نام پژوهشگر: فاطمه یاری
محمد انصاری احمد زواران حسینی
hla-g یک آنتی ژن کمپلکس بافتی غیر کلاسیک میباشد و 7 ایزوفرم مختلف شامل 4 نوع متصل به غشاء (g1,g2,g3,g4)و 3 نوع به عنوان پروتئینهای محلول (g5,g6,g7)دارد.الگوی بیان انتخابی رونوشتهای hla-g در بافتها نمایانگر وجود کنترل رونویسی محکم بیان ژنی می باشد.سایتوکاینهایی مانند اینترفرونها و il10 سبب تحریک بیان این آنتی ژنها می شوند. هدف این مطالعه بررسی اثر ifn-γ بر بیان رونوشتهای hla-g در سلولهای تک هسته ای خون محیطی افراد سالم و مبتلا به بیماری خود ایمن لوپوس اریتروماتوز سیستمیک است. در این مطالعه با هدف بررسی رونوشتهای hla-g در جمعیت سالم و مبتلا به لوپوس ابتدا 20 نمونه افراد دچار بیماری لوپوس و 15 نمونه افراد سالم انتخاب شده و از هر فرد 5 سی سی خون دارای edta گرفته سپس با روش فایکول لایه مربوط به pbmc را جدا نموده و سلولها را در مجاورت اینترفرون گاما به مدت 48 ساعت کشت داده و سپس توسط روش ترایزول اقدام به استخراج rna از سلولها نموده و بعد از تبدیل آنها به cdna و انجام rt-pcr ، محصول حاصل توسط روش الکتروفورز مورد ارزیابی قرار گرفت. با آنالیز نمونه های مورد بررسی مشخص شد که میزان بیان hla-g در افراد مبتلا به لوپوس نسبت به افراد نرمال بالاتر می باشد و اینترفرون گاما در بیان این مولکول در افراد نرمال نسبت به افراد دچار لوپوس موثرتر است.
فاطمه یاری سید سعید محمدی
منطقه مورد مطالعه در 45 کیلومتری جنوب خاوری بیرجند و در مرز بین دو پهنه ساختاری سیستان و لوت قرار گرفته است. براساس داده های مندرج در نقشه زمین شناسی 250000/1 بیرجند، واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه به دو بخش واحدهای کرتاسه و اولیگوسن تقسیم می گردد. واحدهای منسوب به کرتاسه مرکب از واحدهای مجموعه افیولیتی و رخساره فلیش و واحدهای منسوب به اولیگوسن شامل آندزیت، تراکی آندزیت، پیروکسن آندزیت، بازالت تا اولیوین بازالت، همراه واحدهای آذر آواری (توف، برش و آگلومرا) می باشد.گدازه های آتشفشانی منطقه مود ترکیب بازالتی وگدازه های منطقه فنود ترکیب آندزیتی دارند. بافت غالب این سنگ ها پورفیری با زمینه میکرولیتی است. دیگر بافت های موجود شامل بافت میکرولیتی، گلومروپورفیری و اینترگرانولار و گاهی حفره ای می باشد. بافت های کانیایی شامل بافت غربالی و پوئی کلیتیک است. فراوان ترین کانی های موجود در سنگ های منطقه مود پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و اولیوین و در نمونه های منطقه فنود پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن وکانیهای کدر به صورت کانی فرعی مشاهده شده است. در برخی نمونه ها پلاژیوکلازها متحمل دگرسانی از نوع کربناتی و آرژیلیکی شده و اولیوین ها ایدنگزیتی شده اند. سری ماگمایی، کالک آلکالن و درصد بالای sio2 و شواهد بافتی و نسبت های برخی از عناصر فرعی و اصلی نشان می دهد که سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه، از نوع کوهزایی و حاشیه فعال قاره ای هستند. سنگ های آتشفشانی دارای نسبت بالایی از lree/hree، تهی شدگی در عناصر ti و nb و غنی شدگی در th نشان می دهند. وجود زینولیت های کلینوپیروکسنیت در نمونه های بازالت مود و همچنین بافت های غیرتعادلی (بافت غربالی، حاشیه های خورده شده، منطقه بندی نوسانی) در بلورهای پلاژیوکلاز و پیروکسن آندزیت فنود دیده می شود. خصوصیات ژئوشیمیایی نظیر ba/th در مقابل th/nb می تواند بیانگر تأثیر فرآیندهای آلودگی ماگمایی (آلودگی پوسته ای) و اختلاط ماگمایی در تکوین این واحدها باشد.
