بکارگیری فناوری اطلاعات تاثیر بسزایی در توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش دارد .هدف کلی پژوهش : تبیین عوامل وشاخص های موثر در بکارگیری فناوری اطلاعات در توسعه منابع انسانی اهداف فرعی : 1-تبیین شاخص های هر یک از این عوامل 2- تبیین اولویت شاخص ها و عوامل و روش تحقیق: با توجه به ماهیت پژوهش به لحاظ اهداف کاربردی ،از نظرداده ها کمی واز نظر ماهیت و روش تحقیق زمینه یابی است. جامعه آماری و حجم نمونه : معلمان (200نفر)، مدیران(200نفر) و کارشناسان ستادی(100نفر) آموزش وپرورش استان قم می باشند. روش نمونه گیری:تصادفی طبقه ای، روش تعیین حجم نمونه از فرمول حداقل تعداد نمونه که برابر500 نفر می باشد استفاده شده، ابزار گردآوری اطلاعات: پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته که شامل 71 سوال می باشد که عوامل موثر در بکار گیری فناوری اطلاعات را مورد سنجش قرار می دهد که البته با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ روایی وپایایی آن تایید شده است.اعتبار ابزار سنجش پژوهش 97/0 است. آزمون آماری تحلیل عاملی اکتشافی از نوع تجزیه به عامل های اصلی برای تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شده است. پژوهش در آموزش و پرورش استان قم انجام شده و یافته های آن نشانگر این است که 9مولفه (بهبود امنیت، بهبود کنترل و مدیریت، زیر ساخت های ظرفیت ساز وپشتیبانی کننده، بهبود ذخیره اطلاعات، بهبود تصمیم گیری، ترکیب وتعامل پذیری اطلاعات، توانمندسازهای اطلاعات، بهبود نظارت اطلاعاتی، بهبود تجزیه و تحلیل) با شاخص های اولویت بندی شده آنها در بکارگیری فناوری اطلاعات در توسعه منابع انسانی موثر می باشند

پژوهش حاضر به منظور بررسی نیازهای آموزشی کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و پیشنهاد الگوهای آموزشی برای مدیران با استفاده از روش تحقیق توصیفی و پس رویدادی انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ی مدیران مدارس، ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک می باشد. حجم جامعه 230 نفر و نمونه آماری با استفاده از جدول مرگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 144نفر انتخاب گردیده است. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 23 سوالی با ضریب پایای 85? داده های پژوهش جمع آوری شد. اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آزمون t-test (تک متغیری)، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه (anova) آزمون کروسکال والیس و آزمون رتبه ای فرید من تجزیه و تحلیل شدند و نتایج نشان داد که: 1ـ فرصت های لازم آموزشی در زمینه های امور آموزشی، روابط انسانی و ارتباطی، نظارت بر تدریس معلمان خدمات پشتیبانی به کارکنان، خدمات حمایتی به دانش آموزان، تخصص در امور اداری و مالی برای مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهرباک فراهم شده و به اجرا در آید. 2ـ بین نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک در زمینه فراهم سازی تسهیلات و تجهیزات مدارس با میانگین فرضی جامعه تفاوت معناداری وجود ندارد و این نیاز آموزشی در اولویت نمی باشد. 3ـ بین جنسیت، سنوات خدمت، رشته تحصیلی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک با نیاز آنها به آموزش رابطه ای وجود ندارد. 4ـ در حین طراحی ـ اجرای الگوهای آموزشی مناسب برای مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک باید به سه اصل مهم 1ـ اصل توجه به مشارکت معلمان و اولیاء در تصمیم گیریها 2ـ مطالبقت نیازهای آموزشی مدرسه با آرمانهای کلی آموزشی 3ـ جمع آوری اطلاعات برای بهبود بیشتر یادگیری تربیتی عنایت و توجه ویژه ای نمود.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): این پـژوهـش با هـدف بررسی شناخت و تبیین تاثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه ی مهارت های مدیران مدارس متوسطه شهر تهران درسال 1390 انجام شده است حجـم نمـونـه طبق اصول علمی و براساس جدول نمونه گیری "مورگان" برآورد گردید و با استفـاده ازروش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 85نفرمدیرو370 نفرمعلم انتخـاب شـد. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد و هنجاریابی شده بسته پاسخ به منظور انجام نظرسنجی از مدیران با متوسط ضریب پایایی95% و معلمان با متوسط ضریب پایایی 94% استفاده شد. روش این پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است .جهت تحلیل داده ها از آمار توصیـفی و آمار استنبـاطی از قبیل آزمون آماریt-test و همچنین t مستقل استفـاده شـد. نتـایج نشـان داد که: بین به کار گیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه مهارت های مدیران مدارس اعم از مهارت های فنی و حرفه ای، مهارت تصمیم گیری ، مهارت تغییر و نو آوری ،مهارت ارتباطی و تقویت خود نظارتی ارتباط قوی وجود داردو به کار گیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات ازحیث میزان تاثیر گذاری بر مهارت های فوق نزد مدیران از اهمییت و ارزش فراوانی برخوردار است . ضمنا تفاوت معنی داری بین دیدگاه های دبیران و همچنین مدیران زن و مرد در خصوص تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات مدیران بر مهارتهای ایشان وجود نداردواین نظرات تقریبا شبیه به یکدیگر است . کلیدواژه: فناوری اطلاعات ، ارتباطات، مهارتهای مدیران ، دبیران،مدارس متوسطه،تهران

پژوهش حاضر درصدد پی بردن به « تاثیر ثبات مدیریت بر کیفیت عملکرد مدیران از دیدگاه دبیران دوره ی متوسطه شهرستان اسلامشهر » می باشد و اینکه آیا ثبات مدیریت بر کیفیت عملکردهای « جلب مشارکت کارکنان ، شرایط مطلوب و مناسب کار ، انگیزش در کارکنان ، توجه به انتظارات کارکنان » مدیران تاثیر دارد یا خیر ؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نظر اهداف ، کاربردی و از نظر داده ها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه همبستگی می باشد . جامعه آماری پژوهش شامل 75 نفر از مدیران دوره متوسطه شهرستان اسلامشهر می باشد که با استفاده ازجدول اس اچ بولا و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ، تعداد 63 نفر از مدیران ( 32 نفر مرد و 31 نفر زن ) انتخاب شده است و از سه نفر از دبیران شاغل در هر آموزشگاه خواسته شد تا در مورد عملکرد مدیر آن واحد آموزشی اظهار نظر نمایند . در انجام پژوهش از پرسشنامه ای با چهار مولفه (جلب مشارکت کارکنان ، شرایط مطلوب و مناسب کار ، انگیزش در کارکنان ، توجه به انتظارات کارکنان ،) و 33 پرسش طیف لیکرت استفاده شده است . در مجموع تعداد189 نفر از دبیران موردنظر به پرسشنامه پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید. و در فرآیند تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی ( توزیع فراوانی ، کمینه ، بیشینه ، میانگین ، انحراف استاندارد ، چولگی ، کشیدگی ) و جهت تشخیص نرمال بودن داده ها ازآزمون کلموگروف- اسمیرنف و در ادامه ی تحلیل ها ، آمار استنباطی «آزمون t - test » استفاده گردیده است . یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد مدیران با ثبات مدیریت در چهار مولفه ی مورد نظر به طور معنا داری بهتر از عملکرد مدیران بی ثبات می باشد . با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عدم ثبات و تغییر مدیریت مدیران ، از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت عملکرد آنان می باشد . بنابراین به افراد دست اندر کار توصیه می گردد که به این مسئله در جهت ارتقای کیفیت عملکرد مدیران توجه بیشتری نمایند .

این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش اقدام پژوهی بر عملکرد معلمان مدارس دخترانه ابتدایی شهر تهران در سال 90-89 از دیدگاه مدیران آنها می پردازد. روش تحقیق از نوع زمینه یابی است جامعه آماری کلیه مدیران مدارس دخترانه ابتدایی تهران که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه مورگان 232 نفر از مناطق نوزدگانه تهران به طور تصادفی حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه 45 سوالی است که در 7 بعد عملکرد معلمان را می سنجد. اعتبار این ابزار با آلفای کرونباخ 9/ 0بوده و روایی آن از طریق روایی صوری بدست آمده است.در مجموع نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است: آموزش اقدام پژوهی بر عملکرد (آموزشی، پرورشی، پژوهشی، انتشاراتی، خدماتی، رشد حرفه ای، ارزشیابی) معلمان تأثیر مثبت داشته است. این پژوهش محدود به مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران در سال 90-89 می باشد. در پایان پیشنهاد می شود. 1. آموزش مستمر معلمان از طریق برگزاری دوره های آموزشی اقدام پژوهی به صورت کارگاهی و کاربردی با حضور اساتید مجرب و راهنمای آنان 2. امکان استفاده از منابع اینترنتی و مجازی تجهیز کتابخانه های مدارس و مراکز آموزش ضمن خدمت و همچنین برخورداری از کتب و نشریات پژوهشی به روز شده برای معلمان به سهولت فراهم شود. 3. بخش از ساعات موظف معلمان به فعالیت های اقدام پژوهی اختصاص یابد مدیران در زمینه فراهم آوردن محیط و شرایط مناسب تحقیق همکاری لازم را داشته باشند. 4. تشویق معلمان به صورت مادی و غیر مادی جهت ایجاد انگیزه و رغبت برای انجام فعالیت های پژوهشی؛ مادی مانند : اضافه حقوق و پاداش و غیر مادی مانند: چاپ چکیده پژوهش در نشریات، تشویق نامه.

