یابی نسبی (hdc) تمامی زلزله های موجود در این خوشه ها ی لرزه ای با دقت gt5 (خطای زیر 5 کیلومتر) تعیین مکان شد. در مورد خوشه ی لرزه ای کهک قم ما بر اساس تعیین مکان دقیق زلزله ی اصلی و پس لرزه ها، آنالیز زمان وقوع آن ها، محاسبه نسبت وجوه گسل و نیز مطالعه ی شتاب نگاشت های ثبت شده نشان داده ایم که طول ابر پس لرزه های زلزله کهک با طول گسل مسبب این زلزله برابر نیست و طول ابر بزرگ به دلیل مهاجرت لرزه ای به سمت خارج از صفحه ی گسل است. شتاب نگاشت های ثبت شده و نیز توزیع زمانی پس لرزه ها نیز نشان دهنده ی وجود دایرکتیویتی و پارگی یک طرفه گسل به سمت شمال غرب هستند. علاوه بر این با استفاده از پراکندگی دقیق بدست آمده برای پس لرزه ها و تلفیق آن با نتایج سازوکار زلزله، ساز و کار گسل کهک رورانده با شیب 60 درجه به سمت جنوب-غرب بدست آمد. در خوشه ی لرزه ای آرادان گرمسار با استفاده از پراکندگی پس لرزه ها و تلفیق آن با سازوکار زلزله ی اصلی، گسل مسبب را گسلی با مولفه ی غالب امتدادلغز و مولفه ی کوچک تر معکوس با شیب 76 درجه به سمت جنوب شرق بدست آوردیم
سیما یوسفی فرهاد ثبوتی
در این پژوهش ما با روش توموگرافی تغییرات جانبی سرعت موج pn در ایران را محاسبه کردهایم. 1658 پرتو pn مورد استفاده قرار گرفتند. میانگین سرعت pn در ایران 8 کیلومتر بر ثانیه است. این سرعت بین 3/7 و 6/8 کیلومتر بر ثانیه تغییر میکند. نتایج به دست آمده همخوانی خوبی با زونهای تکتونیکی مهم ایران دارد. در غرب ناحیهی خزر که موهو در عمق کمتری قرار دارد (احتمالا به دلیل اقیانوسی بودن پوسته در این ناحیه) سرعت pn بیشتر از میانگین است. این مقدار در حدود 4/8 کیلومتر بر ثانیه به دست آمده است. در اطراف رشته کوههای زاگرس نیز سرعت به دست آمده بیشنهی 4/8 کیلومتر بر ثانیه را دارد. چنین سرعتی نشان از سرد بودن پوسته در این منطقه دارد. در البرز مرکزی و شمال غرب ایران سرعت pn کمتر از مقدار میانگین است. این مشاهده دلیلی بر وجود گوشتهی داغ دراین دو منطقه است. در کپه داغ سرعت pn بیشتر از میانگین به دست آمده است که این نتیجه با زمین شناسی منطقه تطابق خوبی دارد. بیشتر مناطق ایران مرکزی سرعت pn را کمتر از میانگین نشان می دهند. وجود کمربند آتشفشانی ارومیه دختر میتواند دلیل این مشاهده باشد.
محمد جواد بنی مهدی دهکردی فرهاد ثبوتی
در این پژوهش از روش های مغناطیس سنجی و ژئوالکتریک به منظور بررسی و مطالعه جابجایی های اخیر گسل شمال تبریز استفاده شد. منطقه مورد مطالعه در 15 کیلومتری شمال غرب شهر تبریز قرار دارد. با پیاده کردن 25 پروفیل در اطراف خط گسل در مجموع 1650 داده مغناطیسی برداشت شد. دامنه بی هنجاری تولید شده به وسیله گسل نسبت به زمینه، اختلافی 400 نانوتسلایی را نشان می دهد. روش های واهمامیخت اویلر و نقطه میانی جهت بررسی و تفسیر داده های مغناطیسی مورد استفاده قرار گرفت. برای کم عمق ترین چشمه مغناطیسی ناشی از گسل عمقی در حدود 14-13 متر به دست آمد. این چشمه، لبه کم عمق ترین لایه جابجا شده است. چون این عمق در درون مارن های نئوژن قرار می گیرد، پس روش مغناطیس سنجی نتوانسته است ثابت کند که آیا این رسوبات در معرض جابجایی قرار گرفته اند یا نه. در روش ژئوالکتریک نیز پروفیلی با 284 نقطه برداشت شد. نتایج به دست آمده از مقطع مقاومت سنجی، کنتراستی در شمال و جنوب و حرکت راست گرد گسل را نشان می دهد که موید تفسیر زمین شناسان است.
