نام پژوهشگر: فاطمه شریفی
فاطمه شریفی یحیی کاردگر
در این پایان نامه، شعر « افسانه» ی نیما یوشیج در سه سطح اندیشه، بلاغت و زبان تحلیل و مهم ترین مقلّدان آن از منظر وزن، قالب، اندیشه و شیوه ی شعری معرفی شده اند. تحلیل محتوایی شعر افسانه با عنایت به گرایش قوی نیما به دو مکتب اروپایی رمانتی سیزم و رئالیسم و از طریق شناخت مشخصه های طبیعت و اجزای آن، احساسات و هیجانات فردی، درون نگری و یاس و اندوه ، « من شاعرانه »، مفهوم عشق و گریز از واقعیت انجام یافته است. تحلیل زبانی شعر افسانه در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی انجام یافته است که در هر یک از سطوح سلسله مراتب تحلیل و تفسیر با جزییات رعایت شده است. علاوه بر آن این شعر از منظر رویکردهای نوین نقد زبانشناختی و با عنایت به مفاهیمی مانند آشنایی زدایی، هنجارگریزی، برجسته سازی ادبی ، قاعده افزایی، قاعده کاهی و ... نیز تفسیر و تحلیل شده است. همچنین وزن و ساختار عروضی آن با عنایت به سوابق قبلی و اثرگذاری در دوره های بعد مورد توجه قرار گرفته است. تحلیل بلاغی از طریق تصویرگری، تخیل و وضعیت توصیف با عنایت به شاخص هایی مانند ماهیت تصویر، شفافیت یا سایه داری تصویر و ...(که در نقد رمانیتک به عنوان معیار شناخته می شوند) و تحلیل ادبی از طریق شناسایی مصداق های آرایه های معنوی مانند تشبیه، تشخیص، اغراق و... انجام یافته است.هم چنین آثاری از رشید یاسمی ( شبی در جنگل)، پرویز ناتل خانلری (ماه در مرداب ) ، فریدون توللی (مریم )، میرزاده عشقی (نمایشنامه کفن سیاه )، شهریار (هذیان دل)، مهدی اخوان ثالث (یاد)، شفیعی کدکنی (شب خوانی )، سهراب سپهری (مرگ رنگ) ، فروغ فرخ زاد (اسیر ، دیوار ، عصیان ) ، نادر پور (رقص اموات)، ابوالقاسم لاهوتی ( سرای تمدن)، احمد شاملو ( هوای تازه) ،گلچین گیلانی ( اشکبار، شب مهتاب)و هوشنگ ابتهاج ( سراب) به عنوان مقلّدان افسانه تحلیل و تفسیر شده است. یافته های این پایان نامه نشان می دهد که «افسانه» در سه سطح اندیشه، زبان و بلاغت بر جریان شعر معاصر فارسی اثرگذار بوده است. تقلید از این شعر محدود به تعدادی شاعر جوان یا نوپرداز نمی شود؛ بلکه در مواردی حتّی شاعران سنتی و شاعرانی که با نوآوری های بعدی نیما موافق نبودند نیز از وزن یا قالب این شعر تقلید کرده اند.
فاطمه شریفی اصغر خسروشاهی اصل
چکیده ندارد.