فاطمه یاری غلامحسین یاری
آلودگی هوا یکی از مهمترین معضلات کلان شهرها و تهدیدی جدی برای سلامتی انسان محسوب می شود. هم اکنون شهرهای بزرگ ایران با بحران های زیست محیطی خصوصا آلودگی هوا مواجه هستند. شهر اصفهان به عنوان یکی از بزرگترین شهر های ایران، دومین شهر پر خودرو و موتور سیکلت ایران و دومین شهر صنعتی ایران بعنوان یکی از کلانشهر های آلوده ی دنیا است که پس از تهران مقام دوم آلودگی را در ایران دارا است. آلودگی هوا سلامت شهروندان اصفهان را به خطر می اندازد و هزینه های ملموس و غیر ملموسی را به بار می آورد. در این مطالعه هزینه ی اجتماعی مرگ و میر و مراجعات بیمارستانی بیماران تنفسی و قلبی- عروقی ناشی از آلودگی هوا به علت تاثیر بیشتر آلودگی هوا بر آنها بررسی شده است. بدین منظور اثرات کوتاه مدت و بلند مدت آلودگی هوا بر مرگ و میر و مراجعات بیمارستانی با استفاده از یک مدل armax بررسی شده است. نتایج نشان می دهد کشش بلند مدت مرگ و میر و مراجعات بیمارستانی بیماران تنفسی و قلبی- عروقی نسبت به آلودگی هوا به ترتیب 123/0، 07/0 و 023/0 درصد است. هم چنین هزینه های اجتماعی آلودگی هوا برای مرگ و میر و مراجعات بیمارستانی بیماران تنفسی و قلبی- عروقی سالانه به ترتیب 345 میلیارد ریال و 2755 و 6211 میلیون ریال است.
شقایق پیشخوان دیبازر احمد زواران حسینی
مقدمه: فیکولین ها، پروتئین هایی هستند که به کربوهیدرات ها متصل می شوند و به عنوان اپسونین عمل می کنند. در انسان سه نوع فیکولین وجود دارد که موتاسیون های تک نوکلئوتیدی (snp) در ژن آن ها استعداد ابتلا به بیماری های مختلف از جمله دیابت را افزایش می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی پلی مورفیسم فیکولین3 و ارتباط آن با دیابت تیپ 2 بود. مواد و روش ها: در این مطالعه از 36 نفر از افراد دیابتیک (براساس معیارهای انجمن دیابتیک آمریکا )و 37 نفر از افراد سالم که به سازمان انتقال خون مراجعه کرده بودند، نمونه های خونی تهیه گردیدو dna به روش دستی salting-out استخراج شد. روی نمونه ها pcr انجام شد و محصولات pcr برای بررسی پلی مورفیسم fcn3+1637delc موجود در اگزون 5 با آنزیم محدودالاثر apai بریده شد. بر روی سرم بیماران مقادیر قند خون با استفاده کیت اندازه گیری شد. نتایج: در این مطالعه، 2 نفر از 36 نفر (6/5%) برای این پلی مورفیسم در افراد دیابتی هتروزیگوت (wd) بودند و 3 نفر از 37 نفر (1/8%) از افراد نرمال برای این جهش هتروزیگوت بودند. بقیه افراد مورد مطالعه دارای ژنوتیپ بدون تغییر (ww) بودند. فراوانی