مصطفی مرتضوی فر محمد دهقان نیری
سیستم های خودسامانده ی بحرانی به عنوان کلاسی جهانی برای توصیف پدیده هایی که از خود خاصیت مقیاسی نشان می دهند توسط بک، تانگ و ویزنفلد در سال ???? معرفی شدند. مدل تپه شنی که این سه نفر معرفی کردند، برای توصیف خواصی از این پدیده ها، مانند نوفه ی صورتی و خاصیت مقیاسی اندازه ی آبشارها، کارآمد بود. دهار در ???? مدل تپه شنی آبلی را معرفی کرد که با یک ساده سازی، حل تحلیلی ساده تر و شبیه سازی بدون ابهامی را داشت. گمان می رود زمین نیز به خاطر وجود قانون تجربی گوتنبرگ-ریشتر یک سیستم خودسامانده ی بحرانی باشد. اما با وجود همانندی انرژی آزاد شده در یک زمین لرزه و اندازه ی آبشار در مدل تپه شنی آبلی، نمای مقیاسی این دو کمیت با یکدیگر همخوانی ندارد. حدس ما این است که این اختلاف به خاطر تفاوت در هندسه ی اتلاف در دو پدیده است؛ در مدل تپه شنی آبلی این اتلاف در مرزها، که هندسه یی با بعد یک هستند، اتفاق می افتد. در حالی که در زمین سهم اصلی اتلاف در گسل ها اتفاق می افتد که ساختاری فراکتالی با بعد بین مقادیر یک و دو است. در این پروژه، ابتدا شبیه سازی مدل تپه شنی آبلی را برای حالت معمولی انجام می دهیم، سپس با اعمال هندسه ی اتلاف فراکتالی تکرار می کنیم. هندسه ی اتلاف را از روی نقشه ی گسل های ایران بر روی یک شبکه ی ????در???? پیاده می کنیم و با نقاطی از شبکه که به عنوان گسل شناخته می شوند، مانند مرزهای باز سیستم برخورد می کنیم؛ اگر دانه ی شنی به یکی از این خانه ها برسد، از سیستم خارج می شود. نتایج شبیه سازی، افزایش قدر مطلق نمای مقیاسی اندازه ی(سطح) آبشارها را از ?.??(?.??) به ?.??(?.??) نشان می دهد. به این ترتیب این مقادیر به مقدار گزارش شده توسط قانون گوتنبرگ--ریشتر، ?.?? برای زمین لرزه های ایران، نزدیک تر می شود.
کاظم نجفی قوشه بلاغ عبدالرضا قدس
چکیده در این تحقیق یک نقشه جدید زلزله خیزی منطقه تالش با تلفیق داده های شبکه های لرزه شناسی ایران تهیه شد که دارای جزئیات بیشتری از نقشه های قبلی است. تعداد 225 زلزله در فاصله زمانی 1996-2010 با استفاده از داده های شبکه های لرزه شناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله دوباره مکان یابی شدند. رومرکز اکثر زلزله ها در داخل سه خوشه لرزه ای است که همگی دارای زلزله های نسبتاً بزرگ از سال 1996 به بعد هستند. خوشه های مذکور در امتداد گسل های تالش، منجیل و بزقوش تمرکز یافته اند. نقشه لرزه خیزی بدست آمده نشان می دهد که فقط تعداد کمی زلزله در داخل و در امتداد حاشیه غربی دریای خزر اتفاق می افتند. این مشاهده تاییدی بر صلب بودن پوسته دریای خزر است. در دامنه شمالی کوه سبلان درون ناحیه ای که ماسون و همکاران]39[ آن را به نام بلوک صلب تالش معرفی کرده اند، فعالیت لرزه ای بسیار کم است. مکان یابی مجدد خوشه لرزه ای اردبیل که در برگیرنده زلزله اصلی 1997 گلستان اردبیل است اطلاعات جدیدی در مورد زلزله گلستان و گسل مسبب آن، گسل بزقوش ارایه داد. روش hdc (hypocentroidal decomposition) برای مکان یابی مجدد با دقتِ gt5 (خطای زیر 5 کیلومتر) یا کمتر برای 16 زلزله از خوشه لرزه ای اردبیل استفاده شد. بر اساس مکان یابی دقیقِ انجام شده ی زلزله ی اصلی و پس لرزه های بزرگ آن و همچنین توزیع زمانی پس لرزه ها، به وجود پارگی یک طرفه گسل به سمت جنوب غرب پی بردیم. مقایسه پراکندگی پس لرزه های مکان یابی شده با ساز و کار ارایه شده توسط دانشگاه هاروارد، ساز و کار گسل بزقوش را امتداد لغز با مولفه ی روراندگی با شیب 57 درجه به سمت غرب نشان داد. عمق زلزله اصلی با استفاده از داده های ایستگاه های شتاب نگاری 12 کیلومتر محاسبه شد. با در دست داشتن رومرکز و عمق زلزله اصلی و رد گسل، شیب گسل بزقوش 60 درجه به سمت غرب بدست آمد.