چکیده هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط هوش معنوی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه های دولتی شهر تهران است.هوش معنوی مفهوم جدیدی است که تحقیقات زیادی روی آن صورت نگرفته است. خصوصا در ایران. لذا پس از بررسی ادبیات، ?? مدل ارائه شده در زمینه هوش معنوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در نهایت مدل اصلاح شده زوهر با توجه به کامل بودن نسبی مدل و قابل استفاده بودن آن در مباحث مدیریتی انتخاب گردید.جامعه آماری پژوهش حاضررا کلیه کارکنان رسمی دانشگاه های دولتی شهر تهران با تحصیلات کارشناسی و بالاترتشکیل داده است.برای انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس بولا (1970)، حجم نمونه پژوهش حاضر را 231 نفر تشکیل می دهد.داده های این پژوهش به وسی.....

این پژوهش در حوزه ستادی وزارت نیرو تحت عنوان نیازهای آموزشی مدیران حوزه ستادی وزارت نیرو با توجه به مهارتهای های سه گانه رابرت کانز اجرا گردید . هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مدیران جهت طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه های آموزشی مناسب می باشد به گونه ای که برنامه های آموزشی مفید واقع شده و تنها سبب هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی نگردند. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران عالی و میانی حوزه ستادی وزارت بوده اند که شامل 80 نفر می باشند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات از طریق فن پرسشنامه بوده استکه با توجه به نتایج به دست آمده آموزشهای مورد نیاز در سه مهارت انسانی ، ادراکی و فنی استخراج گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید . بر اساس نتایج استخراج شده از پرسشنامه شاخصهایی را که مدیران در هر مهارت از وضعیت مطلوب فاصله دارند شناسایی گردید و سپس براساس آن به طراحی دوره های مورد نیاز آنها پرداخته شد.همچنین مدیران حوزه ستادی در مهارت انسانی و مهارت اداراکی مدیران به طور معناداری با وضعیت مطلوب فاصله دارند. بنابراین مدیران حوزه‏های ستادی در این زمینه نیاز به آموزش بیشتردارند. از لحاظ جنسیت مدیران حوزه‏ی ستادی مرد نیاز به آموزش در مهارتهای انسانی و ادراکی داشته و مدیران حوزه ستادی زن نیاز به آموزش در حوزه مهارتهای ادراکی دارند. بین سابقه مدیریت و مهارتهای انسانی، ادراکی و فنی رابطه معنادار وجود ندارد. در مورد مدرک تحصیلی همبستگی بین مدرک تحصیلی و مهارت انسانی منفی و معناداری است. به عبارتی هرچه مدرک تحصیلی بیشتر می شود مهارت انسانی پایین تر می باشد، همبستگی مدرک تحصیلی و مهارت ادراکی نیز منفی است اما معنادار نیست همبستگی مدرک تحصیلی و مهارت فنی نیز بسیار پایین است.با توجه به نتایج ذکر شده امید آن می رود دست اندرکاران در امر آموزش منابع انسانی و بهبود مدیریت وزارت نیروبا درایت و همکاری موسسات آموزشی بتوانندگام مهمی جهت همسو شدن با برنامه ریزی کلان کشور عزیزمان ایران ، بردارند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر خودکارآمدی مدیران مدارس ابتدایی ،راهنمایی و متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کرج انجام پذیرفت که روش تحقیق آن توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، شامل مدیران دوره های مختلف تحصیلی که در نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان کرج در سال تحصیلی 90-89 مشغول به کار بودند.حجم این جامعه 727نفر از مدیران زن و مرد بوده که نمونه آماری با استفاده از فرمول آماری و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 296 نفر از 4 ناحیه آموزش و پرورش شهرستان کرج انتخاب شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس 4 عامل از نظریه روانشناختی بندورا تنظیم شد.و اعتباریابی آن از طریق آلفای کرونباخ (86/0= p)به دست آمد. با استفاده از آمار توصیفی شامل: فراوانی ،درصد،میانگین،انحراف استاندارد و واریانس، و آمار استنباطی، از آزمون t مستقل، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکراهه (anova) که با بکارگیری از نرم افزارspss محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین1- حالات عاطفی و فیزیکی 2-ترغیبات کلامی یا اجتماعی 3- تجربه جانشین 4- تجربه موفق با خودکارآمدی مدیران رابطه معنادار و مثبت پیدا کردند. اما متغیرهایی همچون :جنسیت،سنوات خدمت مدیران با خودکارآمدی ایشان رابطه معناداری ندارند و میزان05/0p> بدست آمد و در نتیجه h0 تایید شدو دوره تحصیلی که مدیران در آن مشغول به کاربودند، با خودکارآمدی مدیران رابطه معنادار و مثبت پیدا کرد.

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشد. 1 فرضیه اصلی و 10 فرضیه فرعی در این پژوهش مطرح شده است. و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی اعضاء هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 90-91 تشکیل می دهد که شامل 1000 نفر می باشد. روش نمونه گیری ، تصادفی ساده است. و حجم گروه نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 278 نفر می باشد. روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد. و برای گردآوری اطلاعات از 2 پرسشنامه استفاده شده است که شامل پرسشنامه 40 سوالی محقق ساخته فرهنگ سازمانی وپرسشنامه رضایت شغلی بری فیلد و روث می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از شاخص های آماری توصیفی و برای تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از آمار استنباطی که شامل مدل های همبستگی پیرسون ، رگرسیون تک متغیره ورگرسیون چند متغیره می باشد، استفاده شده است. نتایج یافته های پژوهش بیانگر این است که فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی پذیرفته می شود و با اطمینان 95% می توان نتیجه گرفت که بین این 2 متغیر ارتباط معناداری و مستقیمی وجود دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیات فرعی بیانگر این مطلب است که : 1- بین خلاقیت فردی و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 2- بین ریسک پذیری و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 3- بین رهبری و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 4- بین یکپارچگی و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 5- بین حمایت مدیریت و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود ندارد. 6- بین کنترل و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 7- بین مدیریت و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 8- بین سیستم های پاداش و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود ندارد. 9- بین سازش با تعارض و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد. 10- بین الگوهای ارتباطی و رضایت شغلی اعضاء هئیت علمی رابطه مستقیم وجود دارد.

این پژوهش در دانشگاه هوایی شهید ستاری تحت عنوان تاثیر آموزشهای ضمن خدمت بر اثربخشی افسران دانشگاه هوایی شهید ستاری با توجه به مقیاس اثربخشی پارسونز اجرا گردید. هدف از این پژوهش شناسایی و اثربخشی اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت کوتاه مدت می باشد به گونه ای که برنامه های آموزشی مفید واقع شده و تنها سبب هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی نگردند. جامعه آماری این تحقیق کلیه افسران دانشگاه هوایی بوده که شامل 100 نفر می باشند . روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزارهای جمع آوری اطلاعات از طریق فن پرسشنامه بوده است که با توجه به نتایج بدست آمده در چهار بعد انطباق،انسجام،نیل به هدف و پایداری وحفظ الگوها استخراج گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید. بر اساس نتایج استخراج شده از پرسشنامه شاخصهای را که افسران دانشگاه هوایی در هر بعد از وضعیت مطلوب فاصله دارند شناسایی گردید و مشخص شد که بین افسرانی که آموزش های ضمن خدمت دیده اند رابطه معنادار وجود دارد.

پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی معلملن دوره ابتدایی آ.پ شهرستان های استان تهران از دیدگاه کلیه معلمان، مدیران، کارشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی شهرستان های استان تهران می پردازد. برای انتخاب گروه نمونه معرف و همچنین افزایش دقت اندازه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده کرده، بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه تعداد 500 نفر نمونه پژوهش حاضر را تشکیل می دهد که از این تعداد 250 معلم، 200 مدیر، 30 کارشناس و 20 نفر متخصص می باشد. ابزار سنجش: ابزارسنجش پژوهش حاضر یک پرسشنامه 86 سوالی محقق ساخته تشکیل می دهد. این پرسشنامه بر اساس یافته های جهانی گردآوری شده. پس براساس فن دلفی در 3 مرحله برای متخصصان تعلیم و تربیت ارسال شد و به ویرایش نهایی رسید. در پژوهش حاضر اعتبار ابزار سنجش به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار اعتبار کل تست برابر 94/0 شده است. روایی ابزار سنجش به وسیله ی تحلیل عاملی (روایی سازه) محاسبه شد که از بار عاملی نسبتا بالایی برخوردار بوده و کلیدی سوالات مورد تایید قرار گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است عوامل موثر بر توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی آ.پ شهرستان های استان تهران به شرح زیر است: عامل اول: ارزشیابی، واریانس (442/38) مشتمل بر 9 سوال عامل دوم: خصوصیات معلمان، واریانس (141/14)مشتمل بر 16 سوال عامل سوم: محیط، واریانس (658/9) مشتمل بر 9 سوال عامل چهارم: تکنولوژی، واریانس (980/8) مشتمل بر 7 سوال عامل پنجم: فعالیت فوق برنامه، واریانس (280/7) مشتمل بر 6 سوال عامل ششم: رفاهی، واریانس (004/6) مشتمل بر 7 سوال عامل هفتم: مشاوره، واریانس (884/5) مشتمل بر 9 سوال عامل هشتم: هزینه، واریانس (982/4) مشتمل بر 9 سوال عامل نهم: مدیریت، واریانس (629/4) مشتمل بر 15 سوال

پژوهش حاضر برای پاسخگویی به سه سوال زیر تدوین شده است: 1- عوامل موثر در تقویت ارزش های دینی دانش آموزان دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران کدامند ؟ 2- هریک از این عوامل، مرکب از چه شاخص هایی است ؟ 3- ترتیب اولویتِ مولفه ها و شاخص های مذکور چگونه است ؟ این پژوهش از نوع پیمایش مقطعی است و براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول تعیین حجـم نمونه، تعداد 210 نفر حجم نمونه پژوهش تعیین گـردید، سپس پرسشنامه 72 سوالـی محقق ساخته بر روی آنان اجـرا و براساس آزمـون تحـلیل عاملـی مورد تجـزیه و تحلیل قرار گرفته که نتایج آن بیانگر آن است: 1-هفت عامل اساسی به ترتیب اولویت؛ عامل مسئولان؛ عامل خانواده؛ عامل مذهبی؛ عامل وراثت؛ عامل مدرسه؛ عامل رسانه ها و عامل الگوهای اجتماعی می باشد. 2- هریک از این عوامل به ترتیب، شامل این تعداد شاخص است: الف- عامل مسئولان شامل تعداد 14 شاخص است . ب- عامل خانواده شامل تعداد 5 شاخص است. ج- عامل مذهبی شامل تعداد 15 شاخص است. د- عامل وراثت شامل تعداد 4 شاخص است. هـ-عامل مدرسه شامل 13 شاخص است. و-عامل رسانه ها شامل 3 شاخص است. ز- عامل الگوهای اجتماعی شامل 18 شاخص است.

