نام پژوهشگر: عبداله احتشام نیا
عارف مهبودی بهمن زاهدی
گردوی ایرانی (juglans regia l.) یکی از مهم ترین گونه های جنس juglans است و ایران یکی از مراکز مهم تنوع ژنتیکی آن می باشد. افزایش کمیت و کیفیت این محصول جهت صرفه اقتصادی و دستیابی به بازارهای جهانی از اهداف مهم اصلاح درختان گردو می باشد. تاریخچه طولانی کشت و کار گردو به صورت بذری تنوع شدیدی در درختان ایجاد کرده و سبب افزایش سطح هتروزیگوسیتی ژنوم آن به دلایلی مانند دگرگرده افشانی، دیکوگامی و گرده افشانی با باد شده است. بنابراین شناسایی اولیه ژرم پلاسم این گیاه با استفاده از نشانگرهای مختلف بسیار ضروری به نظر می رسد. این مطالعه در سال 1391 صورت گرفت و به منظور بررسی تنوع ژنتیکی توده های گردوی بومی استان لرستان، 43 ژنوتیپ گردوی ایرانی از 5 جمعیت شامل توده های الشتر، دورود، خرم آباد، بروجرد و نورآباد با اندازه گیری 41 صفت کمی و 48 صفت کیفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه واریانس یکطرفه داده ها اختلاف معنی داری را بین همه مناطق برای اکثر صفات نشان داد که به علت تنوع اقلیمی در استان لرستان و همچنین تکثیر جنسی توسط بذر و دگرگرده افشانی در این گیاه، نتایج بدست آمده قابل توجیه خواهد بود و گزینش از نظر صفات مورد بررسی باید صورت بگیرد. در نهایت درک چنین تنوع بالایی در مدیریت و حفاظت ژرم پلاسم این گیاه مفید و موثر خواهد بود. مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح 5 درصد صورت گرفت که اکثر صفات در سطوح 1 درصد، 5 درصد، 1/0 درصد و 01/0 درصد معنی دار شدند. همبستگی بین صفات در بیشتر موارد در سطح 1 تا 5 درصد معنی دار بوده و صفات وزن مغز با درصد مغز و همچنین ارتباط بین زمان باز شدن جوانه برگی با زمان برداشت محصول مثبت و معنی دار بود. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها براساس صفات کمی و صفات کیفی به ترتیب آن ها را به چهار و هفت گروه متمایز نمود. تجزیه خوشه ای توده ها براساس صفات کمی و صفات کیفی به ترتیب آن ها را به دو و سه گروه متمایز نمود. بیشترین فاصله ژنتیکی بین توده های الشتر و نورآباد و کمترین فاصله ژنتیکی بین توده های الشتر و بروجرد بود. براساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، 89 صفت کمی و کیفی مورد مطالعه به صورت 20 فاکتور اصلی بیان شدند که فاکتورهای اول، دوم و سوم به ترتیب با واریانس های 99/15، 08/14 و 80/6 درصد بیشترین سهم را در توجیه واریانس داشتند.
مریم سپهوند بهمن زاهدی
ایران دارای غنی¬ترین ذخایر ژنتیکی انار در جهان می¬باشد بطوری که تنوع و تعداد ژنوتیپ¬های انار در ایران بی¬¬نظیر است. استان لرستان دارای تنوع بالایی از ارقام انار می باشد و از نظر میزان تولید انار دارای رتبه سیزدهم در کشور می باشد. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی انار¬های استان لرستان، تعداد 21 ژنوتیپ انار از چهار منطقه استان جمع آوری شدند. تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های انار مورد مطالعه با استفاده از نشانگرهای مرفولوژیکی ارزیابی گردید. در این پژوهش 21 صفت کمی و 29 صفت کیفی بررسی و مطالعه شدند. نتایج تجزیه واریانس بوسیله نرم¬افزار آماری sas نشان داد که اکثریت صفات مورد بررسی، به جز درصد پوست، ph، میزان مواد جامد محلول، شکل تاج میوه و شکل میوه در محدوده¬ی ارقام معنی¬دار هستند. نتایج تجزیه همبستگی ساده صفات وجود همبستگی¬های منفی و مثبت معنی¬دار بین برخی صفات مهم را نشان داد. در مورد میزان تنوع در کل ژنوتیپ¬ها، از بین صفات کیفی، وجود پاشنه در سطح تحتانی