آسیه عزیززنجانی عبدالرضا قدس
شناخت لرزه زمین ساخت ساحل غربی حوضه ی خزر جنوبی و منطقه ی تالش مستلزم بررسی دقیق تر لرزه خیزی در منطقه است. در این مطالعه لرزه خیزی بخش غربی حوضه ی خزر جنوبی و کوه های تالش با اتخاذ روش مکان یابی چندرویدادی اچ دی سی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد استفاده از شبکه ی لرزه نگاری موقت دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان در شمال غرب ایران و دیگر شبکه های کشوری ـ منطقه ای اخذ شده است. نتایج مکان یابی مجدد زمین لرزه های محلی در داخل حوضه ی خزر جنوبی، بیانگر حضور خطواره ای لرزه زا با امتداد شمالی ـ جنوبی در بخش غربی حوضه است که با گسل های شناخته شده در بخش ساحلی توجیه پذیر نیست. این خطواره می تواند تاییدی بر وجود گسل پیشنهادی غرب کاسپین باشد. سازوکار کانونی ارائه شده در بخش جنوب غربی حوضه بیانگر زیرراندگی این گسل به سمت غرب به زیر کوه های تالش است. در بخش خشکی تمرکز زمین لرزه ها در توافق با روندهای مشاهده شده در داده های جی پی اس و در محل تغییر روندهای ساختاری کوه های تالش است که نشان دهنده ی تجمع تنش در این مکان هاست. تجمع زمین لرزه ها در شمال تالش در منطقه ی لنکران آشکارتر است و در توافق خوبی با سازوکارهای کانونی ارائه شده برای زمین لرزه ها در این منطقه، روند شمال شمال غرب ـ جنوب جنوب شرق دارد. همچنین تعیین عمق تعدادی از رخدادها در خوشه ی لنکران نشان می دهد بازه ی عمقی زمین لرزه ها در این منطقه ?? تا ?? کیلومتر است. بنابراین با تلفیق نتایج به دست آمده با داده های موجود، خوشه ی لرزه ای لنکران به طور عمده به گسلش معکوس در پی سنگ منتسب می شود.
وحید تکنیک مهناز رضاییان
گستره مورد مطالعه در جنوب شرقی کمربند رورانده- چین خورده زاگرس مجاور ناحیه ساحلی خلیج فارس قرار دارد. در منطقه نامبرده، رویداد های لرز ه ای ناشی از همگرایی صفحه عربی موید تکتونیک فعال در این ناحیه است. وجود لایه های جدا کننده تبخیری مانند افق نمک هرمز و فراوانی گنبد های نمکی بر پیچیدگی تحولات ژئودینامیکی منطقه افزوده است. پوشیده شدن پی سنگ توسط توالی ضخیم رسوبی (بیش از 10 کیلومتر) و وجود لایه های تبخیری در افق های مختلف، ماهیت هندسی-ساختاری پی سنگ را در هاله ای از ابهام قرار داده است. ارتباط پراکندگی سطحی گنبد های نمکی با روند گسل ها و مورفولوژی پی سنگ و تاثیر پذیری آنها از رژیم تکتونیکی منطقه از سوال های اساسی در منطقه مورد مطالعه است. هدف این مطالعه بررسی نمود بی هنجاری های مغناطیسی- گرانی حاصل از گنبد های نمکی، خطوار گی ها و ساختارهای پی سنگی در داده های گرانی و مغناطیسی منطقه مورد مطالعه است. داده های مورد استفاده برای این منظور شامل داده های گرانی و مغناطیسی با قدرت تفکیک مختلف است. استفاده از داده های ژئوفیزیکی گام نخست در روشن کردن ماهیت هندسی پی سنگ و مطالعه خطوارگی ها به شمار می رود. هدف اولیه این مطالعه بررسی نمود بی هنجاری های گرانی حاصل از گنبد های نمکی سطحی و زیر سطحی در داده های گرانی زمینی منطقه مورد مطالعه بود. تعداد هفت گنبد نمکی زیر سطحی با اعمال فیلترهای فاز محلی ( فیلتر تیلت، تتا و تابع تانژانت هیپوربولیک) بر روی داده های گرانی زمینی شناسایی شدند. از میان گنبدهای زیر سطحی معرفی شده تنها دو گنبد دارای نیمرخ های لرزه ای هستند. هر دو گنبد مذکور در نیمرخ های لرزه ای نامبرده قابل ردیابی هستند. نمود دو گنبد دیگر از هفت گنبد نمکی زیر سطحی معرفی شده دارای شواهد بارز توپوگرافی مشخصه گنبد نمکی هستند. از میان گسل های پی سنگی معرفی شده توسط دیگران، تنها خطوارگی هندورابی در داده های مغناطیسی هوایی ایران قابل ردیابی است. خطوارگی هندورابی در منطقه مورد مطالعه مرز غربی پراکندگی گنبد های نمکی است. یک خطوارگی دیگر مطابق با روند قطعه هایی از گسل های پیشانی کوهستان در داده گرانی زمینی قابل تشخیص است. استفاده از روش واهمامیخت اویلر، عمق چشمه این خطوارگی را بطور تقریبی 5/1 کیلومتر نشان می دهد. عمق بدست آمده بسیار کمتر از عمق پیش بینی شده برای گسل پیشانی کوهستان است.