هدف این پژوهش شناسایی اولویت نیازهای کارکنان شرکت هواپیمایی نفت ایران براساس سلسله مراتب نیازهای مازلو بود. به این منظور از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد و داده ها از طریق پرسشنامه های محقق ساخته از کارکنان 222 نفر جمع آوری شد. پس از گردآوری داده ها، پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرانباخ محاسبه و 5/95 درصد بدست آمد. جهت تعیین روایی این پرسشنامه ها از نظرات کارشناسانه و تخصصی اساتید استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کمی در قالب تحلیل توصیفی داده ها، آزمون خی دو ، آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس یکراهه و تعقیبی شفه جهت تحلیل های تکمیلی برای بررسی روابط بین اولویت نیازهای کارکنان و برخی متغیرهای جمعیت شناختی انجام شد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد اولویت نیازهای کارکنان در بین کارکنان از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد. واژه گان کلیدی: نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای ایمنی، نیازهای اجتماعی، نیازهای عزت نفس، نیازهای خودشکوفایی، شرکت هواپیمایی نفت ایران.

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابط? هوش هیجانی با سبک های رهبری(تحول گرا و عمل گرا) مدیران میانی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در شهر تهران می باشد. هدف این پژوهش تشخیص رابطه بین هوش هیجانی و سبک؛ رهبری تحول گرا و عمل گرا در مدیران میانی سازمان صداوسیما می باشد. در این پژوهش هوش هیجانی (خود آگاهی، خود تنظیمی، خودانگیختگی، همدلی، مهارتهای اجتماعی) به عنوان متغییر مستقل در نظر گرفته شده است. در این پژوهش نمونه 124 نفر از مدیران میانی سازمان صدا و سیما به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس گولا تعیین و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده است. در این پژوهش از پرسشنامه33 سوالی سیبریا شرینگ برای سنجش هوش هیجانی و پرسشنامه 38 سوالی رهبری چند عاملی(mlq) باس و آولیو استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با هر دو سبک رهبری عمل گرا و سبک رعبری تحول گرا دارای رابطه معنادار است. در نهایت نتایج این پژوهش نشان می دهد که سنجش و آموزش هوش هیجانی در مدیران و سایر کارکنان و استفاده از روانشناسان سازمانی قبل از انتصاب مدیران می تواند به بهتر شدن رهبری در سازمان کمک کند. واژگان کلیدی: هوش هیجانی، سبک رهبری(تحول گرا- عمل گرا)، مدیران میانی

پژوهش حاضر به بررسی مقایسه توانایی های مدیران زن و مرد دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران براساس نظریه اسکینر می پردازد.روش پژوهش از نظر اهداف کاربردی از نظر داده ها کمی وازنظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری مورد پژوهش حاضر را کلیه معاونان آموزشی مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس بولا تعداد 176 نفر (به تعداد مساوی زن و مرد) تعیین گردید. ابزار سنجش پژوهش حاضر را یک پرسشنامه 24سوالی که بر اساس نظریه اسکینر ترجمه میرکمالی تشکبل می دهد. اعتبار ابزار به وسیله آلفای کرنباخ محاسبه و مقدار آن برابر 92/0 و روایی آن از طریق روایی صوری به دست آمد. دادها بر اساس آزمون آماری موسوم به t مستقل و مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین مهارتهای سه گانه عمومی، بلوغی و رهبری مدیران زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد.

چکیده پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل موثر بر میزان مطالعه معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران، اجراء شده است. ضمن اینکه شناسایی شاخصهای مربوط به هر عامل واولویت بندی عوامل شناسایی شده از اهداف فرعی پژوهش می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. به منظور بررسی سوالات پژوهش، از میان 620 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت فعال در نظام آموزشی، مدیران و معلمان دوره ابتدایی با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر که جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است، تعداد 250 معلم به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای شناسایی عوامل موثر برمطالعه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش به شناسایی عوامل مدیریتی، آموزشی، فردی، امکاناتی، تکنولوژیکی و اجتماعی به همراه گویه های مربوط به آنها منجر شده اند. ضمن اینکه عوامل امکاناتی، تکنولوژیکی و فردی بیشترین تاثیرگذاری را بر مطالعه معلمان داشته اند و عوامل اجتماعی، آموزشی و مدیریتی از اثرگذاری کمتری برخوردارند.

