نام پژوهشگر: ناهید صحرارو
رضوان عمرانی سعید خدابخش
حوضه آبریز رودخانه دینور بخشی از حوضه آبریز کرخه است که با مساحت 65/2123 کیلو متر مربع در شمال شرق استان کرمانشاه واقع شده است. این حوضه شکلی کشیده داشته و از نظر فیزیو گرافی به 5 زیر حوضه تقسیم-بندی شده است . منطقه مورد مطالعه در زون های ساختاری سنندج- سیرجان و زاگرس مرتفع واقع شده است و واحد های سنگی سازنده آن مجموعه دگرگونی تفکیک نشده مزوزوییک، سنگ آهک کرتاسه، سنگ آهک بیستون (تریاس- کرتاسه) و رسوبات آبرفتی کواترنری می باشند. در این پژوهش، رسوب شناسی، رخساره های رسوبی، عناصر ساختاری، مدل رسوبی، ریخت شناسی و پایداری رودخانه دینور و سر شاخه اصلی آن (رودخانه جامیشان) مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور مطالعات رسوب شناسی، تعیین رخساره و عناصر ساختاری، رسوبات بستر، دیواره کانال، پهنه سیلابی، پوینت بار و پشته رسوبی رودخانه مورد مطالعه قرار گرفته اند. بر اساس نتایج حاصل از آنالیز اندازه ذرات، رسوبات بستر رودخانه عمدتا گراول و گراول ماسه ای است و روند کلی تغییرات اندازه ذرات، کاهش به سمت پایین دست رودخانه است که در بعضی مناطق دارای ناپیوستگی می باشد. دلیل این ناپیوستگی ها، ورود رسوبات گراولی از شاخه های فرعی و مخروط افکنه، بروز گسل و تغییر در شیب بستر رودخانه است که باعث تغییر در بافت رسوبات کف کانال شده است. به دلیل وسعت زیاد واحد های ولکانیکی- رسوبی مزوزوییک (مجموعه دگرگونی تفکیک نشده: sch ، mb و mv)، آهک کرتاسه و وجود توده های نفوذی متعدد در منطقه، اغلب گراولها دارای جنس آهکی و آذرین هستند. فرم قطعات گراولی اغلب صفحه ای و تیغه ای است. در بخش کانی های سنگین (بخش ماسه ای) دانه های مگنتیت و هماتیت با منشا آذرین فراوان می باشند. از بین رخساره های موجود در منطقه، fm و gcm در کل مسیر رودخانه وsl و sm بیش تر در پایین دست رودخانه مشاهده شده اند. بر اساس رخساره-های رسوبی مشاهده شده در حوضه آبریز، چهار عنصر ساختاری ch ، la ، sg و ff شناسایی شده است. رودخانه های مطالعه شده از نوع رودخانه مآندری با بار گراولی هستند. کانال اصلی عمدتا بدون پشته و یا جزایر رسوبی است. در این پژوهش از روش رده بندی روسگن برای رده بندی رودخانه استفاده شده است. پیچش رودخانه عمدتا متوسط (بین 2/1تا 5/1) است. گود افتادگی در بالا دست رودخانه زیاد (اغلب بین 1 تا 4/1) بوده و به سمت پایین دست کاهش (اغلب بین 4/1تا 2/2) می یابد. نسبت پهنا به عمق در بالا دست کم (اغلب کمتر از 12) و در پایین دست عمدتا متوسط (بیش تر از 12) است. بنابراین بر اساس رده بندی روسگن تیپ غالب کانال در بالا دست تناوبی از g و b ودر پایین دست تناوبی از b و c می باشد. بررسی پایداری کانال بر اساس روش های روسگن ،ضریب بریدگی و شعاع نسبی، نشان می دهد که به طور کلی پایداری کانال رود خانه نوع b4 نسبت به g4 و c4 بیش تر بوده و پتانسیل فرسایش سواحل آن کم تر است.
ناهید صحرارو احد ملکی رضایی
چکیده ندارد.