وحید قبادیان مهناز رضاییان
نقشه آنومالی مغناطیسی هوایی ایران که توسط صالح (1387) پردازش و بهینه سازی دوباره شده در این پایان-نامه با روش برگردان به قطب دیفرانسیلی (ارکانی حامد، 1988) تصحیح شده است. در روش برگردان به قطب دیفرانسیلی آنومالی های مغناطیسی با در نظر گرفتن تغییرات جهت بردار میدان مغناطیسی در منطقه مورد مطالعه به قطب برگردان می یابند. این روش در فضای فوریه (فرکانس) بر روی داده های مغناطیسی اعمال می شود و با در نظر گرفتن یک لایه مغناطیده معادل، نزدیکترین مقدار را برای مغناطش پوسته بدست می آورد. با اعمال این تصحیح، آنومالی های مغناطیسی بر روی منابع تولید کننده آن ها قرار می گیرد و این تصحیح باعث سهولت در ارائه تفسیر زمین شناسی می گردد. روش برگردان به قطب دیفرانسیلی ابتدا بر روی مدل های آزمایشی در عرض های مختلف جغرافیایی (صفر درجه تا 90 درجه) اجرا شد و پس از کسب نتیجه مطلوب، روی داده های مغناطیس هوایی ایران اعمال گردید. در این رساله نقشه برگردان به قطب بدست آمده با ساختارها و پهنه های زمین شناسی ایران و همچنین گسل ها و کمربندهای آتشفشانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. همچنین ارتباط آنومالی های مغناطیسی با دوره زمانی شکل گیری منابع آن ها و معکوس شدگی میدان مغناطیسی زمین بررسی و مقایسه می شود. نقشه آنومالی مغناطیس هوایی ایران قبل و بعد از اعمال تصحیح برگردان به قطب دیفرانسیلی تفاوت های آشکاری دارد. مقایس? این نقشه ها با نقشه زمین شناسی ایران تطابق بالایی را بین مرزهای مغناطیسی و زمین شناسی نشان می-دهد. بطور مثال بعد از انجام این تصحیح، مرزهای بدست آمده از آنومالی های مغناطیسی تصحیح شده مناطق آتشفشانی سبلان و دماوند، پهنه البرز، گسل دورونه و گودال جازموریان همخوانی بسیار مناسبی با نقشه زمین شناسی این مناطق دارد.
سید احمد میرهاشمی مجید عباسی
در این مطالعه با استفاده از بیشینه دامنه لرزه نگاشت های مصنوعی وود-اندرسون استخراج شده از 37534 شکل موج مربوط به 1767 زلزله در غالب 45 خوشه ای لرزه ای با خطای رومرکزی پنج کیلومتر یا کمتر که توسط لرزه نگارهای مرکز لرزه نگاری کشوری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ثبت شده اند، یک رابطه کاهندگی برای بزرگای محلی برای ایران محاسبه شد این رابطه، میزان کاهندگی بیشتری را برای فواصل بیش از 200 کیلومتر نسبت به رابطه هاتون و بور (1987) پیشنهاد می کند. جهت محاسبه رابطه ارائه شده پارامترهای پخش هندسی، کاهندگی غیر الاستیک و تصحیح ایستگاهی در نظر گرفته شدند. با بررسی تصحیحات ایستگاهی به این نتیجه رسیدیم که 10 ایستگاه از ایستگاه های موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به احتمال زیاد دارای پاسخ دستگاهی ناصحیح هستند که در صورت اعمال نکردن تصحیح ایستگاهی به بزرگای محاسبه شده در یک ایستگاه خاص، بزرگای محلی می تواند به میزان یک واحد خطا در آن ایستگاه داشته باشد. مقادیر تصحیحات ایستگاهی محاسبه شده بین 485/1- و 483/0 به دست آمد. در این مطالعه با استفاده از روش خوشه ای انحراف معیار بزرگا 19/0 محاسبه شد که در مقایسه با کارهای دیگران کمتر شده است. همچنین در این مطالعه با بدست آوردن منحنی کاهندگی برای سه خوشه ی لرزه ای سرزه-ریگان، آوج و زرند به این نتیجه رسیدیم کاهندگی مناطق مختلف ایران تفاوت قابل توجهی با هم دارند. از سویی در حالت تک خوشه ای پراکندگی بیشینه دامنه ها نسبت به منحنی کاهندگی کمتر شده و انحراف معیار بزرگا از مقدار 19/0 برای ایران به حدود 1/0 برای هر خوشه کاهش پیدا می کند که این کاهش مربوط به جذب اثر الگوی تابش و اثر مسیر توسط تصحیحات ایستگاهی است.