میوه، شکل پهنک برگ و بلندی تاج دارای بالاترین ضریب تنوع (به ترتیب 11/67، 78/59 و 53/59) بودند و اندازه دانه، درشتی میوه و زمان رسیدن میوه دارای کمترین ضریب تنوع (85/18، 65/21 و 61/22 درصد) بودند. در بین صفات کمی نیز بیشترین ضریب تنوع 11/50، 06/46 و 22/32 درصد به ترتیب برای ویتامین¬ث، وزن میوه و میزان اسید بدست آمد و کمترین ضریب تنوع مربوط به صفات ph، قطر دانه و طول میوه (به ترتیب 5/7، 69/9 و 27/11 درصد) بودند. تجزیه به مولفه¬های اصلی نشان داد که چهار عامل اصلی توانستند 91/98 درصد از واریانس کل را توجیه نمایند. پراکنش ژنوتیپ¬ها با استفاده از عوامل (1و2)، (1و3) و (2و3) انجام شد و نمودار پراکنش ژنوتیپ¬ها نشان داد که ژنوتیپ (a7) دارای فاصله ژنتیکی زیادی با سایر ژنوتیپ¬ها می¬باشد . گروه بندی 21 ژنوتیپ مطالعه ¬شده بوسیله نرم¬افزار¬های past، spss و ntsys انجام شد. در گروه¬بندی ژنوتیپ¬ها به وسیله نرم¬افزار مرفولوژیکی past، 21 ژنوتیپ مطالعه شده در فاصله 45-، در شش کلاستر اصلی دسته¬بندی شدند و گروه¬بندی بوسیله نرم¬افزار spss، ژنوتیپ¬های جمع¬آوری شده از یک منطقه در کلاستر¬های یکسان قرار گرفتند ودر فاصله 5/6 ژنوتیپ¬ها در پنج کلاستر اصلی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین بین مناطق بررسی شده نیز نشان داد که اکثریت صفات کمی بررسی شده، بجز سطح برگ، طول دانه، قطر دانه، طول میوه، قطر میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون و میزان مواد جامد محلول، اختلاف معنی داری در سطح 05/0 داشتند.
عبداله احتشام نیا منصور غلامی
این پژوهش در قالب سه آزمایش مستقل و در دو سال متوالی به¬منظور بررسی شرایط بهبود استقرار ریزقلمه گردو (juglans regia l.)، ارقام جمال و چندلر صورت گرفت. در سال اول، تأثیر زمان تهی? ریزقلمه و شرایط محیط کشت بر استقرار ریزقلمه¬های گردو مورد ارزیابی قرار گرفت. در سال دوم، آزمایش¬های دوم و سوم انجام شد. آزمایش دوم در دو بخش انجام شد. در بخش اول، فعالیت آنزیم¬های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در ریزقلمه و محیط کشت و در بخش دوم تأثیر تیمارهای قبل و پس از کشت بر فعالیت این دو آنزیم در محیط کشت در زمان¬های مختلف پس از کشت ریزقلمه ارقام جمال و چندلر ارزیابی شد. آزمایش سوم در سه بخش انجام شد. در بخش اول، مقادیر برخی ترکیبات فنلی در چهار مرحله مختلف رشد شاخه سال¬جاری و همچنین، برخی ترکیبات فنلی تراوش شده از ریزقلمه تک گره تهیه شده در هر مرحله به محیط کشت مایع (dkw) ارقام جمال و چندلر ارزیابی گردید. در بخش دوم، هم-زمان با کشت در محیط کشت مایع در هر مرحله از رشد شاخه سال¬جاری، از شاخه¬های جمع آوری شده، ریزقلمه تک گره تهیه و در محیط کشت جامد (dkw) کشت شد. در بخش سوم آزمایش، تأثیر ترکیبات فنلی تراوش شده در بخش قبلی این آزمایش در محیط مایع بر استقرار ریزقلمه در محیط کشت جامد بررسی شد. آزمایش اول، در قالب آزمایش فاکتوریل بر اساس طرح کاملاً تصادفی و در آزمایش¬های دوم و سوم، ارزیابی¬های مربوط به ریزقلمه و محیط کشت در فواصل زمانی مشخص و به¬صورت آزمایش اندازه¬های تکرار شده در چارچوب طرح¬های کاملاً تصادفی و بلوک¬های کامل تصادفی انجام شد. هر آزمایش در سه تکرار (هر تکرار 30-20 ریزقلمه/محیط کشت) انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که نمونه¬گیری در اردیبهشت ماه اختلاف معنی¬داری با نمونه گیری در تیر و شهریور ماه داشت و کمترین محتوای فنل کل، کمترین شاخص قهوه¬ای شدن و بیشترین استقرار را در شرایط مختلف محیط کشت در مقایسه با ریزقلمه¬های تهیه شده در