اولویت بندی بخش های صنعتی جهت اعطای تسهیلات بانکی (با تاکید بر شاخص های عملکردی و مالی) عباس خورشیدی چکیده بخش های دارای اولویت، در اصطلاح، به صنایعی در این تحقیق اطلاق می شود که بر اساس روش ها و شاخص های اقتصادی و مالی بهترین عملکرد را داشته باشند. لازمه اولویت بندی آن است که بر حسب معیارها و استاندارهای اقتصادی ومالی، این بخش ها به تفکیک مطالعه گردند و منطق اعطای تسهیلات در هر بخش ارایه شود. در این تحقیق با استفاده از شاخص های عملکردی نظیر ارزش افزوده، ارزش تولیدات و ... و نیز شاخص های مالی به بررسی وضعیت صنایع کشور در طی سه سال 1379، 1383 و 1388 پرداخته شده است. صنایع مورد بررسی با استفاده از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی بر اساس کدهای سه رقمی آیسیک طبقه بندی، اولویت بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده صنایع تولیدفلزات اساسی، تولیدمحصولات شیمیایی، تولیدخودرو ملحقات آن و تولید محصولات اولیه آهن و فولاد دارای بهرتین عملکرد بر اساس شاخص های مورد بررسی بوده و در اولویت پرداخت تسهیلات توسط بانکها قرار دارند. واژگان کلیدی:اولویت بندی، کدهای آیسیک، تسهیلات بانکی، تاکسونومی عددی، تحلیل عاملی طبقه بندی jle : c38, g21, l6 خلاصه پایان نامه: مهمترین وظیفه سیستم بانکی کشور جذب سپرده های مردم و اعطای تسهیلات از این منابع به متقاضیان آن می باشد. با توجه به عدم توسعه مناسب بازار سرمایه درکشور در طی سالیان گذشته، نظام بانکی کشور نقش اساسی در تامین مالی پروژه ها از طریق اعطای تسهیلات و یا مشارکت در پروژه های ارائه شده به ایشان دارد. افزایش فزاینده تقاضای تسهیلات بانکی از سوی بنگاه های اقتصادی از یک سو و افزایش رقابت های تجاری گسترده و تلاش بانک ها و موسسات مالی و اعتباری در کشور برای کاهش ریسک عدم بازپرداخت تسهیلات از سوی دیگر موجب به کارگیری روش های نوین از جمله روش های آماری در این زمینه شده است. از این رو ارایه یک برنامه مدون و کلان که در آن مدیریت بانک ها به منظور کاهش ریسک اعطای تسهیلات، گروه های اولویت دار صنایع و سهم آنها در دریافت منابع را مشخص کرده باشند ضروری می باشد. به عبارت روشن تر سوال اصلی این است که چه صنایعی بالاترین اولویت را جهت دریافت تسهیلات بانکی دارند و سیاستگذاران سیستم بانکی کدام صنایع را باید در اولویت اعطای اعتبارات بانکی قرار دهند؟ سوال دیگری که ممکن است بانک ها با آن مواجه باشند این است که در صورتی که دو بنگاه اقتصادی از دو صنعت مختلف دارای ویژگی های کاملا یکسان و ریسک یک اندازه باشند، و تنها تفاوت آنها فعالیت در دو گروه مختلف باشد، بانک ها چگونه بین این دو صنعت و یا گروه می بایست دست به انتخاب بزنند؟ علی رغم جستجوهای انجام شده هیچ گونه اولویت بندی گروهی بر اساس صنعت و نوع فعالیت مشتریان، در سیستم بانکی کشور مشاهده نشده است. حال آنکه این اولویت بندی باعث ارائه تصویری شفاف از وضعیت و توانایی گروههای مختلف متقاضی تسهیلات در ایفای به موقع تعهدات و باز داشتن آنها از استفاده بیش از حد منابع و سقوط به ورطه بحران مالی نقش اساسی دارد. همچنین طبقه بندی بخش های صنعتی باعث سهولت در امور بانکی، کاهش ریسک سرمایه گذاری، تسهیل در رتبه بندی مشتریان و ایجاد بستری برای مبارزه با پولشویی خواهد شد. بنابراین شناسایی بخش های اولویت دار برای دریافت تسهیلات بانکی می تواند کمک شایانی به بانکها برای مدیریت تسهیلات نماید. بخش های اولویت دار در این تحقیق به صنایعی اطلاق می شود که بر اساس روش ها و شاخص های اقتصادی و مالی بهترین عملکرد را داشته باشند. لازمه اولویت بندی آن است که بر حسب معیارها و استاندارهای اقتصادی و مالی، این بخش ها به تفکیک مطالعه گردند و منطق اعطای تسهیلات در هر بخش ارایه شود. در این تحقیق با استفاده از شاخص های عملکردی نظیر ارزش افزوده، ارزش تولیدات و ... و نیز شاخص های مالی به بررسی وضعیت صنایع کشور در طی سه سال 1379، 1383 و 1388 پرداخته شده است.(به علت نبود آمار و اطلاعات صنایع در سالهای پس از1388 امکان مطالعه در این سال ها مقدور نشد)صنایع مورد بررسی با استفاده از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی بر اساس کدهای سه رقمی isic طبقه بندی، اولویت بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی این رساله، شناسایی بخش های پیشروی اقتصادی (با تاکید بیشتر بر بخش های صنعتی) هم از لحاظ عملکرد اقتصادی و هم از منظر شاخص های مالی آنها است. هدف از شناخت نقاط ضعف و قوت بخش های اقتصادی کشور بر اساس معیار های مطروحه، تعیین اولویتهای تسهیلات بانکی و جهت دهی به آنها می باشد. در این رساله، به منظور شناسایی و تعیین بخش های پیشرو اقتصادی و رتبه بندی آنها جهت اعطای تسهیلات بانکی از سه روش مختلف استفاده شده است. در ابتدا، وضعیت صنایع کشور در طی دوره 1379 تا 1388 بر اساس کدهای سه رقمی isic در قالب شاخص های عملکردی و مالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این قسمت، ضمن ارائه مبانی نظری شاخص های مورد مطالعه در هر بخش، رتبه بندی گروههای صنعتی مرتبط با هر شاخص در هر سال ارائه گردید. در بخش دوم، اولویت بندی صنایع کشور در طی سالهای 1379 تا 1388 و بر اساس شاخص های عملکردی و مالی با روش تحلیل عاملی تقسیم بندی شده و مجموع نمرات بدست آمده از عامل ها را به عنوان معیاری برای تعیین اولویت بندی صنایع بکار برده شد. لازم به ذکر است که روش تحلیل عاملی به دو صورت؛ یک بار برای هر گروه شاخص به طور مجزا و یک بار دیگر برای مجموعه شاخص ها مورد استفاده قرار گرفت. در بخش سوم نیز به اولویت بندی صنایع کشور در طی سالهای 1379 تا 1388 بر اساس شاخص عملکردی با روش تاکسونومی عددی پرداخته شد .همچنین جهت بررسی وضعیت تمامی صنایع موجود در بورس اوراق بهادار، را رتبه بندی نموده تا امکان مقایسه میان تمامی صنایع وجود داشته باشد. با توجه به اطلاعات بدست آمده از رتبه بندی فعالیتها که با استفاده از تحلیل تاکسونومی و برای هر سال بصورت جداگانه صورت پذیرفت، فعالیتهای با توجه به مطالب مطرح شده اهم نتایج بدست آمده از تحقیق را در کل دوره به شرح زیر است: 1- فهرست اولویت بندی صنایع بر اساس روش تحلیل عاملی حاوی نکات اساسی و راهگشا برای اتخاذ سیاستهای پولی و بانکی است. بر این اساس اولویت اعطای تسهیلات را در صنایعی می توان توصیه نمود که ساختار آنها در جهت افزایش سهم ارزش افزوده آنها در طی دوره مورد بررسی بوده است. این صنایع را عمدتا گروههای صنعتی تشکیل می دهند که به دلیل وسعت سرمایه گذاری های اولیه در زمینه برنامه های اقتصادی متعدد توانسته اند ضمن حفظ زیر ساختهای قدرتمند، از عملکرد اقتصادی قابل قبول و باثباتی در ایجاد ارزش افزوده، ارزش تولیدات و ارزش سرمایه گذاری برخوردار گردند. 2- صنایعی که بهترین وضعیت را از منظر شاخص های عملکردی( ارزش تولیدات، ارزش افزوده، ارزش سرمایه گذاری و تغییرات مثبت ساختاری) داشته اند، از منظر شاخص های مالی نیز در رتبه های بالایی قرار گرفته اند. صنایع؛ محصولات شیمیایی، صنعت فلزات اساسی، صنعت فرآورده های نفتی، صنعت مواد غذایی و محصولات آشامیدنی و صنعت ماشین آلات و تجهیزات از این دسته می باشند. 3- با توجه به مطالعه رتبه بندی صنایع طبق مقادیر مطلق شاخص ها، صنایع؛ تولید فرآورده های نفتی تصفیه شده، تولید فرآورده های کوره کک، تولید مواد شیمیایی اساسی، تولید محصولات اولیه آهن و فولاد، تولید فلزات اساسی گرانبها و ...، تولید انباره ها و پیل ها و باطری های اولیه، تولید سایر تجهیزات الکتریکی طبقه بندی نشده، تولید ابزارهای اپتیکی و تجهیزات عکاسی، تولید وسایل نقلیه موتوری، تولید لامپ ها و لامپ های لوله ای الکترونیکی و ... و تولید فرستنده های تلویزیونی و رادیویی و ... در تمام طی دوره مطالعه از تغییرات مثبتی در ساختار اقتصادی خود برخوردار شده اند. شایان ذکر است، از منظر سودآوری و شاخص های مالی نیز این صنایع در رتبه های نخست اولویت بندی قرار می گیرند. 4- صنایع؛ تولید محصولات اولیه آهن و فولاد، تولید مواد شیمیایی اساسی، تولید فراورده های نفتی تصفیه شده، تولید وسایل نقلیه موتوری، تولید محصولات کانی غیر فلزی طبقه بندی نشده و تولید فلزات اساسی گرانبها و ... طی دوره مورد بررسی به ترتیب صنایع مهم کشور به لحاظ ایجاد ارزش افزوده بخش صنعت بوده اند. این صنایع از حیث شاخص های سودآوری در بازار مالی نیز مستعد اعطای تسهیلات بانکی شناخته می شوند. جمع بندی و نتیجه گیری نهایی بخش های اولویت دار بر اساس نتایج به دست آمده، نشان می دهد صنایع تولید فلزات اساسی، تولید محصولات شیمیایی، تولید خودرو ملحقات آن و تولید محصولات اولیه آهن و فولاد دارای بهرتین عملکرد بر اساس شاخص های مورد بررسی بوده و در اولویت پرداخت تسهیلات توسط بانکها قرار دارند. classification of industrial sectors for banking facilities (with an emphasis on performance and financial indicators) abaskhorshidi priority sectors are referred to industries that have the best performance based on economic and financial indicators. prioritization demands separate study of these sections based on economic and financial criteria and standards, in order to reacharationale for lending in each section. this study uses performance indicators, such as value added, output value, etc. as well as financial indicators to assess the priority of a given industry for 1997, 2003and 2009. the industries have been analyzed using factor analysis and numerical taxonomy based on isic classification. the results, which are borne out by the monitored indicators, show that industries that manufacture basic metals, car accessories, and chemical substances as well as basic iron and steel products have had the best performances and rank high in loaning priority lists of banks. key words: classification, isic codes, bank loan, numerical taxonomy, factor analysis jel classification :c38, g21, l6

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر رابطه ی آموزش کتاب ریاضی جدید التالیف با افزایش خلاقیت فراگیران در پایه ی اول ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 1392- 1391 بود. سوالات مطرح شده عبارت بودند از : آیا بین آموزش کتاب ریاضی جدید التالیف پایه ی اول ابتدایی با افزایش خلاقیت فراگیران در شهر کرج رابطه ی مستقیم وجود دارد ؟ کدام یک از مباحث این کتاب بیشترین تاثیر را بر افزایش خلاقیت داشته است ؟کدام یک از مباحث این کتاب کمترین تاثیر را بر افزایش خلاقیت داشته است ؟ آموزش کتاب جدید التالیف ریاضی پایه اول در کدامیک ازشاخص های خلاقیت دانش آموزان شهر کرج بیشترین تاثیر را داشته است ؟آموزش کتاب جدید التالیف ریاضی پایه اول در کدامیک ازشاخص های خلاقیت دانش آموزان شهر کرج کمترین تاثیر را داشته است؟ حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای « 354 نفر معلم » تشکیل می دهد و ابزاراندازه گیری در این پژوهش ، پرسشنامه از نوع محقق ساخته است که شامل 74 پرسش 7 گزینه ای می باشد . این پرسش نامه به مدد نظریه تورنس در باره ی پرورش خلاقیت و الگوهای پرورش خلاقیت ویلیامز و محتوی کتاب جدید التالیف ریاضی پایه ی اول ابتدایی تدوین شده است وبرای پاسخگویی به سوالات پژوهش حاضر از آزمون های خی دو و آزمون فرید من استفاده شده است . نتایج به دست آمده : با توجه به مقدار آماره خی دو برابر با 35/135 و سطح معناداری آن برابر با 001/0 می باشد. بنابراین با 95% اطمینان می توان گفت که مولفه های مطرح شده در رده های مختلف قرار دارند. بدین ترتیب بالاترین رتبه مربوط به مولفه آموزش مبحث الگو یابی با میانگین رتبه ای 13.62 و کمترین رتبه مربوط به مولفه آموزش مبحث تم ها با میانگین رتبه ای 10/3 می باشد . این یافته با اصول بیست گانه پرورش خلاقیت تورنس و الگوهای پرورشی ویلیامز مطابقت دارد .و همین طور مقدار آماره خی دو برابر با 223/24و سطح معناداری آن برابر با 001/0 می باشد. بنابراین با 95% اطمینان می توان گفت که مولفه های مطرح شده مولفه ی خلاقیت ، در رده های مختلف قرار دارند. بدین ترتیب بالاترین رتبه مربوط به مولفه مشارکت فراگیران درکارهای گروهی وتیمی با میانگین رتبه ای 31.78 و کمترین رتبه مربوط به مولفه آموزش کتاب ریاضی جدید التالیف منجر به خطر پذیری در فراگیران با میانگین رتبه ای 21.17 به عنوان آخرین اولویت در افزایش خلاقیت دانش آموزان می باشد .