مهدی ماهری پیرو مجید عباسی
در این مطالعه با استفاده از روش توموگرافی لرزه ای، تغییرات سرعت موج lg در پوسته ی ایران بدست آمده است. داده-های استفاده شده در این مطالعه شامل 56152 رکورد مربوط به 2943 زلزله با مکان یابی دقیق (از سال 1996 تا 2012) است که از شکل موج های ثبت شده توسط شبکه های لرزه نگاری دائم و موقت ایران استخراج شده است. زلزلههای انتخاب شده شامل 63 خوشه ی لرزه ای با خطای مکان یابی 5 کیلومتر یا کمتر هستند. بانک داده ی گردآوری شده شامل بیشینه دامنه ی جابجایی موج برشی به همراه زمان رسید این فاز است که برای محاسبه ی بزرگای ml استفاده می شود. خوشه ای بودن زلزله های انتخابی به ما اجازه می دهد با میانگین گیری از سرعت های پرتوهای ارسالی از یک خوشه به یک ایستگاه (فرآیند خلاصه سازی پرتوها)، خطای مشاهده ای سرعت برای آن ایستگاه را تخمین بزنیم. همچنین طی فرآیند خلاصه سازی تعداد پرتوها از 56152 به 3107 عدد کاهش می یابد که باعث کاهش زمان لازم برای انجام محاسبات توموگرافی لرزه ای می شود. سرعت پرتوها اکثرا بین 9/2 تا 6/3 کیلومتر بر ثانیه متغیر است، بنابراین می توان بیان کرد که بیشتر پرتوها مربوط به موج lg است. با استفاده از روش کمترین مربعات میراشونده وزن دار مقید شده، یک وارون سازی مستقیم برای بدست آوردن نقشه ی سرعت دوبُعدی موج lg به همراه تصحیحات ایستگاه و چشمه انجام شده است. با محاسبه ی نقشه ی سرعت موج lg، در مناطقی که این موج مسدود یا کاهیده شود، پرتو مربوط به فاز دیگری است که با سرعتی متفاوت با سرعت موج lg در پوسته منتشر شده است. سرعت های بدست آمده برای منطقه ی ایران بیشتر بین 5/2 تا 7/4 کیلومتر بر ثانیه متغیر است. نتایج بدست آمده از این مطالعه سرعت بیشتر از 4 کیلومتر بر ثانیه برای موج lg در حوضه ی خزر جنوبی، زاگرس و کپه داغ را نشان میدهد. همچنین طبق نتایج بدست آمده مرز بین زاگرس و ایران مرکزی به طور قابل ملاحظه ای از گسل اصلی زاگرس انحراف دارد که نشان دهنده ی زیرراندگی بخشی از صفحه ی عربی به زیر ایران مرکزی است. قسمت شرقی حاشیه ی دریای خزر به مانند قسمت های داخلی حوضه ی خزر جنوبی، سرعت بالا دارد که می تواند در ارتباط با حضور پوسته شبه اقیانوسی خزر جنوبی در زیر حاشیه ی شرقی سواحل خزر باشد. منطقه ی لوت دارای سرعت کم موج lg است که می تواند نشانگر قاره ای بودن پوسته لوت باشد. البرز، قسمت اعظم ایران مرکزی و بخصوص منطقه شمال غرب ایران دارای سرعت کم موج lg هستند که نشانی بر گرم بودن پوسته در این مناطق است.
ایمان روستا عبدالرضا قدس
ضخامت لیتوسفر در ایران با تحلیل طیفی داده های گرانی در طول پروفایل هایی در مناطق مختلف تکتونیکی محاسبه شده است. برای این منظور، از داده های زمینی و ماهواره ای آنومالی بوگه استفاده شده است. ابتدا طیف توان داده ها با استفاده از روش پریودوگرام محاسبه و خطی به لگاریتم طیف توان محاسبه شده برازش شده است. نصف شیب خط برازش شده، متوسط ضخامت لیتوسفر است. برای این مطالعه، 6 پروفایل از داده های ماهواره ای در طول ساختارهای مختلف تکتونیکی ایران انتخاب شده است: 2 پروفایل در طول زاگرس، 2 پروفایل در طول زون سنندج-سیرجان، 1 پروفایل در طول زون ارومیه-دختر و 1 پروفایل در طول ایران مرکزی. نتایج نشان می دهد بیشینه ضخامت لیتوسفر در زیر زون سنندج-سیرجان ( 192 کیلومتر) و کمینه ضخامت لیتوسفر در زیر ایران مرکزی (104 کیلومتر) قرار دارد. همچنین پروفایلی از داده های گرانی زمینی و ماهواره ای از شمال غرب تا جنوب ایران، شروع از کپه داغ، انتخاب شده است. نتایج این دو پروفایل با هم تطابق دارد (168 کیلومتر برای پروفایل زمینی و 163 کیلومتر برای پروفایل ماهواره ای). ضخامت لیتوسفر این دو پروفایل با مطالعات پیشین تطابق نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که روش تحلیل طیفی روشی مناسب برای بدست آوردن متوسط ضخامت لیتوسفر برای پروفایل هایی است که از مناطق تکتونیکی مختلف عبور می کنند.