پلی مورفیسم fcn3+1637delc بین دو گروه بیمار و نرمال معنی دار نبود (05/0<p). در بررسی میزان قند بیمارن نیز بین واریانت های ژنی تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p). بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که واریانت های فیکولین 3 به صورت fcn3+1637delc به عنوان فاکتور خطر در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در افراد ایرانی محسوب نمی شود و همچنین میزان قند خون این بیماران را تحت تاثیر قرار نمی دهد. با توجه به عملکردهای فیکولین 3 در تغییرات سیستم ایمنی و احتمالا دیابت نوع 2، بررسی های بیشتر بر روی تعداد بیشتر نمونه ها، جایگاه های پلیمرفیسم دیگر این ژن، بررسی همزمان چند ژن و بررسی میزان پروتئینی آنها در مطالعات بعدی میتواند داده های مفید دیگری را به این مطالعه اضافه نماید. کلمات کلیدی: فیکولین 3، پلی مرفیسم، جمعیت ایران، pcr-rflp
شیرین فاتح احمد زواران حسینی
مقدمه: sr-b1 مولکولی گلیکوپروتئینی است که در شناسایی ساختار های پلی آنیونیک چه اندوژنوس (مانند ldlاکسید شده و ldl استیله شده) و چه اگزوژنوس (مانند لیپوپلی ساکارید باکتریایی) نقش دارد. این مولکول توسط ماکروفاژها و سلول های دندریتیکی و تعدادی از سلول های دیگر بیان می شود و در پاسخ های ایمنی و متابولیسم چربی نقش دارد. در این مطالعه پلی مرفیسم rs5888 c.1119 c>t در مولکول sr-b1 بر روی نمونه های با چربی بالا و نرمال بررسی شد. مواد و روش: برای تشخیص پلی مرفیسم rs5888 c.1119 c>t در مولکول sr-b1از تکنیک pcr-rflp استفاده شد. 45 نمونه با چربی بالا و 37 نمونه نرمال از سازمان انتقال خون ایران تهیه شد. میزان چربی های خون توسط روش رنگ سنجی اندازه گیری شدند. dna با روش salting out استخراج شد و با استفاده از پرایمر های مخصوص، pcr با نمونه های dnd انجام شد و محصول pcr با آنزیم محدودالاثر hae iii به مدت 16 ساعت در 37 درجه سانتی گراد انکوبه شدند و بعد از الکتروفورز نتایج آنالیز و بررسی شدند. نتیجه: بررسی نتایج نشان می دهد که فراوانی ژنوتیپ های tt،ctوcc در جمعیت با چربی بالا به ترتیب 20%، 80%و0 است و در جمعیت نرمال به ترتیب0، 3/97%، 7/2% می باشد. نتیجه گیری: ژنوتیپ ct فراوان ترین واریانت sr-b1 در جمعیت مورد مطالعه بود، با توجه به عملکرد وسیع srs در ایمنی ذاتی و ارتباط آن با برخی بیماری ها، بررسی پلی مرفیسم آن می تواند در مطالعه بیماری های مختلف کمک کننده باشد. کلیدواژه: گیرنده رفتگر، پلی مرفیسم rs5888 c.1119 c>t ، جمعیت ایرانی.