پژوهش حاضربه منظور بررسی رابطه هوش هیجانی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر آنان از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی آموزش و پرورش شهرتهران، (در سال تحصیلی 91-92) انجام گرفته است.برای انتخاب گروه نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 296 معلم خانم ازمناطق(1-2-4-5-7-8-12-14-15-17-19) انتخاب شدند. ابزارسنجش هوش هیجانی در این پژوهش پرسشنامه 33 سوالی هوش هیجانیشرینگ (1999)،و برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، معدل یا میانگین نمرات دروس دانش آموزان هر کلاس استفاده شده است. اعتبار ابزار سنجش بوسیله آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن(76/0) بود. روایی ابزار به وسیله روایی صوری بررسی شد.سپس داده ها بوسیله آزمون های همبستگی ورگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصل از تجزیه داده ها نشان داده اند: 1-با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی (ضریب 22/0) مشخص شد که رابطه هوش هیجانی به صورت کلی با پیشرفت تحصیلی در سطح 05/0 معنادار بوده است.2- رابطه خود آگاهی با پیشرفت تحصیلی (034/0) غیر معنادار است.3- رابطه خود تنظیمی با پیشرفت تحصیلی(24/0) در سطح 05/0 معنادار است. 4- همبستگی رابطه خود انگیزشی با پیشرفت تحصیلی (14/0) در سطح 05/0 معنادار است. 5- رابطه همدلی با پیشرفت تحصیلی (007/0) معنادار نیست. 6- رابطه مهارت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی معنادار نیست. 7- معلمان با تحصیلات مختلف تنها در مولفه خودآگاهی هوش هیجانی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند.نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که در این مولفه این تفاوت بین دو گروه با تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس مشاهده شده است. و خودآگاهی در معلمان با مدرک فوق لیسانس بالاتر است. کلید واژه ها : هوش هیجانی، خودآکاهی، خودانگیزشی، خودتنظیمی، همدلی، مهارت اجتماعی، پیشرفت تحصیلی

هدف از این پژوهش بررسی رابطه اثربخشی معلمان وسبک های یادگیری دانش آموزان دختر آن ها در مقطع ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه معلمان مقطع ابتدایی و دانش آموزان دختر آن ها در دوره ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران درسال 1392به تعداد 2000 نفر تشکیل خواهد داد.که به علت گستردگی جامعه آماری، مناطق 1و2 و6 و 7 و11و12و14و17 به عنوان محیط پژوهش انتخاب گردید. حجم نمونه پژوهش حاضربر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده که تعداد 323نفر حجم نمونه پژوهش حاضر راتشکیل می دهدو بوسیله فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس بولا(1970 نقل ازابیلی 1383 ) محاسبه شد. پژوهش حاضراز نظر اهداف کاربردی / ازنظردادها کمی واز نظر ماهیت وروش مطالعه از نوع همبستگی است. زیرا بدون آنکه متغیر مستقل را دست کاری کنیم رابطه آن رابامتغیر وابسته میسنجیم. ابزار سنجش پژوهش حاضر را به ترتیب دو پرسشنامه 32 سوالی اثربخشی پارسونز(1999،به نقل از خورشیدی،1391)و12سوالی کلب (1985، نقل از خورشیدی،1386)تشکیل می دهد. روایی وپایایی پژوهش حاضربه وسیله فرمول آلفای کرونباخ محاسبه شده که به ترتیب62./.و81./.و92./.و80./. می باشد داده های حاصل از پرسشنامه به منظور آزمودن فرضیه های پژوهش علاوه براستفاده از آمار توصیفی(حداقل،حداکثر، میانگین، انحراف معیار، کجی وکشیدگی) از آزمون های آماری موسوم به t همبستگی وضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.این آزمون هاپاسخ به سوال پژوهش را توجیه میکند.نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین اثربخش معلمان وسبک های یادگیری دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد

در این پروژه مطالعات پایداری سیگنال کوچک و نیز سیگنال بزرگ (پایداری گذرا) در شرایط مختلف بهره برداری میکروتوربین در شبکه های توزیع انجام گرفته است. در ابتدا انواع پایداری سیستمهای قدرت به طور مختصر بیان شده است. در ادامه ساختار میکروتوربین و کنترلرهای آن شامل کنترلر شتاب، حرارت و سرعت جهت انجام مدلسازی دینامیکی میکروتوربین معرفی شده است. با انتخاب یک شبکه توزیع واقعی و مدلسازی میکروتوربین و نیز سایر منابع تولید پراکنده از جمله توربین بادی و دیزل ژنراتور، اثر نصب میکروتوربین و نیز تغییرات درصد تولید آن به نسبت کل بار فیدر بر روی تغییرات مقادیر ویژه و نیز پایداری سیگنال کوچک شبکه بررسی شده است. برای این منظور شبکه عملی انتخاب شده در ابتدا خطی سازی شده و در ادامه با استفاده از روش نرم هانکل کاهش مرتبه داده شده است. سپس زمان بحرانی رفع خطا با توجه به وجود تولیدات پراکنده مختلف در فیدر توزیع از جمله میکروتوربین برای مکانهای مختلف خطا بر اساس مدل غیر خطی تعیین شده است. نشان داده شد که میکروتوربین در اکثر موارد در مطالعات پایداری کمترین زمان بحرانی را دارا می باشد. در انتها نیز با مدلسازی خطا در تعدادی از نقاط شبکه، عملکرد دینامیکی میکروتوربین در مدهای کنترلی مختلف اتصال به شبکه و نیز عملکرد ایزوله از شبکه بررسی شده است. نشان داده شد که طراحی مناسب کنترلر میکروتوربین در شرایط مختلف بهره برداری می تواند به افزایش پایداری میکروتوربین و کل فیدر توزیع محل نصب میکروتوربین بیانجامد. ?

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد کیفیت زندگی(سلامت محیط،سلامت روانی،روابط اجتماعی) با ابعاد فرسودگی تحصیلی(خستگی هیجانی(خستگی تحصیلی)، بدبینی(بی علاقگی تحصیلی) و فقدان احساس موفقیت (ناکارآمدی تحصیلی)) در میان دانشجویان بوده است. جامعه آماری شامل امعه آماری مورد پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز به تعداد 119 در سال 1392 تشکیل می دهد. برای انتخاب گروه نمونه معرف و افزایش دقت اندازه گیری بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس بود. که از تعداد 86 نفر نمونه 71 نفر زن و 15 نفر مرد، 43 نفر متاهل و 43 نفر مجرد بوده اند. این پژوهش از نوع همبستگی. بوده و داده های حاصل از آن بوسیله آمار توصیفی(فراوانی،درصد، میانگین ،جدول و نمودار) وآماراستنباطی(همبستگی پیرسون و رگرسیون و آنالیز واریانس یک راهه tمستقل) محاسبه و تجزیه و تحلیل گردیده است. اعتبار هر دو پرسشنامه به وسیله آلفای کرونبناخ محاسبه که تعداد آن به ترتیب برای پرسشنامه 24 سوالی کیفیت زندگی 0.84محاسبه شده و برای پرسش نامه 15 سوالی فرسودگی تحصیلی نیز 0.76 محاسبه شده است. نتایج نشان داد بین رابطه کیفیت زندگی و فرسودگی تحصیلی رابطه معکوس و معنادار وجود داشته و رابطه خستگی هیجانی با سلامت روان رابطه معکوس و معنادار وجود داشت ، رابطه بدبینی با سلامت محیطرابطه معکوس و معنادار وجود داشت و بین فقدان احساس موفقیت با روابط اجتماعی هیچ گونه رابطه ای وجود ندارد.

این پژوهش به بررسی مهارت¬های سازمانی مدیریت زمان مدیران بر عملکرد شغلی دبیران مقطع متوسطه¬ی شهر اردبیل از دیدگاه دبیران همان مقطع انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع زمینه-یابی بود. جامعه¬ی آماری پژوهش را 1059 دبیر مقطع متوسطه¬ی شهر اردبیل تشکیل می¬داد. از این تعداد 280 دبیر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه¬ی مدیریت زمان حافظی و همکاران و پرسشنامه¬ی عملکرد شغلی پاترسون که روایی صوری آن¬ها توسط متخصصان و محققان و به¬خصوص اساتید راهنما و مشاور مورد تأیید و ضریب پایایی آن¬ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب(88/. ، 83/.) به دست آمد، جمع آوری شد، داده ها با استفاده از روش¬های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt تک نمونه¬ای و رگرسیون چند متغیری) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده بین مولفه¬های سازمانی مدیریت زمان با عملکرد شغلی دبیران رابطه¬ی معنادار و مثبتی وجود دارد. نتایج t تک نمونه¬ای نشان داد که مدیریت زمان مدیران و عملکرد شغلی دبیران دارای میانگینی بالاتر از حد متوسط می¬باشند؛ یعنی اینکه وضعیت آن¬ها در مدارس متوسطه¬ی شهر اردبیل از دیدگاه دبیران مناسب می¬باشد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که مدیریت زمان مدیران پیش بین معنادار و در جهت مثبت عملکرد شغلی دبیران می¬باشند.

پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر شایستگی مدیران مجتمع های آموزشی آزاد شهر تهران از دیدگاه مدیران این مجتمعها می پردازد. برای انتخاب نمونه معرف و همچنین افزایش دقت اندازه گیری از روش نمونه گیری تصادفی بر اساس فرمول حجم تعداد نمونه، تعداد 300 نفر حجم نمونه پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. ابزار سنجش پژوهش حاضر را یک پرسشنامه 137 سئوالی محقق ساخته، تشکیل می دهد. این پرسشنامه با بررسی تئوری موضوع و با بهره گیری از یافته های تحقیقات پیشین و نظر متخصصین فنی و حرفه ای و اساتید محترم راهنما و مشاور تدوین و ویرایش گردید. به وسیله پرسشنامه مذکور شایستگی مدیران آموزشگاههای آزاد مورد بررسی و در نهایت با بهره گیری از آزمون تحلیل عامل اکتشافی از نوع تجزیه مولفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آنست که عوامل موثر بر شایستگی های مدیران مجتمع های آموزشی آزاد شهر تهران به شرح زیر است: عامل اول: درک تفاوت های فردی (%46/12) مشتمل بر 9 شاخص است. عامل دوم: مدیریت مالی (%07/8) مشتمل بر 8 شاخص است. عامل سوم: مدیریت تغییر (%70/7) مشتمل بر 8 شاخص است. عامل چهارم: تیم سازی (%96/6) مشتمل بر 6 شاخص است. عامل پنجم: مدیریت بحران (%40/6) مشتمل بر 5 شاخص است. عامل ششم: مدیریت منابع انسانی (%03/6) مشتمل بر 4 شاخص است. عامل هفتم: مهارت فنی (90/4) مشتمل بر 4 شاخص است. عامل هشتم: توجه به منافع سازمانی (%86/4) مشتمل بر 3 شاخص است. واژگان کلیدی: شایستگی، فنی و حرفه ای، مدیران،مجتمع های آموزشی، مدیریت بحران، مدیریت منابع انسانی، مدیریت مالی

زمینه و هدف: یکی از اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت، افزایش کیفیت یادگیری دانش آموزان و رشد علمی و فرهنگی آنان است که در این زمینه توجه به فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضربررسی وتشخیص عوامل سازنده ی فناوری اطلاعات وارتباطات درمدارس دوره راهنمایی آموزش وپرورش شهرستان قرچک بود. روش:روش پژوهش فوق توصیفی ازنوع پیمایشی بود که برای جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روش نمونه گیری دراین پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده بود. باتوجه به نوع پژوهش، جهت تجزیه وتحلیل داده هااز روش تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: طب بررسی های صورت گرفته،اولویت های زیر به عنوان عوامل سازنده فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس راهنمایی قرچک شناخته شدند: فرهنگ سازی و اطلاع رسانی صحیح، وجود امکانات و افراد ماهر، مهارت معلمان و امکان استفاده در مدارس، هوشمندسازی، یادگیری الکترونیکی، استفاده از منابع اینترنتی و طراحی و گنجاندن واحدهای آموزشی. واژگان کلیدی:ict، عوامل سازنده فناوری اطلاعات و ارتباطات

هدف از انجام پژوهش حاضر، تشخیص امکان سنجی کاربست مدیریت سرمایه فکری در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه معلمان، مدیرا ن و عناصر ستادی آموزش و پرورش شهر کرج با تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا در رشته ی علوم تربیتی به تعداد 400 نفر تشکیل می دهد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای و فرمول تعیین حجم نمونه اچ. اس. بولا تعیین شده است که به تعداد 201 نفر جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 52 سوالی بنتیس (1998) که شامل ابعاد سرمایه انسان، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای می باشد، استفاده شده است. به منظور تأیید توصیف داده ها و تعمیم نتایج پژوهش به جامعه ای که نمونه از آن استخراج شده از آزمون های آماری tتک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در رابطه با سوال اصلی این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی مدیریت سرمایه فکری در مدیران، معلمان و عناصر ستادی زن و مرد در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج می باشد. جهت بررسی سوال مورد نظر از آزمون t تک نمونه ای استفاده گردیده است که نتایج بیانگر آن است. مدیریت سرمایه فکری در مدیران، معلمان و عناصر ستادی زن و مرد در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بالاتر از متوسط است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت شغلی کارکنان ستادی آنان در وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی انجام شده است. این پژوهش با توجه به موضوع ،اهداف و فرضیات تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری شامل کارکنان ستادی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تعداد 2000 نفر(1100نفر زن و 1000نفر مرد)می باشد که به تعداد563نفر (285نفر زن و 278 نفر مرد) براساس جدول نمونه گیری مورگان(1970)به صورت تصادفی از آنان نمونه گیری به عمل آمد. همچنین برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه ی 36 سوالی بس و آولیو (1998) و پرسشنامه ی 39 سوالی رابینز(1998)استفاده شده است که اعتبار این پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت تحول گرا 89% و پرسشنامه ی رضایت شغلی 84% می باشد. براساس آزمون های آماری رگرسیون ،همبستگی پیرسون و t مستقل متغیر ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاضر به شرح زیر می باشد: بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت شغلی کارکنان ستادی آنان در وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.،بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت کارکنان ستادی آنان از نوع کار خود در وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت کارکنان ستادی آنان از سرپرست مستقیم خود در وزارت بهداشت،درمان وآموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.، بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت کارکنان ستادی آنان از همکاران خود در وزارت بهداشت،درمان وآموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.، بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت کارکنان از نحوه ی ارتقاء آنان در وزارت بهداشت،درمان وآموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.، بین سبک مدیریت تحول گرای مدیران با رضایت کارکنان ستادی از نحوه ی پرداخت آنان در وزارت بهداشت،درمان وآموزش پزشکی رابطه ی مستقیم وجود دارد.، رضایت شغلی کارکنان ستادی زن نسبت به رضایت شغلی کارکنان مرد در وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی ،بیش تر است.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه دوره های آموزش الکترونیکی بر عملکرد کارکنان ستادی وزارت بهداشت در حیطه های دانش، مهارت های شغلی و کیفیت سطح یادگیری کارکنان پرداخته است. روش پژوهش و از نوع پس رویدادی است و عملکرد کارکنان از دیدگاه مدیران آنها بررسی شده است. جامعه آماری این مطالعه را مدیران تشکیل داده اند که از این افراد 97 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه با 30 سوال و اعتبار 96% فراهم گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج آماری نشان داد که بین آموزشهای الکترونیکی و عملکرد کارکنان ستادی وزارت بهداشت رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین دوره های آموزش الکترونیکی برگزار شده، دانش کارکنان، مهارت شغلی کارکنان، کیفیت سطح یادگیری توسط کارکنان را افزایش می دهد. در بخش یافته های جانبی نیز نتایج بیانگر این است که عملکرد کارکنان ستادی و مولفه های آن در افراد با تحصیلات مختلف با هم تفاوت ندارد. همچنین عملکرد کارکنان ستادی و مولفه های آن در کارکنان زن و مرد با هم تفاوت نداشته است.

منابع انسانی به عنوان یکی از دارائی های با ارزش هر سازمان نقش مهمی در موفقیت سازمان ها ایفا می نماید. امروزه استفاده صحیح و بهینه از منابع موجود در دستور کار تمامی سازمان ها قرار دارد. داوطلبان جمعیت هلال احمر از سرمایه های ارزشمند انسانی برای دستیابی به رسالت های ترسیم شده آن می باشند که مدیریت صحیح این ظرفیت عظیم می تواند منشأ خدمات فراوانی برای کشور باشد. اگرچه ایده مدیریت استعداد ها با هدف بهره وری نیروی کار تمام وقت سازمان ها طراحی و در سازمان های موفق مورد استفاده قرار گرفته است. اما به نظر می رسد بهره گیری از آن جهت اعضاء و داوطلبان هلال احمر که همکاری های بشردوستانه به سازمان ارائه می دهند، باعث افزایش انگیزه افراد برای حضور درفعالیت های داوطلبانه خواهدشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی مولفه های مدیریت استعدادهای داوطلبان از دیدگاه مدیران و کارشناسان سازمان داوطلبان بوده است. این مطالعه از نظر اهداف کاربردی، از نظر داده ها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان صفی و ستادی سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر که در سازمان داوطلبان و شعب اصلی آن در سایر شهرستانها مشغول فعالیت هستند تشکیل داده است که تعداد آنها 240 نفر می باشد. حجم نمونه 144 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 89/0 می باشد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که از دیدگاه مدیران و کارشناسان شرکت کننده در پژوهش توجه به ارکان سه گانه استعداد یعنی مهارت و تخصص ها، قابلیت و توانایی های ذاتی و ایجاد فرصت برای بروز استعدادها در داوطلبان سازمان داوطلبان هلال احمر در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و پایین تر از حد متوسط است. همچنین این سازمان در توجه به پنج عامل راهبردی زمینه ساز در مدیریت استعداد یعنی اهداف و راهبردها، قوانین و مقررات، رویکرد مدیران، فرهنگ سازمانی و مدیریت منابع انسانی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین دیدگاه پاسخ دهندگان زن و مرد در رتبه بندی موانع مدیریت استعدادها با هم تفاوت معناداری ندارد. کلید واژه: مدیریت، استعداد، مدیریت استعداد، داوطلبان هلال احمر

هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی در مدارس ابتدایی غیر انتفاعی منطقه 4 تهران است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه کلیه معلمان مدارس ابتدایی غیرانتفاعی منطقه 4 شهر تهران بودند که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 1000 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول مورگان 278 نفر تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از دو پرسشنامه سرمایه اجتماعی ویلانووا و جوسا (2003) پرسشنامه یادگیری سازمانی (نیف،2001) استفاده گردید استفاده گردید. روایی هر دو پرسش نامه توسط صاحبنظران و اساتید راهنما و مشاور تایید شد و پایایی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی (84/0) و برای یادگیری سازمانی (90/0) تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی و تمامی مولفه های آن – اعتماد، روابط، همکاری، ازرش ها، شبکه ها، تعهد و فهم متقابل- با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تی مستقل نشان دارد که بین یادگیری سازمانی و سرمایه اجتماعی مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی، یادگیری سازمانی، اعتماد، روابط، همکاری، ازرش ها، شبکه ها، تعهد و فهم متقابل