اعظم جوزی نجف آبادی عبدالرضا قدس
شناخت لرزه زمین ساخت هر منطقه مستلزم بررسی دقیق لرزه خیزی در آن منطقه است. در این مطالعه لرزه خیزی البرز غربی، قسمت جنوبی کوه های تالش و جنوب غربی حوضه خزر با استفاده از روش مکان یابی چندرویدادی اچ دی سی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد استفاده در این مطالعه، از شبکه لرزه نگاری محلی موقت دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان و دیگر شبکه های کشوری و جهانی تهیه شده است. نتایج مکان یابی تک رویدادی رخدادها دو خوشه لرزه ای قابل توجه در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد. یک خوشه لرزه ای در ارتباط بازمین لرزه هایی است که حول گسله رودبار تجمع یافته اندو خوشه لرزه ای دیگر مربوط به زمین لرزه های ساحل جنوب غربی دریای خزر و قسمت جنوبی کوه های تالش است. مکان یابی مجددزمین لرزه های خوشه لرزه ای رودبار ادامه فعالیت گسله رودبار را نشان می دهند. توزیع رخدادها به صورتی است که با سازوکار کانونی زمین لرزه ی 1990 رودبار و همچنین گسیختگی سطحی آن همخوانی ندارد. این توزیع غیریکنواخت میتواند ناشناخته بودن سیستم گسلی و تنش های موجود در ساختارهای پیچیده این منطقه را نشان دهد.توزیع عمقی رخدادهای خوشه لرزه ای ساحل خزر پس از مکان یابی مجدد تایید کننده راندگی پی سنگ حوضه خزر جنوبی به زیر کوه های تالش است.
مریم صفری مجید عباسی
منطقه مورد مطالعه در این پایان نامه، موسوم به فارس ساحلی، در جنوب شرقی پهنه رورانده-چین خورده زاگرس قرار دارد. این منطقه علاوه بر پیچیدگی های زمین شناسی، دارای گنبدهای نمکی فراوان نیز بوده و اهمیت آن، به خاطر وجود منابع هیدروکربنی است. هر چند تاکنون در افق های کم عمق آن منابع نفتی پیدا نشده است. این امر به علت عدم وجود پوش-سنگ بر روی سنگ مخزن های موجود در منطقه است. از این رو در افق های عمیق تر این حوضه به دنبال نفت هستند. مطالعات فراوانی در این منطقه انجام شده است. در یکی از این مطالعات با استفاده از روش لرزه ای، داده های به دست آمده از چاه ها و نقشه های زمین شناسی، تصاویری از ساختار- چینه ای منطقه ارائه شده است. مشکل این تصاویر این است که در ساختن آن ها از فرض های متعدد زمین شناسی استفاده شده است، به نحوی که تطابق آن ها با سایر نتایج مشابه، نیاز به استفاده از داده های مستقل در منطقه دارد. این داده های مستقل در تحقیق حاضر، داده های گرانی هستند. داده های گرانی در منطقه موجود ند و قسمتی از پروفیل های لرزه نگاری را پوشش می دهند. برای محاسبه آنومالی گرانی بر روی تصاویر ساختار- چینه ای، از روش مدل ساختار - چینه ای منطقه چگالی های مناسب نسبت داده شد. سپس گرانش تصاویر ارائه شده با روش پلوف 1976، محاسبه شد. گرانش محاسبه شده با آنومالی گرانی مشاهده شده بر روی پروفیل های لرزه ای مقایسه و نتایج زیر حاصل شد: از مجموع سه پروفیل مورد مطالعه، گرانی محاسبه شده برای دو پروفیل به طور کلی با گرانی مشاهده شده تطابق دارد ولی در جزئیات اختلافاتی دیده می شود. در پروفیل دیگر، تقریبا هیچ گونه هماهنگی بین گرانش محاسبه شده و مشاهده شده دیده نشد. این اختلافات را می توان به قدرت تفکیک اندازه گیری ها در پروفیل های لرزه ای و همچنین قدرت تفکیک تصاویر استفاده شده برای مدل سازی مستقیم نسبت داد. همچنین این اختلافات می تواند ناشی از گسلی باشد که از بخشی از پروفیل مورد نظر عبور کرده و در تصاویر ارائه شده مشخص نشده است. علاوه بر این موارد، بر اساس مطالعات مستقل قبلی، دو گنبد نمکی زیرسطحی در بخش هایی از پروفیل ها وجود دارند که در تصاویر استفاده شده دیده نمی شوند.