فاطمه یاری محمد حسین زرین کوب
منطقه مورد مطالعه در 170 کیلومتری جنوب شرق بیرجند (20 کیلومتری شمال درح) در شمال روستای کلاته شب قرار گرفته است. این محدوده در قسمت شمالی زمین¬درز سیستان واقع شده که در آن مجموعه سنگی نفوذی و نیمه عمیق با سن الیگوسن- میوسن در سنگ¬های رسوبی (سنگ¬های کربناته، ماسه سنگ و کنگلومرا) با سن پالئوسن- ائوسن نفوذ نموده و در مواردی باعث بروز اسکارن شده است. بافت غالب سنگ¬های نفوذی این منطقه گرانولار و سنگ¬های نیمه عمیق پورفیری با زمینه دانه ریز هستند. پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت از جمله کانی¬های متداول در این سنگ¬ها می¬باشند. براساس نتایج حاصل از پتروگرافی و آنالیز شیمیایی، سنگ¬های نفوذی در شمال کلاته شب، دیوریت و کوارتز دیوریت و سنگ¬های نیمه عمیق، کوارتز دیوریت پورفیری و دیوریت پورفیری می-باشند. همبری این توده¬ها با سنگ¬های کربناته باعث تشکیل اسکارن غنی از آهن شده است. سنگ-های دگرگونی منطقه شامل هورنفلس، اسکارن (گارنت اسکارن، اپیدوت اسکارن، اسکارن وزوویانیت¬دار و مگنتیت) و مرمر می¬باشند. سنگ¬های نفوذی و نیمه عمیق در شمال کلاته شب دارای ماهیت کالک¬آلکالن پتاسیم پایین هستند و در آن¬ها نسبت lile/hfse پایین و عناصر nb، ti و p تهی شدگی نشان می¬دهند. این سنگ¬ها می¬توانند در یک محیط تکتونیکی مرتبط با فرورانش رخ داده باشند.
محمدرضا دیهیم علیرضا مصباح نمین
مقدمه: پلاکت ها در طول مدت نگهداری، دچار تغییرات بیوشیمیایی، ساختاری و مرفولوژیک می گردند که اصطلاحا به آن آسیب ذخیره پلاکتی psl (platelet storage lesion) می گویند. آسیب ذخیره پلاکتی می تواند سبب اختلال در عملکرد و متابولیزم پلاکت گردد که نهایتا می تواند منجر به کاهش بقاء و کیفیت پلاکت ها قبل از تزریق به نیازمندان پلاکت گردد و می تواند درکاهش اثر بخشی تزریق پلاکت تاثیر گذارد. هدف: ما در این تحقیق به مطالعه اثر ال-کارنیتین بر روی حفظ متابولیزم، عملکرد و بقاء پلاکت پرداختیم. همچنین به تاثیر این ماده بر روی آپوپتوز و کلیرانس پلاکت ها در طول مدت نگهداری آنها پرداخته شد. روش ها: در این تحقیق از پلاکت هایی که به روش prp (platelet rich plasma) در سازمان انتقال خون ایران تهیه شده بود استفاده شد. به همین منظور 10 کیسه پلاکت کنسانتره تهیه شده از اهدا کنندگان خون در حضور ال-کارنیتین به عنوان گروه مورد و پلاکت های فاقد ال-کارنیتین به عنوان گروه شاهد استفاده گردید و مطالعات مربوطه انجام گرفت. بدین منظور 15 میلی مول ازغلظت ال-کارنیتین به کیسه های پلاکت کنسانتره در شرایط استریل تزریق گردید و پارامترهای متابولیک با اندازه گیری غلظت گلوکز، غلظت لاکتات، فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز و غلظت atp داخل سلولی در هر دو گروه مورد و شاهد بررسی گردید و نتایج بدست آمده با یکدیگر مقایسه شد. عملکرد پلاکت ها با استفاده از آزمایش تجمع پلاکتی در پاسخ به آگونیست درهر دو گروه بررسی گردید و بقاء پلاکت ها نیز در طول مدت نگهداری با استفاده از آزمایش mtt مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارتباط با اثر ال-کارنیتین بر روی آپوپتوز پلاکت ها، به بررسی پتانسیل غشاء میتوکندری، میزان فسفاتیدیل سرین بر روی سطح غشاء به روش فلوسایتومتری، اندازه گیری کاسپاز 3 فعال به روش الایزا و اندازه گیری و بررسی سیتوکروم c به روش وسترن بلات در هر دو گروه پلاکت در طول مدت نگهداری پرداخته شد. فاگوسیتوز پلاکت ها نیز با استفاده از مواجه پلاکت ها با سلول های رده منوسیتی thp-1 (مدل فاگوسیتوز پلاکت) به