تیر و شهریور ماه داشتند. نتایج بخش اول آزمایش دوم الگوی تقریباً مشابه¬ای در فعالیت آنزیم¬ها در ریزقلمه و محیط کشت دو رقم نشان داد. هرچند میزان فعالیت آنزیم¬ها در محیط کشت بمراتب کمتر از ریزقلمه بود. نتایج بخش دوم این آزمایش نشان داد در تیمارهای شاهد، غوطه¬وری در پلی واینیل پیرولیدون، اسید آسکوربیک و کشت¬های قرار گرفته در تاریکی در مقایسه با تیمارهای واکشت در ذغال فعال و اسید آسکوربیک فعالیت آنزیم¬ها در زمان کوتاه¬تر و با شیب بیشتری افزایش و سپس کاهش یافت. طبق نتایج بخش اول آزمایش سوم ارقام جمال و چندلر از نظر ترکیبات فنلی بررسی شده، الگوی مشابهی را با استفاده از hplc نشان دادند. ترکیبات کاتچین، روتین، میریستین (فلانوئیدها)، ژوگلون، 1و4 نفتوکوئینون (کوئینون¬ها)، الاژیک اسید، وانیلیک اسید، کوماریک اسید، کلروژنیک اسید، کافئیک اسید، جینتیسک اسید، فرولیک اسید، سیرینژیک اسید و سینامیک اسید (اسیدهای فنلی) در شاخه سال¬جاری و محیط کشت شناسایی شد. مقایس? مستقل گروهی ترکیبات فنلی (مقایسه یک ترکیب خاص با 13 ترکیب دیگر در محیط کشت) در مراحل تهی? ریزقلمه دو رقم نشان داد که زمان نمونه¬گیری از شاخساره سال¬جاری و زمان ارزیابی محیط کشت تأثیر معنی¬داری در سطح یک درصد بر محتوای ترکیبات فنلی دارد. ترکیبات ژوگلون، الاژیک اسید، میریستین و وانیلیک اسید در شاخساره سال¬جاری و محیط کشت به ترتیب بیشترین مقادیر را داشتند و میزان تراوش این ترکیبات در نمونه¬گیری 15 و 31 اردیبهشت ماه کمتر از تیر و شهریور ماه بود. مقادیر این ترکیبات در 24 ساعت اولیه کم و طی 72 و 144 ساعت پس از کشت بتدریج در محیط کشت انباشته شدند. نتایج بخش دوم آزمایش نشان داد محتوای فنل کل در محیط کشت جامد در زمان تهیّ? ریزقلمه در ابتدای فصل رشد نسبت به اواسط و انتهای فصل رشد در حداقل مقدار خود قرار دارد و ریزقلمه¬ها در همین زمان کمترین شاخص قهوه¬ای شدن و بالاترین میزان استقرار را در محیط کشت داشتند. نتایج بخش سوم آزمایش نشان داد که اضافه کردن ترکیبات تراوش شده بعد از 144 ساعت به محیط کشت، بیشترین تأثیر را در کاهش رشد و افزایش شاخص قهوه¬ای شدن ریزقلمه در محیط کشت داشت. از طرف دیگر، اضافه کردن ترکیب ژوگلون به محیط کشت به تنهایی تأثیر کمتری بر کاهش رشد ریزقلمه در مقایسه با اضافه کردن ترکیبات تراوش شده در محیط کشت در 72 و 144 ساعت پس از کشت داشت که نشان می¬دهد احتمالاً ترکیب ژوگلون به تنهایی عامل اصلی بازدارند? رشد و عامل قهوه¬ای شدن ریزقلمه در محیط کشت نباشد و ترکیبی از مواد که در روزهای آغازین پس از کشت ریزقلمه به محیط کشت تراوش می¬شوند با هم اثرگذار بوده و سبب قهوه¬ای شدن ریزقلمه و محیط کشت و در نهایت، عدم استقرار ریزقلمه می¬شود. به¬طور کلی انتخاب صحیح زمان تهی? ریزقلمه از درخت با حداقل محتوای ترکیبات فنلی و همچنین تیمارهایی مانند واکشت در فواصل زمانی کم، اضافه کردن ذغال فعال، اسید آسکوربیک به محیط کشت و قرارگیری کشت¬ها در تاریکی و همچنین انتخاب ارقام مناسب با محتوای فنل درونی کم تا حدود زیادی سبب خواهد شد مقادیر کمتری از ترکیبات فنلی به محیط کشت تراوش شده و یا از دسترس خارج شود. از آنجائی¬که همین ترکیبات فنلی متنوع تراوش شده در محیط کشت، سوبستراهای اصلی آنزیم¬های اکسیداتیو هستند از این¬رو با انتخاب مناسب زمان تهی? ریزقلمه، شرایط محیط کشت و رقم، مقادیر کمتری از ترکیبات فنلی به محیط کشت تراوش شده و از فعالیت آنزیم¬های اکسیداتیو کاسته می-شود. در این شرایط تعداد ریزقلم? کمتری در محیط کشت قهوه¬ای شده و شاخص¬های رشد و استقرار ریزقلمه افزایش خواهد یافت.