محبوبه سبزی اتیوند عبدالرضا قدس
در دهه های گذشته، پیامد افزایش جمعیت و شهرنشینی همگام با افزایش ناگهانی خطرات زیست محیطی، باعث شده که مدیریت پسماندهای جامد در مطالعات شهری جایگاه ویژه ای پیدا کند. از آنجا که در محل دفن پسماند، فرایند نفوذ شیرابه صورت می-گیرد، نواحی آلودگی نسبت به محیط اطراف، یک اختلاف در مقاومت الکتریکی نشان می دهد. در این صورت می توان گسترش آلایندگی و تا حدی شدت حضور آلاینده ها را بر اساس روش های مقاومت سنجی اندازه گیری کرد. در این پژوهش برای تعیین جهت حرکت و عمق نفوذ شیرابه از روش ژئوالکتریک استفاده شده است. تفسیر داده های سونداژ الکتریکی قائم در ده نقطه با آرایش شلومبرژه نشان می دهد که مقادیر مقاومت ویژه در محل دفن پسماند برای انباشت پسماندهای تازه یا مرطوب، بین 35-20 اهم متر و برای انباشت های پسماندهای خشک و قدیمی، یا رسوبات زمینه در برگیرنده پسماندها، بین 200-120 اهم متر تغییر می کند. به طور کلی، محل انباشت پسماندهای جدید مقادیر کم مقاومت ویژه را نشان می دهد. در محل انباشت پسماندهای تازه بیشترین میزان تمرکز آلایندگی دیده می شود. جهت حرکت شیرابه به سمت شهر زنجان (شمال شرق محل دفن) است. از این رو، برای جلوگیری از گسترش آلایندگی در این مکان ها اقدامات پیشگیرانه مانند احداث سدهای زیرزمینی نفوذناپذیر توصیه می شود.
محمدرضا جمال ریحانی عبدالرضا قدس
منطقه شمال باختری نوار چین خورده رانده زاگرس یکی از مناطق مهم لرزه خیز در کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا است. همگرایی صفحه های عربی و اوراسیا و در پی آن تغییر شکل در پیشانی زاگرس باعث ایجاد گسله های فعال و شناخته شده مثل گسله پیشانی کوهستان وتاقدیس ها و ناودیس با محورهای موازی با راستای اصلی زاگرس و نیز گسله های پنهان شده است.پیشانی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزه خیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. گسلش و شیوه ی دگرریختی پی سنگ و ارتباط آن با دگرریختی پوشش رسوبی یکی از سوالات اساسی در این منطقه است. پاسخ دادن به این سوال نیاز به تعیین دقیق عمق کانونی زمین لرزه ها دارد. به دلیل پوشش ایستگاهی بسیار کم در این ناحیه و عدم توانایی در تعیین دقیق عمق زمین لرزه ها این سوال هنوز بدون پاسخ مانده است. در ماه نوامبر سال 2013 پنج زمین لرزه با بزرگی متوسط در این منطقه (زمین لرزه قصرشیرین) رخ دادند. وجود شبکه موقت باند پهن ایران- چین که ایستگاه های بسیار نزدیک به زمین-لرزه داشت، فرصتی بود تا به مطالعه این زمین لرزه ها و پس-لرزه های آن ها و نحوه تغییر شکل در قسمتی از این منطقه بپردازیم. با استفاده از شبکه ایران- چین و شبکه باند پهن عراق ما زمین لرزه اصلی و تعداد 289 پس لرزه را با ماکزیمم گاف آزیموتی 100 درجه و به روش تک رویدادی و چند رویدادی مکان یابی کردیم. با استفاده از مکان یابی چندرویدادی عمق کانونی زمین لرزه ها حدودا 16-8 کیلومتربدست آمد. با روش معکوس سازی تانسور ممان و روش اولین رسید موج طولی، سازوکار کانونی پنج زمین لرزه بزرگتر از 4.5 را بدست آوردیم. مکانیسم های بدست آمده از وارون سازی گسله های معکوس با شیب 23 تا 39 درجه به سمت شمال شرق و شرق هستند. عمق سنتروئید برای هر پنج رخداد برابر 14 کیلومتر بدست آمد. به دلیل اینکه ضخامت رسوبات در این ناحیه به طور دقیق مشخص نبود، ما با استفاده از توابع گیرنده فرکانس بالا زیر دو ایستگاه نزدیک خوشه، ضخامت رسوبات رادر منطقه تخمین زدیم. نتایج به-دست آمده از سازوکارهای محاسبه شده و مکان یابی چند رویدادی و توابع گیرنده، گسله های با شیب تقریبا کم را در رسوبات نشان می دهند.