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه معلمان و عملکرد آنان در مدارس دخترانه دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر داده ها کمی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را همه ی معلمان زن (240) و مدیران زن (140) دوره ی ابتدایی دخترانه آموزش و پرورش شهر تهران با تحصیلات کارشناسی علوم تربیتی تشکیل داده است. بر این اساس و با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای و براساس جدول اچ اس بولا، تعداد 150 معلم و 100 مدیر به عنوان حجم نمونه ی پژوهش حاضر انتخاب شده اند. داده های این پژوهش به وسیله ی یک پرسشنامه ی 40 سوالی عملکرد محقق ساخته و یک پرسشنامه ی 14 سوالی انگیزه محقق ساخته به دست آمده و سپس با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید . نتایج آزمون های انجام شده بیان گر آن است که: با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد آنان افزایش می یابد. 1- با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد آموزشی آنان نیز افزایش می یابد. 2- با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد پرورشی آنان نیز افزایش می یابد. 3- با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد ارزشیابی آنان نیز افزایش می یابد. 4- با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد انتشاراتی آنان نیز افزایش می یابد. 5- با افزایش میزان انگیزه معلمان زن، میزان عملکرد پژوهشی آنان نیز افزایش می یابد. بنابراین می توان گفت که بین انگیزه معلمان زن و عملکرد آنان رابطه مستقیم وجود دارد و این مسئله تائیدکننده موضوع پایان نامه می باشد که بین انگیزه معلمان زن با عملکرد آنان رابطه مستقیم و معنادار می باشد.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوشمند سازی مدارس بر سبک های یادگیری ( مدل کلب ) دانش آموزان پایه پنجم دوره ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون است . جامعه آماربی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم دوره ابتدایی مناطق 19 گانه شهر تهران در سال تحصیلی 93-92 به تعداد 32250 نفر می باشد که 400 نفر بر اساس جدول اچ اس بولا و به روش تصادفی خوشه ای ناهمگون انتخاب شدند. آزمودنی ها ابتدا به پرسشنامه ی سبک یادگیری کلب (2005 ) پاسخ دادند ، بعد از گذشت 2 ماه از به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس هوشمند ، مجددا" آزمودنی ها به پرسشنامه ی مذکور پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمارتوصیفی و آمار استنباطی t همبسته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مدارس هوشمند بر تجربه عینی و آزمایشگری فعال دانش آموزان موثر بوده و آنها را افزایش داده است . همچنین بر شیوه های یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده تاملی نیز تاثیر گذار بوده و آنها را کاهش داده است.

این پژوهش به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (it) در برقراری و بهبود روابط انسانی از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران پرداخته است که مولفههای آن در حیطه های آموزشی، ساختاری و تجهیزات و امکانات است. روش پژوهش توصیفی و از نظر داده کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه همبستگی است جامعه آماری این مطالعه را کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران که به تعداد 1850 نفر تشکیل دادهاند که از این افراد 456 نفر که 306 نفر معلم و 150 نفر مدیر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند دادهها از طریق دو پرسشنامه که شامل پرسشنامه 30 سوالی اطلاعات و ارتباطات (it) با اعتبار 99/0 و پرسشنامه دیگر 35 سوالی روابط انسانی با اعتبار 72/0 فراهم گردید تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی آزمون همبستگی و رگرسیون انجام گرفت. نتایج آماری نشان داد که تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (it) در برقراری و بهبود روابط انسانی از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران رابطه مستقیم وجود دارد همچنین مسائل آموزشی، ساختاری و تجهیزات و امکانات در برقراری و بهبود روابط انسانی تأثیر بالایی دارد. کلید واژه: فناوری اطلاعات و ارتباطات، روابط انسانی، رابطه با مسائل آموزشی، ساختاری و تجهیزات و امکانات.

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): ( efqm) برای ارائه و تعیین میزان رشد و تعالی سازمان و نیل به این مهم ایجاد شده است . برای اجرای این مهم اصول هشت گانه ارزشی برای سازمان متعالی تعریف شده است . 1- نتیجه گرایی 2- مشتری مداری 3- رهبری و ثبات در هدف 4- مدیریت واقع گرا و فرایند مدار 5- مشارکت و توسعه ی منابع انسانی 6- نوع آوری و بهبود مستمر7- توسعه ی شراکت ها 8- مسئولیت اجتماعی از اصول مهم تعالی محسوب میگردد. فرماندهی مرزبانی یکی از نهادهای استراتژیک ناجا است که رسالت آن حراست از ثغور و مرزهای جمهوری اسلامی ایران است که در بستر امنیت،عبادت،سازندگی عبودیت و غیره میسر می شود.این نماد مقدس برای تحقق عظیم خود نیازمند کارکنانی با کیفیت است به بیانی دیگر مرزبانی برای تحقق اهداف خود نیازمند کارکنان متعالی است چرا که کارکنان با کیفیت، سازمان را متعالی می کنند.لازم است عوامل مختلف مدیریت تعالی در مرزبانی ناجا شناسایی شده و با ایجاد رویکردی کیفت مدار،تحول بنیادی در مرزبانی به وجود آورده و آثار عمیقی را در استقرار مدیریت با کیفیت متعالی بر جای بگذارد. این تحقیق برای تشخیص عوامل سازنده مدیریت تعالی مرزبانی ناجا تدوین یافته است . برای رسیدن به این مهم مبانی نظری مدیریت تعالی مورد مطالعه قرار گرفت . بر مبنای این مطالعات یک مقیاس حاوی 50 سوال را ساخته و برای کلیه کارکنان مرزبانی از طریق اتوماسیون اداری ارسال گردید که از 200 نفر پرسش نامه دریافت شده پاسخ 148 نفر قابل برداشت بود . داده ها توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . پس از اجرای تحلیل عاملی نتایج زیر حاصل شد . براساس تجزیه و تحلیل انجام شده عوامل استخراج گردیدند. ملاک¬های تعریف و نام گذاری عامل¬های استخراج شده از این قرار بوده¬اند:الف) ماهیت و اندازه¬ی متغیرهایی که عامل¬های استخراجی از آن¬ها بزرگترین سهم را داشته باشد. ب) بررسی فرهنگ واژه¬ها و اصطلاحات به منظور ملاحظه¬ی نام و ماهیت، چشم انداز و دلالت¬های ضمنی متغیرها. ج) نظریه¬های موجود و نتایج مطالعات پیشین. این عوامل با اولویت به قرار زیر می باشند عامل اول : سرمایه انسانی عامل دوم : نتایج مشتریان عامل سوم : راهبرد و استراتژی عامل چهارم : فرایند ها عامل پنجم : رهبری عامل ششم : توجه به ذی نفعان در این پژوهش که بومی شده مدل تعالی در مرزبانی می باشد توجه به سرمایه های انسانی به عنوان مهم ترین شاخص توانمند ساز است که می بایستی مورد توجه قرار گیرد.

آموزش مهارت در شاخه کاردانش با توجه به تنوع و تعدد رشته می تواند فرد را برای احراز حرفه و کسب و کار مناسب آمده کند لذا این تحقیق با عنوان (( بررسی عوامل موثر در جذب هنرجویان دختر به شاخه ی کاردانش از دیدگاه هنرجویان وهنرآموزان استان البرز)) تهیه گردید ، تا با شناخت این علل ، راههای جذب بیشتر هنرجو به این شاخه را شناسایی نماید و راهکارهای مناسب در اختیار برنامه ریزان نظام آموزشی قرار دهد. جامعه آماری از 2965 نفر هنرجو دخترسال سوم شاخه کاردانش و 500 نفر هنرآموز که در 26هنرستان و در هشت منطقه آموزش و پرورش استان البرز اشتغال به تحصیل وکار دارند تشکیل شده است . روش نمونه گیری ، تصادفی وسپس خوشه ای تک مرحله ای بوده است که در مرحله اول هشت هنرستان از هشت منطقه بطور تصادفی انتخاب شدند که تعداد دانش آموزان 994 نفر و تعداد هنرآموزان 186 نفر بوده است که براساس جدول مورگان 278 نفر هنرجو و 125نفر هنرآموز مورد تحقیق قرار گرفته اند . روش تحقیق توصیفی و زمینه یابی است . برای این پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده ؛ که روایی آن توسط اساتید گرامی و پایایی آن از طریق آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفته است . داده ها از طریق نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی (توزیع فراوانی ، درصد فراوانی ، میانگین و نمودار)و آمار استنباطی از طریق (آزمون t تک نمونه ای ، t مستقل و خی 2دو متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته ونتایج زیر به دست آمد . دید گاه دانش آموزان ،شناخت ویژگیهای هنرستان ، تشویق مسئولین مدرسه ونقش مادر در هدایت تحصیلی ، درجذب دانش آموزان به شاخه کاردانش موثر است .

این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک های مدیریت مدیران با میزان مشارکت اولیا در مدارس دخترانه دوره ابتدائی منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1392 صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس (70 نفر) و همچنین کلیه اعضای اصلی انجمن اولیا و مربیان (300 نفر) مدارس دخترانه دوره ابتدائی منطقه19 آموزش و پرورش شهر تهران بود که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای(زن و مرد) به ترتیب برای این دو جامعه 59 و 169 نفر به عنوان حجم نمونه درنظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه محقق ساخته سبک های مدیریت و مشارکت اولیا انجام گرفت که برخی سوالات از پرسشنامه های استاندارد موجود طراحی شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای دو پرسشنامه 81/0 به دست آمد، همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار spss در دو بخش توصیفی (فراوانی، فراوانی درصدی، میانگین، انحراف استاندارد و دامنه تغییرات) و استنباطی (آزمون k-s (کولموگروف- اسمیرنف)، آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تی مستقل انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که ارتباط معناداری میان سبک های مدیریت) با میزان مشارکت اولیا در مدارس دخترانه دوره ابتدائی منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران وجود دارد، همچنین یافته ها نشان می دهد رابطه بین سبک های مدیریتی و مشارکت اولیا به همراه تمامی ابعادشان میان مردان و زنان تفاوتی وجود ندارد و وضعیت مردان و زنان در این متغیرها تقریباً با هم برابر هستند. واژه های کلیدی: سبک مدیریت، مشارکت اولیا، مدیریت تشویقی، مدیریت تفویضی.