علی ترکاشوند بهمن زاهدی
به منظور بررسی تأثیر روش های متفاوت سرمادهی و غلظت های مختلف اسید جیبرلیک بر خصوصیات سبزشدن بذر و رشد اولیه دانهال، این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. تیمارها شامل فاکتور اول (a) تعداد سه ژنوتیپ از گردوهای بومی شهرستان تویسرکان و فاکتور دوم (b) شامل: سطح اول سرمادهی به مدت 60 روز در لایه های شن مرطوب + غوطه وری در آب، سطح دوم سرمادهی به مدت 60 روز در لایه های شن مرطوب + اسید جیبرلیکppm 300 ، سطح سوم سرمادهی به مدت 60 روز در لایه های شن مرطوب + اسید جیبرلیکppm 600 ، سطح چهارم سرمادهی به مدت 60 روز در یخچال + غوطه وری در آب، سطح پنجم سرمادهی به مدت 60 روز در یخچال + اسید جیبرلیکppm 300 و سطح ششم سرمادهی به مدت 60 روز در یخچال + اسید جیبرلیک ppm 600 بود. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ های مختلف گردو از نظر صفات بررسی شده، تفاوت معنی داری وجود ندارد. در بین تیمارهای مختلف سرمادهی در ماسه مرطوب و سرمادهی در یخچال، کاربرد غلظت های 300 و ppm600 اسید جیبرلیک بهمراه سرمادهی در ماسه مرطوب، بیشترین تاثیر را بر روی پارامترهای اندازه گیری شده داشتند. همچنین، این دو تیمار بیشترین اثر را روی سرعت سبزشدن و سپس رشد دانهال های گردو داشتند. کاربرد غلظت های 300 و ppm600 اسیدجیبرلیک در بذرهای سرمادیده در یخچال عمدتا تاثیر معنی داری در سبزشدن و پارامترهای رویشی نداشت. دو صفت درصد سبزشدن و طول ریشه کمترین همبستگی را با سایر صفات دارند. در طرف دیگر، قدرت سبزشدن بیشترین همبستگی مثبت و منفی با سایر صفات داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که جهت تاثیرگذاری اسید جیبرلیک بر سبزشدن، وجود رطوبت الزامی است و سرمادهی در ماسه مرطوب و بکارگیری غلظت مناسب اسید جیبرلیک سبب افزایش پارامترهای سبزشدن بذر و رشد اولیه دانهال می شود.
محسن رمضانی بهمن زاهدی
فلفل (.capsicum annum l) از سبزیجات مهم خانواده solanaceae می باشد.تنش خشکی رشد و نمو گیاهان را در مراحل مختلف تحت تاثیر قرار می دهد اما گیاهان بسته به شدت و مدت تنش در سطوح فیزیولوژیکی و سلولی و ملکولی به تنش خشکی پاسخ می دهند .گیاهان مکانیسم های مختلفی را در مواجه با تنش خشکی به کار می برند که این مکانیسم ها عمدتا شامل اجتناب و یا تحمل است. پیشرفت ژنتیکی برای تحمل به تنش در گیاهان زراعی نیازمند شناسایی مکانیسم های فیزیولوژیک متناسب با تحمل به تنش است. تحمل به خشکی نتیجه چندین خصوصیت گیاهی شامل صفات فیزیولوژیک و به همان اندازه مورفولوژیک و صفات فنولوژیک است. با توجه به اهمیت این موضوع اصلاح ارقام جدید که توانایی رشد در اراضی و شرایط نا مطلوب کشاورزی را داشته باشند می تواند راهکاری مناسب جهت افزایش تولیدات کشاورزی و تدبیری برای استفاده بهینه از منابع آبی محدود به حساب آید.
یونس شیری بهمن زاهدی
با توجه به تفاوتهای موجود در خواص ارثی و نیازهای محیطی که در ارقام زیتون وجود دارد بررسی های فنولوژیک جهت تعیین سازگاری و منطقه ای کردن ارقام تجارتی داخلی و خارجی از مسائل مهم طرح توسعه کشت زیتون می باشد. به منظور ارزیابی برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی میوه ارقام زیتون در استان لرستان این پژوهش در سال 1392 روی چهار رقم مشترک زیتون در سه منطقه از استان براساس آزمایش تجزیه مرکب با دو فاکتور منطقه (سه سطح شامل مناطق کوهدشت، خرم آباد و ویسیان) و فاکتور دوم ارقام مختلف زیتون، (در چهار سطح شامل ارقام کنسروالیا، سویلانا، مانزانیلا و روغنی) انجام شد.
عبداله احتشام نیا وحید عرفانی مقدم
چکیده ندارد.