خلیل متقی عبدالرضا قدس
چکیده ندارد.
احسان قربانی چگنی عبدالرضا قدس
چکیده ندارد.
سمیرا حسینی ایوب کاویانی
چکیده ندارد.
رامین صالح عبدالرضا قدس
چکیده ندارد.
امیر نجفی عبدالرضا قدس
چکیده ندارد.
سمیرا حسینی ایوب کاویانی
منطقه تبریز در ناحیه تکتونیکی شمال غرب ایران قرار دارد. این منطقه از نظر لرزه خیزی فعال است. اما اطلاعات کافی و دقیقی در مورد لرزه خیزی و ساختار پوسته در این منطقه وجود ندارد. ما در این مطالعه به بررسی لرزه خیزی و ساختار پوسته در این منطقه می پردازیم. برای این منظور از زمین لرزه های محلی ثبت شده در شبکه ی لرزه نگاری کوتاه دوره دائمی تبریز متعلق به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و دو ایستگاه لرزه نگاری باندپهن دائمی متعلق به پژوهشگاه بین المللی زلزله و مهندسی زلزله استفاده شد. تعداد زمین لرزه های ثبت شده از سال 1996 تا 2006، 728 زمین لرزه ی محلی با بزرگای بزرگ تر از 2 بود که از بین آن ها 361 رویداد با گاف آزیموتی کم تر از 180 درجه و باقیمانده زمان رسید کم تر از 0/1 ثانیه بعد از مکان یابی دوباره انتخاب شدند. سپس زمان رسیدهای این زمین لرزه ها در ایستگاه های مختلف برای پیدا کردن مدل یک بعدی وارون سازی شد. با توجه به یکتا نبودن جواب فرآیند وارون سازی چندین مدل اولیه برای وارون سازی استفاده شد. در نهایت مدل هایی که هم خوانی خوبی با یکدیگر دارند، انتخاب شدند. همچنین چندین آزمایش استاندارد برای اطمینان از این که مدل ها با داده های مشاهده شده تطابق دارند، انجام شد. بهترین مدل نهایی یک مدل 5 لایه تا عمق 35 کیلومتری است. از آن جا که از زمین لرزه های محلی در یک شبکه با گسترش محدود استفاده گردید، مدل ها در اعماق بیشتر از 35 کیلومتر معتبر نیستند. مدل یک بعدی بدست آمده برای سرعت امواج p و s از میانگین جهانی برای مناطق کوهزایی کم تر است، زیرا منطقه ی مورد مطالعه یک ناحیه کوهزایی فعال است. همچنین به منظور بررسی هندسه گسل های فعال، پخش رویدادها در عمق را نیز مورد بررسی قرار دادیم. این بررسی نشان می دهد که قسمت عمده ی گسل های فعال یک شیب نزدیک به قائم دارند و بیشتر زمین لرزه ها در عمق های 10 تا 25 کیلومتری(در پوسته ی بلورین) رخ می دهند.
اسماعیل نژادصفر عبدالرضا قدس
در این پایان نامه، تکنیک های تفسیر واهمآمیخت اویلر و تلفیق سیگنال تحلیلی و معادله اویلر برای تخمین مکان، عمق و هندسه کانسار آهن ذاکر از روی داده های مغناطیسی اندازه گیری شده، مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور در گام اول، پایداری و صحت جواب های معادله اویلر با توجه به پهنای پنجره، موقعیت قرارگیری جواب ها و انتخاب شاخص ساختار مناسب روی مدل های مصنوعی مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج بدست آمده با نتایج حاصل از اعمال روش تلفیقی سیگنال تحلیلی و معادله اویلر روی مدل مورد مقایسه قرار گرفت. پژوهش های صورت گرفته مرتبط با این موضوع نشان می دهد که در واهم آمیخت اویلر، انتخاب شاخص ساختار مناسب، نقش شاخص تری در بدست آوردن بهترین جواب برای عمق مدل نسبت به بقیه موارد دارد. نکته مهم در روش تلفیقی پیدا کردن ارتفاع سطح ادامه فراسو است. سطحی برای ادامه فراسو مناسب است که در آن سطح شاخص ساختار و عمق ثابت بماند و با افزایش ارتفاع ادامه فراسو تغییری در اندازه آنها مشاهده نشود. در گام بعد، با استفاده از این تکنیک ها عمق، مکان و هندسه کانسار آهن ذاکر مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص ساختار 0/93 بدست آمد که نشان می دهد هندسه کانسار آهن ذاکر رگه ای است و از نظر ساختار زمین شناسی شبیه دایک قائم باریک هستند. در این مطالعه سه رگه آهن با راستای شمال شرقی-جنوب غربی بدست آمد. این رگه ها عمق های متفاوتی از 0/3 تا 15 متر دارند.