مدیریت استعداد به عنوان جریانی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا ونگهداری افراد مستعد با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب وکار تعریف شده است. به صورت نظامند شکاف بین استعدادهای فعلی سازمان و استعدادهای مورد نیاز برای پاسخگویی به چالش های کسب و کار جاری و آتی سازمان را پوشش می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه مدیریت استعداد با رضایت شغلی معلمان در آموزش و پرورش شهر کرج در سال تحصیلی 92-93 انجام شده است.علت اصلی نارضایتی معلمان ناشی از ضعف مدیریت است و مدیران، مهمترین نقش را در جذب ، حفظ، توسعه و کشف استعدادهای موجود در سازمان را ایفا می کند. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نظر داده کمی و از نوع مطالعه همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ی مدیران و معلمان دوره ی متوسطه شهر کرج به تعداد 3500نفر که طبق جدول مورگان به عنوان نمونه 346 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و نحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و ابزار گرد آوری اطلاعات به مدد دو پرسشنامه استاندارد به منظور اندازه گیری متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. برای مدیریت استعداد 4 مولفه جذب استعداد، حفظ استعداد، توسعه وکشف استعداد، و برای رضایت شغلی 5 مولفه ماهیت کار، سرپرست، همکار، ارتقاء و پرداخت در نظر گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معنادار بین مدیریت استعداد با رضایت شغلی وجود دارد.

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عملکرد معاونان و مربیان پرورشی بر اساس شرح وظایف آن ها از دیدگاه مدیران در مدارس متوسطه دخترانه شهرستان همدان بوده است. به همین منظور تعداد66 نفر از مربیان و معاونان پرورشی به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس شرح وظایف سازمانی مصوب آن ها طراحی شده بود مورد ارزیابی توسط مدیران قرار گرفتند. نتایج آزمون t تک گروهی نشان داد که مربیان و معاونان پرورشی در مجموع توانسته اند 79/70 درصد بر اساس شرح وظایف خود عمل کنند و از دیدگاه مدیران عملکرد آن ها در سطح مطلوب قرار داشته است. در میان ابعاد چهارگانه عملکردی نیز به ترتیب بالاترین تا پایین ترین انطباق عبارت بودند از: وظایف اخلاقی-اعتقادی ، وظایف آموزشی-پرورشی، وظایف اجتماعی-سیاسی و وظایف اداری- اجرایی.در مجموع تمامی ابعاد عملکردی آنان در حد بالایی با شرح وظایف سازمانی انطباق داشته است. واژگان کلیدی: مربیان پرورشی، معاونان پرورشی، عملکرد، شرح وظایف سازمانی، عملکرد مربیان پرورشی، عملکرد معاونان پرورشی.

هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه رابطه بین روشهای مختلف مدیریتی (مشارکتی مبتنی بر پاداش، الگوبرداری و غنی سازی شغلی)با توانمند سازی کارشناسان ستادی اداره کل آموزش و پرورش در سال 1393 است. جامعه آماری در این پژوهش 418 نفر از کارشناسان ستادی است که از بین آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای طبق جدول کرجسی و مورگان 201 نفر انتخاب گردید، جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ابعاد توانمندسازی وتن و کمرون و محقق ساخته به ترتیب با ضریب پایایی %95،91% و روش کتابخانه ای استفاده شده است. درتحلیل دادههای آماری (آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار spss) جهت پیش بینی اثر عوامل در توانمندسازی از روش همبستگی اسپیرمن و برای رتبه بندی ابعاد توانمندسازی از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد بعد خوداثربخشی با میانگین 65/2 در بالاترین و بعد اعتماد با میانگین 50/2 در پایین ترین رتبه از نظر کارشناسان قرار دارد و هم چنین بین عوامل مربوطه و توانمندسازی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد یعنی با بالارفتن و اجرای هر کدام در جامعه آماری توانمندسازی کارشناسان افزایش می یابد. کلید واژه ها:روش های مدیریتی( مشارکتی، مبتنی بر پاداش، الگوبرداری و غنی سازی شغلی)، توانمندسازی، کارشناسان ستادی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران

هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی رابطه سبک های تفکر و رضایت شغلی بر عملکرد شغلی مدیران سازمان تامین اجتماعی شهر تهران درسال1393 می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و کاربردی می باشد. محیط پژوهش شامل سازمان تامین اجتماعی شهر تهران و جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران در سطوح مختلف(120) نفر که به نسبت، نمونه آماری(92)نفر از طریق جدول کرجسی و مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد سبک های تفکر(استرنبرگ،1997)، رضایت شغلی (مینوسوتاmsqویس، دیویس، انگلند و لافکوئیست1967)،و عملکرد شغلی (پاترسون،1992)،مشتمل بر 60 گویه، با مقیاس 7گزینه ای لیکرت استفاده شد. پرسشنامه ها از اعتبارو روایی قابل قبولی در بین صاحبنظران خبره برخوردار می باشد، همچنین پایایی کل پرسشنامه ها89% ، سبک تفکر88%، رضایت شغلی90%، عملکرد شغلی93% بدست آمد. داده های تحقیق پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار)وآمار استنباطی(همبستگی پیرسون ،tمستقل،رگرسیون،آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت نرمال بودن توزیع متغیرها) از طریق نرم افزار spss18 تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده به صورت کلی حاکی از آن است که بین سبک های تفکر مدیران سازمان تامین اجتماعی و عملکرد شغلی آنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، این در حالیست که این رابطه با رضایت شغلی آنان دارای رابطه منفی و غیر معناداری است. سبک های تفکر(قانون گذار- اجرایی- محافظه کار) در بین مدیران زن و مرد از تفاوت معناداری برخوردارند، بطوری که در مدیران مرد این تفاوت در سبک تفکر(قانون گذار- اجرایی) بیشتر از مدیران زن قابل مشاهده است. همچنین یافته ها نشان داد که رضایت شغلی و عملکرد شغلی مدیران زن بیشتر و بالاتر از مدیران مرد در سازمان تامین اجتماعی می باشد.

پژوهش حاضر به منظور امکان سنجی بکارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده (دیدگاه سنگه) در مدارس ابتدایی دخترانه ی آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 92-93 انجام یافته است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد.جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی معلمان مدارس دوتی و غیر دولتی دخترانه در مقطع تحصیلی ابتدایی شهر تهران می باشد که تعداد آنها با توجه به آخرین آمار موجود در سایت آموزش و پرورش شهر تهران 14470 نفر برآورد گردیده که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ، 384نفر به دست آمد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی بسته-پاسخ برای معلمان استفاده شده است، روایی پرسشنامه با بهره گیری ار نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای گرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 95% به دست آمد.داده های گردآوری شده به کمک نرم افزار آماری spss و با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنف و آزمون t تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج به دست آمده نشان داد که امکان بکارگیری مولفه های سازمان یادگیرنده در مدارس مورد مطالعه در حد بالاتر از متوسط قرار دارد.

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران و بهره وری آن ها در سازمان ثبت احوال استان تهران در سال 1393انجام شده است.اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری شده است. بررسی توصیفی داده ها حاکی از این است که سبک تفکر غالب اکثر مدیران ، سبک اجرایی می باشد.تحلیل استنباطی داده ها آشکار کرد که بین متغیرهای سبک تفکر قانونگذار، سبک تفکر اجرایی و سبک تفکر قضاوتگر مدیران با بهره وری همبستگی مثبتی وجود دارد. بین سبک تفکر مدیران زن و مدیران مرد تفاوت وجود ندارد.بین بهره وری مدیران زن و مدیران مرد تفاوت وجود ندارد.

این پژوهش با هدف رابطه مدیریت تعالی مدیران با انگیزه شغلی معلمان آنها در دوره ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 12شهر تهران اجرا شد. روش تحقیق بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی بود . جامعه آماری این پژوهش مدیران و معاونان و معلمان آنها در دوره ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 12شهر تهران و نمونه تعداد 242 نفر( 40 مدیر زن، 36 مدیر زن، 200 معلم زن، 92 معلم مرد) به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود . ابزار مورد استفاده پرسشنامه 90 سوالی مدیریت تعالی میر کمالی 1388 و پرسشنامه استاندارد سلسله مراتب نیازهای مازلو بود . برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پرسشنامه انگیزش شغلی 0.88 و مدیریت تعالی 0.87 را نشان داد. روش آماری مورد استفاده در پژوهش آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون بود. پس از استخراج نتایج حاصل از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های توزیع شده در بین مدیران به این نتایج دست یافتیم که : بین مدیریت تعالی مدیران با انگیزش شغلی معلمان آنها دردوره ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 12 شهر تهران رابطه مستقیم وجود دارد. بین کار بست مولفه توانمند سازها مدیریت تعالی مدیران با انگیزه شغلی معلمان آنها در دوره ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 12 شهر تهران رابطه مستقیم وجود دارد . بین کار بست مولفه نتایج مدیریت تعالی مدیران با انگیزه شغلی معلمان آنها در دوره ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 12 شهر تهران رابطه مستقیم وجود دارد. کاربست مدیریت تعالی مدیران زن بیشتر از مدیران مرد است و همچنین انگیزش شغلی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد نیست.