روش فلوسایتومتری بررسی گردید. یافته ها: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که غلظت لاکتات و همچنین مصرف گلوکز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین به مراتب نسبت به گروه شاهد کاهش بیشتری را نشان می داد که از نظر آماری معنی دار بود. فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیز در گروه پلاکت های تیمار با ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد بخصوص در روزهای 2 و 5 نگهداری پلاکت افزایش کمتری داشت و از نظر آماری معنی دار بود. عملکرد پلاکت های تیمار با ال-کارنیتین در مقایسه با گروه شاهد بهتر حفظ شده بود که از نظر آماری معنی دار بود. پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از بقاء بیشتری نسبت به گروه شاهد برخوردار بودند که از نظر اماری معنی دار بود. در نهایت بر طبق نتایج بدست آمده نشان داده شد که پتانسیل غشاء میتوکندری در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از افزایش بیشتری نسبت به گروه شاهد در طول مدت نگهداری برخوردار می باشد. همچنین میزان فسفاتیدیل سرین و کاسپاز 3 فعال نیز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد افزایش کمتری را در طول مدت نگهداری نشان می داد که از نظر آماری معنی دار بود. میزان سیتوکرومc سیتوزولی نیز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از افزایش کمتری نسبت به گروه شاهد در طول مدت نگهداری برخوردار بود که از نظر آماری معنی دار بود. نتیجه گیری: با بررسی نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد، ال-کارنیتین می تواند با تاثیر خود بر روی متابولیزم، عملکرد و بقاء پلاکت ها در طول مدت نگهداری سبب حفظ و ارتقاء کیفیت آنها گردد. همچنین ال-کارنیتین می تواند دارای اثر محافظتی در مقابل آپوپتوز در پلاکت ها در طول مدت نگهداری بوده و در کاهش آسیب ذخیره پلاکتی در طول مدت نگهداری موثر باشد. به همین منظور به نظر می رسد که بتوان از ال-کارنیتین به عنوان ماده افزودنی به پلاکت ها جهت جلوگیری و کاهش آسیب ذخیره پلاکتی استفاده نمود و بتوان با استفاده از این ماده باعث ارتقاء کیفیت پلاکت ها در طول مدت نگهداری قبل از تزریق آنها به بیماران نیازمند پلاکت گردید.
حسینعلی ایزدپناهی فاطمه یاری
چکیده ندارد.
رقیه رحیمی فاطمه یاری
hla-g یکی از مولکول های غیر کلاسیک hla-i است که اولین بار با تشخیص بیان آن در سطح سلول های تروفوبلاست، به وجود آن پی برده شد. تاکنون 28 الل از ژن این مولکول شناسایی شده که ناشی از تغییراتی در نواحی کد کننده و غیر کد کننده آن می باشد. عمده این پلی مورفیسم در جایگاه اگزون 2، 3 و 4 این ژن می باشد. از بین افراد کاندید اهدای مغز استخوان که جهت hla typing به سازمان انتقال خون ایران مراجعه کرده بودند، 102 فرد سالم غیر خویشاوند به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. از نمونه خون کامل حاوی edta 5% حاصل از این بیماران، dna با روش salting-out استخراج شد. سپس به کمک روش pcr-rflp و با استفاده از آنزیم های محدودالاثر، hla typing انجام شد. در این مطالعه میزان شیوع 9 الل hla-g با فراوانی شامل 01011g* (4%)، 01012g* (86/29%)، 01013g* (8/10%)، 01015g* (47/1%)، 01017g* (96/1%)، 01018g* (45/2%)، 01041g* (4/29%)، 01043g* (96/1%)، n0105g* (1/18%) به دست آمد. مطابق با این مطالعه ، در جمعیت ایران الل 01012g* و 01041g* بیشترین میزان شیوع را دارند. میزان شیوع این دو الل در جمعیت ایرانی، به ترتیب با جمعیت قفقاز (3/36%) و ژاپن (45%) تشابه دارد.